انتظار دانشجویان از مسئولان شنیدن صدای آنهاست
کد خبر: 4105061
تاریخ انتشار : ۱۶ آذر ۱۴۰۱ - ۰۰:۲۴

انتظار دانشجویان از مسئولان شنیدن صدای آنهاست

16 آذرماه روز دانشجو است و هر ساله برنامه‌های مختلفی برای بزرگداشت این روز در سراسر کشور برگزار می‌شود. دانشجویان مشکلات و مسائل خاص خود را دارند و انتظارشان از مسئولان شنیدن صدای آنهاست.

نماد فارغ‌التحصیلی۱۶ آذرماه در ایران روز دانشجو است و هرساله بزرگداشت این روز در دانشگاه‌های مختلف برگزار می‌شود. دانشجویان جمعیت زیادی از کشور را تشکیل می‌دهند و در حقیقت آینده‌سازان این مرز و بوم هستند.

خبرگزاری ایکنای خراسان رضوی، به همین مناسبت با دانشجویانی از دانشگاه‌های مختلف مشهد گفت‌وگویی داشته که باهم می‌خوانیم.

شادی 20 سال دارد و دانشجوی ترم سوم رشته معماری است. وقتی از او درباره اهداف و برنامه‌های پیش رو سؤال می‌کنم می‌گوید: من هم مانند بسیاری از دوستان و همکلاسانم نمی‌دانم چه آینده‌ای پیش رویم است و فقط با امیدواری پیش می‌روم.

وی بیان می‌کند: با اینکه در دوران تحصیل دانش‌آموز درسخوان و زرنگی بودم، اما چند نفر از اطرافیان همیشه می‌گفتند این همه آدم مانند تو به دانشگاه رفته‌ و تا مقاطع بالا هم تحصیل کرده‌اند اما آخرش چه شده است؟ بسیاری مرا به یادگیری هنر یا مهارتی تشویق و توصیه می‌کردند و اینکه به جای صرف چهار سال و یا شاید هم پنج سال اگر وقتم را برای یادگیری هنر یا مهارتی صرف کنم، آینده بهتری در انتظارم خواهد بود.

این دانشجوی رشته معماری ادامه می‌دهد: با وجود اینکه در بین اقوام هم افراد زیادی را می‌شناسم که حتی تا مقطع دکتری تحصیل کرده‌اند، اما از روی ناچاری مشغول به‌کاری غیر از تخصص خود شده‌اند، آن‌هم با حقوقی که گفتنش خنده‌دار و البته دردآور است، اما اگر به دانشگاه نمی‌رفتم احساس خلأ می‌کردم.

شادی می‌گوید: اما با تمام این توصیه‌ها دلم راضی نشد که دانشگاه را رها کنم، چرا که در سنین نوجوانی پی به علاقه‌ام به معماری بردم و هم و غم خود را گذاشتم تا در یکی از بهترین دانشگاه‌های ایران درس بخوانم که البته خوشحالم این امر محقق شد، اما بی‌اغراق می‌گویم که فقط و فقط با امید پیش می‌روم تا شاید بتوانم به آنچه که در ذهنم است دست یابم، ولی وقتی این حرف را نزد دوستان و آشنایان می‌گویم حرفهایشان بیشتر حالت تمسخر دارد تا تشویق، اما باز هم اهمیت نمی‌دهم و پیش به سوی آرزوهایم می‌روم.

وی ادامه می‌دهد: ترجیح می‌دهم ذهنم را مملو از افکار منفی نکنم و نسبت به آینده‌ام خوش‌بین باشم، اما گاهی شنیده‌ها و دیده‌ها انگار کاخ آرزوهایم را فرو می‌ریزد، اما چاره‌ای هم ندارم و با توکل به خداوند پیش می‌روم.

نهی اطرافیان برای ورود به دانشگاه

کسری دانشجوی ترم پنجم محیط زیست است و 22 سال دارد. وقتی از او درباره اینکه دلیل ورودش به دانشگاه و انتخاب این رشته چه بوده می‌گوید: همواره از کودکی دانشگاه را مکانی برای رسیدن به آرزوهایم می‌دیدم و تصور می‌کردم که ورود به دانشگاه نوعی بلوغ فکری و اجتماعی در فرد ایجاد می‌کند که شاید تصور درستی باشد و با توجه به اینکه بسیاری از اطرافیان مرا از ورود به دانشگاه نهی می‌کردند و با گفتن حرف‌هایی مانند اینکه تو مرد هستی و درس خواندن در این شرایط برایت آب و نان نمی‌شود و این روزها کسی با درس خواندن به جایی نرسیده است و صحبت‌های دیگر ... قصد منصرف کردن مرا داشتند که البته تأثیری در تصمیمم  نداشت و هدف خود را پیش گرفتم.

وی ادامه می‌دهد: عده‌ای نیز توصیه می‌کردند رشته‌های گروه پیراپزشکی و یا پرستاری و امثال آن را انتخاب کن، چرا که حداقل می‌دانی بیکار نمی‌مانی و رشته پرستاری مخصوصاً برای آقایان همیشه بازار کار دارد که البته تا حدودی هم درست می‌گفتند، اما من از کودکی دلبسته شغل محیط‌بانی بودم و همیشه یکی از آرزوهایم این بوده و هست و تمایل داشتم این راه را از طریق ورود به دانشگاه طی کنم که امیدوارم همانطور که می‌خواهم بشود.

این دانشجوی رشته محیط زیست بیان می‌کند: با تمام این اوصاف، به کسانی که علاقه‌ای به تحصیل در دانشگاه ندارند و فقط به دلیل اجبار والدین، حرف‌های اطرافیان و .... ورود به دانشگاه را انتخاب می‌کنند توصیه می‌کنم که اگر سراغ فن و یا مهارتی بروند، بر حسب تجربه دیگران حداقل بیکار نمی‌مانند و حتی در سال‌های بعد به درآمدهای خوبی هم خواهند رسید.

نگین 22 سال دارد و دانشجوی ترم هفتم رشته فیزیک است. وی در ابتدا درباره اینکه چرا رشته فیزیک را انتخاب کرده است می‌گوید: اگر واقعیت را بخواهم بگویم این است که هیچ علاقه‌ای به این رشته نداشتم، اما فقط به دلیل اینکه همه دوستانم به دانشگاه وارد شدند من هم این راه را انتخاب کردم.

وی ادامه می‌دهد: فقط منتظرم هرچه زودتر دوره تحصیلم تمام شود، چون هیچ لذتی درس خواندن برایم ندارد و احساس می‌کنم فقط وقت می‌گذرانم و همیشه با خود می‌گویم ای کاش یک سال دیگر صبر می‌کردم و بیشتر می‌خواندم تا در رشته مورد علاقه تحصیل کنم، اگرچه ترم دو بودم که تصمیم به انصراف از ادامه تحصیل در این رشته گرفتم، اما باز هم مسائلی پیش آمد که نشد انصراف دهم.

این دانشجوی رشته فیزیک بیان می‌کند: گاهی با خودم فکر می‌کنم حتی اگر در رشته دلخواهم نیز تحصیل می‌کردم آیا باز هم امیدی به آینده بود؟ آیا می‌توانستم به راحتی وارد بازار کار در شغل مورد علاقه شوم؟ در مجموع نسبت به آینده‌ام نگران هستم، اما راهی جز امید ندارم، هرچند در اطرافم افراد بسیاری را می‌شناسم که با تلاش و سختی بسیار تا مقاطع بالا تحصیل کرده و افراد سختکوشی بوده‌اند، اما متأسفانه در حال حاضر یا بیکارند و اگر هم شاغلند با حقوق بسیار پایین و در حوزه‌ای غیرمرتبط با رشته تخصصی‌شان فعالیت می‌کنند.

وقتی از او درباره اهدافش برای آینده سؤال می‌کنم می‌گوید: چون می‌دانم به سختی در رشته فیزیک برایم کار پیدا می‌شود احتمالاً پس از اتمام تحصیل، دوره‌های حسابداری را بگذرانم و سپس به‌عنوان حسابدار در جایی مشغول کار شوم و به همین دلایل نسبت به آینده‌ام نگرانم.

علیرضا دانشجوی سال آخر رشته مهندسی عمران است و 23 سال دارد. وقتی از او درباره انگیزه‌اش از ادامه تحصیل در دانشگاه و در این رشته سؤال می‌کنم می‌گوید: به رشته‌ام علاقه‌مندم، اما نگرانی‌ام‌ از این است که نتوانم شغل دلخواهم را پیدا کنم، باتوجه به شنیده‌ها و دیده‌ها از بازار کار و اطرافیان، رشته عمران بازار کار تقریباً بهتری نسبت به بعضی از رشته‌ها دارد، اما با توجه به اینکه این رشته نیز تا حدودی اشباع شده است، امیدوارم در آینده در شغل مورد نظرم مشغول کار شوم.

وی ادامه می‌دهد: خواهرم دکترای یکی از رشته‌های علوم پایه را دارد و مدتی نیز به‌صورت حق‌التدریس در دانشگاه‌های مختلفی تدریس می‌کرد، اما حق‌الزحمه‌ای که پرداخت می‌کردند واقعاً ناچیز بود دیگر سراغ تدریس نرفت و چون از قبل به کارهای هنری علاقه‌مند بود و دستی هم در این کار داشت، از طریق مجازی کارهایش را عرضه کرد و حتی در شروع کارش، تعداد مشتری‌ها و درآمدش معقول بود، اما خواهرم همیشه می‌گوید حدود 25 سال درس خواندم، اما رؤیاهایم هیچکدام جامه عمل نپوشاند.

مهسا 20 سال دارد و دانشجوی سال دوم رشته حسابداری است. وی درباره اینکه چرا این رشته را انتخاب کرده است می‌گوید: دانش‌آموز درسخوانی در رشته ریاضی بودم و در کنکور هم رتبه خوبی کسب کردم، به‌طوریکه به راحتی می‌توانستم از رشته‌های مهندسی که به آنها علاقه هم داشتم انتخاب کنم و قبول هم می‌شدم، اما با توجه به مشورت‌ها و در نهایت تصمیم خودم رشته حسابداری را انتخاب کردم، چرا که به نسبت بعضی رشته‌ها هم بازار کار خوبی دارد و هم اینکه نسبت به رشته‌های مهندسی، شرایط راحتتری برای شاغل شدن بانوان دارد.

وی در پایان می‌گوید: ما قشر دانشجو مشکلات و مسائل خاص خود را داریم و از مسئولان انتظار داریم صدای ما را بشنوند. ما آینده‌سازان این کشور هستیم و با بهبود شرایطمان آینده بهتری را می‌توانیم رقم بزنیم.

انتهای پیام
captcha