سومین نوروز کرونایی در راه است و سومین سال کرونایی هنوز وارد پساکرونا نشده و نمیدانیم که چه وضعیتی خواهیم داشت اما آنچه مشهود است تغییرات عیان فرهنگی در سبک زندگی و جایگزینیهای مختلف متأثر از تعطیلی برخی مراکز یا فقدان و کمبود بعضی از تولیدات فرهنگی نظیر فیلم و کتاب است که متأسفانه جای خود را به گشتوگذار بیهدف در فضای مجازی داده است.
با فراگیری جهانی ویروس کرونا، تغییرات زیادی در جهان و ازجمله کشور ما به وجود آمد که برخی از آنها به صورت سنت و عرف درآمدهاند و تغییر آنها به نظر مشکل میرسد. برای مثال سینماروها یا تماشاگران تئاتر و حتی ورزشکارانی که به دلیل تعطیلی باشگاهها و استخرها جایگزینی مناسب پیدا نکردند رو به فضای مجازی و پرسههای بیهدف در آن آوردند و حالا این موضوع برای آنها به صورت اعتیاد درآمده است و با باز شدن مراکز مربوطه باز هم ساعات بسیاری صرف این پرسهها خواهد شد.
اینجاست که پای توجه به تولیدات جذاب رسانهای برای مردم وسط میآید و اگر برنامههای گیرایی برای مردم ساخته شود اعتیاد به وجود آمده هدایت شده و به صورتی کانالیزه به انجامی مثبت خواهد رسید. اگر انرژی و زمانی که صرف طرح صیانت شده بود به این مهم اختصاص پیدا میکرد حالا مخاطبان زیادی برای برنامههای خوب و آموزنده داشتیم که در این ایام وقتشان تلف نشده بود و از سویی در تجمیع افکار و عقاید انجمن سازندهای در فضای فرهنگی کشور بودند.
آنچه که کمتر به آن توجه شده و جای آن انرژی زیادی صرف مقابله با شایعات فضای مجازی شده این موضوع است که مردم به حرفهای هم در فضای مجازی اعتماد بیشتری نسبت به رسانههای رسمی دارند و اگر همین مردم به صورتی صمیمانه و دوستانه هدایت رسانهای شده بودند نهتنها هر یک مبلغی برای استفاده از تولیدات داخلی بودند که برخی از آنها تبدیل به تولیدکننده محتواهای سالم و گاه نوآورانه و نبوغ آمیز میشدند که هیچ هزینهای هم برای دولت نداشت.
باید توجه داشت که تبلیغ در کشور ما هنوز سنتی است و شیوه اقناعی شفاهی و دهانبهدهان مردم که حالا به صورت ارتباطات فضای مجازی درآمده موفقترین نوع زبان و بیان ترغیبی است. هر یک از مردمی که دغدغههای فرهنگی دارند میتوانند یک نیروی مؤثر در ترویج فرهنگی کشور باشند و متأسفانه مسئولان مربوطه از این موضوع غافلند.
کرونا به زودی به تاریخ خواهد پیوست و فرصت سوخته برنمیگردد اما میتوان با عبرت گرفتن از این اشتباه و کمکاری همین لحظه برای این موضوع برنامهریزی کرد و تنها با صرف بودجهای اندک از کل بودجه فرهنگی که در بسیاری از جشنوارهها و پویشهای بیهدف هدر میرود به این هدف مهم دست یافت.
عباس کریمی عباسی
انتهای پیام