به گزارش ایکنا، آیتالله ابوالقاسم علیدوست، استاد سطح خارج حوزه علمیه، 24 آذرماه در ادامه مباحث فلسفه تفسیر در فضای مجازی، گفت: یکی از موارد مهم در تفسیر استفاده از روایات اهل بیت(ع) است؛ در اینکه چه مقدار از این روایات استفاده شود، سه نظر وجود دارد. اینکه گفته شود عالِم کاری به قرآن ندارد، فاجعه است، ولی کسی که قصد مراجعه دارد، لاجرم باید به این سؤال پاسخ دهد که روایات اهل بیت چه نقشی در تفسیر دارند.
وی افزود: یک نظر از قدیم وجود داشت و بخشی از علمای اهل تسنن هم آن را ترویج میکردهاند و در مقطعی هم در ایران رواج یافت و آن این است که در تفسیر نیازی به اهل بیت(ع) نداریم و هر کسی میتواند مفسر قرآن باشد یعنی تعبیر «همهمفسری». شبیه این نظر در مورد انجیل در غرب به وجود آمد که در ادبیات فارسی به همهکشیشی معروف شد؛ یعنی تفسیر متون مقدس، متولی خاصی ندارد و چه کسی گفته است که متون مقدس را افراد خاصی مانند نهاد کلیسا و کشیشان مسیحی و ... باید تفسیر کنند.
آیتالله علیدوست بیان کرد: مسیحیت کاتولیک اصرار داشت که متولی تفسیر متون مقدس، کلیسا و روحانیت مسیحی است، اما جریان مقابل آن یعنی جریان همهکشیشی یا پروتستانها گفتند دانشگاه و دیگران هم میتوانند، کافی است کسی متن را بفهمد و تفسیر کند؛ جریان همه کشیشی در مسیحیت رخ داد و کم کم به متون اسلامی در اهل تسنن به خصوص و حتی شیعیان رسوخ یافت و بعد از مشروطه با عنوان جریان پروتستانتیزم اسلامی از سوی امثال آخوندزاده و ... دنبال شد.
وی افزود: این نوع جریانات، متشابهات قرآن را محدود و منحصر در حروف مقطعه میدانستند و میگفتند مابقی آیات قرآن محکم است و متولی و مفسر نمیخواهد؛ مثلاً در دوره اختناق رضاخان که هیچ مدل مذهبی را تحمل نمیکرد، امثال شریعت سنگلجی در تهران جلسه تفسیر قرآن داشت و افرادی هم رفت و آمد داشتند و کسانی مثل خرقانی و یوسفشعار کتبی در مورد «المحکم و المتشابهات» در قرآن نوشتند و پیامشان هم همین است که تنها متشابهات قرآن، همین حروف مقطعه هستند.
استاد حوزه علمیه افزود: البته اینها مخالف اهل بیت(ع) و معارف ایشان نبودند، بلکه میگفتند ما به آنها در تفسیر نیاز نداریم و هر کسی میتواند تفسیر کند؛ در تبریز، یوسف شعار که ظاهراً دبیر بود، جلسه تفسیر گذاشته بود و این مسیر تا دهه 40 و 50 یعنی در جریان ملی مذهبی و گروه فرقان تداوم یافت. در گروه فرقان، طلبهای بوده که براساس اندیشههای آزاد و به راحتی به تفسیر قرآن میپرداخت و مثلا گوساله سامری را به امپریالیسم و عصر در سوره «والعصر» را به فشار اتم تفسیر کرده است.
استاد سطح خارج حوزه با بیان اینکه بررسی مسیر تاریخی این جریان جالب است و محوریت رای آنها عدم نیاز به معارف اهل بیت(ع) در تفسیر قرآن است، اضافه کرد: برخی مانند قرآنیون مصر اساسا معتقد به «حسبنا کتاب الله» هستند و میگویند ما نیازی به سنت معصوم نداریم؛ در این جریان، کسانی قصد بد دارند و منحرف هستند و برخی قصد بد هم ندارند، اما در موج گرفتار شده و کلاه سر آنان میرود.
آیتالله علیدوست گفت: 180 درجه عکس این جریان، کسانی هستند که از قرآن سیمایی معماگونه تصویر میکنند و میگویند قرآن را فقط باید در سایه اهل بیت(ع) تفسیر کرد و ما هیچ فهمی بدون اهل بیت نمیتوانیم داشته باشیم؛ صاحب حدائق نقل کرده است که حتی «قل هو الله احد» هم نمیتواند بدون نظر اهل بیت(ع) تفسیر شود، در حالی که هر کدام از واژههای این آیه کاملاً واضح و روشن است. مناظره جالبی میان شیخ جعفر بحرانی با صاحب جوامع الکلم نقل شده است؛ شیخ جعفر میگوید میتوان ظاهر برخی آیات را فهمید، اما صاحب جوامع میگوید نمیتوان این کار را کرد.
وی افزود: البته در تأیید این رأی، روایاتی هم مورد استناد قرار میگیرد، از جمله این روایت که «انّما یُعرَف القرآن مَن خوطِب بِه» یا روایت امام علی(ع) «انا کتاب الله ناطق و القرآن کتاب الله صامت» پس معلوم است که همیشه صامت از سوی ناطق گویا میشود؛ صاحب «حدائق» که توصیه میکنم حتما مقدمه و محتوای آن را بخوانید و مباحثه کنید که از رسائل و مکاسب اهمیت کمتری ندارد، روایات را نقل کرده است.
وی تأکید کرد: یکسری روایات مؤید همین اندیشه است که مطلقا به قرآن ورود نکنید، مگر از طریق اهل بیت(ع)، در حالی که برخی روایات بر ضد این است؛ حتی خود قرآن فرموده است که قرآن بیانکننده همه چیز و تبیان برای هر چیزی است یا فرموده که من برای روشنگری آمدهام؛ لذا اگر روشنگریکننده، نیازمند روشنگر باشد، همان کتاب معما میشود.
وی افزود: جالب این است که هم گروه نخست و هم گروه دوم برای اثبات نظر خود به یکسری آیات و روایات تمسک میکنند و هر دو تا حدی درست میگویند، اما رأیشان ناقص است؛ ما معتقدیم که این هر دو نظر نادرست است؛ ما چهار هزار حدیث در ذیل آیات داریم، ولی در برخی آیات اصلاً روایتی نداریم، آیا باید دست نگه داریم و سراغ تفسیر نرویم؟؛ اینکه چگونه این روایات متعارض را توجیه کنیم و ببینیم چه مقدار باید خودمان در تفسیر اقدام کرده و چه مقدار به معارف اهل بیت(ع) وانهیم، نیازمند بررسی بیشتر این روایات است که در جلسه آینده تشریح خواهد شد.
انتهای پیام