آیتالله احمد مبلغی، استاد درس خارج حوزه علمیه و عضو مجلس خبرگان رهبری، در گفتوگو با خبرنگار ایکنا، درباره لزوم تاسیس علم نشانهها در تفسیر قرآن کریم گفت: باید رفتن به سمت تاسیس و توسعه علم نشانههای قرآن را جدی بگیریم. گاهی از طریق این نشانهها، فرهنگ یک قوم به دست میآید و گاهی از کلام. البته گاهی نشانههای قهری کلام است؛ مثلا وقتی یک فیزیکدان سخنی بگوید آن را به فردی بدهند که با نشانهها آشناست میفهمد که گوینده سخن، یک دانشمند است و دانش او براساس تجربه به دست آمده است. برخی از این طریق متوجه میشوند که فلان کلام برای قرن سوم و چهارم و ... است. اینها نشانههای قهری است که راه را برای ما باز میکنند. البته برخی نشانهها جعلی است یعنی متکلم، کلامش را طوری میگوید که بتواند چند معنا را بیان کند و اگر بپذیریم که یک فرد در کلامش، رموزی دارد، در این صورت میتوان گفت خدا که حکیم، عالم و قادر مطلق است در کلام خودش نشانههایی را به یقین نهفته است. سادهترین آن این است که کلمهای را آخر یا اول میآورد یا یک کلمه با بار معنایی آرام و نرم و در جای دیگر با غلظت و شدت و سختی به کار میبرد؛ یک جا «منع» جدی مینماید و در جای دیگر «خیر لکم» میفرماید و ما از این نشانهها پی میبریم که چه معنایی در ورای آن ها افتاده است.
عضو مجلس خبرگان رهبری با اشاره به اینکه علم نشانهها را باید جدیتر گرفت و روی آن کار کرد، گفت: باید دید آیا میتوانیم آن را به مسیری برای کشف معانی بیشتر تبدیل کنیم؛ اگر بتوان آنقدر تکثیر امثله و مصداق بکنیم و آوردههایی از این رهگذر به دست بیاوریم که از طریق معهود و کلاسیک به دست نیامده است، این راه میتواند ما را به معانی جدیدی از آیات قرآن برساند.
وی تصریح کرد: دنیای نشانهها در قرآن ناشناخته است زیرا کلام خداوند است. اگر بپذیریم کلام خداوند است که حتما هست، نمیتوانیم بپذیریم که در آن نشانه وجود ندارد. الفاظ در یک سیاق میتوانند حامل معنا و بطن باشند؛ یک بشر از همین کلمات استفاده کرده و حافظ میشود و بشر دیگری با استفاده از همین کلمات فردی عادی میشود. هر دو کلمات بشری است ولی قابلیت ترکیب آن میتواند آثار مختلفی خلق کند.
وى با بيان اين كه مشکل اصلی در نظر به قرآن این است که تمرکز اصلی در عمل تفسیر بر آیات و نشانهها نیست، گفت: واقعیت تلخ این است که ما در تفسیر، ویژگی اصلی، قوی، قدر و قدرتمند، پرمعنا و پر دلالت قرآن (که کلمه آیات و نشانهها ناظر به آن است) را کنار گذاشته و به حاشیه راندهایم و در عوض به لغت و لغتپژوهی یا «شان نزولخوانی صرف» روی آوردهایم و میخواهیم با این ابزارهای روشی محدود، راه به قرآن (که تمرکز اصلی آن بر آیات و نشانهها است) راه پیدا کنیم.
وی در ادامه گفت: به همین جهت قرنهاست که در بهرهگیری از قرآن به نوعی درجازدگی دچار شدهایم و قرآن درهای مفاهیم ژرف خود را به روی ما چندان نمیگشاید. هیچ راهی فراروی مفسران در جهان اسلام نیست مگر اینکه هسته اصلی تفسیر را نشانهشناسی قرار دهند و در کنار بهرهگیری از روشهای کلاسیک با تقویت و تاسیس علم شناخت نشانهها جادهای هموار و بزرگ به سوی مفاهیم قرآنی باز کنند.
مبلغی در ادامه افزود: در قرآن مواردی سخن از آیات و نشانههایی به میان آمده که یا در طبیعت است یا در تاریخ. در این موارد، واژگان کلامی برخوردار از نشانهها حکایتکننده از نشانههایی هستند که بیرونیاند. در این صورت پرسش این است که آیا ما میتوانیم از رهگذر تلاش تطابق دهنده بین نشانههای کلامی با نشانههای بیرونی به مفاهیمی مهم دست پیدا کنیم؟ فی المثل در آیه شریفه «وَمِنْ آيَاتِهِ الْجَوَارِ فِي الْبَحْرِ كَالْأَعْلَامِ» با طرح پرسشهایی از قبیل؛ چرا الْجَوَار فرموده است و یا كَالْأَعْلَام؟ این پرسش اساسی را مطرح کنیم که در آینه این نشانه یا نشانههای کلامی، نشانه یا نشانههای طبیعی چگونه انعکاس پیدا کردهاند؟ آیا این آیه زاویه جدیدی را برای تامل در نشانه طبیعی به روی ما میگشاید؟ این زاویه چه اهمیتی دارد؟ در این زمینه، سخن و نکته و بحث بسیار است که باید به وقت دیگری موکول کرد. به هر حال و چکیده سخن اینکه میتوان از موارد نشانه، به نشانههای کلامی ناظر به نشانههای طبیعی و یا تاریخی یاد کرد. در این موارد خود آیه پر از نشانه كلامی است كه در ارتباط با نشانه هاى بیرونی شکل گرفته است. این تقارن دو سنخ نشانه کلامی و طبیعی یا کلامی و تاریخی فرصتی برای مفسر ایجاد میکند تا از راه کنکاش تطابق دو نشانه به مفاهیمی جدید دست یابد.
استاد درس خارج حوزه علمیه قم اضافه کرد: این حوزهها و زمینهها بسیار فراوانند ولی از باب نمونه و مثال میتوان به موارد زیر اشاره کرد؛ نشانههای حوزه ضمائر (نوع و چگونگی بکارگیری آنها)، نشانههای مربوط به تقدیم و تاخیر کلمات و جملهها (که دنیای گستردهای را به خود اختصاص میدهد)، نشانههای نهفته در سیاق دو شیء صفر و صدی مثل «چاه و کاخ» یا «زندان و کاخ» در سوره یوسف، نشانههای نهفته در سیاق متضمن دو شیء نامتجانس مثل آسمان و شتر، نشانههای نهفته در سیاق متضمن دو شیء دو شخصیت خواه هر دو مثبت همچون خضر و موسی و خواه یکی مثبت و یکی منفی همچون هابیل و قابیل و.... نشانههای نهفته کنار هم مانند نشانی معابد یا ادیان یا شرائع، و نشانههای نهفته در هر دو شیء یا چند شیء دیگری که در قرآن بسیار هستند و نشانههای نهفته در سیاق دارای ولوم نرم واژگانی یا سخت واژگانی یا سخت و نرم در کنار هم، و نشانههای نهفته در سیاق و...
عضو مجلس خبرگان رهبری وی در تشریح ماهیت و خاستگاه شکلگیری «زبان رمزی عرفانی» گفت: این زبان ساخته دست بشر و برخاسته از تجربه عارفانه اوست و افزود: عرفا زبانی ایجاد کردند که به تدریج ادبیات، واژههای خاص و حتی پیچیدگی پیدا کرد و تا سرحد یک زبان بسیار خاص پیش رفت. وی با طرح این سوال که آیا میتوان قرآن را با زبان رمز عرفانی تفسیر کرد و از رهگذر آن به عالم اسرار و پر رمز و راز قرآن نزدیک شد، گفت: از آنجایی که آیات قرآن فقط برای عرفا نیامده است و از سوی دیگر زبان قرآن از نظر رمز زبانی خاص است و ضمن حفظ ظاهر زبان محاوره بشری بر نشانههای متراکم و انبوه و پر تکرار تکیه دارد و این نشانهها را در لایهها و سیاقها به صورت دقیق و فشرده گنجانده است، در تفسیر آن نباید راه زبان عرفانى را طی کنیم وگرنه ذهن و حرکتی جهتدار و كاناليزه شده پیدا میکنیم و با وجود مفید بودن آن، نمیتوانیم از دنیاى پر نشانه قرآن بهرهمند شویم.
مبلغی گفت: اگرچه زبان عرفانی در مواردی آوردههایی دارد اما باید دانست که همین زبان میتواند راه را بر کشف بسیاری از حقایق به دلیل تنگناهای آن ببندد. حتی میتوان فراتر رفت و گفت عرفا اگر به اندیشه هایی مهم دست پیدا کنند این موفقیت عمدتا با تکیه بر ادبیات و زبان ویژه آنها نیست، بلکه بر اساس فهم عمیق است که در برخی از حوزهها پیدا میکنند و این فهم عمیق است که به آنها فرصت و امکان کشف وضعیت حقایق را میدهد و نه زبان آنها.
وی با اشاره به اینکه اگر این مطلب را بپذیریم لازمهاش این است که در عمل تفسیر قرآن اصالت و اولویت را به زبان عرفانی ندهیم، گفت: این به آن دلیل است که این زبان بر یک ریل ویژه مفهومی حرکت میکند که نمیتواند قرآن را که پر رمز و راز تر از حد و قواره یک ریل است، صورت مطلوب و فزاینده دریابد. اگر آیات قرآن را روی این ریل ببریم و ادبیات ویژه به آن بدهیم در این صورت قرآن را از دسترس بشر خارج خواهیم کرد.