راه شهود؛ بهترین راه شناخت خداوند
کد خبر: 3968982
تاریخ انتشار : ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۰ - ۱۲:۴۰

راه شهود؛ بهترین راه شناخت خداوند

مدرس خارج فقه و اصول حوزه علمیه خراسان گفت: همانگونه که راه شهود بهترین راه شناخت خداوند است اما ایراداتی که به این مسئله شده و پاسخ‌هایی نیز به این موضوع داده شده است.

راه شهود بهترین راه شناخت خداوند استبه گزارش ایکنا از خراسان رضوی، حجت‌الاسلام والمسلمین مهدی زمانی‌فرد، مدرس خارج فقه و اصول حوزه علمیه خراسان، شامگاه گذشته 12اردیبهشت‌ماه در نوزدهمین جلسه از جلسات رمضانی با موضوع «شرح دعای ابوحمزه ثمالی» که به صورت وبینار برگزار شد، در ادامه شرح این دعا اظهار کرد: محور پنجمی که در فراز ششم این دعای شریفه وجود دارد تحت عنوان «بررسی ایرادات در طریق شهود و پاسخ به ایرادات» است. برخی از افراد بر این باور هستند که برای شناخت خدا راه فطرت و عقل صحیح است و راه شهود راه درستی نیست و این در حالی است که در جلسه گذشته اشاره شد که راه شهود بهترین راه شناخت خداوند است.


بیشتر بخوانید:


وی با اشاره به ایراداتی که در خصوص طریقه شهود مطرح شده است، گفت: اما در این میان سه ایراد مهمی در اینجا مطرح شده است. اولین ایراد، عدم دلیل بر حجیت است. بدین منظور که اگر شخصی شهود کرد و مطلبی را با قلب خود درک کرد و شهود خود را برای ما گفت، ما براساس چه دلایلی می‌توانیم حرف او را بپذیریم و چه دلیلی بر حجیت این شهود می‌توانیم داشته باشم، در این خصوص باید گفت که در حقیقت هیچ دلیلی بر حجیت وجود ندارد.

شهودات قابل انتقال به دیگران نیستند

مدرس حوزه علمیه خراسان گفت: در رابطه با این مسئله باید به سه نکته اشاره کرد. اولین نکته این است که عارفانی که به مرحله کشف شهود می‌رسند هرگز نمی‌خواهند شهود خود را بر دیگران تحمیل کنند. آن‌ها اینگونه می‌گویند که ما حقیقت را درون خود اینچنین یافیتم و شما هم باید به سمت این حقیقت حرکت کنید و آن را بیابید نه اینکه تعمدا آن را بپذیرید بلکه راه شهود راه چشیدن است و این راه را باید هرکسی خودش بچشد و تجربه کند.

زمانی‌فرد گفت: وقتی یک عارفی در کتابی، شهود خود را می‌نویسد و یا در خصوص آن صحبت می‌کند نمی‌خواهد به دیگران بگوید که شما باید حرف مرا بپذیرید بلکه علت طرح این شهود و مکاشفات به جهت ایجاد انگیزه در دیگران است تا دیگران در این مسیر حرکت کنند و خودشان به آن حقیقت خداوند متعال دست یابند. بدین منظور که آن‌ها می‌گویند ما آمده‌ایم و از این آب گوارا نوشیدیم و شما هم باید حرکت کنید و از این آب گوارا بنوشید و هرکسی باید با نفس خود این کار را انجام دهد، زیرا این احساسات درونی قابل انتقال به دیگران نیست، همانگونه که ما هنگام غذا خوردن نمی‌توانیم لذت غذایی را که می‌خوریم به دیگران منتقل کنیم.

مدرس خارج فقه و اصول حوزه‌علمیه خراسان خاطرنشان کرد: نکته دوم این است که هنگامیکه عارفی یک شهودی را مطرح می‌کند یا من می‌دانم که او راست می‌گوید و یا اینکه من نمی‌دانم که او راست می‌گوید، اگر از پیش او را بشناسم، می‌دانم که او حتی یک لحظه هم دروغ نمی‌گوید و می‌دانم این شهودی که او از آن صحبت می‌کند به راستی که برای او رخ داده است.

زمانی‌فرد تأکید کرد: به عنوان مثال افرادی مانند علامه طباطبایی(ره) و یا علامه بهجت که ما این دو بزرگوار را می‌شناسیم و آن‌ها را قبول داریم و زمانیکه مکاشفات و مشاهداتی را برای ما بیان کردند با توجه به جایگاه، مقام قدسی و تقوایی که دارند ما شهود و مکاشفه آن‌ها را می‌پذیریم.

عدم سنجش شهودات برای عموم مردم

وی اظهار کرد: سومین نکته این است که خداوند در وجود ما برای حجیت مشاهدات افرادی که شهود کرده‌اند، محک‌هایی قرار داده که این محک‌ها عبارت است از قرآن، سنت و حکم قطعی عقل. به عنوان مثال اگر فردی را که شهود کرده نشناسیم و می‌خواهیم بدانیم که آیا شهود او مخالف و یا موافق با آیات قرآن، سنت، روایات و عقل است می‌توانیم با استفاده از این محک‌هایی که خداوند به ما داده است به حجیت او پی بریم.

مدرس حوزه‌علمیه خراسان تصریح کرد: البته اینکه می‌گوییم موافق قرآن، سنت و عقل است، این موافقت را هرکسی متوجه نمی‌شود، چون مسائل توحیدی مسائل پیچیده‌ای هستند و محک زدن آن‌ها توسط افرادی صورت می‌گیرد که به مباحث قرآن و مباحث توحیدی آشنایی کامل داشته باشد نه اینکه مردم عادی و افرادی که در حوزه‌های عقلانیت تخصص ندارند بتوانند از این سه طریق شهودها را محک بزنند.

زمانی‌فرد بیان اینکه بسیاری از آیات قرآن براساس فهم عرفی هستند، اما آیات معرفتی قرآن براساس فهم عرفی نیستند، اضافه کرد: به‌عنوان مثال آیات اول سوره مبارکه حدید آیات توحیدی هستند و این آیات جزو آیاتی هستند که نیاز به تدبر دارند و این تدبیر نمی‌تواند توسط افرادی که علم تخصصی به این موضوع ندارند صورت گیرد و این امر نیز در رابطه با حجیت شهود هم صدق می‌کند و هرکسی نمی‌تواند حجیت شهود را از طریق چند محکی که خداوند در اختیارش قرار داده بسنجد.

همه شهودات در تعارض با یکدیگر نیستند

وی خاطرنشان کرد: دومین ایرادی که به بحث شهود مطرح است تحت عنوان «تعارض مشاهدات». برخی از افراد گفته‌اند که ما وقتی به کتب عرفان مراجعه می‌کنیم می‌بینیم، مشاهداتی که آورده شده این مشاهدات با یکدیگر تعارض دارند اگر این‌ها قرار است کشف واقعیت کنند، چرا با هم تعارض دارند در نتیجه ما نمی‌توانیم به این مشاهدات اعتمادی داشته باشیم، چون در تعارض با یکدیگر هستند.

مدرس خارج فقه و اصول حوزه‌علمیه خراسان اضافه کرد: در رابطه با این ایراد نیز سه پاسخ می‌توان گفت، اولین پاسخ این است که در حقیقت مشاهدات متعارض در مرحله عالی شهود که شهود حضرت حق تبارک و تعالی است، اتفاق نمی‌افتد و در مرحله پایین شهود که شهود مثالی و اعلی که برای انسان‌های ناقص است، اتفاق می‌افتد، در حقیقت تعارضاتی که در این خصوص می‌شود، برای مرحله اول الی مرحله دوم است اما در مرحله سوم که مرحله شهود اسماء و صفات الهی و مرحله چهارم که شهود خدای متعال است، این تعارضات وجود ندارد.

زمانی‌فرد تصریح کرد: این در حالی است که کسی می‌تواند وارد عالم توحید و ذات مقدس پروردگار شود که از نفس خود که مرکز اشکالات است گذشته باشد و همواره اینگونه تعارضات و اشکالات برای مرحله‌ای است که هنوز نفس پاک نشده باشد و زمانیکه فردی به مرحله ذات می‌رسد، نفس او فانی می‌شود وقتی که اینگونه شد دیگر خطا معنایی ندارد.

وی ادامه داد: به بیان دیگر این مشاهدات عالیه اسماء صفات و مشاهده خداوند برای بنده‌ای رخ می‌دهد که ایمانش کامل شده باشد و با مشاهدات و تزکیه نفس به یک مرحله‌ای مانند سلمان رسیده باشد و در این مرحله است که دیگر تعارض هرگز معنایی نخواهد داشت.

مدرس حوزه علمیه خراسان گفت: پاسخ دومی که می‌توان به این موضوع داد این است که بسیاری از مواردی که تحت عنوان تعارض در مشاهدات مطرح می‌شود تعارض نماست نه تعارض واقعی. پاسخ سوم هم این است که ما فرض می‌گیریم که تعارضاتی هم در شهود آن‌ها وجود دارد اما می‌توانیم آن تعارضات را حذف و آنجایی را که واقعیت دارد را در نظر داشته باشیم و به آن توجه کنیم. اگر ما در مجموعه چند هزار حدیثی خود احادیث متعارض متعددی داریم نمی‌توانیم تمام این احادیث را دلیل بر تعارض آن‌ها بدانیم زیرا برخی از آن‌ها را می‌دانیم که در تعارض نیستند.

همه مشاهدات را نباید خلاف واقع دانست

زمانی فرد با اشاره به سومین ایرادی که در مرحله شهود وارد شده است، خاطرنشان کرد: اما سومین ایرادی که در این راستا وجود دارد این است که برخی از افراد گفته‌اند برخی از مشاهدات خلاف واقع هستند و کسی که شهود کرده حرفی را زده که این حرف خلاف واقع است. به عنوان مثال برخی از اهل عرفان یک سلسله شهودهایی دارند که در این شهودها خلافت امیرالمومنین انکار می‌شود از اینجا می‌بینیم که این‌ها خلاف واقع هستند. اینجا پاسخی در اینجا داده می‌شود و آن این است که شهودی که خلاف واقع باشد آن شهود قطعا باطل است، اما دلیل بر این امر نمی‌شود که شهودهایی که خلاف واقع نیستند را زیر سوال بریم.

وی بیان کرد: ما در مسئله شهود نبایستی راه افراط و راه تفریط را پیش گیریم، بدین منظور که اینگونه نباشیم که همه شهودها را صحیح بدانیم که این کار کار اشتباهی است و نه اینکه تا اندازه تفریطی عمل کنیم که بگوییم تمام شهودها باطل هستند و چون موارد باطل را پیدا کردیم پس دیگر ما به شهود اعتماد نمی‌کنیم که اگر اینگونه باشد در زندگی نیز نمی‌توانیم به هیچ چیزی اعتماد داشته باشیم. در واقع باید مواردی را که خطا هستند را باید کنار بگذاریم و به آن مواردی که دلیل بر خطا بودن آن‌ها نیست بی توجه باشیم.

انتهای پیام
captcha