بیگمان هر واقعه تاریخی برساخته روایتی است که شاهدان عینی آن واقعه گزارش کردهاند. واقعه عاشورا نیز از این قاعده مستثنی نیست و آنچه از واقعه عاشورا طی قرون متمادی پس از وقوع این رویداد عظیم روایت شده است، منشأیی جز نخستین مشاهدات شاهدان عینی آن واقعه ندارد.
به طور قطع روایت همه شاهدانی که در روز عاشورا حضور داشتند و به گزارش وقایع آن روز پرداختهاند یکسان نیست و با توجه به نظرگاه آنها، از این جهت که در کاروان امام حسین (ع) بودند یا در سپاه کوفه حضور داشتند، ممکن است با حب و بغضهایی همراه باشد. در این میان، به نظر میرسد تنها فردی که مستقلا برای ثبت وقایع عاشورا و خبرنگاری حوادث آن روز، در سرزمین کربلا حضور داشته «حمید بن مسلم» است که در سپاه کوفه حاضر بود. اهمیت شخصیت «حمید بن مسلم» از این جهت است که بخش زیادی از مقتل «ابیمخنف» اثر لوط بن یحیی بن سعید بن مخنف که نخستین و معتبرترین گزارش مکتوب از واقعه عاشورا به شمار میرود، برگرفته از گزارشات حمید بن مسلم است. طبری، تاریخنگار معروف نیز بسیاری از وقایع عاشورا را با واسطه ابیمخنف، از حمید بن مسلم روایت کرده است.
نخستین پرسشی که درباره حمید بن مسلم مطرح میشود این است که با توجه به حضور حمید در سپاه عمر سعد، آیا میتوان به گزارشات او اعتماد کرد یا خیر. به راستی شخصیت حمید بن مسلم شخصیتی مبهم و مرموز است و قضاوت صحیح درباره گرایشات اعتقادی او با دشواری همراه است. حمید بن مسلم از سویی در سپاه کوفه حضور داشت و از سوی دیگر مشارکتی در جنگ با امام حسین(ع) نداشت و صرفا به ثبت واقع آن روز پرداخت. به اعتقاد برخی، کثرت سپاهیان عمر سعد موجب شده بود که حمید را از قتال با سپاه امام حسین(ع) معاف کنند و صرفا او را به ثبت وقایع نبرد مامور کنند. پس تا اینجا یک نقطه سپید و یک نقطه سیاه در کارنامه حمید بن مسلم به چشم میخورد.
مسئله بعدی سوگیری اخباری است که حمید بن مسلم گزارش کرده است. به اعتقاد بسیاری از مورخین، گزارشات حمید حاکی از بیطرفی اوست. وی حتی در مواردی به نوعی به ستایش سپاهیان امام حسین(ع) پرداخته است و رگههایی از شیعهگری در گزارشات او مشاهده میشود. به عنوان مثال درباره ورود حضرت علی اکبر(ع) به صحنه نبرد مینویسد: «جوانی وارد معرکه شد که مثل ماه میدرخشید».
مسئله بعدی که میتواند نکته مثبتی در کارنامه او به شمار آید گزارشاتی است که از مداخله خود در واقعه عاشورا نقل کرده است. وی در این گزارشات مدعی شده است که بر سر آتش زدن خیام امام حسین(ع) با شمر بن ذیالجوشن مشاجره داشته است و او را از انجام این کار برحذر داشته است. همچنین مدعی است مانع به قتل رساندن امام سجاد(ع) در روز عاشورا شده است. البته از آنجا که ممکن است وی این گزارشات را به سبب تبرئه خود از اتهام مشارکت در به شهادت رساندن امام حسین(ع) ساخته باشد، نمیتوان به این گزارشات اعتنا کرد.
با اینکه حمید سعی کرده است به نوعی خود را متمایل به سپاه امام حسین(ع) نشان دهد اما گزارشات تاریخی درباره همکاری او با سپاه عمر سعد، تا حدی ادعای او را زیر سوال میبرد. به عنوان مثال، حمید به همراه خولی مامور رساندن سر مطهر امام حسین(ع) به عبید الله بن زیاد بود. پس تا اینجا نمیتوان قضاوت صحیحی درباره شخصیت حمید داشت.
ابهامات درباره شخصیت حمید آنجا دو چندان میشود که مطلع میشویم وی پس از شهادت امام حسین(ع) از حامیان قیام توابین بود و با اینکه خود در کربلا در سپاه دشمن حضور داشت ولی پس از قتل سیدالشهدا(ع) درصدد خونخواهی آن حضرت از قاتلانش بر آمد و در قیام توابین شرکت داشت. علاوه بر این، گزارشات تاریخی حاکی از دوستی حمید با ابراهیم، پسر مالک اشتر و از همراهان مختار ثقفی است. با این حال، پس از قیام توابین و آغاز قیام مختار، مختار عدهای را مامور دستگیری حمید کرد. این در حالی است که حمید در زمان دستگیری مختار، با او دیدار داشته است. به هر حال حمید از بیم اینکه جانش را از دست بدهد از دست مختار گریخت و پس از رهایی، شعری سرود که ترجمهاش چنین است: «دیدی که چگونه از آن وحشت نجات یافتم، در حالی که هیچ امیدی به نجات نداشتم». مختار که در قصاص حمید ناکام مانده بود، خانه او را ویران و اموالش را مصادره کرد.
این پارادوکسها، یعنی حضور در سپاه کوفه از یک سو و طرفدارانی از سپاه سیدالشهدا(ع) از سوی دیگر، حضور در قیام توابین و رفاقت با ابراهیم مالک اشتر از یک طرف و تحت تعقیب قرار گرفتن توسط مختار از طرف دیگر، بر ابهام درباره شخصیت و شیوه و مرام حمید بن مسلم میافزاید.
موضوع دیگری که درباره شخصیت حمید حائز اهمیت است داوری شیخ طوسی درباره اوست. شیخ طوسی حمید را از زمره اصحاب امام سجاد(ع) ذکر کرده است. گرچه نام حمید بن مسلم در سایر کتب رجالی ذکر نشده است، اما اگر گزارش شیخ طوسی صحیح باشد، میتوان حمید بن مسلم را از زمره شیعیان و اصحاب سیدالساجدین(ع) به شمار آورد.
سخن را با نقل عبارتی از آیتالله سیدمحمدصادق روحانی درباره صحت گزارشات حمید بن مسلم به پایان میبریم: «وى ظاهراً شيعه مىباشد، ولى وضعيت مورد اعتماد بودن سخنانش بر ما پوشيده است. اما به هر حال استفاده از رواياتش اشكالى ندارد، زيرا چنانكه از سخنانش بر مىآيد شخصيت بىطرفى بوده كه جز اصل ماجرا و رساندن خبر آن به ديگران چيز ديگرى برايش اهميت نداشته و در اين امر، همانند روزنامهنگاران دوران ما عمل نموده است».
یادداشت از مصطفی شاکری
انتهای پیام