عزاداری‌‌های غلوآمیز نسبتی با عدالت ندارند
کد خبر: 4076142
تاریخ انتشار : ۱۴ مرداد ۱۴۰۱ - ۲۲:۱۱
آرمان ذاکری:

عزاداری‌‌های غلوآمیز نسبتی با عدالت ندارند

آرمان ذاکری، استاد دانشگاه تربیت مدرس گفت: تحقیقات نشان داده که در تمام دوره‌هایی که عزاداری‌های غلوآمیز رشد کرده‌اند جامعه با مشکلات اقتصادی و اجتماعی متعدد مواجه بوده است.

آزمان ذاکریبه گزارش ایکنا، آرمان ذاکری، استاد دانشگاه تربیت مدرس، 14 مردادماه در مراسم عزاداری امام حسین(ع) در خانه اندیشمندان علوم انسانی که با عنوان مجموعه نشست‌های چراغی دیگر در حال برگزاری است با موضوع «در نسبت عدالتخواهی و عزاداری؛ نگاهی جامعه‌شناسانه» به سخنرانی پرداخت و گفت: برای پرداختن به این بحث، اولین پرسش این است که آیا بین عزاداری و عدالتخواهی باید نسبتی باشد؟ جوابم آری است؛ پرسش دوم این است که آیا در وضع کنونی میان این دو نسبتی وجود دارد؟ پاسخم خیر است و سومین سؤال هم این است که چرا غالبا نسبتی بین این دو در عزاداری‌های کنونی وجود ندارد.

ذاکری با اشاره به ضرورت این بحث، تصریح کرد: جامعه شیعه و مناسک و تفکرات او همیشه در طول تاریخ در اقلیت بوده است ولی با پیروزی انقلاب اسلامی، این اقلیت در محدوده ایران اکثریت یافته و موقعیت شیعه قدرت بیشتری پیدا کرده است و ما به عنوان افراد مذهبی در معرض این اتهام هستیم که از مجموعه رانت‌ها برخورداریم و در تبعیض‌ها و سکوت در برابر مشکلات دخیل هستیم و حتی بنده که از این تریبون سخن می‌گویم متهم به این مسئله هستم و اتهامم این است که این تریبون و امکانات در اختیار همه نیست بنابراین چه زمانی که در برابر انواع ظلم‌ها و تبعیض‌ها سکوت می‌کنیم و چه زمانی که بهره‌مند هستیم باز این اتهام وجود دارد و باید مذهبی‌ها را از این اتهامات نجات دهیم.

استاد دانشگاه تربیت مدرس با بیان اینکه ما چرا عزاداری می‌کنیم؟ گفت: عزاداری مجلس ذکر است و به تعبیر هانری کربن جامعه بدون یادآوری، تاریخ برای او تکرار خواهد شد. بنابراین برای فهم نسبت عزاداری و عدالت باید به اهداف قیام امام حسین(ع) بازگردیم.

وی اضافه کرد: در دورانی که قیام امام شکل گرفت چند ویژگی برجسته است؛ از جمله ثبات و گسترش حاکمیت جامعه اسلامی است یعنی جامعه اسلامی بسیار کوچک مدینه تبدیل به سرزمین‌های گستره با حکومتی به نام اسلام شد. حتی کسانی مانند علی عبدالرزاق بر این باور هستند که حکومت مدینه آنقدر کوچک بود که گویی پیامبر(ص) حکومت تشکیل نداد گرچه مجموعه تدابیری برای مدیریت جامعه داشتند.

رشد دیوان سالاری در حکومت اموی

استاد دانشگاه تربیت مدرس اظهار کرد: در حکومت اموی، دیوان‌سالاری، پست، مقام، امارت و ... ایجاد شد، کسی مانند ابن زیاد مدعی فرمانروایی کوفه شد، عبدالله بن زبیر مدعی حکومت مکه و عمربن سعد مدعی حکومت ری بود. همه هم عمدتا فرزندان کسانی هستند که فتوحاتی کرده‌اند. در این شرایط الگویی که دیوان‌سالاری حکومت معاویه را تشکیل می‌دهد برگرفته از حکومت رومیان بود و حتی برخی مشاوران را از روم به دمشق آورده بود و ایده موروثی بودن خلافت هم از آنها گرفته شد و از طرفی معاویه خود را خال‌المؤمنین و از شجره پیامبر(ص) می‌داند. در این دوره چندین بار دشمنان بیرونی هم به جامعه اسلامی حمله می‌کنند گرچه موفق نمی‌شوند ولی تهدید آنها پابرجاست.

وی افزود: یکی از اتهاماتی که معاویه به امام حسین(ع) می‌زند این است که تو با عدم بیعت با یزید قصد داری که در درون امت شقاق و اختلاف ایجاد کنی در حالی که جامعه درگیر جنگ خارجی است. در دوره معاویه وی موفق شده با تطمیع و تقسیم بیت‌المال نظر افراد زیادی را به خود جلب کند و در چنین شرایط وقتی او پیمان‌شکنی کرده و برخلاف مفاد صلحنامه با امام مجتبی(ع) یزید را به عنوان جانشین تعیین می‌کند، امام حسین(ع) زیر بار بیعت نمی‌روند.

ذاکری اضافه کرد: دوگانه موت و دنیا، عدل و ظلم و عزت و ذلت در کلام امام حسین(ع) برجستگی زیادی دارد؛ معاویه در نامه به امام گفت که دل به جدایی نبند، از خدا بترس و امت را آشوب نکشان و در اندیشه و فکر خود و امت محمد باش تا کسانی که یقین ندارند تو را به سبکسری واندارند؛ یعنی بیعت کن و امام در پاسخ به معاویه او را متهم به ظلم و سرکوب مخالفان کرد و فرمود که تو حجربن عدی، عمر بن حمق، حضرمی و ... را کشتی و زیادبن ابیه را بر مسلمین چیره کردی که آنها را می‌کشت و دست و پایشان را در جهت خلاف یکدیگر قطع می‌کرد و بر شاخه درخت خرما به دار می‌آویخت و شکنجه می‌کرد. تو در نامه‌ات آوردی که این امت را به آشوب و فتنه برنگردان ولی من فتنه‌ای بزرگتر از فرمانروایی تو سراغ ندارم. 

استاد دانشگاه تربیت مدرس افزود: حضرت در سخنرانی منا هم مباحث مهمی مطرح کردند و فرمودند: من می‌ترسم کیفری از کیفرهای خدا بر شما فرود آید زیرا شما از کرامت خدا بر منزلتی دست یافته‌اید که به واسطه آن بر دیگری برتری دارید، و کسی را که به خواست خدا بر شما معرفی می‌شود گرامی نمی‌دارید در حالی که خود به خاطر خدا در بین مردم احترام دارید. شما می‌بینید که پیمان‌های خدا شکسته شده و حساسیتی ندارید ولی نگران می‌شوید که پیمان‌های پدرانتان نقض شود. می‌بینید پیمان رسول خدا خوار و ناچیز شده و کورها و کرها و لال‌ها در شهرها رها شده‌اند و شما در خور مسئولیت‌تان عمل نمی‌کنید و به چاپلوسی و سازش با ظالمان مشغول هستید و امور دین خدا را به آنها سپردید و فرار شما از مرگ و خوشی به زندگی دنیا که از شما جدا خواهید شد باعث ظلم آنها شده است یعنی شما در این مسائل شریک خواهید بود.

استاد دانشگاه تربیت مدرس اضافه کرد: در این سخنان، حضرت دوگانه عدل و ظلم را به خوبی تبیین کرده که یک‌طرف مخاطبان امام، قدرتها و طرف دیگر مردم و به خصوص اصحاب و تابعین و افراد اثرگذار است که یا تسلیم وضعیت هستند و همراهی دارند و یا سکوت کرده‌اند.

دوگانه موت و حیات در کلام امام حسین(ع)

ذاکری با اشاره به دوگانه موت و حیات در کلام امام(ع)، تصریح کرد: امام(ع) در مذمت دنیا خیلی سخن گفته‌اند سخنانی که از حیث ادبی بهترین سخنان جهان در مورد مرگ و زندگی است؛ از جمله در دیدار با فرزدق فرمودند: فَإِنْ تَكُنِ الدُّنْيَا تُعَدُّ نَفِيسَةً/ فَدَارُ ثَوَابِ اللَّهِ أَعْلَى وَ أَنْبَلُ‏// وَ إِنْ تَكُنِ الْأَمْوَالُ لِلتَّرْكِ جَمْعُهَا/ فَمَا بَالُ مَتْرُوكٍ بِهِ الْحُرُّ يَبْخَلُ‏/ وَ إِنْ تَكُنْ الْأَرْزَاقُ قِسْماً مُقَدَّراً/ فَقِلَّةُ حِرْصِ الْمَرْءِ فِي الْكَسْبِ أَجْمَلُ/‏ وَ إِنْ تَكُنِ الْأَبْدَانُ لِلْمَوْتِ أُنْشِئَتْ/ فَقَتْلُ امْرِئٍ بِالسَّيْفِ فِي اللَّهِ أَفْضَلُ؛ گرچه زندگی این دنیا از نظر گروهی بسیار با ارزش است، ولی آخرت که جهان پاداش الهی است، بالاتر و با ارزش‌تر است و اگر جمع آوری مال و ثروت برای این است که باید روزی از آن دست برداشت، پس مرد نباید برای چنین ثروتی بخل ورزد و و اگر روزی‌ها مقدّر و تقسیم شده است، پس هر چه انسان در کسب ثروت کم حرص‌تر باشد، نیکوتر است و اگر این بدن‌ها برای مرگ آفریده شده است، پس کشته شدن انسان در راه خدا از همه چیز پسندیده‌تر است.

وی افزود: امام(ع) در فرمایش دیگری دارند که النّاسُ عَبیدُ الدّنیا، وَ الدّینُ لَعِقٌ عَلی ألسِنَتِهِم یَحوطونَهُ بِهِ ما دَرَّت مَعایِشُهُم، فَاِذا مُحِصّوا بِالبَلاءِ قَلَّ الدّیانونَ؛
مردم بنده دنیایند و دین، چیزی است که بر زبانشان می چرخد و تا وقتی زندگی هاشان به خوبی می گذرد، دم از دین می زنند. پس هر گاه با بلا آزموده شوند، دینداران اندک می شوند. حضرت فرموده است که «فما الموتُ إلّا قَنْطَرةُ تَعْبُرُ بکم عن البُؤْس و الضَرّاء الی الجَنان الواسعة و النعیم الدائمةِ»؛ «مرگ پلی است که با آن از مشکلات و سختی‌ها به سوی بهشت وسیع و نعمت دائمی، عبور می‌کنید» (نفس المهموم، ص135) دنیا مانند غذایی است که خورده‌اند و ته مانده آن باقیمانده است.

وی با اشاره به دوگانه ذلت و عزت در کلام امام حسین(ع) اظهار کرد: در سخنی فرمودند که إنی لا أری الموت إلاّ سعادةً ولا الحیاةَ مع الظالمین إلا برما(تحف العقول، ص 276)به تحقیق من نمی‌بینم مرگ را، مگر سعادت و نمی‌بینم زندگی در کنار ستمگران را، مگر عار و ننگ.

عمده عزاداری‌های نسبتی با عدالت ندارند

استاد دانشگاه تربیت مدرس با اشاره به این پرسش که آیا امروز عزاداری‌ها نسبتی با عدالتخواهی دارد یا خیر؟ گفت: جوابم منفی بود ولی باید این توضیح اضافه شود که صرفنظر از برخی هیئت‌ها که این موضوع در آنها رعایت می‌شود، عدالتخواهی محور اصلی در برنامه‌ها و عزاداری‌های کشور ما نیست گرچه یک روح و فرهنگ کلی ناشی از اقلیت‌‌بودگی شیعه همراه با عزاداری و یاد و نام امام حسین(ع) آمده است. همین مسئله سبب شده تا شیعه همیشه نسبت به ظلم حساس باشد. تشیع به سیلی خوردن دختر و خراب کردن خانه آدم‌ها و زندان حساس است زیرا برخی ائمه(ع) در زندان شهید شده‌اند.

عزاداری‌های به سمت غلو پیش می‌روند

وی افزود: اکثر تحقیقات جامعه‌شناسی نشان می‌دهد دوره کنونی برخلاف آنچه در افواه می‌شنویم دوره اوج عزاداری‌هاست و میزان مشارکت مردم و هیئتها بیشتر شده‌اند ولی روند به سمت عزاداری‌های جوشان است؛ عزاداری‌های جوشان در 150 سال اخیر در چند دوره تاریخی دیده می‌شوند، یکی از آنها از اواسط تا انتهای عهد ناصری است، دوره دیگر بعد از شهریور 20، دیگری دهه منتهی به انقلاب و یک دوره هم الان است؛ در این دوره‌ها عمدتا متونی که با عنوان عزاداری غلوآمیز و یا محرف شناخته می‌شوند بازتولید و بازنشر می‌شوند و متون مهمی هم هستند مانند طوفان البکاء، اسرار الشهاده و فیض الدموع و ذریعة النجاة؛ در واکنش به این متون، متون دیگری از سوی علمای سنتی شکل می‌گیرد که قصد دارد جلوی عزاداری جوشان را بگیرد، از جمله این عالمان حاج میرزا نوری طبرسی است و کتاب لؤلؤ و المرجان را نوشت و سه ویژگی را برای عزاداری‌ جوشان(غلوآمیز) برمی‌شمارد.

وی افزود: او در توضیح این سه ویژگی گفته است؛ اینها در برخی موضوعات مانند فضائل، مصائب و قصص تسامح به خرج می‌دهند و در آن غلو می‌کنند. نوری معتقد است که خود اینها حتی می‌دانند برخی موضوعات اتفاق نیفتاده است ولی برای توجیه کارشان به برخی روایات و احادیث تسامح استناد می‌کنند. در  دوره علامه سیدمحسن امین، وی التنزیه را نوشت و یکی از پرمناقشه‌ترین نزاعات در درون شیعه را رقم زد و جلال آل احمد با عنوان عزاداری‌های نامشروع آنرا ترجمه کرد.

ذاکری تاکید کرد: بنابراین عمده عزاداری‌های امروز گرفتار غلو در مصائب و فضائل و قصص هستند و این روند از دهه هشتاد تاکنون مورد اقبال بیشتر مردم قرار گرفته و مداحانی که به این سبک عزاداری می‌کنند مشهورتر هستند و به اصطلاح سلبریتی می‌شوند.

استاد دانشگاه تربیت مدرس در پاسخ به این پرسش که چرا چنین عزاداری‌هایی رواج می‌‎یابد، تصریح کرد: تحقیقات نشان داده که در تمام دوره‌هایی که چنین عزاداری‌ها رشد کرده‌اند جامعه با مشکلات اقتصادی و اجتماعی متعدد مواجه است؛ در دوره ناصری مردم گرفتار بیماری طاعون و قحطی بودند، در شهریور 20، بلوای نان و اشغال ایران رخ داد. دوره بعد دوره اصلاحات ارضی بود و دوره جدید هم دهه 90 و بحران اقتصادی کشور است. جامعه در این ادوار مستاصل است لذا به قدرت‌هایی پناه می‌برند که بتواند مشکلاتشان را حل کند لذا اقتدار شخصیت‌های مذهبی را زیاد می‌کنند.

چرا عزاداری‌های جامعه کارکرد اخلاقی ندارند

وی افزود: در این دوره‌ها از سوی دیگر مصائب هم زیاد می‌شوند چون مدام می‌خواهد بگوید آنچه امروز به تو می‌گذرد در مقایسه با رنج‌هایی که بر بزرگان کربلا گذشت ناچیز است، همچنین قصص او را از زندگی روزمره که جز آشوب و نارضایتی و فقدان چیزی برای او ندارد دور می‌کند و غنا باعث تخلیه انرژی او می‌شود و دین پاسخ به ناتوانی است و پناه و آرامش و آمرزش و وعده حل مسئله من حیث لا یحتسب می‌دهد و در این بستر عدالت و اخلاق وجود ندارد لذا وقتی به کل جامعه رجوع می‌شود به رغم زیادشدن مناسک مردم احساس می‌کنند جامعه بی دین می‌شود زیرا دینی که هست بازدارنده نیست و همه به هم بی اعتمادند.

وی تاکید کرد: اگر چنین مناسکی می‌توانست فضای جامعه را اخلاقی کند باید فضایی ایجاد می‌شد تا رفتار افراد قابل پیش بینی باشد و مردم اعتماد بیشتری به همدیگر داشته باشند از این رو با پدیده «قدسی تقدس‌زدایی شده» روبرو هستیم. یعنی قدسی که مذهبی هست ولی بازدارنده نیست و حریم و حرمت ندارد و افراد را از خطاهای اخلاقی منع نمی‌کند زیرا کارکرد دیگری دارد.

ذاکری با اشاره به نقش میانجی‌ها بین متفکران و مردم، تصریح کرد: این میانجی‌ها دین سنتی، دین حکومتی و دین روشنفکری هستند؛ وقتی به دین حکومتی نگاه کنیم دنبال پررنگ کردن عنصر عدالت نیست لذا دعواهایی که بین تقدم عدالت و ولایت شکل گرفته است ناشی از همین موضوع است. مذهب سنتی هم چون دغدغه هویت شیعی دارد از مناسک خیلی خوشحال است و روشنفکران هم مردم را رها کرده و سرگرم مباحث پیچیده مانند هرمنوتیک و فهم متن و ... هستند و عرصه را برای سلبریتی‌های مذهبی فراهم کرده‌اند. 

وی در پایان افزود: تا زمانی که افرادی نباشند که این باور را در جامعه ایجاد کنند که بدون عدالتخواهی از ناحیه مذهب قدرت غلبه بر ناتوانی‌ها و بحران را نخواهیم داشت چیزی درست نمی‌شود همچنین باید فاصله بین افرادی که مذهبی هستند با کسانی که خود را مذهبی نمی‌دانند یا ضدمذهب می‌دانند کم شود در غیر این صورت به تدریج جو اتهام علیه مذهبی‌ها زیاد خواهد شد و جامعه شیعه حیات متناسب با شان انسانی خود تجربه نخواهد کرد. 

انتهای پیام
captcha