به گزارش خبرنگار ایکنا؛ نشست کرسی ترویجی «مدیران صالح در نظام اداری از منظر علامه مصباح یزدی(ره)» امروز یکشنبه 19 اردیبهشتماه با سخنرانی حجتالاسلام و المسلمین محسن منطقی، عضو هیئت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) برگزار شد. در ادامه متن سخنان وی را میخوانید:
یکی از موضوعات مهمی که دغدغه ذهنی همه ماست، این است که مرحوم علامه مصباح یزدی به عنوان یک متفکر و صاحبنظر در علوم انسانی، ایدههایی داشتند که میتواند برای جامعه اسلامی کارساز باشد و ما باید آنها را به شکل عملیاتی مطرح کنیم. در گروه مدیریت در مؤسسه امام خمینی(ره) نیز این دغدغه همواره وجود داشته که لااقل بخشی از دیدگاههای ایشان مطرح شود، لذا به روح پرفتوح ایشان درود میفرستیم. امروز میخواهیم راجع به مدیران صالح در نظام اداری از منظر علامه مصباح یزدی(ره) صحبت کنیم. بنده سخنرانیها، کتب و نوشتههای ایشان راجع به مدیریت را گردآوری کردهام تا مشخص شود مدیران صالح باید چه ویژگیهایی داشته باشند.
البته طبیعی است که بسیاری از این ویژگیها در روایات و متون دینی ما وجود دارد. بنابراین در کنار فرمایشات مرحوم علامه مصباح، روایات زیادی را هم ذکر کردهام، لذا لازم بود به این مطلب بپردازیم که اگر علامه مصباح ایدهای را مطرح میکنند، ریشه در اندیشه دینی دارد. امروزه همه جامعه ما درگیر سازمانها هستند و این سازمانها متکفل حوزههای مختلف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، ادبی، هنری و .. هستند و همه ما دخیل در این مسائل هستیم. به عبارت دیگر همه ما سوار کشتی سازمان هستیم و از این جهت باید به این موضوع دقت کنیم که ناخدای این کشتی چه کسی است لذا باید شخص صالحی را پیدا کنیم که این کشتی را به کمال مورد نظر و قرب الی الله برساند.
اگر مدیران این کشی و ناخداها موفق باشند، قطعاً جامعه هم موفق خواهد بود، اما اگر ناموفق باشند، مشکلات متعددی برای عرصههای مختلفی که به آن اشاره شد، پدید خواهد آمد. در جامعه اسلامی، سازمانهای اسلامی تنها متکفل نیازهای مادی نیستند، بلکه باید نیازهای اخروی را نیز تأمین کنند. اینگونه نیست که یک نفر بگوید من فقط مسئول شهرداری یا اداره برق هستم و صرفاً با دنیای مردم کار دارم و آخرت آنها به من مربوط نیست، بلکه مدیران اسلامی باید هر دو حوزه را مد نظر داشته باشند.
خدای متعال نیز در قرآن کریم فرموده است: «بَلْ تُؤْثِرُونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا وَالْآخِرَةُ خَيْرٌ وَأَبْقَىٰ؛ اما شما مردم از جهل و غفلت از پی این سعادت نروید»، بلکه زندگانی دنیا را بگزینید و عزیز دارید، در صورتی که منزل آخرت بسی بهتر و پایندهتر (از دنیای چند روزه) است» (اعلی/ 16 و 17) در واقع قرآن کریم فرموده است این حیات دنیایی سر جای خودش است، اما باید نگاه ما آخرتی باشد، چراکه آن زندگی پایدارتر است. این دیدگاه در اندیشههای مرحوم علامه مصباح یزدی به میزان زیادی وجود دارد. ایشان میگوید آنچه در مدیریت مادی و غربی دنبال آن میگردند، این است که از زندگی لذت ببرند و این در نهایت این هدف را دنبال میکند که انسان خوش باشد. ایشان این را نمیپذیرند و میگویند نگاه ناقصی به دنیاست و مدیران باید نگاه جامعتری داشته و به فکر تأمین دنیا و آخرت کارکنان باشند.
سؤالی که وجود دارد، این است که چگونه در جامعه مدیرانی تربیت کنیم که متناسب با این باورها و ارزشهای اسلامی باشند و این توانایی را داشته باشند که بتوانند جامعه اسلامی را خوب اداره کنند. از سوی دیگر سؤال اصلی این است که چه فرآیندی را باید برای تربیت مدیران صالح در نظر بگیرم. تأکید دارم که پاسخ را میخواهیم فقط از فرمایشات مرحوم علامه مصباح در بیاوریم. درباره کلمه صالح باید بگویم بسیاری از مکاتب مدعی هستند ما به دنبال مدیران صالح هستیم و حتی در دنیای مادی هم دنبال افرادی هستند که سازمان آنها را بهتر اداره کنند، اما علامه مصباح میفرمایند صالح بودن مربوط به صلاحیتهای نفسانی فرد است.
ایشان میفرمایند متأسفانه گروهی از روشنفکران که مبتلا به خودباختگی و خودکمبینی هستند، سعی میکنند نگرش پراگماتیستی را به اسلام نسبت دهند، اما این از دیدگاه اسلام قابل قبول نیست، بلکه انسان مدار موفقیت سازمانهاست و باید به انسان اصالت بخشیده شود و البته این بدین معنا نیست که نگاه اومانیستی داشته باشیم، چراکه اومانیسم نگاهی به بُعد معنوی و ملکوتی انسان ندارد، بلکه در اسلام خداوند محور هستی است. انسان جلوه خداست، در غیر این صورت موجود قابل ارزشی نیست.
بر اساس مطالعاتی که داشتم، مولفههای متعددی پیدا کردم که بیانکننده مدیران صالح در جامعه اسلامی بود که بنده به این نتیجه رسیدم قابل تقسیم به دو بخش است که یک بخش شامل علم مدیران و آموزش و تربیت آنهاست و بخش دیگر اینکه اگر مدیر صالحی پرورش دادیم، نباید وی را رها کنیم، بلکه دائما باید مدیران مورد پایش و ارزیابی قرار گیرند. مرحوم علامه مصباح میفرمایند اگر منظور از مدیریت این است که چه کنیم تا مدیر صالح برای کارهای اجتماعی داشته باشیم، صرف علم مهم نیست، بلکه مهارتهای عملی نیز باید کسب شود.
علم و مهارت مدیران از اهمیت بالایی برخوردار است، لذا باید بتوان مدیری را تربیت کرد که این شایستگیها را در اختیار داشته باشد تا صلاحیت جامعه اسلامی را به وی بدهیم. این عوامل قابل تقسیم به دو دسته عوامل درونی و بیرونی است. علامه مصباح میفرمایند کار اساسی در آموزش و فرهنگسازی و تربیت از همان دوران طفولیت است و در این زمینه باید همه دستگاههای تربیتی به خوبی به نقش خود عمل کنند تا آموزش و تربیت اتفاق بیفتد.
عوامل درونی در علم و تربیت براساس یافتههای اینجانب در آثار مرحوم مصباح شامل چند عنوان از جمله اصالت خانوادگی است. ایشان میفرمایند این موضوعی مهم است که شخص در یک خانواده با اصالت و با لقمه حلال بزرگ شده باشد. دوم، معنویت است که شامل توجه به فرهنگ و معارف ناب الهی است که میتواند موفقیت مدیر را در پی داشته باشد. عامل سوم تقواست. علامه مصباح میفرمایند تعهد اخلاقی و ملکه تقوا بسیار مهم است و باید فکری کرد که این جهت تقویت شود، چراکه اگر مدیران به دین و آخرت اعتقاد داشته باشد، هرگز دنبال فساد نمیروند و اگر در چنین موفق باشیم، کاری ریشهای انجام دادهایم.
عامل چهارم، اخلاق است که در فرمایشات مرحوم علامه مصباح یزدی، در چندین جا مورد توجه قرار گرفته است. ایشان تأکید دارند که برنامههای تربیت اخلاقی را در سه مرحله کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت عملیاتی کنیم، چراکه تربیت اخلاقی میتواند برای سازمانها صرفهجویی و افزایش بهرهوری را در پی داشته باشد. مورد پنجم، تعهد است. علم و آموزش برای مدیران امری ضروری است اما باید توجه داشت که فقط علم و مهارت کفایت نمیکند، بلکه مدیر باید به آن تعهد هم داشته باشد، چراکه بسیاری هستند که میدانند هدف چیست و برنامهریزی بلدند، اما در عرصه عمل خیانت میکنند، بنابراین اراده انسان باید بخواهد از دانستنیهایش به خوبی استفاده کند.
در شناسایی عواملی بیرونی میتوان موارد زیادی را شناسایی کرد، اما چون تمرکز ما روی دیدگاههای مرحوم مصباح است، چند مورد را نیز در اینجا یادآوری میکنیم. یکی از مواردی که ایشان اشاره میکنند، گزینش محلی است. ایشان میفرمایند سوابق افراد میتواند بیان کننده روابط کاری وی نیز باشد، بنابراین بررسی سوابق نشان میدهد کدام رفتار در این شخص نهادینه شده است، چراکه سازمانها با استخدام افراد صالح میتوانند اعتماد عمومی را نسبت به خودشان افزایش دهند.
ویژگی دیگر آموزش کارکنان است. ایشان میفرمایند در پرورش مدیران اول آموزش و تربیت را در دستور کار قرار داده و نیروسازی کنید و اگر در جامعه هم تربیت نشد، خود ما باید این نیروها را آموزش دهیم. همیشه آموزش و پرورش زمینه توسعه کار است و تنها پژوهش کافی نیست، چراکه آموزش دانستنیهای ما را منتقل میکند.
مؤلفه و عامل سومی که مصباح به آن اشاره میکنند، فرهنگ سازمانی است. فرهنگ سازمانی مجموعهای از ارزشها و باورهای مشترکی است که اعضای سازمان به آن مقید هستند و سازمان را به یک سمت هدایت میکند و کار در سازمان بهتر انجام میشود. مؤلفه دیگر، پرورش مدیران است. سازمانها همیشه باید به این فکر باشند که افراد شایسته را شناسایی و زمینه رشد و پرورش آنها را فراهم کنند تا دائماً چرخه تولید مدیر در سازمان ادامه داشته باشد.
انتهای پیام