به گزارش ایکنا از چهارمحالوبختیاری، احمد رفیعی وردنجانی، شاعر آیینی چهارمحالوبختیاری بهمناسبت سالروز وفات پیامآور حماسه عاشورا حضرت زینب کبری(س) سروده جدید خود را در اختیار ایکنا قرار داده است که تقدیم نگاه مخاطبان میشود.
«این شیرزن بیم از خطر دارد؟ ندارد»
این شیرزن بیم از خطر دارد؟ ندارد
اصلا خطر را در نظر دارد؟ ندارد
عشق است سردادن به پای حضرت عشق
شوقی مگر جز این به سر دارد؟ ندارد
او یک زن است اما برای حقشناسی
خطی به جز خط پدر دارد؟ ندارد
دست از پسرهایش یکایک شُست اما
نیت که دست از دوست بردارد، ندارد
چشمش فقط هر لحظه دنبال حسین(ع) است
اصلا نمیداند پسر دارد، ندارد
عشق دل زینب حسین است و به جز او
هرگز کسی را دوستتر دارد؟ ندارد
پروانهای که محو خورشید است هرگز
از سوختن پروا مگر دارد، ندارد
در غصهها میگفت مادر هر چه دیدم
دردی که ضرب و میخ در دارد، ندارد
با خانمانی کربلا بوده است و حالا
چیزی به جز زخم جگر دارد؟ ندارد؟!
او با محارم رفت و از آنان تنی را
در راه برگشت از سفر دارد؟ ندارد
بگذار سنگی هم بیندازند، بعضی
این سنگها بر کوه اثر دارد؟ ندارد
بردند در بزم شرابش تا ببینند
حالا بیان پر شرر دارد؟ ندارد
باخطبهای آتش به جان دشمنش زد
حاشا اگر بیم خطر دارد؟ ندارد
زینب جوانی بود رفت و پیر برگشت
جر سوختن این رهگذر دارد؟ ندارد
گفتند آیا این تویی زینب؟ ببینند
او از خودش اصلاً خبر دارد؟ ندارد
خشکیده است از فرط گریه اشک او، باز
میگرید اما چشمِ تر دارد؟ ندارد
او زینب زهراست، جز زهرا(س) به عفت
یک تن همانندش هنر دارد؟ ندارد
کشتند زینب را حسینش را که کشتند
جانی به غیر از او مگر دارد؟ ندارد