مداحان هر ترجمه‌ای از کتاب لهوف را نخوانند
کد خبر: 3990220
تاریخ انتشار : ۲۱ مرداد ۱۴۰۰ - ۱۳:۰۳
استاد دانشگاه علامه طباطبایی:

مداحان هر ترجمه‌ای از کتاب لهوف را نخوانند

استاد دانشگاه علامه طباطبایی با بیان اینکه برخی داستان‌ها و مطالب تاریخی غیرواقعی در لهوف وجود دارد که اعتبار آن را مخدوش کرده است، گفت: این به معنای آن نیست که لهوف کلاً بی اعتبار است بلکه ترجمه سیداحمد فهری زنجانی بر این اثر، کتاب خوبی است که آن را به مداحان و وعاظ پیشنهاد می‌دهم.

مسروربه گزارش ایکنا، سعید طاووسی مسرور، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی و پژوهشگر تاریخ اسلام، شامگاه 20 مردادماه در جلسه نقد و بررسی مقاتل «لهوف» سیدابن طاووس و «مثیرالاحزان» ابن نما، با بیان اینکه این دو مقتل برای قرن هفتم و شهر حله است، گفت: منابع هرقدر نزدیکتر به واقعه هستند قابل اعتمادترند و منابعی که بعداً نوشته می‌شوند پای برخی جزئیات و تفاسیر و داستان‌ها به آنها باز می‌شود؛ بنابراین  مقاتل قبل از 5 قرن نخست از اعتبار بیشتری برخوردارند، گرچه در مقاتل قبل از قرن 5 هم شاهد ورود برخی تحریفها و گزارشهای داستانی هستیم و نمونه بارز آن کتاب الفتوح ابن اعثم کوفی است که گزارشها منحصر به فرد و روایات داستانی دارد.

وی با بیان اینکه در دوره قاجار مقتل‌نویسی دچار تحریفات وسیع شد و پای خرافات به این آثار باز شد، افزود: جریان بازگشتی بعد از دوره قاجار صورت گرفت و محدث نوری و شاگردش محدث قمی تلاش کردند از گزارشها معتبر بهره ببرند لذا در نفس المهموم عمدتاً از منابع 5 قرن نخست استفاده و به آن استناد شده است.

طاووسی مسرور با بیان اینکه این دو مقتل آخرین مقاتلی هستند که برخی نکات شنیدنی را در خود دارند و  نمی‌توان آنها را کنار گذاشت، اضافه کرد: مثیرالاحزان اثر نجمالدین جعفر بن محمد بن جعفر بن هبة الله بن نما حلی(وفات 680) از علمای شیعه و از استادان علامه حلی است. ابن نمای حلی و پدر و جد پدری ایشان شیعه بودند، پدرش جزء اساتید وی بوده است؛ یکی از برادران وی علامه حلی است و مشهورترین اثر باقی مانده از ابن نما همین کتاب «مثیرالاحزان» است که برخی اشتباها آن را به پدرش نسبت داده‌اند؛ کتابی هم در شرح زندگی مختار با عنوان شرح الثار فی احوال المختار دارد که موجود است.

استاد دانشگاه علامه طباطبایی ادامه داد: ابن طاووس هم در 518 قمری در حله به دنیا آمد که 13 سال بعد از ابن نما می‌شود، پیکر ابن طاووس هم در نجف مدفون شده است؛ مردم حله معتقدند که او در حله دفن شده و زیارتگاهی در این شهر وجود دارد که حاصل علاقه مردم حله به ایشان است وگرنه دفن ابن طاووس در نجف مسلم است. نام او رضی‌الدین علی بن موسی و از استادان علامه حلی بوده است. همچنین پدر ابن نما، استاد طاووس بوده است.

وی افزود: ابن طاووس در دوره حمله مغول زیست می‌کرد لذا یکی از منابع تاریخ شیعه در عصر مغول کتب ادعیه ایشان است. او در دوره عباسی سمتی نداشت ولی در دوره ایلخانیان، منصب نقابت سادات علوی را برعهده گرفت. ایشان به دعا و اعمال مستحبی در آثارش بهای زیادی می‌داده است؛ لهوف جزء آثاری است که سید در نیمه اول عمرش که عالم پخته‌ای نبوده نوشته است و این مسئله بر کیفیت لهوف اثر گذاشته و خود ایشان هم به آن نقد دارد. سید با همه جلالت قدری که دارد یادآور شده است که من فرد سرشلوغی هستم و فرصت بررسی کافی همه مطالب را ندارم یعنی به مخاطب یادآور می‌شود که مطالب بنده را باید با دقت علمی زیادتری مطالعه کنید.

ابداعات ابن طاووس

طاووسی مسرور تصریح کرد: از جمله کارهای سید انشای برخی دعاها از ناحیه خود اوست و نه فقط نقل دعا از ائمه(ع)، همچنین وی برای اولین بار جشن تکلیف را برای بچه‌ها راه‌اندازی کرد؛ گرچه علمای دیگر با او همراهی نکردند و برخی آن را بدعت شمردند. لهوف سید مقتلی مختصر به عربی است، یک قول است که آن را در جوانی و قول دیگر اینکه در دهه چهارم یا پنجم نوشته شده بود که بنده محتمل می‌دانم شخصیت علمی وی شکل نگرفته بود؛ هدف سید از نوشتن لهوف این بود که کتاب مختصری برای زائران کربلا بنویسد که در مسیر و یا در کربلا آن را بخوانند.

وی با بیان اینکه سید ابن طاووس صاحب‌نظر است، افزود: ابن طاووس به عاشورا نگاه عرفانی داشته و معتقد است که امام حسین(ع) مقامی دارد که جز با شهادت و واقعه کربلا به دست نمی‌آید؛ او نگاه سیاسی و رسوا کردن بنی‌امیه و بازگشت حکومت به امام حق و ... ندارد. اوج نگاه عرفانی را در جایی می‌بینیم که وی مطرح می‌کند، اگر لزوم تبعیت از سنت نبود که ما باید عزاداری کرده و اظهار جزع بکنیم و به آنچه از سعادت به جهت شهادت امام از ما فوت شده گریه کنیم، جا داشت به خاطر چنین نعمت بزرگی لباس جشن بر تن کنیم، زیرا چنین بزرگوار و شخصیتی مانند امام(ع) و یارانش در شیعه وجود داشته‌اند.

تعبیر جنجالی ابن طاووس 

وی افزود: این کلام موجب تعجب در طول تاریخ شده است در حالی که او عمل نمی‌کرده و با قید بیان کرده است. امام حسین(ع) به سعادت عظمی و نهایت قرب الهی رسیده است؛ این نگاه قبل از ابن طاووس هم وجود داشته است ولی به شکلی که وی بیان کرده بی سابقه است که نمونه آن از جانب سیدمرتضی منقول است؛ سیدمرتضی معتقد است کسانی که امام حسین(ع) و یاران او را کشتند به آنها سود رساندند زیرا آنها در جوار قرب الهی قرار گرفتند.

استاد دانشگاه علامه طباطبایی اضافه کرد: این تعبیر چون برای مخاطب ابهام ایجاد می‌کرده است، رضاقلی خان سرابی از مترجمان لهوف به فارسی، این قسمت از مطالب سیدبن طاووس را حذف کرده تا برای مخاطب مشکل و ابهام ایجاد نکند. ما همین تعبیر مشهور حضرت زینب(س) یعنی «ما رایت الا جمیلا» را کمی تغییر دهیم و نگوییم این بانوی بزرگوار فرموده است خیلی‌ها تحمل نمی‌کنند، که این همه جنایت و مصیبت و کشتار و خونریزی جایی برای این حرف‌ها نیست؛ نگاه ابن طاووس معطوف به آخرت است که چنین تعبیری را به کار می‌برد.

تألیف در 3 بخش

وی افزود: لهوف سه قسمت دارد، بخش اول گزارش وقایع قبل از شهادت است و اینکه شهادت امام از قبر خبرداده شده و تقدیر الهی بوده و امام(ع) با وجود آگاهی از کشته شدن وارد ماجرای عاشورا می‌شود. اما نگاهی که بخواهد عاشورا را به مثابه الگو معرفی کند، باید نگاه جامع داشته باشیم نه صرفا عرفانی. بنده معتقدم گرچه امام(ع) علم به شهادت داشته است ولی امام(ع) قصد برپایی حکومت اسلامی و نابودی یزید را هم داشته است و در هر صورت او مکلف به تکلیف است. عمار طبق پیشگویی پیامبر(ص) که توسط گروه باغیه کشته خواهد شد وارد صفین شد و می‌دانست در این نبرد کشته خواهد شد ولی تکلیفش را عمل کرد.

طاووسی مسرور با اشاره به نظریه شهادت سیاسی، بیان کرد: شهادت هدف نیست، انسان نباید به جبهه برود که شهید بشود باید برود تا جهاد کند، شهادت تکلیف نیست ولی جهاد، تکلیف است. پس شهادت عرفانی گویای همه اهداف عاشورا نیست.

وی با بیان اینکه بخش دوم کتاب، گزارش حرکت امام حسین(ع) تا شهادت است، اضافه کرد: این بخش با منابع دیگر تفاوت‌هایی دارد؛ مثلاً زمان حرکت امام(ع) از مکه از دید وی، سوم ذی‌حجه است در حالی که منابع دیگر هشتم ذی‌حجه را ذکر کرده‌اند؛ در این صورت اصلاً حرکت امام(ع) ربطی به حج ندارد؛ یعنی امام(ع) اصلاً حج انجام ندادند و حج بر ایشان واجب هم نبود. امام صادق(ع) هم در روایتی صحیح فرمودند که جد ما نیت عمره داشت و نه حج. اگر به بیانات حضرت(ع) مراجعه کنیم جنبه سیاسی  قیام امام(ع) بارزتر خواهد شد.

داستان‌های مخدوش‌کننده اعتبار لهوف

وی افزود: بخش سوم کتاب لهوف هم به وقایع بعد از شهادت اشاره دارد؛ سید خطبه‌های امام سجاد(ع) و حضرت زینب(س)در کوفه و شام را به تفصیل نقل کرده است، جالب اینکه منابع قبل از سید به صورت گذرا به این بخش توجه کرده‌اند. مسئله دیگری درباره لهوف، نقل برخی اخبار داستانی است که به اعتبار آن لطمه زده است؛ مثلا قول سفیر روم در مورد کلیسای حافر را ذکر می‌کند که او گفته خاک بر سر شما مسلمین که فرزند پیامبرتان را کشتید در حالی که ما ناخن الاغ حضرت عیسی(ع) را که در این کلیسا هست نگه داشته و احترام می‌کنیم؛ این واقعا داستان است زیرا این کلیسا در هیچ منبع تاریخی و جغرافیایی نیامده است؛ این نقل نشان می‌دهد که سید نگاه بکاء داشته است.

استاد دانشگاه علامه طباطبایی بیان کرد: مطلب دیگر اینکه گفته یزید، سفیر روم را می‌کشد که این مطلب هم درست نیست زیرا سفرا مصونیت داشتند، در دوره پیامبر(ص) وقتی سفیر ایران از سوی روم کشته شد، غزوه تبوک و اعزام جیش اسامه ایجاد شد؛ متاسفانه این مطالب نادرست در لهوف بیان شده است. همچنین ماجرای اربعین اول در این کتاب بحث شده و آورده که اسراء و خانواده امام(ع) در روز اربعین نخست به کربلا رسیده و زیارت و گریه کردند در حالی که اثبات وقوع این مسئله بسیار دشوار و حتی ناممکن است و شواهد خلاف زیادی هم وجود دارد؛ ضمن اینکه ما چرا مطلبی نقل کنیم که خود را به درد سر بیندازیم؛ ابن طاووس، خودش هم در «اقبال الاعمال» که بعدا نوشته منکر مطلب بیان شده در لهوف شده است و حرف خود را رد کرده است.

زیارت اربعین ربطی به اربعین اول ندارد

وی تأکید کرد: خود ابن طاووس این مطلب را رد کرده است ولی برخی آن را رها نمی‌کنند زیرا فکر می‌کنند اگر این روایت نادرست باشد پیاده‌روی و زیارت اربعین زیر سؤال می‌رود در حالی که ربطی به هم ندارند و ادله زیارت اربعین توسط امام صادق(ع) بیان شده است. از امام عسکری(ع) هم زیارت اربعین نشانه ایمان معرفی شده است. مطالب اینچنینی سبب شده تا استاد مطهری و محدث قمی لهوف را محل اشکال بدانند، البته به معنای بی‌اعتباری کل لهوف نیست.  لهوف ترجمه‌های مختلفی هم دارد ولی هر ترجمه‌ای را نباید خواند زیرا بازاری شده و هر کسی اقدام به ترجمه کرده است؛ بنده ترجمه سیداحمد فهری زنجانی را پیشنهاد می‌دهم. آقای صادقی کاشانی تمامی مطالب لهوف را منبع‌شناسی کرده و حتی نشان داده که داستان کلیسای حافر از مقتل ابن خوارزمی وارد لهوف شده است و جعل ابن طاووس نیست.

تفاوت و تشابه لهوف و مثیر

وی با اشاره به مثیرالاحزان بیان کرد: این مقتل هم مانند لهوف مختصر و در سه بخش نوشته شده است، گفته شده که چون صاحب مثیرالاحزان زودتر از سید به دنیا آمده سید از وی الگو گرفته است و البته تحلیل بنده برعکس است یعنی ابن نما مثیر را براساس لهوف نوشته است زیرا اگر مثیرالاحزان وجود داشت، سیدابن طاووس اقدام به نوشتن لهوف نمی‌کرد. ضمن اینکه مطالب مفصل لهوف در مثیرالاحزان به صورت مختصر ذکر شده و اشکالات لهوف در مثیرالاحزان برطرف شده است. همچنین برخلاف هدف تألیف لهوف، مؤلف مثیر آن را برای مجالس روضه‌خوانی نوشته است که چون صد صفحه است در 10 شب هم جواب می‌دهد. مؤلف این اثر از مطالب شفاهی که وعاظ می‌خواندند هم استفاده کرده که مغایر با منابع پیشین است. اضافه کنم که مثیر به فارسی با عنوان «در سوگ امیر آزادی» ترجمه شده است.

انتهای پیام
captcha