عاشورا تجلی تام اصول دین بود
کد خبر: 3990427
تاریخ انتشار : ۲۲ مرداد ۱۴۰۰ - ۲۰:۱۳
رضا برنجکار در نشست «مبانی اعتقادی حماسه حسینی(ع)»:

عاشورا تجلی تام اصول دین بود

استاد دانشگاه تهران گفت: قیام عاشورا تجلی تام ولایت و ارتباط امام و امت و الگو در توحید، نبوت، عدل، امامت و ولایت است. اینطور نبود که یاران امام حسین(ع) فقط اعتقاد به امامت داشتند بلکه در عمل هم به لوازم آن پایبند بودند.

ارسال//به گزارش ایکنا، حجت‌الاسلام والمسلمین رضا برنجکار، 21 مردادماه در نشست «مبانی اعتقادی حماسه حسینی(ع)»، که از سوی پردیس فارابی دانشگاه تهران برگزار شد، با بیان اینکه مهمترین و بنیادی‌ترین بحث اعتقادات، توحید و خدامحوری است و نبوت و معاد هم وابسته به این اصل است، گفت: مهمترین ویژگی قیام امام حسین(ع) آن است که سرشار از توحید و مراتب مختلف آن است؛ اگر هدف را تشکیل حکومت و یا احیای اسلام و ... بدانیم همه برای رضایت خدا و قیام لله است.

وی افزود: حضرت(ع) وقتی از مکه حرکت کردند برخی افراد ایشان را نهی کردند ولی محور همه مخالفت‌های امام(ع)، خدا بود، در یکی از این پاسخ‌ها فرمودند که مگر نمی‌بینید دین خدا رو به نابودی است و جا دارد انسان جانش را در راه خدا فدا کند یا در پاسخ دیگری فرمودند که خدا خواسته مرا کشته ببیند و در پاسخ دیگری هم فرمودند: و ما توفیقی الا بالله؛ زیرا عمدتا به ایشان می‌گفتند تو موفق نخواهی شد چون نگاهشان فقط پیروزی دنیوی  بود. در روز تاسوعا هم فرمودند وقت بگیرید که یک شب بیشتر با خدا راز و نیاز و عبادت کنیم و قرآن و نماز بخوانیم.

برنجکار با اشاره به عدل به عنوان اصل دیگر اعتقادی، تصریح کرد: در آیات بسیاری از قرآن بر این نکته تاکید شده است که خداوند به انسان‌ها اختیار داده است و هر ظلمی که افراد مرتکب می‌شوند محصول اعمال خود آنهاست؛ کسانی که به جبر قائل هستند به پیامد فکرشان آگاه نیستند زیرا معنایش این است که همه ظلم‌های بشریت و قبائح به دست خدا انجام می‌شود؛ همچنین اینکه کسی را مجبور به گناه کرده و بعد مؤاخذه کنیم و به جهنم ببریم خلاف عدل است.

استاد دانشگاه تهران با بیان اینکه درست است قضا و قدر الهی در سرنوشت نقش زیادی دارد ولی نافی اختیار او نیست، به اصل اعتقادی نبوت اشاره و تصریح کرد: نبی آمده تا دین را به مردم ابلاغ کند و قیام سیدالشهداء(ع) هم برای این بود که نبوت پابرجا بماند؛ این شبهه خیلی مطرح است که اگر امام(ع) قیام کرد تا دین بماند چرا ائمه(ع) دیگر این کار را نکردند؛ پاسخ این است که اگر یکبار این قیام علنی انجام نمی‌شد به تعبیر روایات از اسلام هیچ چیزی جز نامش باقی نمی‌ماند. زیرا با روی کارآمدن یزید ارزش‌های دین وارونه شد و غیر دین به جای دین رواج یافت. حضرت(ع) تنها هم نرفتند و خاندان را هم به همراه بردند تا تاثیر قیام در اوج باشد، اگر قیام عاشورا نبود چیزی از دستاوردهای نبوت باقی نمی‌ماند. با قیام عاشورا مرزهای دو مکتب اهل بیت(ع) با غیر آن روشن شد.

عاشورا تجلی تام اصول دین بود

برنجکار افزود: بعد از این قیام بود که اهل بیت(ع) توانستند روز به روز این مرز را تبیین کرده و پیروانشان را نسبت به اهداف و مسیر این راه آگاه‌تر کنند. امام حسین(ع) مسیر را جدا کرد و ائمه(ع) بعدی شیعه را آماده کردند تا در دوره غیبت بتواند روی پای خود بایستد. قیام عاشورا تجلی تام امام و ولایت و ارتباط امام و امت و الگو در توحید، نبوت، عدل و امامت و ولایت است. اینطور نبود که یاران امام حسین(ع) فقط اعتقاد به امامت داشتند بلکه در عمل هم به لوازم آن پایبند بودند. در کوفه صدهزار نیروی نظامی وجود داشت؛ دو سوم این افراد، شیعه بودند و یک سوم غیر شیعه؛ علامتش این است که 60 هزار نفر همراه با قیام مختار و 4 هزار نفر هم در قیام توابین حضور داشتند. این 60 هزار نفر در قیام امام حسین(ع) حضور نیافتند زیرا امامت و ولایت آنها کامل نبود چه بسا اعتقاد هم داشتند که حسین(ع) فرزند علی بن ابیطالب(ع) است. بصیرت و وقت‌شناسی نداشتند به همین دلیل بعدها توبه کردند و جزء توابین و یا قیام مختار شدند. 72 نفری که در عاشورا همراه امام حسین(ع) ماندند امامت و ولایت را در معنای تام آن درک کرده بودند.

برنجکار تصریح کرد: در شب عاشورا امام(ع) خطاب به یارانش فرمود که شما وظیفه خود را انجام دادید و هیچ تکلیفی بر دوش شما نیست و می‌توانید بروید ولی تعابیر عجیبی از آنان صادر شد، برخی گفتند اگر هزار بار کشته شوم و دوباره زنده شوم و باز کشته شوم دست از حمایت امام(ع) بر نمی‌دارم و دیگری گفت اگر کشته شوم و مرا بسوزانند یاور حسین(ع) خواهم ماند؛ اینها بصیرت داشتند و در زمان و مکان لازم همراه امامشان ایستادند.

استاد دانشگاه تهران با اشاره به اصل اعتقادی معاد، گفت: بارها امام(ع) در مسیری که حرکت کردند دو گروه ملائکه و اجنه از امام(ع) درخواست کردند که شما اجازه دهید ما همه لشکریان یزید را نابود کنیم ولی پاسخ امام(ع) خیلی عجیب است، ایشان فرمودند: شما اگر از من اجازه می‌خواهید من بسیار بسیار زودتر از زمانی که شما بخواهید این کار را انجام دهید می‌توانم آن لشکر را نابود کنم ولی من این راه را که خدا به آن راضی است انتخاب کرده‌ام و ما ائمه(ع) همواره هر چه خدا بخواهد با رضایت و افتخار می‌پذیریم و شهادت هم برای ما افتخار است؛ اصحاب هم به تبعیت از امام(ع) هیمن خصلت را داشتند و واقعا معادباور بودند و معادباوری در ایشان و صحابه آن حضرت موج می‌زد.

برنجکار افزود: ساده نیست که مادر و همسری به راحتی فرزند و شوهری را که تازه ازدواج کرده به یاری امام حسین(ع) بفرستند و وقتی سر بریده او را به مادر می‌دهند نزد لشکر دشمن پرتاب کند که ما چیزی را که در راه خدا هدیه بدهیم بازپس نمی‌گیریم یا ساده نیست که حضرت علی اکبر(ع) و حضرت علی اصغر(ع) و حضرت ابوالفضل(ع) و قاسم بن الحسن(ع) آن طور شهید شوند و امام آرامش خود را از دست ندهد؛ این چیزی جز محصول توحیدمحوری، نبوت‌محوری و معادمحوری در اوج نیست.

انتهای پیام
captcha