به گزارش ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین ناصر نقویان، خطیب کشور، شامگاه 24 مردادماه در دومین بخش از نشست علمی «وظیفه و عمل» که به مناسبت ایام محرم و از سوی مؤسسه فرهنگی پژوهشی فهیم برگزار شد، گفت: بعد از مرحله تشخیص وظیفه، نوبت به عمل میرسد؛ روایت است که در قیامت دو سؤال اصلی میپرسند، اول اینکه چرا به این کار عمل نکردی؟ «هل لا عملت»، چرا مثلا واکسن نزدی و به حرفهای غیرعلمی گوش کردی و کرونا گرفتی و مردی و ما مرگ تو را خودکشی حساب کردیم. زیرا در مسائل علمی، کشور کفر و استکباری نداریم، مثل اینکه بگوییم ما برق استفاده نمیکنیم و سوار اتومبیل نمیشویم، چون کفار آن را ساختهاند.
وی افزود: سؤال دوم این است که چرا نرفتی وظیفه خود را یاد بگیری و آن را بشناسی؟ حال اگر وظیفه را بشناسیم باز در عمل چند مانع وجود دارد؛ اولین مانع تنبلی و سستی است. برخی نماز نمیخوانند، نه به این دلیل که انکار کنند، بلکه سست عنصر و ضعیف الاراده هستند. دومین مانع، خیالات واهی برای جایگزینی چیزی با چیز دیگری است؛ مثلا به عزاداری و روضه میرود و خیال میکند بداخلاقی او را در خانه جبران میکند؛ فکر میکند با یک قطره اشک همه گناهانش حتی به اندازه قطرات دریا باشد بخشیده میشود.
وی افزود: روایت دارد که اگر مردی بیاید کنار همسرش بنشیند و خسته نباشید بگوید و به کارِ خانه کمک کند و خستگی را از جان بزداید، از اعتکاف در مسجدالنبی بهتر است، اما این روایات نیاز به تحلیل دارد. آیا این برای روزهای اول نامزدی است یا برای کسی است که 10 سال و 20 سال با همسرش زندگی کرده و شاید از مادرزن و پدرزنش دلخوری هم دارد و آن وقت باز همراه همسرش باشد؟ این روایات حتی میتواند مفاهیم مختلفی در زمانهای مختلف داشته باشد و بر مصادیق متفاوتی بار شود.
نقویان تصریح کرد: سومین مانع، غرایز است؛ غریزه قدرت و ثروت و خوردن و ...؛ مسئولانی که عاشق خدمت هستند و خودشان را میکشند تا به مردم خدمت کنند؛ تا جایی این غریزه قدرت شیرین است که در روایت بیان شده است که حب جاه آخرین وسوسهای است که از دل یک انسان عارف بیرون میرود. گاهی این جاهطلبی حتی ممکن است معنوی باشد؛ امام خمینی(ره) خطاب به فرزندش دارد که حتی کارهایت را برای مقامات معنوی هم انجام نده که همان حجاب نورانی است.
وی با بیان اینکه امیال جنسی از قویترین امیال است، تصریح کرد: الان امیال جنسی دنیا را پر کرده است و مع الاسف هرقدر سن انسان بالاتر هم میرود، این میل کم نمیشود و پیرمردان هم حاضر نیستند از شیرینی آن بگذرند. همچنین چه کسی مرد میدان است که از پول کلانی بگذرد که ناگهان او را از یافتآباد به جمال آباد تهران میبرد؟ البته در جوامع مذهبی برخی خدمت و بر زمین ماندن کار و تکلیف را بهانه میکنند تا به قدرت برسند، فقط امیرالمؤمنین(ع) است که وقتی تکلیف بر او بار شد و خواست حجت را تمام کند، پذیرفت و فرمود: «لولا حضور الحاضر ... ».
نقویان بیان کرد: واقعا مرد میخواهد که در برابر سد هوسها بایستد، این هوس از یک نگاه کوچک به یک تصویر و چهره یک خانم شروع میشود تا هوسهای بالاتر و جذابتر و شیرینتر ادامه دارد. ایستادگی در برابر این شیرینیها و جذابیتها واقعاً کاری کارستان است که مردانی بزرگ میخواهد.
وی افزود: در روایت بیان شده که بدترین نقطه زمین بازارهاست؛ در نگاه اول انسان تصور میکند بدترین نقاط میکدهها و کازینو و ... است که انسان مؤمن به راحتی به این مکانها نمیرود، اما بازار چون احتکار میشود، قیمتها طوری زیاد میشود که یک بیچاره نمیتواند با پولی که خردخرد جمع کرده، دوچرخه و موتور و ماشین و خانه بخرد. در بازار دروغ و فریب به اسم توریه صورت میگیرد.
نقویان اضافه کرد: روایت دارد که اگر کسی جنسی را خرید، به امید اینکه وقتی گران شود، آن را بفروشد، خدا از او بیزار است. (یعنی خانه و سکه و دلار و رب گوجه فرنگی و ... خریده و احتکار کرده تا بالا برود). ما چند نفر سراغ داریم که وقتی دیدند کالایی در بازار مسلمین کم شده و آنها دارند آن را وارد بازار میکنند که البته فکر نکنم چنین کسانی داشته باشیم؛ دی شیخ همی با چراغ گشت گرد شهر/ کز دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست/ گفتند یافت مینشود جستهایم ما ...
وی اظهار کرد: روایت دارد که اگر در بازار که بدترین جا هست، ذکر و یاد خدا کردی که تو را نجات دهد و کلاه سر مردم نگذاشتی و بر غریزه مالاندوزی غلبه کردی، این ذکر به اندازه یک میلیون ذکر ثواب دارد.
نقویان با اشاره به برخی افرادی که احساس تکلیف میکنند، گفت: چرا برخی احساس تکلیف نمیکنند که پست و سمتشان را به دیگری که از او بهتر است بدهند، کما اینکه برخی از مراجع قدیم وقتی میدیدند، فرد دیگری در این جایگاه وجود دارد، رساله نمیدادند. در حالات شیخ مرتضی انصاری نقل است که نامهای به یکی از علمای بابل نوشت و او را باسوادتر توصیف کرد و از او خواست مرجعیت را بپذیرد، ولی او قبول نکرد و ایشان مجبور به پذیرش شد و پذیرفت، در حالی که اشک در چشمانش جاری بود.
استاد حوزه و دانشگاه اضافه کرد: خیلی اوقات انسان وظیفه را تشخیص میدهد و میداند نباید به این چشم و ابرو نگاه کند و این رشوه را نپذیرد و کسانی بهتر از او برای پذیرش مسئولیت هستند، اما نمیتواند از آن بگذرد. اگر کسی واقعاً توفیق بیابد که وظیفه را تشخیص بدهد و به آن عمل کند، مردی لاهوتی میشود و به مرز عصمت میرسد؛ عصمت یعنی جایی که انسان وظیفه را درست تشخیص داده و به موقع هم عمل میکند.
وی اضافه کرد: کمبود همراهان هم از دیگر موانع بر سر عمل است. انسان در بازار و مهمانی و دانشگاه و مسافرت تک و تنها میماند و خیلیها راه دیگری را میروند و در این شرایط عمل خیلی سخت است و اگر انسان در اینجا حق را درست تشخیص بدهد و درست هم عمل کند، کار بزرگی کرده است. مثلاً اگر در یک مراسم عروسی که همه شادی میکنند، خواستیم نماز اول وقت بخوانیم، خوب است، ولی طوری این کار را بکنیم که دیگران تحقیر نشوند و فکر نکنیم ما کار کارستانی کردهایم.
انتهای پیام