به گزارش ایکنا به نقل از رایزنی فرهنگی ایران در لبنان، رایزنی فرهنگی ایران در لبنان به مناسبت روز جهانی فلسفه نشستی با عنوان «فلسفه در عصر پسا تکنولوژی؛ کارکردها و افقها» برگزار کرد. این نشست با حضور عباس خامهیار، رایزن فرهنگی ایران در لبنان و جمعی از استادان و صاحبنظران فلسفه از کشورهای عربی برگزار شد.
در ابتدای نشست، مریم میرزاده، پژوهشگر و مترجم ایرانی که مدیریت این نشست را برعهده داشت، با طرح مقدمهای درباره فلسفه و جایگاه آن در عصر فناوری، به پیش فرضی در تحلیل مسائل مرتبط با فلسفه و انقلاب تکنولوژیک در دنیای مدرن پرداخت و اهمیت بررسی جایگاه فلسفه و بازتعریف مفاهیم آن در دوران کنونی را تبیین کرد.
سپس عباس خامهیار، رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در لبنان، ضمن خوش آمدگویی به حاضرین، گفت: فرصت را مغتنم شمرده و یادی میکنیم از اندیشمندان فیلسوفی که سالهای گذشته بودند و امسال در کنار ما نیستند.
خامهیار افزود: روز جهانی فلسفه فرصتی مغتم و مناسبت برای یادآوری و درک اهمیت و جایگاه آنان است که میراث گرانبهایی از اندیشه و ایدههای اصلاحی و تجددگرایانه برای نسلهای آتی به یادگار گذاشتند.
رایزن فرهنگی کشورمان سپس به موانع جدی همافزایی و همکاریهای مشترک میان کشورهای منطقه در حوزه علوم انسانی و شناختی پرداخت و گفت: در حوزههای مربوط به علوم انسانی، کشورهای منطقه از معضلی رنج میبرند که میتوان آن را در زبان خلاصه کرد.
وی با اشاره به تأثیرپذیری اندیشمندان و فلاسفه جهان عرب از فیلسوفان ایرانی تأکید کرد این تأثيرپذیری زمانی میتواند به همافزایی و حصول نتیجه بهتر منجر شود که دوجانبه و به صورت مشترک مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد.
خامهیار در ادامه بر ضرورت ترجمه و بازتاب ایدهها و اندیشههای صاحبنظران عربی در خصوص مدرنیته و نظامسازی و نهضتهای اجتماعی تأکید کرد و گفت: ما اکنون به نهضت ترجمه از زبان عربی به فارسی و بالعکس در تمامی حوزههای علوم انسانی نیاز مبرم داریم.
خامهیار در پایان پژوهشگران و صاحبنظران را به بازخوانی آراء و ایدههای فیلسوفان به منظور همافزایی در حوزه اندیشه، فلسفه و گفتوگو در سایر زمینههای مرتبط با علوم انسانی فراخواند و تأکید کرد که در سایه گفتوگو و همکاری مشترک است که شکوفایی حاصل میشود و کشورها توسعه مییابند، و در سایه این هماندیشی و همافزاییهاست که میتوان از تمدن شرق اصیل و مدرن و خالی از اندیشههای وارداتی سخن به میان آورد و از ایده نظامسازی متناسب با مدلهای فرهنگی خودمان آن هم با معاصرسازی میراث گذشتگان از یک سو، و نوآوری و پذیرش ایدههای جدید از سوی دیگر، سخن بگوییم و بر مشکلات و موانع پیش روی فائق آییم.
در ادامه خنجر حمیه، رئیس گروه پژوهشهای فلسفی، و مدیر گروه سابق رشته فلسفه در دانشگاه لبنان، سخنرانی خود را با عنوان «پایان فلسفه و آغاز تفکر» آغاز کرد و با اشاره به اهمیت تکنولوژی در عصر کنونی، گفت: در قرن بیستم انسان ماشین را در راستای رسیدن به اهداف و برآورده کردن آرزوهای خود به کار گرفت، اما در دنیای مدرن کنونی برخلاف قرن بیستم، سلطه ماشین بر زندگی انسان به سرآمد، به این دلیل که ما اکنون در دنیای تصویر زندگی میکنیم؛ دنیایی که شبکههای اجتماعی، فضای مجازی و تکنولوژی مرتبط با تصویر به صورت همه جانبه زندگی بشر را درنوردیده است.
حمیه تأکید کرد که فضای مجازی به جزئی لاینفک از ساختار دنیای واقعی ما بدل گشته است. شبکههای اجتماعی چندین دنیای موازی با دنیای واقعی ما ایجاد کرده که ابزارهای آن نافذترین تأثيرگذاری را دارند، گویی که ابزارهای دنیای واقعی ما به حاشیه رانده شده است.
وی افزود: در سایه تحولات شگرف و حجم عظیم اطلاعات، به نتیجه رساندن اهدافی که در گذشته از طریق مباحث فلسفی دنبال میشد، سخت به نظر می رسد.
استاد فلسفه در دانشگاه لبنان در پاسخ به پرسشی درباره امکان مقابله با تحولات عظیم عصر تکنولوژی با طراحی یک تئوری فلسفی، گفت: به نظر میرسد حتی با خلق روشی فلسفی جدید نمی توان با عملکرد و تأثیرگذاری پدیدههای دوران مدرن مقابله کرد. همچنین نمیتوان به حقیقت و واقعیت ذات آنطور که هست برسیم، زیرا که عصر تکنولوژی با تمام فضاها و ساختارهای خود موانع زیادی را در مسیر تحقیق اهداف مورد نظر ایجاد کرده است.
خنجر حمیه یادآور شد که باوجود تحولات ایجاد شده در عصرتکنولوژی، اما مسئله فلسفه همچنان مسئلهای مهم و حساس است، بنابراین فلسفه یک مساله همیشگی و ماناست.
وی در ادامه تأکید کرد که در دوران کنونی به بازنگری کلی در مسائل ذاتی، فطری و میراث روحی و فکری خود نیاز داریم تا بتوانیم روش فکری جدیدی را بازتولید کنیم، روشی که همه مختصات بشر را در نظر بگیرد.
در ادامه محمد صالح العیاری، پژوهشگر تونسی، و متخصص در فلسفه فیزیک کوانتومی، ضمن تمجید از عنوان انتخاب شده برای این هماندیشی گفت: عنوان نشست در بردارنده سؤالاتی مهم درباره فلسفه و تکنولوژی و ارتباط آن با دیگر معارف شناختی است.
این پژوهشگر تونسی با اشاره به برخی صفحات کتاب «طبیعت در فیزیک معاصر» گفت: هایزِنبرگ در این کتاب موضوع تکنولوژی در دوران مدرنیته را پیش کشیده است، و ارتباط فناوری با علوم نظری که آن را به موضوعی قابل فهم با وجود پیچیدگیهایی که انقلاب تکنولوژیک به همراه داشته، مورد بررسی قرار میدهد. اما هایدگر با طرح این سؤال که تکنولوژی چیست؟ این موضوع را مورد کنکاش قرار داده است.
وی افزود: از مجموعه مباحث مطرح شده از سوی هایدگر و هایزنبرگ این مسئله برداشت شد که فناوری در دو قرن اخیر تنها ابزاری برای پیشبرد علم مکانیک و مسائل مرتبط به آن بوده است. در واقع این معارف و فناوریهای جدید چیزی جز استمرار مشاغل سنتی و حرفههای ساده و قدیمی نبوده است، زیرا که با وجود تحولات ایجاد شده در شکل و فرم، در آن دوران نیز قابل درک بوده است.
العیاری در ادامه تصریح کرد: در نیمه قرن نوزدهم با پیشرفت برق صنعتی تحولی سرنوشتساز در شکل و شمایل فناوریهای نوین رخ داد، علت آن وجود ارتباط مستقیم با مشاغل سنتی بوده است. از آن زمان بود که فناوری به پدیدهای دلهرهآور بدل گشت، زیرا از آن دوران به این سو، فناوری پیشرفتهتر، پیچیده و نامفهوم شد.
وی افزود: این تحول خطرناک و دلهرهآور باعث از خودبیگانگی بشر شد و انسان را وارد دوران بیهویتی در عصر مدرنیته کرد.
العیاری تأکید کرد: تحول فناوری دستی به فناوری مکانیکی (خودکار) بازخوردهای مثبتی بر پیشرفت صنعتی غرب داشت اما ابعاد منفی آن تأثیرات خطرناکی بر روند پیشرفت معارف و ارزشهای انسانی داشته است، که این مسئله موجب از بین رفتن رابطه درهم تنیده میان علم و فلسفه شد و به رابطه عمیق و تاریخی میان انسان و طبیعت آسیب جدی و اساسی وارد کرد.
انتهای پیام