موضع قرآن در تنوع ادیان چیست/ سه شرط بهره‌مندی پیروان ادیان ابراهیمی از اجر اخروی
کد خبر: 3990390
تاریخ انتشار : ۲۲ مرداد ۱۴۰۰ - ۱۷:۱۰
در هیئت مجازی «راز خون» مطرح شد؛

موضع قرآن در تنوع ادیان چیست/ سه شرط بهره‌مندی پیروان ادیان ابراهیمی از اجر اخروی

ایمان مؤمنین به اسلام، به تمامی انبیاء و محدود نشدن در دین، سه شرط بهره‌مندی پیروان همه ادیان از اجر اخروی، موضع قرآن در تنوع دینی و ... موضوعاتی بودند که در سومین جلسه هیئت «راز خون» به آن‌ها پرداخته شد.

به گزارش ایکنا، سومین جلسه هیئت مجازی دهه اول محرم با عنوان «راز خون»، امروز، 22 مردادماه به صورت مجازی با موضوع «از تنوع فرهنگی دین تا تنوع دینی فرهنگ» با ارائه سیدمحمد امامی، عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق(ع) و حامد دهقانی، پژوهشگر قرآنی برگزار شد.

دهقانی، در سخنانی به موضع اسلام در برابر قبول یا رد دیگر ادیان اشاره کرد و گفت: قرآن تنوع دینی محدودی را قائل است که مربوط به ادیان الهی است و در خارج از آن، تنوع دینی را قائل نیست، اگر بخواهم بحث را تبیین کنم، باید از جایگاه نزول سوره بقره شروع کنم، این سوره مدنی است و در آغاز هجرت و دقیقاً در زمانی نازل شده که مؤمنین وارد شهری شده‌‌اند که غلبه دینی با اهل کتاب است. نوع ورود، به گونه‌ای است که باید در برابر فرهنگ دینی غالبی که خودش را حق می‌داند، پاسخگو باشد؛ یا فرهنگ غالب را کامل رد کند یا اینکه خودش را هم‌تراز فرهنگ دینی موجود بداند.

وی افزود: هجوم در بحث اعتقادی از سمت اهل کتاب بوده که دین اسلام را به‌شمار نمی‌آوردند، از سوره بقره اینطور استنباط می‌شود که اسلام خودش را در جایگاه میانه بین ادیان ابراهیمی قرار می‌دهد و تلاش می‌کند یک گفتمان ابر ادیانی حاکم کند.

دهقانی برای تبیین بحث خود به آیاتی از قرآن اشاره کرد که فضای نزول را روشن می‌کنند و گفت: آیه 111 سوره بقره «وَقَالُوا لَنْ يَدْخُلَ الْجَنَّةَ إِلَّا مَنْ كَانَ هُودًا أَوْ نَصَارَى تِلْكَ أَمَانِيُّهُمْ قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ؛ و گفتند هرگز كسى به بهشت درنيايد مگر آنكه يهودى يا ترسا باشد اين آرزوهاى [واهى] ايشان است بگو اگر راست مى‏ گوييد دليل خود را بياوريد»، تعابیر «وَقَالُو»، «سَيَقُولُونَ» و ... نشان می‌دهد که نوع هجمه و مقابله فرهنگی از سمت اهل کتاب بوده است. آیه 135 سوره بقره «وَقَالُوا كُونُوا هُودًا أَوْ نَصَارَى تَهْتَدُوا قُلْ بَلْ مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ؛ و [اهل كتاب] گفتند يهودى يا مسيحى باشيد تا هدايت‏ يابيد بگو نه بلكه [بر] آيين ابراهيم حق‏گرا [هستم] و وى از مشركان نبود» پاسخ قرآن به ادعای اهل کتاب است، قرآن نمی‌گوید که دین شما ناقص است و بهره‌ای از هدایت ندارد و ریشه تمام ادیان ابراهیمی را یکی می‌داند. در آیه 111 سوره بقره می‌فرماید این صرفاً یک آرزوی خیالی است که می‌خواهید دین را در نصرانیت و یهودیت منحصر کنید، در آیه 135 بر جایی دست می‌گذارد که سرشاخه ادیان ابراهیمی است.

این پژوهشگر قرآنی ادامه داد: در آیه 140 سوره بقره «أَمْ تَقُولُونَ إِنَّ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطَ كَانُوا هُودًا أَوْ نَصَارَى قُلْ أَأَنْتُمْ أَعْلَمُ أَمِ اللَّهُ وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ كَتَمَ شَهَادَةً عِنْدَهُ مِنَ اللَّهِ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ؛ يا مى‏ گوييد ابراهيم و اسماعيل و اسحاق و يعقوب و اسباط [دوازده‏ گانه] يهودى يا نصرانى بوده‏ اند بگو آيا شما بهتر می‌دانید يا خدا و كيست ‏ستمكارتر از آن كس كه شهادتى از خدا را در نزد خويش پوشيده دارد و خدا از آنچه مى ‏كنيد غافل نيست» بحث جمع می‌شود.

دوگانه یهودیت و نصرانیت در بحث تغییر قبله و بحث مشرق و مغرب

وی در ادامه به آیات قبله اشاره و بیان کرد: در آغاز قبله مسلمانان، همان قبله یهودیت انتخاب می‌شود، در هنگام تغییر قبله دعوای ایدئولوژیکی اتفاق می‌افتد، تعبیری که در سوره بقره تکرار می‌شود بحث مغرب و مشرق در جهت عبادت است، از روایات تفسیری استنباط می‌شود که مغرب سمتی است که یهودیت برای عبادت به آن سمت رو می‌کردند و مشرق هم سمتی بوده که نصرانیت برای عبادت به سمت آن رو می‌کردند. کعبه هم جنوب غربی بوده، اما دو جهت مشرق و مغرب را برای عبادت قائل بوده‌اند و خداوند می‌فرماید: «لِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ»، (آیه 142 سوره بقره)، این آیه، ابتدای آیات تغییر قبله است.

دهقانی با اشاره به ابتدای آیه 177 سوره بقره «لَيْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ؛ نيكوكارى آن نيست كه روى خود را به سوى مشرق و [يا] مغرب بگردانيد» گفت: تکرار تعببیر مشرق و مغرب اشاره به دوگانه یهودیت و نصرانیت دارد که از طرف اهل کتاب تبلیغ می‌شده است، اینطور نیست که بگوید قبله فقط کعبه است بلکه تعبیر این است که مشرق و مغرب برای خداست.

وی به آیه 148 سوره بقره «وَلِكُلٍّ وِجْهَةٌ هُوَ مُوَلِّيهَا فَاسْتَبِقُوا الْخَيْرَاتِ أَيْنَ مَا تَكُونُوا يَأْتِ بِكُمُ اللَّهُ جَمِيعًا إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ؛ و براى هر كسى قبله‏ اى است كه وى روى خود را به آن [سوى] مى‏ گرداند پس در كارهاى نيك بر يكديگر پيشى گيريد هر كجا كه باشيد خداوند همگى شما را [به سوى خود باز] مى ‏آورد در حقيقت ‏خدا بر همه چيز تواناست»، اشاره و اظهار کرد: قرآن در اینجا حالت میانه‌ای را اتخاذ می‌کند، در دسته‌ای از آیات این اتفاق افتاده است که از آن‌ها با تعبیر «آیات میانه» یاد می‌کنم، این آیات در جایگاهی قرار گرفتند که همه ادیان ابراهیمی را ذیل چتر خودشان قرار می‌دهند.

مؤمنین به قرآن، به تمامی انبیاء اعتقاد دارند

این پژوهشگر قرآنی عنوان کرد: آیه 143 سوره بقره «وَكَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِتَكُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ وَيَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهِيدًا وَمَا جَعَلْنَا الْقِبْلَةَ الَّتِي كُنْتَ عَلَيْهَا إِلَّا لِنَعْلَمَ مَنْ يَتَّبِعُ الرَّسُولَ مِمَّنْ يَنْقَلِبُ عَلَى عَقِبَيْهِ وَإِنْ كَانَتْ لَكَبِيرَةً إِلَّا عَلَى الَّذِينَ هَدَى اللَّهُ وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُضِيعَ إِيمَانَكُمْ إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَءُوفٌ رَحِيمٌ؛ و بدين گونه شما را امتى ميانه قرار داديم تا بر مردم گواه باشيد و پيامبر بر شما گواه باشد و قبله‏ اى را كه [چندى] بر آن بودى مقرر نكرديم جز براى آنكه كسى را كه از پيامبر پيروى مى ‏كند از آن كس كه از عقيده خود برمى‏ گردد بازشناسيم هر چند [اين كار] جز بر كسانى كه خدا هدايت[شان] كرده سخت گران بود و خدا بر آن نبود كه ايمان شما را ضايع گرداند زيرا خدا [نسبت] به مردم دلسوز و مهربان است»، آیه اصلی این بحث است، مشابه این آیه، آیاتی هستند که نشان می‌دهند مؤمنین به قرآن، به تمامی انبیاء ایمان دارند و اینطور نیست که صرفاً خودشان را در دین و فرقه‌ای محدود کرده باشند.

سه شرط بهره‌مندی پیروان همه ادیان از اجر اخروی

وی گفت: آیه 62 سوره بقره «إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ هَادُوا وَالنَّصَارَى وَالصَّابِئِينَ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَعَمِلَ صَالِحًا فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ؛ در حقيقت كسانى كه [به اسلام] ايمان آورده و كسانى كه يهودى شده‏ اند و ترسايان و صابئان هر كس به خدا و روز بازپسين ايمان داشت و كار شايسته كرد پس اجرشان را پيش پروردگارشان خواهند داشت و نه بيمى بر آنان است و نه اندوهناك خواهند شد» جایگاه اهل کتاب را در نگاه اعتقادی اسلام تبیین می‌کند و سه شرط ایمان به خدا و معاد و انجام عمل صالح را برای داشتن اجر اخروی بیان می‌کند. در آیه 133 «أَمْ كُنْتُمْ شُهَدَاءَ إِذْ حَضَرَ يَعْقُوبَ الْمَوْتُ إِذْ قَالَ لِبَنِيهِ مَا تَعْبُدُونَ مِنْ بَعْدِي قَالُوا نَعْبُدُ إِلَهَكَ وَإِلَهَ آبَائِكَ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ إِلَهًا وَاحِدًا وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ؛ آيا وقتى كه يعقوب را مرگ فرا رسيد حاضر بوديد هنگامى كه به پسران خود گفت پس از من چه را خواهيد پرستيد گفتند معبود تو و معبود پدرانت ابراهيم و اسماعيل و اسحاق معبودى يگانه را مى ‏پرستيم و در برابر او تسليم هستيم» در مقابل یهودیان که یعقوب را دارای دین یهود می‌دانستند می‌فرماید که شما کجا حاضر بودید؟ «وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ» همان تعبیری است که اسلام را دین همه انبیا معرفی می‌کند.

وی ادامه داد: آیات 253، 256 و 285 سوره بقره، آیاتی هستند که از مؤمنین می‌خواهند که به تمام انبیا و تمام آنچه بر آن‌ها نازل شده ایمان بیاورند در انتهای همین آیات است که آیه «لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ» مطرح می‌شود، اکراه در دین خواسته اهل کتاب بوده و می‌خواستند مسلمانان را به دین خود درآورند که خداوند می‌فرماید اکراهی در دین نیست و این اعتقاد اسلام است.

اهل کتاب بر خلاف مشرکین جزء جامعه اسلامی هستند

دهقانی در جمع‌بندی سخنانش گفت: مشرکین شامل اهل کتاب نمی‌شوند، اهل کتاب جزء جامعه اسلامی هستند، چیزی که در دوره نبوی اتفاق افتاده این بوده که از مسلمانان خواسته می‌شود آغوششان را برای تمام ادیان توحیدی باز بگذارند. در ابتدا از یهودیت جزیه هم گرفته نمی‌شده که درعهدنامه آغاز مدینه آمده است؛ اما اگر روی برگرداندند و نخواستند جزو جامعه باشند بحث جزیه مطرح می‌شود. رویکردی که در دوره خلفا اتفاق می‌افند این است که با استناد به تعابیری از حضرت رسول(ص) که به مشرکین اشاره داشته، اهل کتاب هم نفی بلد می‌شوند. در آن فضا رویکردی خلاف رویکرد قرآنی اتفاق می‌افتد و اهل کتاب از جامعه اسلامی حذف می‌شوند. تنوع فرهنگ دینی در نگاه قرآن منوط به رعایت ملزومات جامعه اسلامی قابل پذیرش است اما در خارج از ادیان توحیدی پذیرشی وجود ندارد.

حفظ حیات جامعه مبتنی بر قرآن

در ادامه این جلسه سیدمحمد امامی، عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق(ع)، اظهار کرد: هدف اصلی جریان اهل البیت، حفظ حیات جامعه مبتنی بر قرآن بوده که تحقق حاکیمت سیاسی جزو ابزارهای آن بوده که گاهی محیا بوده و گاهی هم نبوده است.

وی با بیان اینکه امر جامعه نسبت به امر دولت مهم‌تر است، گفت: این یک نشانه از طی طریق در حیات جامعه است و اصلا کتمان جایگاه امر دولت نیست، بحث مهم‌تر آن است که قرآن و بعثت آمد که یک جامعه ایمانی را درست کند و این جامعه ایمانی طبعاً سرپرستی اولیای الهی را می‌پذیرد و لاغیر.

امامی افزود: در دوره ابوبکر ماجرای تفوق قومی آغاز می‌شود، وقتی شورای عمر تشکیل می‌شود، اگر هدف دولت بود حضرت علی(ع) باید با مسامحه جلوی ماجرا را می‌گرفت ولی حضرت این کار را نکرد، در این دوره هم تحلیل عشیره‌ای و هم طبقاتی مهم است، کم کم طبقه اشراف بازتولید شده که اصل آن به دوره عمر برمی‌گردد. عبدالرحمن ابن عوف به سراغ امام علی(ع) می‌رود و یک پیشنهاد زیرکانه می‌دهد و می‌گوید سیره شیخین را قبول می‌کنی؟ امام علی(ع) رد می‌کند، چون انحراف دولت با این برگشت حق محقق نخواهد شد. عثمان که آمد اتفاقاً سیره شیخین را عمل نکرد، همه والی‌هایی که منصوب شیخین بودند را تغییر داد. امام علی(ع) می‌خواست به عنوان کسی که انتخاب نشده و محروم شده در حافظه تاریخی جهان اسلام بماند و معلوم باشد که کاتالیزور وقایع بعدی این جریان سیاسی چه کسانی هستند؟

عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق(ع) با بیان اینکه مسئله منع نقل حدیث از پیامبر(ص) یک اتفاق بسیار مشکوک فرهنگی است، گفت: این دوره، دوره شتاب‌گیری انحرافات بود که در درون جامعه واکنش‌هایی را هم در پی داشت. علی(ع) مطابق آن چیزی عمل کرد که جامعه ظرفیت آن را داشت.

انتهای پیام
captcha