به گزارش خبرنگار ایکنا؛ کتاب «اصطلاحات کلیدی در فلسفه دین» نوشته ریموند ونآراگون و ترجمه حسن احمدیزاده است که به همت انتشارات علمی و فرهنگی به چاپ دوم رسیده است.
این کتاب شامل چهار فصل با عناوین درآمدی بر فلسفه دین، اصطلاحات کلیدی در فلسفه دین، اندیشمندان کلیدی در فلسفه دین و متون کلیدی در فلسفه دین است. فصل نخست درآمدی بر موضوع این کتاب همراه با توضیح مختصری درباره سرشت دین، ارتباط فلسفه با دین (با ارتباط عقل با ایمان)، موضوعات مهم در فلسفه دین و روشهای فلسفه است. فصل دوم که طولانیترین فصل این کتاب است، اصطلاحات کلیدی در فلسفه دین را در برمیگیرد. فصل سوم و چهارم به مهمترین اندیشمندان فلسفه دین و آثار کلیدی آنها در این زمینه میپردازد.
نمایه کامل و جامع کتاب
تمرکز این کتاب بر ارائه اصطلاحات مهم در موضوع فلسفه دین و تشریح آنهاست. اما نویسنده در فصلهایی نیز به توضیح مبانی این دانش و معرفی اندیشمندان مؤثر در این حوزه پرداخته و به ویژه در فصل پایانی منتخبی از متون تأثیرگذار در تاریخ موضوع از آنسلم و توماس آکوئیناس تا ویلیام جیمز از سوئین برن را نیز ارائه کرده است. آوردن کتابنامه مربوط به هر موضوع کتاب را برای محققان کارآمد کرده است. از این رو، کتاب به رغم اختصار منبعی مفید و حائز اهمیت در موضوع فلسفه دین به شمار میرود.
مدخلهای فصل سوم و چهارم شبیه به مدخلهای فصل دوم ساماندهی شدهاند، اما لزوماً جامع و کامل نیستند. برای رسیدن به فهمی کامل از اندیشههای یک متفکر یا بحثهای مهمی که در کتاب خاصی مطرح شدهاند، شاید لازم باشد، خوانند به اصطلاحاتی رجوع کند که در فصل قبل آمدهاند. این کتاب همچنین از نمایهای کامل و جامع برخوردار است.
برشی از کتاب
در مقدمه مترجم این اثر آمده است: دین در زندگی بسیاری از مردم نقش محوری دارد و بازنماییکننده نیرویی است که همه باید با آن روبهرو شوند، حتی کسانی که چندان شیفته آن نیستند؛ بنابراین ضروری به نظر میرسد که دین را مورد بررسی دقیق فلسفی قرار داده و به طور کلی، باور دینی و توجیه و اعتبار و معقول بودن آن را تحلیل کنیم. همچنین دلایل له و علیه آن را ارزیابی و درباره برخی ادعاهای سنتهای دینی خاص تحقیق کنیم.
در برشی از این کتاب آمده است: «نظریه تکامل با فلسفه دین ارتباط دارد. این ارتباط از این جهت است که این نظریه، برای غیرخداباوران، تبیینی علمی از بسط حیات روی زمین فراهم میآورد. اما این بدین معنی نیست که پذیرفتن خداباوری مستلزم آن است که نظریه تکامل را رد کنیم. با توجه به این نکته، با بحثی دیگر مواجه میشویم که این نظریه به آن مرتبط میشود؛ این نظریه پرسشهایی مهم درباره سازگاری میان ایمان و عقل و به ویژه دین و علم را مطرح میکند. در میان خداباوران اختلاف نظر وجود دارد. درباره اینکه اگر این نظریه پذیرفتنی باشد، تا چه میزان از آن را میتوان پذیرفت؟»
انتهای پیام