به گزارش ایکنا؛ مراسم سوگواری ایام شهادت امام حسین(ع) با سخنرانی حجتالاسلام فلاح، مدرس حوزه و دانشگاه با موضوع پیشرفت و تمدنسازی امشب 26 مردادماه در مسجد دانشگاه صنعتی شریف برگزار شد. در ادامه متن سخنان فلاح از نظر میگذرد؛
بشر همواره استعداد داشته، ولی این استعداد را خلاف جهت استفاده کرده است و ارادههای فاسد را در همه چیز تزریق کرده است. کسی که انگیزهاش از من و شما بیشتر بوده، دنبال فساد بوده و میخواسته بر گرده من و شما سوار شود، الآن سوار است. اگر میخواسته من و شما را تحقیر کند، الآن دارد تحقیر میکند. در ادبیات قرآنی اسم این طاغوت است. اگر اینها پنجهشان به کسی بگیرد، او را به سمت ذلت میکشانند. در جهان کنونی میبینیم چطور اباحهگری و ظلم را فلسفه کردند. اینها را آموزش میدهند و شما باید آنها را بخوانید و امتحان بدهید.
شما در انقلاب اسلامی وارد تقابلی شدید که اصل فکر کردن به این تقابل بارک الله دارد، نه تنها ورود به آن، نه تنها پای ایده ایستادن و نه تنها پیروزیهای مرحلهای به دست آوردن؛ بلکه اصل فکر کردن به این تقابل ارزش دارد. انقلاب یعنی سخن نو. در دنیایی که دو مکتب وجود داشت و همه داشتند در یکی از دو مکتب زندگی میکردند و هر دو جلوههای اومانیسم بودند و همه سعادت را در این دو اردوگاه فکری تعریف میکردند و به سمتش حرکت میکردند، شما آمدید یک حرف جدید زدید. حالا میخواهم یک نکته بگویم. به این نکته توجه کنید که شما حرف خودت را زدی و پایش ایستادی و پنجه طرف مقابل را خرد کردی. با این حال، الآن سخن طرف مقابل به عنوان علم در همه آکادمیهای دنیا تدریس میشود. حتی در کشور خود ما هم تدریس میشود. الآن این حرفها به عنوان علم دارد تدریس میشود. حرف تو چه؟ هیچ.
به همین دلیل، موقعی که حضرت آقا در بیانیه گام دوم میگویند ما یک چله پرافتخار را بدون خیانت به آرمانهای خودمان طی کردیم، دارد حرف از یک معجزه میزند. اینکه شما چهل سال حرفت عوض نشده، ارزشمند است. شما انقلابهای دنیا را مطالعه کنید؛ برخی همان روز اول منحرف شدند و بیشتر از 10 تا 15 سال دوام نیاوردند. حرف من این است به این مسئله توجه کنیم. این تمدنی که بشر درست کرده است، این ظلم گستردهای که در کل هستی ایجاد کرده، چگونه شکل داده است. باید بدانیم چگونه ارادههای فاسد کل جهان بشری را در مشت خودش گرفته و ورز داده و چه صحنهای درست کرده است. دائماً داریم تحقیر میشویم. یک عده آدم دارند برخوردارتر میشوند. این اراده تئوریزه شده است. الآن میگویند خاورمیانه عاری از سلاح هستهای. بعد از بایدن میپرسند آیا الآن چنین کشوری در خاورمیانه هست. او میگوید علاقه ندارم به این سوال فکر کنم. این چه حماقتی است که در دنیا ایجاد کردند.
تمدن گدای اندیشه است و تا اندیشه را وسط نیاوردی، ویرایشی شروع نمیشود. منظور ویرایشی است که به کل حیات اجتماعی بشر به چشم یک متغیر نگاه کند. ما برای تمدنسازی میخواهیم چه بهرهای از مکتب امام حسین(ع) ببریم؟ ما گاهی فکر میکنیم امام حسین(ع) حرفی برای زدن ندارد. چرا من تفصیلاً تصویری از اندیشه امام حسین(ع) ندارم؟ مقصر آن کیست؟ کسی به تمدن میاندیشد که درد تمدنسازی دارد. رسول اکرم(ص) این درد را داشت. شاید واژه تمدن در فرمایش حضرت امام پرکاربرد نبود، اما اگر بدانی سوال از تمدن سوال از چیست، میبینی این آدم هم پر از درد تمدن بود. رهبر انقلاب مدام دارند درباره تمدن حرف میزنند و اساسا یک لایه از حوادث اجتماعی ما لایه تمدنی است.
کسانی که درد تمدن دارند به پیشرفت فکر میکنند. پیشرفت، وضع پویای من و شما به سوی تمدن است؛ تمدنی که در آن بشر محترم باشد. ما در قدم اول باید تعداد آدمهایی که درد تمدن داشته باشند را زیاد کنیم. ساختن تمدن نو پروژه انقلاب اسلامی است. اگر شما بخواهی در کنار یک روستا، یک شهر فرودگاهی بسازی کسی اصلا ذهنش به آن نمیرسد و نهایتاً مردم روستا تصور ترمینال از آن دارند. اگر جوانانی در این شهرستان بفهمند شهر فرودگاهی یعنی چه، محتمل است این شهر فرودگاهی تأسیس شود. ما یک تعداد خوبی انسانهایی احتیاج داریم که به تمدن فکر کنند. اگر به تمدن فکر کنند، به پیشرفت فکر میکنند.
ما برای اینکه بتوانیم یک پیشرفت منسجم و بدون نوسان را مدیریت کنیم، قطعاً به نظریه پیشرفت احتیاج داریم. نظریه پیشرفت حداقل باید دو چیز را معلوم کند: یک، اساساً پیشرفت چیست. دو، آن الگوی اصلی و جوهری پیشرفت چیست. یکی از اشتباهاتی که مرتکب میشویم این است که پیشرفت را از نظر خودمان تعریف نمیکنیم. عزیزان حتما به این مقوله بپردازید و یک مقدار مباحث مربوط به پیشرفت را دنبال کنید. ما پیشرفت را مهاجمانه تعریف نکردیم و به همین دلیل داریم تاب میخوریم. آن چیزی که میتواند این مسئله را جمع کند، تعریف پیشرفت است. به عنوان نمونه، یکی از چیزهایی که در پیشرفت مشخص میشود، آرمان اجتماعی است. الآن ایران آرمانش چیست؟ من و شما آرمان داریم؟ آرمان آن تصویری است که شما از نقطه هدف داری و میگویی خودم را به آن سمت میکشم. ما داریم غلط فکر میکنیم و در انفعال سپری میکنیم. کشوری که آرمان نداشه باشد، روزمرگی میکند. کسی که روزمرگی کند، بر مسائل محیطی فائق نمیآید. ما باید بر اساس باورهای خودمان پیشرفت را تعریف کنیم و الگوی خودمان را برای پیشرفت مطرح کنیم.
انتهای پیام