فلسفه ممنوعیت پرخاشگری و توهین به مقدسات کفار
کد خبر: 4076028
تاریخ انتشار : ۱۴ مرداد ۱۴۰۱ - ۱۱:۵۳
حجت‌الاسلام محمد سروش محلاتی:

فلسفه ممنوعیت پرخاشگری و توهین به مقدسات کفار

حجت‌الاسلام محمد سروش محلاتی با اشاره به آیه‌ای از قرآن کریم مبنی بر ممنوعیت توهین به بت‌ها به توضیح درباره علت حکم و دیدگاه مفسرین و فقها پیرامون آن پرداخت.

به گزارش ایکنا، مراسم سوگواری شهادت امام حسین(ع) شب گذشته سیزدهم مردادماه با سخنرانی حجت‌الاسلام و المسلمین محمد سروش محلاتی با موضوع پرخاشگری دینی و پیامدهای آن در بنیاد حضرت زینب(س) برگزار شد که گزیده آن را در ادامه می‌خوانید؛

در حرکت‌های اجتماعی دو بحث اساسی مطرح است؛ بحث اول اصولی است که اهداف حرکت را تبیین می‌کند و ما از آنها به راهبردها تعبیر می‌کنیم. اصول و قواعد دیگری هم مورد نیاز است که مربوط به شیوه‌ها و روش‌هایی است که در حرکت به کار گرفته می‌شود. درباره اهداف بر اساس مبانی اسلامی زیاد سخن گفته شده است مثلا درباره حرکت اباعبدالله الحسین(ع) از جهت اینکه این قیام چه هدفی را دنبال می‌کرد ما مباحث زیادی شنیدیم اما از نظر شیوه‌ها و روش‌ها که برای رسیدن به اهداف به استفاده از چه روش‌هایی مجاز هستیم و به کارگیری چه شیوه‌هایی مجاز نیست؛ این قسمت امشب موضوع بحث بنده است و می‌خواهم یکی از اصولی که مربوط به این روش‌ها است را مطرح می‌کنم.

مجاز به پرخاشگری و دشنام‌گویی نیستیم

فرض بر این است امام حسین(ع) برای مواجهه و مبارزه با ظلم قیام کردند یا برای مبارزه با فساد قیام کردند ولی آیا امام یا غیر امام، هر کس درصدد اصلاح و تغییر باشد برای دستیابی به هدف مقدس محدودیتی از نظر روش و شیوه دارد یا نه؟ از چه شیوه‌هایی نباید استفاده کند و از چه شیوه‌هایی باید استفاده کند یا می‌تواند استفاده کند؟ من یکی از نبایدها را مطرح می‌کنم و آن این است که ما مجاز نیستیم برای رسیدن به اهداف مقدس از شیوه پرخاشگری و دشنام‌گویی استفاده کنیم.

مبارزه با ظلم وظیفه است اما از چه راهی؟ با چه زبانی؟ از چه روشی می‌شود استفاده کرد؟ مبارزه با استکبار هم همینطور است. آیا پرخاش کردن و دشنام گفتن برای رسیدن به این اهداف عالی جایز است یا نه؟ برای رسیدن به پاسخ این سوال باید با موضع قرآن کریم آشنا شویم چون منابع دسته دوم و سوم بر اساس انطباق با قرآن اعتبار پیدا می‌کنند.

یک آیه و سه تحلیل

این آیه شریفه به صراحت تکلیف ما را در این موضوع روشن می‌کند: «وَلَا تَسُبُّوا الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَيَسُبُّوا اللَّهَ عَدْوًا بِغَيْرِ عِلْمٍ». این آیه، آیه عجیبی است که سه بخش دارد؛ بخش اول یک حکم شرعی است، بخش دوم یک تحلیل اجتماعی است، بخش سوم یک تحلیل روانشناختی است که خداوند آنها را در طول یکدیگر قرار داده است. من این سبک از تحلیل را در آیه دیگری سراغ ندارم. اول حکم است که نسبت به کفار دشنام ندهید. سوال پیدا می‌شود چرا بدگویی نسبت به کفار ممنوع است؟ علتش در جمله دوم بیان شده است و جمله دوم این است هرچه شما بگویید آنها به خود شما برمی‌گردانند. شما به بت‌های آنها دشنام می‌دهید، آنها به خدای شما دشنام می‌دهند. تحلیل سوم این است که خدا می‌فرماید هر امتی نسبت به عقاید و افکار خودش حساسیت دارد: «كَذَلِكَ زَيَّنَّا لِكُلِّ أُمَّةٍ عَمَلَهُمْ» یعنی هر کس نسبت به اندیشه‌های خود حساسیت دارد لذا شما نمی‌توانید توقع داشته باشید اهانت کنید ولی آنها عکس العملی نداشته باشید.

تاملی بر ادعای نسخ آیه

متاسفانه این آیه یکی از آیاتی است که در فقه و اخلاق ما مغفول مانده است و کمتر از آن بحث می‌شود در حالی که این آیه کاملا صریح است و هیچ ابهامی ندارد و مفاهیم آن کاملا روشن است. اگر ما به این آیه ملتزم شویم یک تحول در اندیشه و رفتار مسلمانی ما پیدا می‌شود. شما هر هدفی دارید برای رسیدن به آن هدف باید این قاعده را از نظر شیوه و روش مورد ملاحظه قرار دهید. متاسفانه بسیاری از آیات قرآن که ما را به ملایمت از نظر به کارگیری اصول اخلاقی توصیه می‌کند، وقتی به تفاسیر مراجعه می‌کنیم یک نفر گفته این آیه منسوخ است و مربوط به دوران مکه است که مسلمان‌ها ضعیف بودند. پس مدارای اخلاقی برای زمانی است که قدرت نداریم ولی وقتی قدرت پیدا کردیم دیگر آزاد هستیم. متاسفانه آیات دیگر قرآن را هم همینطور تفسیر کردند. انگار وقتی اسلام به قدرت رسید طومار اخلاق را در هم‌ پیچید و مسلمان‌ها در استفاده از هر روشی آزاد بودند. این خیلی چیز خطرناکی است! اگر آیه شریفه می‌خواست دستور موقتی صادر کند با این تعلیل‌های بعدی آن را تحکیم نمی‌کرد و آن را به صورت قاعده کلی در نمی‌آورد.

این آیه دو خصوصیت دارد؛ خصوصیت اول درباره سب است، خصوصیت دوم درباره کفار است. با توجه به ذیل آیه معلوم می‌شود نه خصوصیت اول و نه خصوصیت دوم مورد توجه نیست و باید آیه را تعمیم دهیم یعنی نه فقط در گفتار مراقب عکس‌العمل طرف مقابل باشید بلکه در رفتار هم رفتاری نکنید عکس‌العمل نامطلوبی از طرف مقابل سر بزند. گاهی اوقات انسان کلمه زشتی به کار نمی‌برد ولی رفتار زشتی از او سر می‌زند که عکس‌العمل طرف مقابل را برمی‌انگیزاند.

گناه کسی که هتاکی را آغاز کرده

مرحوم شیخ انصاری که به لحاظ مقام فقاهت در قرون متاخر کسی در رتبه او نبوده و نیامده است در مباحث فقهی خوددش در کتاب مکاسب می‌گوید تاثیرگذاری بر دیگران از این نظر که دیگری کاری خلاف انجام دهد چند نوع است: نوع اول اینکه انسان کسی را وادار کند کار غلطی انجام دهد، نوع دوم طرف مقابل اکراه نشده است ولی از جهل او استفاده می‌شود. مثلا کسی در مقابل دیگری خمری قرار می‌دهد و او فکر می‌کند نوشیدنی حلال است. نوع سوم این است که انسان ایجاد انگیزه و داعی می‌کند تا دیگری کار خلاف انجام دهد. اینجا نه زور است و نه تحمیل است فقط ایجاد انگیزه است. همین ایجاد انگیزه کردن خلاف است. ایشان به همین آیه شریفه استدلال می‌کند و می‌گوید اگر شما به کفار هتاکی کردید و کفار هم نسبت به شما هتاکی کردند، گناهش بر گردن کسی است که هتاکی را آغاز کرده است.

انتهای پیام
captcha