هنگامی که امام حسین(ع) به سوى کوفه پیش مىرفت فرزدق (شاعر معروف عرب) را دید، فرزدق سلام کرد و گفت: «اى فرزند رسول خدا! چگونه به مردم کوفه اعتماد کردى با آنکه آنان پسر عمویت ـ مسلم بن عقیل ـ و پیروانش را کشتند؟»
اشک از دیدگان امام جارى شد و فرمود: «رَحِمَ اللهُ مُسْلِماً فَلَقَدْ صارَ إِلى رَوْحِ اللهِ وَ رَیْحانِهِ وَ جَنَّتِهِ وَ رِضْوانِهِ، أَلاَ إِنَّهُ قَدْ قَضَى ما عَلَیْهِ وَ بَقِىَ ما عَلَیْنا»؛ (خداوند مسلم را رحمت کند، او به سوى رَوْح و ریحان و بهشت و رضوان خداوند رهسپار شد، بدانید او به تکلیف خویش عمل کرد و هنوز تکلیف ما باقى مانده است).
سپس این اشعار را ایراد فرمود:
«فَإِنْ تَکُنِ الدُّنْیا تُعَدُّ نَفیسَةً *** فَدارُ ثَوابِ اللّهِ أَعْلى وَ أَنْبَلُ
وَ إِنْ تَکُنِ الاَبْدانُ لِلْمُوتِ أُنْشِأَتْ *** فَقَتْلُ امْرِىء بِالسَّیْفِ فِی اللّهِ أَفْضَلُ
وَ إِنْ تَکُنِ الاَرْزاقُ قِسْماً مُقَدَّراً *** فَقِلَّةُ حِرْصِ الْمَرْءِ فِی الرِّزْقِ أَجْمَلُ
وَ إِنْ تَکُنِ الاَمْوالُ لِلتَّرْکِ جَمْعُها *** فَما بالُ مَتْرُوک بِهِ الْحُرُّ یَبْخَلُ»
( گویی در این ابیات ذکر پستی دنیا و تحریص بر قیام فرمودند)
اگر (لذّات) دنیوى با ارزش به شمار آید، سراى پاداشِ الهى (بهشت) از آن برتر و ارزشمندتر است و اگر بدنها براى مرگ آفریده شده، شهادت در زیر ضربات شمشیر در راه خدا بهتر است و اگر روزىها به تقدیر الهى تقسیم شده، حریص نبودن در طلب روزى زیباتر است و اگر اموال و دارایى براى واگذاشتن جمعآورى مىشود، چرا آزاد مردان (در بذل و بخشش آن) بخل بورزند؟)(1)
طبق نقلی دیگر هنگامی که فرزدق با کاروان امام حسین(ع) برخورد کرد. امام(ع) از وضعیّت مردم کوفه سؤال کرد و فرزدق پاسخ داد: «دلهاى مردم با تو و شمشیرهایشان بر ضدّ توست!».
امام فرمود: «یا فَرَزْدَقُ اِنَّ هؤُلاءِ قَوْمٌ لَزِمُوا طاعَةَ الشَّیْطانِ وَ تَرَکُوا طاعَةَ الرَّحْمانِ وَ أَظْهَرُوا الْفَسادَ فِی الاَرْضِ وَ اَبْطَلُوا الْحُدُودَ وَ شَرِبُوا الْخُمُورَ وَ اسْتَأْثَرُوا فِی أَمْوالِ الْفُقَراءِ وَ الْمَساکینَ وَ أَنَا أَوْلى مَنْ قامَ بِنُصْرَةِ دینِ اللّهِ وَ إِعْزازِ شَرْعِهِ وَ الْجِهادِ فِی سَبِیلِهِ؛ لِتَکُونَ کَلِمَةُ اللهِ هِىَ الْعُلْیا»؛ (اى فرزدق! اینان گروهى هستند که پیروى شیطان را پذیرفتند و اطاعت خداى رحمان را رها کردند و در زمین فساد را آشکار ساختند و حدود الهى را از بین بردند و بادهها نوشیدند و دارایىهاى فقیران و بیچارگان را ویژه خود ساختند و من از هر کس به یارى دین خداوند و سربلندى آیینش و جهاد در راهش سزاوارترم، تا آیین خداوند پیروز باشد).(2)
این سخن به خوبى نشان مىدهد که امام روى حمایت و وفادارى مردم کوفه به هیچ وجه حساب نمىکرد، بلکه رفتن به سوى سرزمینى که شهادت او در آن، موج عظیمى را در جهان اسلام بیندازد و پایههاى قدرت ظالمان فرومایه را متزلزل کند وظیفه خود مىدانست و الاّ سزاوار بود با شنیدن سخن فرزدق و با جوابى که خود به او داد، مسیر خویش را تغییر داده به مکّه بازگردد، یا راه دیگرى را در پیش گیرد.
و به تعبیر دیگر، امام مبارزه با کسانى که اطاعت شیطان را بر اطاعت خدا مقدّم شمرده و حدود الهى را تعطیل و فسق و فجور را آشکار ساخته و حقوق مستضعفان را پایمال کرده بودند وظیفه اصلى خود مىدانست؛ به هر قیمتى که تمام شود و هر بهایى که لازم است براى آن بپردازد.(3)
پی نوشت: (1). تاریخ ابن عساکر (شرح حال امام حسین(علیه السلام))، ص 163 و بحارالانوار، ج 44، ص 374.
(2). تذکرة الخواص، ص 217-218 و اعیان الشیعة، ج 1، ص 594.
(3). گردآوري از کتاب: «عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها»، سعید داودی و مهدی رستم نژاد،(زیرنظر آيت الله العظمى ناصر مكارم شيرازى)، انتشارات امام على بن ابى طالب(عليه السلام)، قم، 1388 هـ.ش، ص 354