به گزارش ایکنا، در این شماره از دوفصلنامه حدیثپژوهی، مقالاتی با عناوین «بررسی و تحلیل معیارهای طبرسی در نقد متنی احادیث تفسیری»، «واحدی نیشابوری و فضایل و روایات اهل بیت در «الوسیط» (کارکردها و اعتبار)»، «مکتوبههای حدیثی در روایات امامان شیعه و نقش علی بن مهزیار در نگهداری و انتقال آنها»، «بررسی حدیث سبعه احرف در منابع شیعه»، «جستاری تطبیقی در تبیین ویژگیهای اهل بیت پیامبر در آیینۀ حدیث صلوات»، «ملاکهای عالمان شیعی در تدوین کتب ادعیه»، «قرب الاسناد در نگارشهای امامیه»، «نقد و بررسی رایجترین واژگان مستعمل برای روایات موضوعه»، «روایات اسماء و صفات و اثبات وجه امکانی واجب الوجود»، «واکاوی چرایی تأخیر تدوین کتب درایه در شیعه با تأکید بر اصطلاحات حدیثی موجود در کتب روایی شیعه»، «جستاری در شعار کُلُّ یَوْمٍ عاشُورا وَکُلُّ أَرْضٍ کَرْبَلا سیر تاریخی شکلگیری، معناشناسی و صحت»، «چیستی اصطلاح حدیثی روایت منتقله و ملاک انتقال و نقد و بررسی آن»، «مرزهای پسندیده و نکوهیدۀ رهبانیت مسیحی و اسلامی در روایات فریقین»، «تبارشناسی روایات قصار حضرت علی در تحف العقول» و «بررسی روایات تنزیه کتاب التوحید شیخ صدوق» منتشر شده است.
در چکیده مقاله میخوانیم: حدیث از جمله منابع تفسیر اجتهادی و تنها منبع تفاسیر روایی است؛ بدین سبب تفاسیر قرآن اغلب خالی از روایت نبوده و از جمله منابع روایی محسوب میشوند. مجمع البیان اثر فضل بن حسن طبرسی یکی از تفاسیر امامیه و دایرهالمعارف علوم قرآنی و تفسیری است. در این تفسیر، روایاتِ امامیه و اهل سنت و اقوال مفسران پُرشمار است. مفسر فقط به نقل روایت بسنده نکرده و در مواردی به نقدِ روایات نیز پرداخته است. این نوشتار در پاسخ به این پرسش که طبرسی در نقد متنی روایات از چه معیارهایی بهره برده، نوشته شده است. در این پژوهش با روش کتابخانهای، توصیفی و تحلیلی نشان داده شده است که مفسر با استناد به معیارهای قرآن، سنت قطعی، عقل، تاریخ قطعی، اصول اعتقادی، و مبانی فقهیِ امامیه، به نقد متنی روایاتِ تفسیری پرداخته و آیات دال بر عصمت انبیاء، معیار قرآنی او در نقد اغلب روایات تفسیری مرتبط با داستان انبیاست.
در طلیعه نوشتار «واحدی نیشابوری و فضایل و روایات اهل بیت در «الوسیط» (کارکردها و اعتبار)» آمده است: بهره جستن فرقههای اسلامی از احادیث یکدیگر یا نقل احادیثی با موضوع محوری مورد اهتمام دیگران، از دغدغههای دانشیان آنها در سدههای مختلف اسلامی بوده و در گذر تاریخ فراز و فرودهایی داشته است. واحدی نیشابوری از مفسران اثرگذار قرن پنجم هجری است که در تفسیر الوسیط خویش فضایل اهل بیت و روایات منقول از اهل بیت را آورده است. این مقاله با رویکرد توصیفیتحلیلی چنین دست یافته است که او در ترسیم فضای نزول آیات، شناخت فضایل آیات، ایضاح مراد ظاهری آیات و گاه بیان مصادیقی که در دایرۀ شمول آیات قرار میگیرند، از این روایات بهره برده است. واکاوی نحوۀ تعامل وی با این احادیث نشان میدهد که او معمولاً احادیثی از این دست را معتبر میشمارد، مگر اینکه با اصول بنیادین باور او در تعارض باشد یا در برابر قول اکثریت مفسران قرار گرفته باشد. در این صورت یا چون روایت مربوط به تطبیق آیۀ تطهیر بر اهل بیت، نقلهای دیگر را رجحان میدهد یا چون روایت مربوط به ابلاغ سورۀ برائت از سوی امام علی(ع)، عدم دلالت آن بر افضلیت ایشان را تبیین میکند.
در چکیده مقاله «مکتوبههای حدیثی در روایات امامان شیعه و نقش علی بن مهزیار در نگهداری و انتقال آنها» آمده است: کتابت، از طرق تحمل حدیث است. راوی از طریق مکاتبه با محدثان و در شرایطی با امام ارتباط برقرار میکند و از او در خواست حدیث یا در یک مسئلۀ شرعی تقاضای فتوا مینماید. در روایات شیعه، پرسش و پاسخ با امام معصوم بهصورت مکتوب و غالباً توسط پیک صورت گرفته است. برخی محدثان بر این باورند که مکتوبات حدیثی از اعتبار کمتری نسبت به مسموعات برخوردار است، اما با بررسی این دسته از روایات و وجود قراین و شواهدی، بر تأیید صدور آنها صحت بسیاری از مکتوبات محرز میشود. از امتیازات مهم مکتوبات حدیثی، عدم نقل به معنا در آنهاست. در هر عصر و زمانی، عدهای از یاران ائمه مسئول جمعآوری سؤالات شیعیان و دریافت پاسخ کتبی آن سؤالات از امامان بودهاند. مکاتبات عبدالملک بن اعین با امام صادق(ع) نمونهای از این موارد است. علی بن مهزیار اهوازی، محدثی صاحب اندیشه و دارای ذهن دوراندیش بود که با جمعآوری، حفظ و صیانت شمار متعددی از مکتوبات، آن را به نسلهای بعد از خود انتقال داد. علاوه بر آن نیز او از طریق مکاتبه با امامان عصر خود از جمله امام جواد(ع) و امام هادی(ع) به دامنۀ صدور مکتوبات حدیثی در شیعه افزوده است.
در چکیده مقاله «بررسی حدیث سبعه احرف در منابع شیعه» میخوانیم: دربارۀ نزول و یا جواز قرائت قرآن کریم، به قرائات گوناگونی احادیث متعددی صادر شده است که از مجموع آنها به حدیث سبعه احرف یاد میشود. احادیث یادشده از احادیث بحثبرانگیز در قرائت و مؤثر در حجیت گوناگونی برداشت از قرآن کریم است که فقیهان و عالمان قرائت آنها را بررسی کردهاند. آنان بهطور عمده به روایاتی پرداختهاند که از منابع اهل سنت نقل شده است. عالمان و فقیهان شیعه نیز در بررسی آن روایات، به روایاتی از منابع شیعه پرداختهاند که نزول قرآن بر سبعه احرف را نفی میکند و از بررسی روایاتی که دلالت بر اثبات نزول قرآن بر سبعه احرف دارد، غفلت کرده و یا بهدلیل عدم اعتماد به اسناد آنها، از بررسی آنها صرف نظر کرده اند. در این مقاله، افزون بر بررسی احادیثی که نزول قرآن بر هفت حرف را نفی کرده و احادیث اثباتکنندۀ نزول قرآن بر هفت حرف که از منابع اهل سنت به منابع شیعه وارد شده، احادیث اثباتکنندۀ نزول قرآن بر هفت حرف که بالاصاله در منابع شیعه موجود است، نیز بررسی شده است.
انتهای پیام