لزوم استفاده حداکثری از آیات با رعایت سیاق
کد خبر: 3937900
تاریخ انتشار : ۰۸ آذر ۱۳۹۹ - ۱۸:۰۱
آیت‌الله علیدوست تأکید کرد:

لزوم استفاده حداکثری از آیات با رعایت سیاق

آیت‌الله علیدوست ضمن اشاره به اینکه قرآن همانند قانون اساسی است و نباید آیات را در حصر سیاق قرار داد، به بیان ضابطه استفاده حداکثری از آیات در ضمن رعایت سیاق پرداخت.

به گزارش ایکنا، هشتمین جلسه درس آیات‌الاحکام آیت‌الله ابوالقاسم علیدوست شنبه 8 آذرماه به صورت مجازی برگزار شد.

وی در این نشست اظهار کرد: از جلسه گذشته، خدمت آیه 141 سوره نساء رفتیم. علت انتخاب آیه را گفتیم و مفردات آیه را نیز بررسی کردیم، اما الآن باید سراغ مفاد تصدیقی آیه برویم. برای بررسی مفاد تصدیقی آیه، اولین کاری که باید کرد، این است که ببینیم چه پرسش‌هایی درباره آیه وجود دارد. آیا آیه به حوزه شریعت ناظر است یا مبیّن یک یا چند واقعیت از تکوین است یا اینکه ناظر به هر دو است. پس اولین احتمال این است که نکند این آیه جزء آیات‌الاحکام نباشد. پس اولین باید بیبینیم آیه قابلیت استنباط حکم شرعی دارد یا نه. سوال دوم این است که بنابر فرض نظارت، آیا مثبت حکم است یا نافی حکم است یا هر دو؟ سوم، آیا هر نوع سبیل و صرف‌الوجود سلطه نفی شده است یا سبیلی که به نفع کافران و به ضرر مومنان باشد، نفی شده است. در مفاد تصدیقی باید به مفردات آیه هم نگاه کنید. چهارم، دامنه مفهوم کافر و مومن در آیه تا کجاست؟

استاد سطوح عالی حوزه علمیه تصریح کرد: راجع به سوال اول، بعد از ده‌ها ساعت مطالعه و دیدن متون زیاد به سه نظر راجع به اینکه آیه به چه شأنی نظارت دارد، رسیدیم؛ نخست برخی گفتند آیه ناظر به حقیقتی در آینده یعنی آخرت است و ربطی به نفی سبیل ندارد. آیه می‌فرماید در آخرت این مومنین هستند که علیه کافران حجت دارند و بر آنها غلبه دارند. دلیلشان یکی سیاق آیه است و دیگری، روایتی از امیرالمومنین(ع). امیرالمومنین(ع) در روایتی می‌فرمایند معنای آیه و تأویل آیه روز قیامت است. دوم، برخی گفتند آیه ناظر به دنیا است، اما معنایش این است که کفار هیچ‌گاه از طریق دلیل و حجت بر مومنین پیروز خواهند نشد؛ یعنی اگر همه کافران جمع شوند، نمی‌توانند نبود خدا را اثبات کنند.

وی ادامه داد: دلیل این نظر چیست. در ضمن روایتی، شخصی با استناد به آیه از امام سوال می‌کند پس چرا بنی‌امیه بر امام حسین(ع) غلبه پیدا کرد؟ امام فرمودند معنای آیه این است که کافرین بر مومنین حجتی ندارند. نظر سوم این است که چه اشکالی دارد آیه را حداکثری بگیریم و حداقلی معنا نکنیم؟ قرآن ظاهری دارد، باطنی دارند، باطنش باطنی دارد تا آخر. پس می‌شود گفت علاوه بر اینکه آیه نظارت بر دنیا و آخرت دارد، یک حکم شرعی به عنوان قاعده نفی سبیل را هم بیان می‌کند. اولین سوال این است که آیا این استعمال در بیش از یک معنا نیست؟ این بحث اصولی می‌خواهد. ما در جای خود گفتیم استعمال در بیش از یک معنا اشکال ندارد، اما دلیل می‌خواهد.

وی اضافه کرد: مگر متعلق و ظرف در آیه ذکر شده است؟ حذف متعلق مفید عموم است. اگر کسی این را بگوید و مشکل استعمال در بیش از یک معنا را هم حل کند، مانعی برای این برداشت نیست. البته اشکالی وارد می‌شود و اینکه سیاق را چکار می‌کنید؟ راجع به سیاق آیات حرف زیاد است. آیا همانطور که سیاق در غیر آیات مزاحم می‌شود، در آیات هم مزاحم است، یا اینکه چون قرآن قانون اساسی است و فراورده‌های الهی در قرآن فرازمان و فرامکان است، نباید سیاق را در برداشت از آیات دخالت دهیم. اگر بگوییم سیاق دخیل است، دست ما بسته می‌شود، چون سیاق آیه درباره آخرت است، اما اگر بگوییم سیاق دخیل نیست، دستمان باز می‌شود. سیدمحمدعلی ایازی در کتاب فقه‌پژوهی قرآنی می‌خواهد آیات را تقطیع‌شده از سیاق معنا کند و به روایات هم تمسک می‌کند.

وی ادامه داد: استناد به آیات اگر خلاف سیاق باشد، غلط است. اگر من مجتهد، برداشتی خلاف سیاق بکنم، یعنی سیاق یک چیزی می‌گوید و ما برداشت برخلاف کنیم، این غلط است؛ اما نباید به بهانه سیاق، قانون اساسی بودن قرآن را فراموش کنیم و آیات را در حصار سیاق قرار دهیم. اگر می‌‌شود از آیات استفاده حداکثری کرد، باید استفاده شود. ممکن است همین آیه را ناظر به آخرت و حکم تشریعی بگیریم که استفاده حداکثری است. شاهد این مطلب سیره ائمه است که برخی اوقات استفاده‌هایی از قرآن کردند که حکایت از استفاده حداکثری می‌کند. البته یک زمانی کلاس تفسیر داشتم و به حاضران می‌گفتم قرآن حرف‌هایش حسابی است، اما هر حرف حسابی را هر آیه نمی‌زند؛ یعنی باید دقت کنیم هر حرف درستی را به حساب هر آیه نگذاریم.

آیت‌الله علیدوست در ادامه اظهار کرد: نکته سوم این است که باید عرف عقلاً رعایت شود. پس ما باید قرآن را قانون اساسی حساب کنیم، رفتار ائمه با قرآن را هم ببینیم. ضمناً باید سیاق را در نظر بگیریم. خارج از عرف عقلا هم قرآن را تفسیر نکنیم. بر این اساس، ممکن است معانی بطنی آیات را جزء مدلول آیه برای استنباط حکم به شمار نیاوریم، مگر اینکه خود معصوم فرموده باشد. مثلاً ذیل آیه «فلینظر الانسان الی طعامه» امام می‌فرمایند منظور از طعام، علم است. نتیجتاً قدر متیقن آیه مسئله آخرت است. نظر دوم هم به همان نظر اول برمی‌گردد. نظر سوم برآمده از برخورد روش‌شناسانه با آیات است. ما بر خلاف سیاق برداشت نکردیم، استفاده حداکثری کردیم، خلاف عقلا هم نیست.

انتهای پیام
captcha