طلاق و پیامدهای آن برای جامعه و خانواده
کد خبر: 3922341
تاریخ انتشار : ۲۳ شهريور ۱۳۹۹ - ۰۸:۴۸

طلاق و پیامدهای آن برای جامعه و خانواده

روانشناس لرستانی بزه‌کاری، فحشا، پرخاشگری و ناسازگاری کودکان، فرار از منزل، افت تحصیلی، خودکشی زن یا شوهر و حتی کودک و کاهش میل ازدواج در دیگر افراد خانواده به‌ویژه بچه‌های طلاق را ازجمله پیامدهای احتمالی طلاق برشمرد.

طلاق و پیامدهای آن برای جامعه و خانوادهلیلا میررضایی، روانشناس لرستانی در گفت‌وگو با ایکنا از لرستان، با اشاره به این‌که طلاق به هر دلیلی پیامدهایی برای خانواده و جامعه دارد، اظهارکرد: با توجه به آسیب‌های اجتماعی پیامد طلاق و آثار بدی که به سلامت روانی و عاطفی افراد خانواده به‌ویژه کودکان دارد، بایستی تدابیر لازم برای حفظ و انسجام خانواده به‌کار برد.

وی ادامه داد: تأثیر طلاق بر فرزندان بسیار پیچیده است، به‌طوری‌که آن‌ها به‌طور ناخواسته درگیر تضادهایی می‌شوند که نه توان درک و نه تاب تحمل و کنار آمدن با آن‌را دارند.

میررضایی با بیان این‌که نداشتن شناخت مناسب زوج‌ها نسبت به یکدیگر پیش‌از ازدواج، خانواده و خود فرد نسبت به خصوصیات و ویژگی‌های شخصیتی و رفتاری شریک آینده زندگی‌اش آگاهی ندارد، عنوان کرد: زوجین باید برای شناختن یکدیگر چند ملاک و معیار را مورد بررسی قرار دهند ازجمله این‌که از نظر فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی شبیه هم باشند، زیرا نگاه و گفت‌وگوی فضای زندگی از این مدخل است به‌لحاظ مذهبی در یک راستا باشند و به اعتقادات یکدیگر احترام بگذارند.

این روانشناس لرستانی با بیان این‌که زوج‌ها برای ادامه یک ارتباط رضایتمند باید از مهارت‌های زندگی مانند گفت‌وگو کردن، گوش دادن و توانایی حل مسئله آگاهی داشته باشند، افزود: در زندگی مشترک، گفت‌وگو کردن به‌عنوان یک عامل مهم در ازدواج موفق است.

وی با اشاره به این‌که رابطه زناشویی مانند یک گیاه است و باید برای رشد آن و جلوگیری از خراب شدن و پژمرده شدن به آن رسیدگی کرد، ادامه داد: منظور این است که حس‌ها و نگاه‌های تازه که در روزهای نخست آشنایی وجود داشته را دوباره بسازیم، تازگی داشتن برای یکدیگر سبب می‌شود که هر دو طرف از لحاظ عاطفی به یکدیگر نزدیک شده و حس مهم بودن را به یکدیگر انتقال دهند.

میررضایی عنوان کرد: دخالت‌ها می‌تواند شامل دخالت خانواده، امور شغلی و كاری، اهداف شخصی و فرزندان باشد، متأسفانه بسیاری از زوج‌ها این مجال و اجازه را به خانواده‌هایشان می‌دهند که از همان روزهای اول ازدواج در زندگی‌شان مداخله كنند که علت آن به وابستگی فرد به خانواده نخستین بازمی‌گردد.

این روانشناس با بیان این‌که اهمیت دادن بیش‌از اندازه به کار و شغل باعث می‌شود که زوج‌ها نتوانند وقت مفید و کافی کنار یکدیگر داشته باشند که بالطبع این مسئله باعث می‌شود محبت در خانواده کم‌رنگ شود، ادامه داد: گاهی یکی‌از زوجین اهداف خود را بزرگ جلوه داده و به آن بها می‌دهد، مثلاً ممکن است یکی‌از همسران دوست داشته باشد به خارج از کشور مهاجرت کند یا این‌که در منطقه خاصی خانه داشته باشد، در حالی‌كه طرف مقابل چنین تفكری ندارد، زمانی‌که به این مسائل بیش‌از حد پرداخته شود، عملاً سکان زندگی از دست زن و شوهر خارج می‌شود و روابط به‌سمت گسسته شدن پیش می‌رود كه بهترین راه‌حل مطرح كردن امیال و اهداف خود در خانه و تصمیم مشارکتی است.

میررضایی با اشاره به این‌که زوج‌ها برخی اوقات به فرزندان‌شان بیش‌از اندازه بها می‌دهند، به‌طوری‌که تصمیمات را فرزندان بر عهده می‌گیرند تا جایی‌که حتی زن و شوهر به‌دلیل توقعات بالای فرزندان‌شان لحظه‌ای نمی‌توانند با همسرشان خلوت كنند، افزود: طلاق و فروپاشی خانواده ضمن برهم زدن تعادل روانی  و عاطفی افراد خانواده موجب بروز آسیب‌های اجتماعی می‌شود.

این روانشناس لرستانی عنوان کرد: ازجمله عواقب و پیامدهای احتمالی طلاق یا تأثیر آن در پدیده‌های روانی و اجتماعی نیز شامل بزه‌کاری کودکان و نوجوانان، ناسازگاری‌ها و رفتارهای ضداجتماعی آنان، فحشا به‌ویژه در نتیجه فقر و ناآگاهی، پرخاشگری و ناسازگاری کودکان، فرار از منزل و ولگردی آنان، افت تحصیلی، خودکشی زن یا شوهر و حتی کودک و کاهش میل ازدواج در دیگر افراد خانواده به‌ویژه بچه‌های طلاق است.

انتهای پیام
captcha