
علی معروفی آرانی، پژوهشگر حوزه صهیونیسم و یهودیت در یادداشتی که با عنوان
«باکو؛ همسایه دردسرساز ایران/ از نوازش گربه، تا نیات پنهان علیاف در قبال تهران» در اختیار ایکنا گذاشت تأکید میکند که جمهوری آذربایجان در دو دهه اخیر تنها کشور همسایه ایران بوده است که در
ترور دانشمندان هستهای، سرقت اسناد هستهای، عملیاتهای انتحاری، ایجاد پایگاههای شنود و
جاسوسی، اعزام پهپادها و دیگر اقدامات، همراستا با رژیم صهیونیستی عمل کرده است. هرچقدر ایران با خویشتنداری یا به دلایل نفوذ از اقدام قاطع خود صرفنظر کند، دامنه اقدامات ضدایرانی این کشور و
رژیم صهیونیستی گسترش یافته است.
متن یادداشت از این قرار است:
دم خروس همسایه شمالی ایران به مرور در حال عیان شدن است. امروز، در حالی که وزیر دفاع جمهوری آذربایجان گزارشها درباره انجام اقدامات خصمانه علیه ایران از طریق حریم هوایی این کشور را رد کرده است، وزیر جنگ رژیم صهیونیستی در حال دیدار از جمهوری آذربایجان بود و این رژیم بارها از آمریکا و غرب خواسته است تا اقدام نظامی علیه ایران انجام دهند.
مشارکت استراتژیک و بهویژه گسترش همکاریهای نظامی ـ فنی میان جمهوری آذربایجان و رژیم صهیونیستی، امنیت منطقهای را با تهدید و چالشی فزاينده روبهرو کرده است. الهام علیاف، رئیسجمهور آذربایجان، همکاریهای کشورش با اسرائیل را مشابه کوه یخی دانسته است که ۹۰ درصد آن از دید تحلیلگران پنهان است، اما افزایش این همکاریها واقعیت این بیانیه را بیشتر نشان میدهد.
ایران و آذربایجان، با داشتن مرز مشترک نسبتاً طولانی، مدتهاست که درگیر جنگ لفظی هستند. در ماههای اخیر، علیاف، با متهم کردن ایران به حمایت از ارمنستان و همچنین حمایت از برخی گروههای تروریستی داخل کشورش، شدت این درگیری لفظی را بیشتر کرده است. شبکههای دولتی آذربایجان نیز با دعوت کارشناسان ضد ایرانی، به این وضعیت دامن زدهاند.
جای تعجب نیست که در سال گذشته، علیاف در دیدارهایی که با ویلیام برنز، رئیس سابق سیا در زمان جو بایدن، داشته و در گفتوگوهای محرمانه با نخستوزیر و وزیر جنگ رژیم صهیونیستی درباره حمله به ایران، تکرار و آمادگی باکو برای هرگونه مساعدت لازم را به رژیم صهیونیستی مطرح کرده است.
این رفتار خصومتآمیز خاندان علیاف را باید در رویکرد «کلان هویتی» باکو جستجو کرد که بر مبنای آن، اشتراکات با ایران انکار شده، هویت ایرانی و شیعی نفی شده و این مواضع وارد ساختار و مدار رسمی آموزشی و دولتی کشور شده است. این نگاه هویتیستیز را میتوان در آذر ۱۴۰۱ دید، زمانی که علیاف پس از برگزاری «رزمایش بزرگ اقتدار ۱۴۰۱» در منطقه عمومی ارس، به منظور هشدار به زیادهخواهیهای ژئوپلیتیکی باکو، تصویری از خود در حال نوازش گربهای منتشر کرد که با تصور وی نماد ایران است.
در واقع، دولتمردان باکو در رویکردی غیرمردمی، با نفی ریشههای تاریخی و دینی، مسیر و کریدوری را برگزیدند که «حیات آینده خود را در مرگ ایران» و تجزیه آن میدانند. همزمان، بزرگترین سرمایهگذاری دولت در قرن علیه ایران و برای تجزیهطلبی قومی، شبکهسازی جاسوسی و حمایت از گروههای ترویستی، در سه دهه اخیر انجام شده است و این کشور به پیادهنظام رژیم صهیونیستی در منطقه تبدیل شده است.
در چنین قالبی، جمهوری آذربایجان در دو دهه اخیر تنها کشور همسایه ایران بوده است که در ترور دانشمندان هستهای، سرقت اسناد هستهای، عملیاتهای انتحاری، ایجاد پایگاههای شنود و جاسوسی، اعزام پهپادها و دیگر اقدامات، همراستا با رژیم صهیونیستی عمل کرده است. هرچقدر ایران با خویشتنداری یا به دلایل نفوذ از اقدام قاطع خود صرفنظر کند، دامنه اقدامات ضدایرانی این کشور و رژیم صهیونیستی گسترش یافته است.
اسرائیل، با سلطه بر تأسیسات نفتی و نظامی آذربایجان، تعداد ۲۵ فروند هواپیمای F-16 و ۴۵۰ موشک دوربرد با کلاهک یکتنی ذخیره کرده است تا در صورت لزوم علیه ایران استفاده کند.
حملات متعدد به مرزهای مشترک و شهادت چندین مرزبان ایرانی توسط نیروهای آذربایجان، نمونهای از این اقدامات است. همچنین، اسرائیل تجهیزات نظامی را در ۱۹ انبار مهمات ذخیره کرده است، تا در مواقع لزوم علیه ایران به کار گرفته شوند.
در عین حال
علیاف، پایگاهی را برای همکاری با اسرائیل طراحی کرده است که از خاک مورد مناقشه با ارمنستان، تروریستهایی را با حمایت ترکیه و اسرائیل، مسلح کرده تا مرزهای ما را ناامن کنند؛ سیلی از آوارگان به سمت ایران سرازیر خواهد شد تا فرآیند اخراج شیعیان مرزنشین آغاز و حلقه وصل هلال شیعی منقطع شود.
در حالی که جنگندههای رژیم صهیونیستی از آسمان باکو راهی تبریز و تهران میشوند و حملات دقیقی حوالی تبریز انجام شده، علیاف نقش ناجی تبریز را بازی میکند و به اسرائیل گفته است «تبریز را نزنید». این را باید توهین به شعور ما دانست!
آذربایجان و اردوغان، مجریان سیاستهای اسرائیل هستند، هدفشان ایران است. سیستمهای امنیتی و وزارت خارجه کشورمان باید هوشمند باشند؛ اگر داعش در قرهباغ مسلح شود، یک «ادلب» در نزدیکی مرزهای ایران شکل میگیرد که برای سالها باید درگیر جنگ شویم.
تجاوز نظامی رژیم صهیونیستی به ایران، از ۲۳ خرداد ۱۴۰۴، همان آرزو و مطالبهای بود که علیاف در ۲۵ فوریه ۲۰۱۰ در دیدار با ویلیام برنز مطرح کرد. رژیم صهیونیستی، مدتها قبل، در قالب روابط کوه یخی که علیاف میگوید فقط نوک آن دیده میشود، جمهوری آذربایجان را در جریان تجاوز نظامی به ایران قرار داده بود. به همین دلیل، باکو طی حدود پنج سال، مرزهای زمینی با ایران را بسته و منتظر «لحظه صفر» جنگ نظامی بودند تا از پایگاههای زمینی، هوایی و دریایی خود، جهت نشست و برخاست پهپادهای هرون، هاروپ، اربیتر ۴ و حتی هرمس استفاده کنند.
با توجه به وعدههای رژیم صهیونیستی، در همان روزهای اول تجاوز، با نابود کردن سایتهای راداری و پدافندی ایران در منطقه شمال غرب، اساساً هدف داشتند تهران را از پیگیری مشارکت باکو در حملات پهپادی باز دارند و پس از آن، با تضعیف، تجزیه و فروپاشی ایران، کسی پیگیر مجازات سخت باکو نباشد.
در جریان جنگ ۱۲ روزه، خاندان علیاف، بهطور مستقیم و غیرمستقیم، خون صدها زن، کودک، نظامی و دانشمند هستهای ایران را به دست گرفته است؛ نماد این مظلومیت، کودکانی چون طاها بهروزی و علیسان جباری هستند. رصد فضای مجازی در داخل کشور، نشان میدهد که مجازات سخت این خاندان، خواسته ملی تمام ایرانیان، از جمله آذریها، است.
خاندانی که روزی با پنهان کردن تبار کُردی، ادعای رهبری آذریهای جهان را داشت، اکنون در خونریزی بیگناهان تبریزی، اردبیلی، ارومیهای، رشتی و تهرانی، همراه با شقیترین انسانهای روی زمین، شریک شده است.
الهام علیاف، نه برای صلح بلکه برای جنگ، آماده میشود تا دستورات اربابان انگلیسی، صهیونیستی و ترکیهای را برای خنثی کردن ژئوپلتیک ایران، کم کردن اهمیت کریدور شمال ـ جنوب و مستقر کردن ناتو، اسرائیل، و گروههای وهابی و تکفیری در مرزهای کشورمان، محقق کند.
البته، دوران تهاجمهای او سپری شده است و فرصت چنین اقداماتی را دیگر نخواهد داشت. شرایط ایران و جهان نسبت به سال ۲۰۲۰ کاملاً فرق کرده است، و ایران برای دفاع از منافع خود در قفقاز، حتی یک لحظه هم درنگ نخواهد کرد.
نتیجهگیری:
با توجه به افزایش همکاریهای نظامی و استراتژیک جمهوری آذربایجان با رژیم صهیونیستی، رفتارهای خصمانه این کشور نسبت به ایران رو به افزایش است. اقداماتی نظیر حمایت از گروههای تروریستی، ایجاد پایگاههای جاسوسی، و همکاری در ترور دانشمندان هستهای نشاندهنده رویکردی ستیزهجویانه و تهدیدی برای امنیت ملی ایران است.
دولت آذربایجان با نفی ریشههای تاریخی و هویتی مشترک، مسیری را انتخاب کرده که در آن منافع خود را در تضعیف و تجزیه ایران میبیند. این رویکرد، همراه با سرمایهگذاریهای گسترده در فعالیتهای تجزیهطلبانه و همکاری با دشمنان ایران، منطقه را به سمت بیثباتی سوق میدهد.
با وجود این تهدیدات، ایران نباید در دفاع از منافع خود در منطقه قفقاز تردید کند. شرایط کنونی نسبت به گذشته تغییر کرده و هرگونه تجاوز و اقدام خصمانه با پاسخ قاطع ایران مواجه خواهد شد. لازم است سیستمهای امنیتی و سیاست خارجی ایران با هوشیاری کامل، تحولات منطقه را زیر نظر داشته و برای مقابله با هرگونه تهدید احتمالی آماده باشند.
به طور خلاصه، جمهوری آذربایجان با پیمودن مسیری خطرناک و همکاری با دشمنان ایران، امنیت منطقهای را به خطر انداخته است. ایران باید با اتخاذ تدابیر لازم و نشان دادن قاطعیت در دفاع از منافع خود، از تکرار چنین رفتارهایی جلوگیری کند.
انتهای پیام