به گزارش خبرنگار ایکنا، وبینار علمی با موضوع «ارتباطات آیینی؛ تجربه زیسته اربعین» صبح امروز، 21 مهرماه همراه با سخنرانی مجید کافی، عضو هیئتعلمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه (نگاهی جامعهشناختی به پیادهروی اربعین) و فاطمه فلاحنژاد، دانشآموخته دکترای علوم اجتماعی (اربعین؛ مسیری فراتر از ساختار و عاملیت) در فضای مجازی برگزار شد.
در ابتدای این وبینار تخصصی که با دبیری امیدعلی مسعودی، عضو هیئتعلمی دانشگاه سوره همراه بود، مجید کافی طی سخنانی به ارائه توضیحات خود درباره مراسم پیادهروی اربعین در سه محور پرداخت و اظهار کرد: خاستگاه آیین اربعین در بین عراقیها و جامعهشناسی آن در بین ایشان، ارتباطات فرهنگی در آیین اربعین و مقایسه بین موکبهای عراقی و ایرانی سه محور اصلی و مهم در رابطه با آیین اربعین است که باید بدان پرداخته شود.
وی با بیان اینکه این محورها بر اساس مشاهدات و گفتوگو با افرادی که در راهپیمایی اربعین شرکت کردند و یا در ارتباط با عراقیهایی که مشغول خدمت در موکبهای مختلف بودند، به دست آمده است، افزود: خاستگاه اجتماعی افرادی که در موکبهای مختلف خدمترسانی کرده و این حرکت را راه انداخته بودند، خاستگاهی به شدت قبیلهای و خانوادگی بود و تعداد زیاد موکبها نیز به این دلیل است که خانوادهها و قبایل مختلف تعهد و علاقه خاصی به برپایی یک موکب در مسبیر راهپیمایی اربعین دارند. البته قبایلی نیز بودند که دارای چندین موکب بودند که خویشاوندان و خانوادههای وابسته به یک قبیله، نسبت به برپایی این موکبها در مسیر پیادهروی اقدام کرده بودند.
کافی با اشاره به اینکه البته موارد خلاف این مورد نیز وجود داشت که بسیار اندک بود، گفت: اکثر موکبهای مسیر پیادهروی اربعین به ویژه موکبهایی که در مسیر کربلا به نجف برپا شده بودند، خاستگاه خانوادگی خود را حفظ کرده بودند. به لحاظ طبقات اجتماعی به ویژه در مورد وضعیت درآمدی موکبداران نیز میتوان گفت که اغلب موکبداران به دلیل اینکه خاستگاه روستایی دارند، درآمد چشمگیری نداشته و حتی درآمد ایشان در حد متوسط به پایین و گاه نیز ضعیف است. موکبهایی بودند که طی ده روز خدمت خود به زوار فقط با آب از ایشان پذیرایی میکردند و یا اینکه فقط محصول خرمای خود را به زوار ارائه میدادند.
عضو هیئتعلمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه ادامه داد: همین خاستگاه روستایی و قبیلهای موکبها باعث شده تا فرهنگ حاکم بر موکبها نیز فرهنگی روستایی باشد، یعنی نحوه برخورد، گفتوگو و حتی گویش و لهجه افراد حضار در این موکبها همگی حکایت از فرهنگ روستایی ایشان دارد. همچنین، نوع برخورد، پذیرایی و نظافت موکبداران نیز برخاسته از خاستگاه فرهنگ روستایی ایشان است لذا این خاستگاه روستایی یا قبیلهای در اکثر موکبهای آئین پیادهروی اربعین دیده میشود.
وی افزود: در مسیر پیادهروی اربعین به ندرت به موکب افرادی برخورد میکنیم که ساکن بغداد و یا دیگر شهرهای بزرگ عراق هستند؛ چراکه نفوذ اندیشههای غیردینی در شهرهای بزرگ بیشتر از روستاها و جوامع سنتی است و هر چه از مرکز به طرف پیرامون حرکت کنیم، شرکتکنندگان در موکبها بسیار بیشتر از شهرها بوده و هرچه از پیرامون به سمت شهرهای بزررگ برویم، تعداد شرکتکنندگان در این آیین کمتر میشود.
کافی در رابطه با تفکر حاکم بر برپایی موکبها در پیادهروی اربعین نیز بیان کرد: اغلب افرادی در این آیین حضور داشته و نسبت به برپایی موکبهای مختلف اقدام میکنند، برگزاری این آیین را امری کاملا مذهبی و شیعی میدانند تا اینکه بخواهند جنبه سیاسی و اجتماعی برای آن درنظر بگیرند. البته در زمان صدام که مخالفت شدیدی با برپایی مراسم پیادهروی اربعین داشت، این آیین تا حدودی جنبه سیاسی پیدا کرده بود تا شیعیان بتوانند از طریق برپایی آن، به نحوی مخالفت خود با نظام حاکم را به انحای مختلف نشان دهند، اما امروز که حکومت منتخب مردم عراق در این کشور حاکم است، برپایی آن کاملا جنبه مذهبی دارد، حتی در زمانی که ایرانیان به عنوان پارامتر سیاسی در مقابله با داعش در این آیین شرکت میکردند، عراقیها چین دیدی نداشتند.
عضو هیئتعلمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه با اشاره به اینکه آئین پیادهروی اربعین در عراق اغلب موارد، آئینی مذهبی است تا سیاسی و اجتماعی، تصریح کرد: البته برپایی این مراسم در مقاطعی از تاریخ جنبه سیاسی و اجتماعی نیز پیدا کرده است، اما این مراسم به طور تاریخی در عراق برگزار میشود و به همین دلیل است که نسلهای مختلف مردم با گرایشهای مختلف سیاسی یا فقاهتی و اجتهادی در آن شرکت میکنند.
وی با بیان اینکه مراجع تقلید جایگاه خاصی در میان مردم عراق داشته و دارند، اظهار کرد: افرادی که از این مراجع تقلید میکنند، به شدت از ایشان دفاع کرده و آنها را در همه شئون صاحب نظر میدانند، به همین دلیل گروههایی در عراق با عنوان مقلدان یک مرجع تقلید شکل گرفتهاند که گاهی نیز اختلافات جدی با یکدیگر دارند، اما مذهبی بودن آئین پیادهروی اربعین باعث شده است تا تمامی این گروهها گرایشهای مختلف سیاسی در آن شرکت کنند.
کافی با اشاره به اینکه یکی از وجهههای خوب این آئین، ایجاد نوعی وحدت و یکدلی بین شیعیان عراق است، گفت: البته اهل تسنن و سایر مذاهب نیز در چند مورد اقدام به برپایی موکبهایی در مسیر پیادهروی اربعین میکنند که تعداد آنها اندک است. لذا آئین اربعین آنچنان برای مردم عراق و شیعیان جهان اهمیت دارد که برپایی آن را در تمامی شرایط حتی در مواقع جنگ حفظ کردند.
عضو هیئتعلمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه با اشاره به ارتباطات فرهنگی در مراسم پیادهروی اربعین نیز افزود: یکی از ویژگیهای این آئین ایجاد ارتباطات فرهنگی بین جوامع مختلف است. این مراسم موجبات ایجاد ارتباط فرهنگی بین مذاهب اسلامی از جمله شیعیان و اهل تسنن، فتحیهای هند، زیدیها و ... را فراهم میکند. همچنین، شیعیان فراوانی از پاکستان، افغانستان، آسیای میانه و آسیای جنوب شرقی در این مراسم حضور دارند که این مسئله باعث ایجاد ارتباطات بین فرهنگی در مذاهب اسلامی میشود.
وی ادامه داد: همچنین، در سالهای اخیر مشاهده میکنیم که برخی از مسیحیان نیز مایل هستند تا در این مراسم شرکت کنند. البته حضور اروپاییها در این مراسم خیلی گسترده نیست، اما چنانچه با همین روال حرکت کنیم، امکان حضور گسترده افراد فراوانی از کشورهای اروپایی و غربی در این راهپیمایی زیاد میشود، به ویژه که ایشان تمایل زیاد برای خدمترسانی به راهپیمایان دارند.
کافی با بیان اینکه آئین پیادهروی اربعین ظرفیت و امکان تبدیل شدن به یک آئین جهانی را دارد، گفت: البته باید بر روی این مسئله کار کرده و آن را تثبیت کنیم و اهداف خود را به گونهای مدنظر قرار دهیم که برپایی این مراسم صرفاً یک امر با شور و حرارت نباشد و بیشتر به این سمت حرکت کنیم این آئین را به پدیدهای معرفتافزا و با شعور و بصیرت تبدیل کنیم. همچنین، آئین پیادهروی اربعین علاوه بر امکان جهانی شدن، این ظرفیت را دارد که از مذاهب و ادیان دیگر نیز جذب شده و در آن شرکت کنند.
عضو هیئتعلمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه با بیان اینکه بیشترین ارتباط فرهنگی در آئین پیادهروی اربعین بین عراقیها و ایرانیها رخ میدهد، تصریح کرد: به عنوان مثال این ارتباط باعث شده است تا تفاوتهای زیادی در ارائه بهداشتی خدمات به زوار نسبت به 10 سال قبل ایجاد شود. موکبهایی که امروز در مسیر نجف تا کربلا برپا میشوند، از این لحاظ با موکبهای 10 سال گذشته قابل مقایسه نیستند. بسیاری از این موکبها با مشکل کمبود آب مواجه هستند اما به جهت رعایت سلیقه زوار، خود را به خوبی با دستورالعملهای بهداشتی تطبیق داده و آب معدنی در اختیار ایشان قرار میدهند.
وی با اشاره به اینکه این رفتار به مرور میتواند تغییرات فرهنگی در بین گروههای مختلف ایجاد کند، افزود: این مسئله قطعاً به روستاها و دیار موکبداران و افرادی که در آنها خدمت میکنند نیز سرایت میکند. برای مثال غذاهای عراقیها در سالهای اولیه حضور ایرانیان در این مراسم، خیلی باب طبع ایرانیان نبود اما عراقیها آهسته آهسته طی یک دهه اخیر به سمت طبخ غذاهایی که باب میل زائران باشد، حرکت کردهاند.
کافی با اشاره به برپایی مراسم پیادهروی از سوی برخی گروههای مذهبی همچون پروتستانها و ... که در برابر پیادهروی مراسم اربعین ایجاد کردهاند نیز بیان کرد: چنین مراسمی به دلیل اینکه ریشههای تاریخی ندارند، دوام نخواهند آورد؛ چراکه مراسم پیادهروی اربعین از تاریخی هزارساله برخوردار است. البته بحث ارتباط فرهنگی باعث شد تا حرکتهایی اینچنینی را با عناوینی همچون جاماندگان حسینی و ... در ایران داشته باشیم که در چندین شهر و با مبدأ و مقصد خاص برپا میشود، اما در برخی شهرها نیز راهپیماییها بدون مبدأ و مقصد خاصی برگزار میشود که احتمال گسترش این مراسم در سالهای آتی وجود دارد.
عضو هیئتعلمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه در پایان به مقایسه بین موکبهای ایرانی و عراقی پرداخت و تصریح کرد: یکی از تفاوتهای مواکب ایرانی و عراقی این است که در موکبهای عراقی، موکبداران تمام وجود و سرمایه خود را در اختیار زائران قرار میدهند و هیچ خستگی در این راه احساس نمیکنند. این موکبداران قصد دارند تا به هر نحوی از زائران پذیرایی کرده و تمام وجود خود را در معرض نذر و اهدا قرار دهند، اما افراد در موکبهای ایرانی بر اساس شرح وظایف انجام وظیفه میکنند و حسی که موکبدار عراقی دارد، در موکبدار ایرانی مشاهده نمیشود. موکبهایی که در مسیر نجف به کربلا ایجاد میشوند، احترام فراوانی برای زائران قائل هستند.
همچنین، در ادامه این وبینار تخصصی، فاطمه فلاحنژاد، دانشآموخته دکترای علوم اجتماعی نیز طی سخنانی با بیان اینکه زبان جامعهشناسان برای ارائه توضیح کامل و جامع در رابطه با راهپیمایی اربعین زبانی الکن است، گفت: یک جامعهشناس نمیتواند آنچه در مسیر رخ میدهد را به طور کامل روایت کند و علت این ناتوانی نیز ارائه رویکردهای ساختارگرا یا عاملیتی از سوی این جامعهشناسان است؛ در شرایطی که اربعین به مثابه پیادهروی و اتفاقی که سالیان سال رخ میدهد، پدیدهای فراتر از این موارد است.
وی افزود: تنها دستاورد جامعهشناسان از پیادهروی اربعین به عنوان یک رخداد و پدیده اجتماعی، گشایش یک ظرفیت نظری است که درعینحال که به جامعهشناس کمک میکند تا پارادایم جدیدی برای توضیح این پدیده دینی و مناسک خلق کند، باید به سمت روشی جدید برای درک این اتفاق حرکت کند که چنانچه روش جدیدی برای توضیح پیادهروی اربعین نداشته باشد، این اتفاق بزرگ را فقط در ساختار و یا در عاملیت توضیح میدهد.
فلاحنژاد ادامه داد: مسئلهای که نقطه تمایز این پیادهروی با سالهای گذشته است، در سه رخداد مهم خلاصه میشود. اول اینکه مردم عراق حدود دو سال از ایرانیان دور بودند و حس دلتنگی فراوانی به ایشان داشتند و از وضعیتی که دولت عراق برای مردم ایران ایجاد کرده بود، ناراضی و ناراحت بودند. نکته دیگر اینکه مراسم امسال اولین پیادهروی پس از شهادت حاج قاسم سلیمانی و ابومهدی مهندس بود و مسئلهای بود که عراقیها به شدت بر آن تأکید داشتند. این مراسم اولین زیارتی بود که ایرانیان پس از آن اتفاق انجام میدادند. روایتهایی که از این پیادهروی پس از شهادت به دست آمده، باید مورد بررسی قرار گیرد. این مسئله جای تحلیل فرهنگی و هویتی بسیاری دارد و میتوان از آن در سیاستگذاریهای مختلف استفاده کنیم.
این دانشآموخته دکترای علوم اجتماعی بیان کرد: نکته دیگر، پیادهروی در شرایط کرونایی بود که یکباره با انبوهی از انسانهایی مواجه شدیم که در پروتکلهای بهداشتی را در زندگی فردی خود به شدت رعایت میکردند اما در مورد پیادهروی اربعین به صورت کاملاً بیباکانه و بدون ترس وارد میدان شده و از هیچ چیزی نمیترسیدند. بنابراین، با این تمایزات، میتوان گفت ظرفیتی که در مراسم پیادهروی اربعین گشوده شده و محدود نیز است، جایی است که تمام مناسبات تحلیلی به هم میریزد.
وی با بیان اینکه مسئله ساختار و عاملیت مسائل مهمی در جامعهشناسی هستند که جامعهشناسان تحلیلهای خود را مبتنی بر یکی از این مسائل ارائه میکنند، افزود: در تحلیلهای ساختارگرا برخی عنوان میکنند که ساختارهای مدرن، انسانها را سکولار میکند و دینزدایی و سویههای مدرنیته در جامعه شکل میگیرد که امکان برونرفت انسان از این ساختارها متصور نمیشود، اما طریقالحسین(ع) تمامی مناسباتی که در تحلیل ساختارگرایانه وجود دارد، به چالش میکشد؛ چراکه انسان محبوس در قفس آهنین مدرنیته، این قفس را شکسته و در این مراسم حضور پیدا میکند.
فلاحنژاد گفت: امسال ساختارهای مختلف در برابر مردم ایستادند و رسانههایی که مردم را سالهای پیش تشویق حضور در مراسم پیادهروی اربعین میکردند، امسال به دنبال منع مردم از حضور در این مراسم بودند، اما مردم همچنان ایستادهاند و میخواهند که به مراسم بروند. برخلاف تحلیلهایی که پیادهروی اربعین را ناشی از فرهنگ روستایی و عراقی میدانند، بومیت و قومیت در میان زائران این مراسم حذف شده و فرهنگی بدون ملیت رخ میدهد و موکبها در کنار یکدیگر در عین تکثر از وحدتی ویژه برخوردار هستند.
دانشآموخته دکترای علوم اجتماعی ادامه داد: نکته مهم دیگر، رویکردهای کنش گرا و عاملیتگرا هستند. مسئله مهمی که در مورد زیارت بدان توجه نمیشود، این است که این مراسم موضوعی فراتر از اراده انسانها است. افراد زیادی در این زمینه تلاش میکنند که خود را به مراسم برسانند اما موفق نمیشوند و انسانهای فراوان نیز هیچ تلاشی در این راه ندارند و به یکباره شرایط سفر برای ایشان فراهم میشود. نکته مهمی که در ادبیات دینی ما وجود دارد و هنوز نتوانستهای آن را تئوریزه کنیم، موضوع طلب از سوی امام است.
وی افزود: در رویکردهای عاملیتگرا همه چیز به کنش افراد عامل نسبت داده میَشود، یعنی فرد کنشگر اراده میکند در سفری حضور پیدا کند و همه برنامههای او به صورت منظم رخ میدهد، اما به یکباره همه چیز به هم میخورد. طلب امام و اراده بالاتر از فضای انسانی نکته مهمی است که در زیارتهای مختلف تجربه میشوند، اما در زیارت اربعین حتی اگر بخواهیم به روش تجربی نیز پیش رویم، میتوانیم ثابت کنیم که بسیاری از افراد به صورت آنی و بدون اینکه باورشان شود، راهی این سفر شدهاند.
فلاحنژاد با بیان اینکه هضم شدن انسان در جمعی که جامعهشناسان متعددی در پی ارائه توضیحی برای آن هستند، نکته مهمی است که باید بدان پرداخته شود، تصریح کرد: اهمیت توجه به اینکه پیادهروی اربعین عبور از دوگانه ساختار ـ عاملیت است، میتواند تبعات زیادی در سیاستگذاریهای فرهنگی داشته باشد که باید بدان توجه کرد.
انتهای پیام