به گزارش ایکنا، محمدجواد نجفی، استاد دانشگاه قم، شامگاه 21 شهریور ماه در نشست «آیتالله صانعی و فقه انسانگرا» از سلسله نشستهای بزرگداشت آیتالله صانعی که از سوی پژوهشکده اندیشه دینی معاصر برگزار شد، با بیان اینکه در کاربرد آیات قرآن کریم فقه، به معنای فهم ژرف دین، و در اصطلاح به معنای دانشی است که در پهنه فرهنگ و تمدن اسلامی در گذر تاریخ، عهدهدار برداشت و استنباط احکام شرعی از منابع و مصادر دینی بوده است، گفت: بنابر این، فقه به معنای ویژه، اصطلاحی و به عنوان یک دانش، به بخشی از آگاهی دینی، اطلاق میشود که انسان فقیه یا هر کسی که دل در گرو فهم فقیهانه اسلامی داشته باشد، برای دریافت احکام خدا از منابع مشخصی به پژوهش، روی میآورد.
وی با بیان اینکه یکی از روشهای فهم فقهی، روش عرضه پرسش به قرآن و گرفتن پاسخ آن است، افزود: شهید صدر معتقد بود که روش تفسیر قرآن باید روش استنطاقی باشد، یعنی در سطح زندگی و جامعه به مسائلی مانند آزادی و حقوق بشر و ... بر میخوریم و به قرآن مراجعه کرده و بررسی میکنیم که قرآن چه دیدگاهی در اینباره دارد بنابراین نگاه ما نگاه ایدئولوژیک و از پیش مشخص شده و جبری نیست و ما همواره باید منابع نخستین را نقد و پالایش کنیم تا به نیازهای جامعه جواب بدهیم.
نجفی بیان کرد: امروز نگرش و اندیشه فقهی نیازمند آشتی با دانشهایی فراخور نیازهای خود است، اگر فقه در گذشته دهها رشته و دانش گوناگون را به استخدام میگرفت امروز دانشهای متعددی ایجاد شده که فقه میتواند با کاربست این دانشها مانند زبانشناسی، معناشناسی، تاریخگذاری آیات و روایات و ... خود را نو و جدید کند. معنای استفاده از دانشهای جدید به معنای تحمیل فراوردههای علوم تجربی، انسانی و ... بر قرآن کریم نیست، بلکه انقلابی در روششناسی ایجاد شده که میتوانیم فقه را با این روشها عمیقتر و نو کنیم؛ ما میتوانیم با روش تطبیقی، دینشناسی و فقه تطبیقی داشته باشیم و ادیان را به صورت تطبیقی مورد مطالعه قرار دهیم.
وی افزود: نگرش نوین فقهی برجستگی دیگری دارد و آن اینکه رویکردش به قرآن، بنیادی است، در گذشته آنقدر که به سنت و روایات توجه میشد به قرآن توجه نمیشد ولی امروز قرآن کریم با آموزههای حیاتبخش خود میتواند به فقه کمک زیادی داشته باشد و آیتالله صانعی میکوشید در رویکرد به قرآن اصول، عمومات و ادله را بکاود سپس سراغ حدیث و ادلههای دیگر برود. اگر در گذشته قائل بودند که تعداد محدودی از آیات قرآن زمینه فقهی دارد، امروز معتقدند بیشتر این آیات قابل برداشت فقهی است.
نجفی بیان کرد: امروز بیش از گذشته فقها و دینشناسان از آیات قرآن بهره میبرند و این نشان میدهد قرآن سرمایه بزرگی برای ماست؛ در نگرش نوین فقهی، ابعاد نوینی مورد بحث قرار میگیرد؛ در گذشته بیشتر رویکرد فردی به فقه مطرح بود؛ قبل از انقلاب امر به معروف و نهی از منکر تقریبا در رسالههای عملیه نبود ولی امروز فقه سویههای مختلف اجتماعی پیدا کرده است و سخن از فقه اجتماعی، فقه سیاسی و فقه حکومتی و ... در میان است. مثلا آیتالله صانعی معتقدند که ربایی که قرآن آن را حرام اعلام کرده است، ربای استهلاکی است، فردی از سر نیاز از شخصی وام میگرفته و چون نمیتوانسته به موقع بپردازد مجبور بود استمهال کرده و وجه بیشتری بدهد ولی ربای تولیدی متفاوت است؛ مثلا فردی برای توسعه تولید خود از بانک یا شخصی ربا میگیرد و اگر درصدی به شخص یا بانک بدهد میتوان گفت ربای حرام است؛ یا مثلا اگر کسی به دیگری وام دهد، در طول یکسال ارزش این پول افت زیادی پیدا میکند و فرد گناهی نکرده که وام داده است.
استاد دانشگاه قم بیان کرد: نگرش نوین فقهی بایسته میداند که چالشهای درونی خود را برطرف کند، مثلا اگر فقیهی در گذشته فتاوایی داده که احیانا با هم ناسازگار و یا ناسازگار نما بوده است، نیازی برای رفع تعارضات داخلی نمیدید ولی امروز باید این چالش برطرف شود؛ نگرش نوین فقهی میخواهد فقه را به صورت یک سیستم دارای پیوند تنگاتنگ و هدف مشخص قرار دهد. یعنی یک نگاه کلان بر فقه حاکم شود و نه جزئی. امروز فقه باید بتواند کاستیهای جامعه را جبران کند؛ شهید صدر بر این باور است که ما اگر علم و دانش اقتصاد اسلامی نداریم ولی سیستم داریم.
وی افزود: یکی از ویژگیهای نگرش فقهی این است که فقه با اخلاق ارتباط عمیقی دارد و فقه بدون اخلاق سامان نمییابد، اخلاق روح فقه است و هیچ حکمی نمیتواند ضداخلاقی باشد؛ امروز بیش از گذشته باید رویکرد اخلاقمدارانه در فقه گسترش یابد و آیتالله صانعی چنین رویکردی داشت؛ یکی از ارکان اصلی فقه این مرجع تقلید، تکیه فقه بر اصالت و کرامت انسان است، یعنی گوهر انسان در نگاه قرآن و اسلام، اصیل و دارای کرامت است؛ وی استناد به؛ وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ، میکرد؛ مشهور فقها معتقدند که غیبت انسان مؤمن و شیعه حرام است ولی در مورد غیبت انسان غیرشیعه و کافری که سر ستیز با اسلام ندارد اختلاف وجود دارد و برخی فقها غیبت مسلمانان را به صورت کلی حرام میدانند؛ آیتالله صانعی معتقد است که همانطور که تهمت، غیبت و سخن چینی و ... برای شیعه حرام است برای کل مسلمین و غیرمسلمین به خصوص کسانی که اهل ستیز با اسلام نیستند باید رعایت شود؛ در مورد کسانی که حتی حدود بر آنها جاری میشود حقوقی دارد که مهمترین آن کرامت است.
نجفی اظهار کرد: ایشان بر این باور است که آیه 12 حجرات با تعبی؛ ر«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِيرًا مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَلَا تَجَسَّسُوا وَلَا يَغْتَبْ بَعْضُكُمْ بَعْضًا أَيُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَنْ يَأْكُلَ لَحْمَ أَخِيهِ مَيْتًا فَكَرِهْتُمُوهُ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَحِيمٌ»؛ شروع شده ولی حکم آن مخصوص مؤمنین نیست و برای عموم است و نمونههایی از این کاربرد در آیات دیگر هم وجود دارد. از دید آیتالله صانعی، ایمان انسان مؤمن حکم میکند که حرمت او بیشتر رعایت شود ولی نسبت به دیگران هم نمیتوان نقض کرامت کرد. وی به عموم تعبیر «أَيُحِبُّ أَحَدُكُمْ» اشاره کرده و گفته است آیا این زشتی فقط برای غیبت مؤمنان است؟ همه انسانها برابر و برادر هستند بنابراین هر انسانی که این زشتی را بفهمد مشمول این حکم است. وی معتقد است هر کسی با هر عقیدهای آبرو و ارزش دارد و نباید آبروی افراد به آسانی در معرض از بین رفتن قرار بگیرد.
استاد دانشگاه قم افزود: وی به این روایت استناد کرده است که فرمود: «هر کسی(الناس) که با مردم رفت و آمد و داد و ستد کند ولی به آنها ظلم و ستم نکند، با آنها گفتوگو کند ولی دروغ نگوید، وعده بدهد و تخلف نکند غیبت او حرام است؛ در اینجا سخن از «ناس» است نه مؤمن. امام صادق(ع) فرمودند که امام علی(ع) حتی به دشمنانی که با او جنگیدند نسبت شرک نداد و نفرمود اینها منافق هستند، امام(ع) پیوسته میفرمود اینها برادران ما هستند.
استادیار دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه قم تصریح کرد: تمام روایاتی که ما را به اخلاق نیک و حسنه دعوت میکند، حکم بر این میکنند که ما نسبت به حرمت غیرمسلمین هم حساس باشیم و آبروی آنها را نبریم. استاد مطهری فرموده است که اصل عدالت اجتماعی با همه اهمیت َآن در فقه ما مورد غفلت واقع شده است و با همه تاکیدی که قرآن بر این مقوله دارد یک اصل و قاعده عام در این رابطه از قرآن به دست نیامده است و این مطلب سبب رکود تفکر اجتماعی در جامعه ما شده است؛ آیتالله صانعی هم به عدالت نگاه ویژه داشت و مؤید آن برابری دیه زن و مرد، قصاص و ... بود و اگر اصل عدالت در دستور کار فقه قرار بگیرد باعث گسترش و تعمیق فقه خواهد شد.
انتهای پیام