بررسی مفهوم فرهنگی اجتماعی کودکی از دیدگاه قرآن در «اسلام و مطالعات اجتماعی»
کد خبر: 3942128
تاریخ انتشار : ۳۰ آذر ۱۳۹۹ - ۱۴:۴۱

بررسی مفهوم فرهنگی اجتماعی کودکی از دیدگاه قرآن در «اسلام و مطالعات اجتماعی»

سی‌امین شماره فصلنامه علمی – پژوهشی «اسلام و مطالعات اجتماعی» از سوی اداره نشریات پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی منتشر شد.

به گزارش ایکنا، سی‌امین شماره فصلنامه علمی – پژوهشی «اسلام و مطالعات اجتماعی» مربوط به پاییز ۱۳۹۹ حاوی هفت مقاله با عناوین «بازتاب فطرت در نظریه فرهنگی آیت‌الله جوادی‌آملی» نوشته سید‌عباس ‌حسینی، حمید‌ پارسانیا و کریم خان‌محمدی «بررسی اقتدار در آموزش‌‌های اخلاقی نهج‌البلاغه» اثر محمود شیخ‌الاسلامی، حمیده مخلصی، سیدحسن بطحایی و یدالله دادجو، «شخصیت‌شناسیِ مخاطب در فرایند ارتباطی رسول اکرم (ص)» به قلم مرتضی دادور آلانق و محمدحسین دانش‌کیا از جمله مقالات این شماره است.

همچنین «حضور و ظهور زن در جامعه از نگاه آیات و روایات» نوشته سیدمحسن میرباقری و مریم کلانتری، «مفهوم فرهنگی اجتماعی کودکی از دیدگاه قرآن» اثر عماد افروغ، کریم خان‌محمدی و محسن ربانی، «نقش شبکه‌ اجتماعی اینستاگرام در بازتولید فرهنگ دینی در میان جوانان ایرانی» به قلم یاور علیپور ملاباشی، علی جعفری و شهنار هاشمی و «پیش‌بینی کارآمدی خانواده از طریق ابعاد سبک زندگی اسلامی در فرهنگیان شهر قاین» نوشته احمد موحد، زهره عباسی و احمد اکبرزاده از دیگر مطالبی است که در این شماره منتشر شده است.

بررسی اقتدار در آموزش‌‌های اخلاقی نهج‌البلاغه

در چکیده مقاله «بررسی اقتدار در آموزش‌‌های اخلاقی نهج‌البلاغه» آمده است: اتوريته به معنای اقتدار مشروع، مسئله‌ای است كه از جنبه‌های مختلف مورد بررسى قرار گرفته و دارای انواع گوناگونى است. يكى از اين انواع، اتوريته آموزشى است. اين مسئله توسط انديشمندان و مكاتب فكری مورد بحث قرار گرفته است و از اشكالات واردشده به آن، معلم ممكن اين است كه اتوريته است سبب حذف استقلال يادگيرنده شود. پژوهش حاضر سعى نموده با هدف بررسى مفهوم و ماهيت اتوريته در آموزش‌های اخلاقى نهج‌البلاغه به بررسى اهداف و انواع آموزش در نهج‌البلاغه، همچنين اصول و شيوه‌های آموزش اخلاقى و اتوريته معلم و استقلال يادگيرنده در نهج‌البلاغه بپردازد. اين پژوهش با روش تحليل محتوای كيفى با رويكرد استقرايى مايرينگ (2000 ) بر روی نهج‌البلاغه انجام شده است. شيوه نمونه‌گيری از نوع غيراحتمالى و از نوع هدفمند يا معيار بوده است كه به روش متن‌پژوهى انجام شده و از اعتبار بازانديشانه و راهبرد ارتقای كيفيت سيلورمن بهره گرفته شده است. آنچه از اين پژوهش به دست آمده، بيانگر اين است كه اصول و شيوه‌های آموزش اخلاقى در نهج‌البلاغه گويای رابطه سلطه در آموزش نيست و با هدف آزادی و استقلال‌بخشى به يادگيرنده برنامه‌ريزی شده و جهت آزادی و تعقل او، و به دست‌ آوردن كمال اختياری است. 

بازتاب فطرت در نظریه فرهنگی آیت‌الله جوادی‌آملی

در چکیده مقاله «بازتاب فطرت در نظریه فرهنگی آیت‌الله جوادی‌آملی» نیز می‌خوانیم: اين پژوهش درصدد است با رويكرد انسان‌شناسى و در تناظر با دوگانه «طبيعت و فرهنگ» در نظريه‌های غربى با دوگانه «طبيعت و فطرت»، بازتاب فطرت را در نظريه فرهنگى آيت‌‌الله جوادی آملى نشان دهد تحليل آراء ايشان روشن كرد كه فرهنگ، تجلى توانايى‌های انسان در حيات فردی و اجتماعى است. توانايى‌های انسان نيز در دو حوزه وجودی انسان، يعنى طبيعت و فطرت بروز پيدا مى‌كند و حاكميت هر يك از اين دو قوای وجودی، فرهنگ متناسب با خود را شكل مى‌دهد. تجلى ِطبيعت انسان در حيات فردی و اجتماعى، فرهنگ «مستور و مُتدانی» را شكل مى‌دهد و تجلى فطرت نيز فرهنگ «مشهور و فرهنگ، فرهنگ متعالى» را به وجود مى‌آورد. فرهنگ مطلوب از نظر ايشان فرهنگى است كه بازتاب فطرت باشد. بر همين اساس فرهنگ فطری دارای ويژگى‌هايى همچون ساخت‌های الهى، تكوينى ـ اعتباری، حقيقت‌گرايى، وحدت‌گرايى، تكثرپذيری، شكوفاپذيری، جهانى و زنگارپذير است. 

حضور و ظهور زن در جامعه از نگاه آیات و روایات

سیدمحسن میرباقری و مریم کلانتری در چکیده این مقاله آورده است: آمدوشد زن در جامعه برای ایفای نقش ـ فردی یا اجتماعی ـ محل اظهارنظر بسیاری از اندیشمندان است و هرگونه پاسخی برای آن می‌تواند بر تصمیم‌گیری‌ها و جهت‌گیری‌های سیاسی، اقتصادی و فرهنگیِ جامعه تأثیر بگذارد. این پژوهش با استناد به آیات و روایات، ضرورت و چگونگی حضور زن در جامعه را با توجه به اقتضائات فطری و شرایط خانواده و جامعه، با روش توصیفی ـ تحلیلی و بر اساس منابع کتابخانه‌ای تبیین کرده و به این نتیجه رسیده است که برای فعالیت‌های اجتماعی زن و حضور وی در جامعه، دو حالت قابل تصور است: یکی «حضور» و دیگری «ظهور»؛ که همیشه ملازمه‌ای با هم ندارند و تشخیص آن توسط خود زن، نسبت مستقیمی با تقوا دارد. «حضور» یک زن در جامعه، با «همسرداری نیکو» و «تربیت شایسته فرزندان» همیشگی است و «ظهور» وی در جامعه، به‌میزان «ضرورت» و «تأثیرگذاری» و «ناظرانه»بودن آن وابسته است؛ بدین شکل که زن برای تحصیل علم، مهارت، هنر و یا اشتغال و نیز استفاده از خدمات اجتماعی به‌«ضرورت» در جامعه ظاهر می‌شود و در اموری چون مشارکت سیاسی، هجرت، فعالیت اقتصادی و شرکت در جهاد، ظهوری «مؤثر» دارد و با امر به معروف و نهی از منکر و توصیه به حق و صبر، «ناظرانه» در جامعه ظاهر می‌شود.

مفهوم فرهنگی اجتماعی کودکی از دیدگاه قرآن

بازخوانی پدیده‌های سنتی از سوی مدرنیته منجر به شکل‌گیری سویه‌های تازه‌ای از پدیده‌ها گردیده است. پدیده کودکی نیز به‌عنوان یکی از دوره‌های مهم زندگی انسان در معرض این بازخوانی قرار گرفت. در قرائت مدرن از مفهوم کودکی، این پدیده مبتنی بر بنیان‌های نظری مدرنیته از چهار بعد مورد توجه قرار گرفت: «ماهیت طبیعی یا اجتماعی کودکی»، «هویت دوران کودکی در نسبت آن با بزرگ‌سالی»، «کودکی در ربط میان عاملیت و ساختار» و «بعد ارزشی کودکی: معصومیت یا شرارت». این بازخوانی منجر به بازنگری در مواجهه با مفهوم کودکی در عرصه عمل گردیده است. قدرت‌یافتن مفهوم مدرن کودکی و عملِ مبتنی بر این بازخوانی در جوامع مختلف و از جمله جامعه ایران نیز مشاهده می‌شود. در چنین وضعیتی، غیبت پدیده کودکی مبتنی بر بنیان‌های نظری اسلام به‌عنوان فرهنگ آرمانی جامعه ایرانی، بازخوانی این مفهوم بر اساس آموزه‌های اسلام را ضروری ساخته است. پژوهش پیش رو بر اساس روش «معناشناسی ایزوتسو» و مبتنی بر پرسش «کودکی از نظر فرهنگی و اجتماعی در آموزه‌های قرآن به چه معنا است؟» با بررسی آیات مرتبط با مفهوم کودکی، همراه با تحلیل روایات و نقل دیدگاه‌های مفسران در پی یافتن پاسخ این پرسش است.

برای مشاهده متن کامل مقالات این شماره اینجا کلیک کنید.

شماره سی‌ام «اسلام و مطالعات اجتماعی» منتشر شد

انتهای پیام
captcha