به گزارش ایکنا، نشست «وضعیتشناسی پژوهشهای علوم انسانی اسلامی با رویکردهای آسیبشناسانه»، از سلسله نشستهای همایش مجازی «علوم انسانی اسلامی، پژوهش و فناوری»، امروز 22 آذرماه با سخنرانی حجتالاسلام حمید نگارش، رئیس پژوهشگاه علوم اسلامی امام صادق(ع) برگزار شد که در ادامه متن آن را میخوانید؛
عنوان نشست گویا است که نگاه آسیبشناسانه داشته باشیم و البته به این معنا نیست که زحمات مراکز علمی را زیر سوال ببریم یا دیده نشود، بلکه به اقتضای نشست، رویکرد آسیبشناسانه خواهیم داشت. سوال اصلی این است که پژوهشها در علوم انسانی اسلامی چه ضعفهایی دارند و راههای برطرف کردن آنها چیست؟ در این رابطه بحثهای زیادی صورت گرفته، اما وقتی به سراغ خروجیها میرویم، میبینیم آنچه که لازم است، عملیاتی نشده و ما به دنبال بیان آسیبها و ارائه راهکارها هستیم.
قبل از هر چیز باید به اسناد بالادستی داشته باشیم که در این رابطه تأکیدات مکرری داریم و این نشان میدهد توجهات ویژهای شده است. تأکید قانون بر نقش پژوهش در بالا بردن آگاهی یکی از نمونهها است. در ابلاغ نقشه جامع علمی کشور نیز این تأکید را میبینیم و در راهبردهای کلان نیز این مسئله مورد توجه است که اصلاح ساختارها و توجه به علم را مورد نظر قرار میدهد و بحث راهبرد کلان جهتدهی آموزش و پژوهش نیز قابل توجه است. بحث متحولسازی و ارتقای کمی و کیفی علوم انسانی نیز مورد تأکید بوده است و اقداماتی نیز تعریف شده که از جمله توسعه پژوهشهای بنیادی معرفتی در حوزه علوم انسانی است و ما حمایت از قطبهای مشترک بین حوزه و دانشگاه و طراحی برنامههای پژوهشی را میبینیم. همه اینها نسبت به جایگاه علوم انسانی تأکید دارد که قابل توجه است.
در این رابطه با توجه به این تأکیدات شاهد این هستیم که علوم انسانی جایگاه مهمی دارد و در این رابطه پژوهش میتواند این جایگاه را تقویت کند. در اهمیت علوم انسانی در پیشرفت علوم تجربی باید فرهنگسازی شود که برای آنها مصادیق متعددی وجود دارد و اینها نشان از تأثیرگذاری علوم انسانی در علوم دیگر است. بحث هویتسازی علوم انسانی در فرهنگ عمومی و در بالا بردن مشارکت اجتماعی بسیار تأثیرگذار است و چهبسا این نگاه کاربردی کمرنگ باشد.
همچنین رهبری نیز در خصوص علوم انسانی دغدغههایی دارند که از جمله آنها تأکید بر نظریهسازی است که فرمودند به دنبال ترجمهگرایی نباشید و نظریهسازی صورت گیرد. ایشان میگویند علوم انسانی میتواند تربیت کننده صحیح انسان باشد، به شرط اینکه براساس جهانبینی الهی باشد و اگر بر این مبنا نباشد، خروجی مورد نظر ما حاصل نمیشود. بحث مدیریت صاحبنظران در ایجاد تحول و ... نیز مورد توجه بوده است. نکته دیگر نیز این بحث است که بنا نیست همیشه شاگردی کنیم و باید به سمت این برویم که استاد شویم و از ظرفیت خود حداکثر استفاده را ببریم. بحث دیگر نوآوری و نواندیشی است که ایشان روی این مقوله نیز تأکید داشتند.
در نگاه مبنایی ما، علم و دین همراه هستند و این بسیار نکته مهمی است و علم از دین میجوشد و بهترین مشوق علم، دین است. همچنین مبانی علوم انسانی اسلامی با مبانی علوم انسانی غربی همخوانی ندارد که رهبری روی این نکته نیز تأکید دارند. ایشان تأکید دارند پایه علوم انسانی در قرآن است.
با این نگاه مبنایی باید وارد آسیبها شویم که چند محور اهمیت بیشتری دارند؛ از جمله آنها ضعف سیاستگذاریها و زیرساختها، ضعف در حوزه مدیر عاملی، ضعف در نظام پایش و ارزیابی، ضعف فرهنگ پژوهشی، ضعف معرفتی و ضعف در حوزه نشر و پایگاههای اطلاعرسانی است.
در خصوص ضعف در سیاستگذاری، روشن است که تصمیمات در بحث علوم انسانی الزامآور نشده است. در مراکزی مانند شورای عالی انقلاب فرهنگی و ... این سیاستگذاریها عملی نشده است. رهبری تعبیری دارند و میگویند حوزههای علمیه و علما موظف هستند، نظریات اسلامی را در این زمینهها از متون الهی بیرون بکشند و مشخص کنند. اما چقدر این نظر رهبری عملیاتی شده است؟ باید در این زمینه فعالیتهای بیشتری صورت گیرد. در بحث سیاستگذاریها، ضعف طراحی شاخص در ارزیابی پژوهشها را داریم که مشخص نیست اینها چه چیزهایی هستند. اولویتها نیز روشن نشده است. پژهشهای علوم انسانی جایگاهی ندارد، اما اگر قرار است مبنا باشد، چرا علوم انسانی اولویت ندارد و در کارها و برنامهها و پژوهشها به آن توجه نمیشود؟
از طرفی عدم تخصیص بودجه برای علوم انسانی را شاهد هستیم که در این زمینه دستاندرکاران تأثیرگذار هستند. ضعف و کُندی شورای تحول علوم انسانی را نیز شاهد هستیم که باید بیشتر کار شود و دغدغههای رهبری باید به منصه ظهور برسد. یکی دیگر از مباحث، ضعف زیرساختی است. یکی از آنها شکاف آموزش و پژوهش در علوم انسانی است که اینها ارتباطی با یکدیگر ندارند و باید آموزش در خدمت پژوهش باشد، اما نگاه سیستمی وجود ندارد. روشن نبودن جایگاه علوم انسانی اسلامی نسبت به دیگر علوم را نیز شاهد هستیم و از طرفی بررسی ملی در خصوص شکاف وضع موجود با وضع مطلوب نداریم. باید بررسی شود که چرا اینطور است. ما نیاز داریم که در این بعد زیرساختها کارهایی انجام دهیم. همچنین چشماندازی هم وجود ندارد و باید ببینیم آیا پژوهشهای علوم انسانی خروجی داشته است یا خیر.
ما ضعف نگاه سیستمی به علوم انسانی اسلامی را داریم و همافزایی در این زمینه صورت نمیگیرد. ضعف نظام انگیزشی در بعد معنوی و مادی در پژوهشهای علوم انسانی نیز یکی دیگر از موارد است که قابل توجه است. در بعد مدیران اجرایی نیز ضعفهایی وجود دارد که یکی از آنها متغیر بودن مدیران پژوهشی است که اینها دائماً در حال تغییر هستند. وقتی تغییری رخ میدهد، اهداف و ... تغییر پیدا میکند و تأثیرات خود را میگذارد. بحث دیگر نیز ضعف روحی است و باید یک عزم جهادی و اراده قویتری صورت گیرد تا اتفاقات بهتری بیفتد.
یکی دیگر از آسیبها بیتوجهی به نتیجه سمینارها است. کنگرههای زیادی برگزار میشود، اما خروجی ندارد. اگر امروز بحث آسیبها را مطرح میکنیم، باید ببینیم خروجی این نشستها چه خواهد بود. متأسفانه ما آثاری ندیدیم و از طرفی در هدایت رساله و پایاننامهها نیز ضعف وجود دارد. در یکی از بررسیهای میدانی در حوزه اقتصاد اسلامی از بیش از 2 هزار پایاننامه، حدود 9 درصد به بانکداری و اقتصاد اسلامی توجه شده و حدود 94 درصد به اقتصادهای متعارف پرداخته شده است و باید در این زمینهها فکر کنیم و ببینیم خروجی این پایاننامهها چه بوده است.
انتهای پیام