
به گزارش خبرنگار ایکنا، نشست «درآمدی بر جنبش دانشجویی ایران معاصر» امروز یکشنبه 15 اسفندماه با ارائه محمد قربانی گلشنآباد، عضو هیئت علمی دانشگاه خوارزمی برگزار شد.
در ادامه متن سخنان وی را می خوانید:
درباره ماهیت جنبش دانشجویی اختلاف نظرهای جدی وجود دارد که به پیشینه تاریخی آن بر میگردد. در دهه شصت میلادی حرکتهای دانشجویی سراسر اروپا را در نوردید و کلمه جنبش را از همان زمان برای این حرکات دانشجویی به کار بردند. در ایران در دهه چهل و اوایل پنجاه شمسی، جریانات چریکی همانند سازمان چریکهای فدایی خلق و مجاهدین خلق در دانشگاهها فعال شدند که به آنها اشاره میکنیم و آنها هم طیفی از جنبش دانشجویی در ایران محسوب میشوند. حال اگر کلمه جنبش را در مورد ماهیت فعالیتهای دانشجویی درست بدانیم در تعریف جنبش دانشجویی باید گفت که به حرکت جمعی و آگاهانه تعدادی از دانشجویان در قالب گروه و جمعیت گفته میشود که سعی در رسیدن به اهداف سیاسی و اجتماعی دارند و این اهداف گاهی در قالب اساسنامه و مرامنامه بیان میشود.
تاریخچه جنبش دانشجویی در ایران
با تأسیس دانشگاه تهران در سال 1313 و دانشگاه تبریز در سال 1318 دانشجویان شروع به تأسیس گروههای دانشجویی کردند اما هنوز جنبش شکل نگرفته بود و دلیل عمده این بود که عمده کسانیکه وارد دانشگاهها میشدند از طبقه اشراف و آریستوکرات بودند و حتی دانشگاه ملی که بعدا شهید بهشتی شد مخصوص خانواده امرا و اشراف و سایر مقامات عالیه حکومتی بود اما به مرور زمان عموم افرادی که میتوانستند دیپلم بگیرند وارد دانشگاهها شدند و تعداد دانشجویان از طبقه متوسط بیشتر شد و با ماجرای ملی شدن صنعت نفت و سرنگونی حکومت محمد مصدق در جریان کودتای 28 مرداد 1332 جرقههای فعالیت جنبش دانشجویی زده شد.
چند ماه بعد از این کودتا که ریچارد نیکسون، معاون وقت رئیس جمهوری آمریکا وارد ایران شد دانشجویان در دانشکده فنی دانشگاه تهران به سفر وی به تهران اعتراض کردند و سه نفر از آنها شهید شدند. گزارش این واقعه را مرحوم شهید چمران با عنوان سه قطره خون ارائه کرده و مرحوم دکتر علی شریعتی نیز گزارشی تحت عنوان سه آذر اهورایی در اینباره دارد لذا این سال در راستای مبارزه با امپریالیسم بینالملل، جنبشی ملی شکل میگیرد و دانشجویان نقش مهمی در آن داشتند. نکته دیگر اینکه مسئولان و سران جنبش دانشجویی قبل از پیروزی انقلاب اسلامی دیدارهایی با حضرت امام خمینی(ره) دارند و حضرت امام هم در جریان این دیدارها توصیههایی به آنها میکنند.
جریانات عمده در جنبش دانشجویی
درباره جریانات عمده در میان جنبش دانشجویی در ایران هم باید گفت که جنبش دانشجویی سه جریان عمده داشته که جریان اول اسلامگراست که در حال حاضر غلبه با آنهاست؛ گرچه طیفهای دیگر هم وجود دارند. طیفهایی همانند بسیج دانشجویی، جنبش عدالتخواه دانشجویی و امثالهم از این دسته هستند. گروه یا جریان دوم ملیگراها همانند شاخه دانشجویی نهضت آزادی، جبهه متحد دانشجویی و امثالهم هستند. گروه سوم هم گرایش به چپ دارند و در داخل ایران دارای کانون شورشی هستند. شاخه دانشجویی فدائیان و مجاهدین خلق از جمله اینها هستند.
در مورد جریانات اپوزیسیون جنبش دانشجویی کنونی باید گفت که یک شورای احیا وجود دارد که به دنبال احیای دفتر تحکیم وحدتِ اوایل دهه 70 است. دفتر تحکیم وحدت، زمانی یکهتاز در دانشگاهها بود و هیچ تشکیل دانشجویی غیر از آن وجود نداشت و حتی در ایام انتخابات مجلس و مخصوصا مجالس سوم و ششl، لیستی که دفتر تحکیم ارائه داده بود تماماً رأی آورد تا اینکه کلاً منحل شد و دفتری که الان در دانشگاهها وجود دارد با دهه 70 متفاوت است.
گروه دیگر سازمان ادوار هستند و افرادی همانند احمد زیدآبادی و عبدالله مومنی که قبلاً در زمان دانشجویی، عضو دفتر تحکیم وحدت بودهاند و عضو آن هستند. همچنین کمیته زنان ادوار تحکیم وحدت و سازمان دانشجویان لیبرال ایران در دانشگاهها فعالیت دارند. طیف دیگر دانشجویان آزادیخواه و برابری طلب هستند که آخرین تحرک آنها ماجرای کشف حجاب در دانشگاه تهران در ماه رمضان گذشته بود. شاخه دانشجویی منافقین نیز در دانشگاهها فعالیت دارند. همچنین شاخه دانشجویی گروههای تجزیه طلب همانند گاموح آذربایجان در دانشگاهها فعال هستند.
در مورد جریان چپ در دانشگاهها سؤالی که وجود دارد این است که اندیشه و تئوری دانشجویان آزادیخواه و برابری طلب چیست؟ واقعیت این است که اینها معتقد به سوسیالیسم و مارکسیسم هستند و از مباحث لذتگرا برای جذب بیشتر دانشجویان استفاده میکنند و هرچند در میان چپها اینترناسیونالیسم اهمیت دارد اما برای اینها ناسیونالیسم هم مهم است و به جای اینکه اقتصاد را زیربنا بدانند فرهنگ را برای خودشان زیربنا میدانند و به همین دلیل تحرکات دانشجویی آنها هم عمدتاً فرهنگی است و در نتیجه برخوردهای جدی با آنها صورت نمیگیرد؛ مخصوصا اینکه کارهای آنها به سمت فضای مجازی شیفت کرده است و مرکزیتی هم در فعالیتهای آنها وجود ندارد که دقیقا بدانیم چه کسانی آنها را هدایت میکنند. اینها جنبشهای کارگری و فمینیستی را در هم تنیده کردهاند یعنی شعارهای آنها شبیه جنبش جوانان و زنان است.
وضعیت جنبش دانشجویی مذهبی در دانشگاهها
موضوع دیگری که لازم است به آن اشاره کنم درباره جنبش دانشجویی مذهبی است. سؤال این است که چه مشکلاتی در میان بچههای مذهبی در دانشگاهها داریم؟ همانگونه که مقام معظم رهبری فرمودند جدیترین مشکل ما فقر تئوریک است و به نظرم نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها، بهترین جایگاهی است که میتواند این مشکل را برطرف کند و در نهاد رهبری در دانشگاهها نیز بهترین مکان، پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی است؛ در این صورت بخش زیادی از مشکلات مخصوصاً بخشهای اجرایی حل میشود. مسئله دیگر سطحینگری است چون عمده بحثهای ما در جنبش دانشجویی سطحینگرانه است. جوّ زدگی، روزمرگی و نبود یا کمبود آموزش و ضعف تشکیلاتی، از جمله دیگر مسائلی هستند مشکلاتی برای جنبش دانشجویی مذهبی ایجاد کردهاند که باید به شکل مناسبی برطرف شوند.
نکته مهم دیگر اینکه برای پرداختن به جنبش دانشجویی لازم است محیط پیرامون را هم تحلیل کنیم چراکه مثلاً فضای مجازی یا کرونا از مسائلی هستند که بر جنبش دانشجویی نیز تأثیر میگذارند. نکته مهم اینکه فرض بنده این نیست که جنبش دانشجویی ضد نظام است؛ هرچند که برخی از طیفها در درون این جنبش با نظام ضدیت دارند اما بسیاری از طیفهای جنبش دانشجویی طرفدار و حامی نظام هستند و مهمترین دیدارهای رهبر انقلاب نیز با دانشجویان است. نکته دیگر اینکه مطالبهگری راهبرد ذاتی تشکلهای دانشجویی است و تشکل دانشجویی که مطالبهای نکند را دیگر نمیتوان جنبش نامید همانگونه که ذات یک نقاد، نقد کردن است بنابراین ذات جنبش دانشجویی نیز باید مطالبهگری باشد.
گزارش از اکبر ابراهیمی
انتهای پیام