۲۰ حدیث گهربار از امام محمدباقر(ع)
کد خبر: 4115963
تاریخ انتشار : ۰۳ بهمن ۱۴۰۱ - ۰۸:۱۸

۲۰ حدیث گهربار از امام محمدباقر(ع)

همزمان با دوران امام محمدباقر(ع) تدریس نظام‌مند فقه و عقاید شیعه امامیه آغاز می‌شود و از ایشان سخنان بسیاری باقی مانده است از جمله اینکه می‌فرمایند: «هر كس مالى از راه اختلاس يا ربا يا خيانت و يا دزدى به چنگ آورد، مصرف آن در راه زكات واجب و صدقه و حج و عمره از وى پذيرفته نمى‌شود.»

امام محمد باقر

به گزارش ایکنا از کرمان، امام محمد باقر(ع) پنجمین امام شیعیان و فرزند امام سجاد(ع) و فاطمه دختر امام حسن مجتبی(ع) است که در اول رجب سال ۵۷ هجری قمری همزمان با اواخر حکومت معاویه متولد شد. ایشان اولین امام شیعه از نسل هر دو نوه پیامبر(ص)، حسن(ع) و حسین(ع) است. دوران زندگی این امام همام مقارن با وقایع مختلفی در تاریخ اسلام بود و از مهمترین این اتفاقات شروع تدریس نظام‌مند فقه و عقاید شیعه امامیه است. امام باقر(ع) شاگردان زیادی پرورش دادند و سخنان بسیاری از ایشان باقی مانده است که در ادامه ۲۰ حدیث گهربار از ایشان تقدیم مخاطبان می‌شود.

«إنَّ أحَبَّ الاَعمالِ إلَى اللّه تَعالى سَبعَةٌ، اِشْباعُ جُوْعَةِ مُؤمِنٍ، وَ تَنفيسُ كُرْبَتِهِ، وَ قَضاءُ دينِهِ، وَ إنَّ مَن يَفعَلُ ذلِكَ لَقَليلٌ، محبوبترين كارها در نزد خداى تعالى هفت چيز است، از جمله گرسنگى مؤمنى را سير كند، اندوه غم زده‌اى را برطرف سازد، قرض بدهكارى را بپردازد. كسانى كه اين گونه رفتار كنند، اندک هستند.»(جامع الاحاديث، صفحه ۱۸۳)

«ثَلاثٌ لَمْ يَجعَلِ اللّه ُ عَزَّوَجَلَّ فيهِنَّ رُخصَةً: أداءُ الاَمانَةِ إلَى البَرِّ وَ الفاجِرِ وَ الوَفاءُ بِالعَهْدِ لِلبَرِّ وَ الفاجِرِ وَ بَرُّ الوالِدَينِ بِرَّيْنِ كانا أوْ فاجِرَينِ، سه چيز است كه خداى عزوجل به هيچ كس رخصت و اجازه نقض آن را نداده است: اداى امانت به نيكوكار و بدكار، وفاى به پيمان در برابر نيكوكار و بدكار، خوش‌ رفتارى و نيكى نسبت به پدر و مادر، چه نيک باشند و چه بد كار.»( اصول کافی، جلد ۳، صفحه ۲۳۶)

«الصَّلاةُ عَمُودُ الدّينِ، مَثَلُها كَمَثَلِ عَمُودِ الْفُسْطاطِ اِذا ثَبَتَ الْعَمُودُ ثَبَتَتِ الاَْوْتادَ الاَْطْنابُ، وَ اِذا مالَ الْعَمُودُ وَانْكَسَرَ لَمْ يَثْبُتْ وَتَدٌ وَلاطَنَبٌ، نماز ستون دين است، مَثَل آن همانند ستون خيمه است كه وقتى استوار باشد ميخ‌ها و طناب‌ها پا برجاست و هر گاه ستون آن کج و شكسته شود هيچ كدام از آنها استوار نمى‌مانند.»(بحارالانوار، جلد ۸۲، صفحه ۲۳۴)

«اِنَّ اللّهَ يُحِبُّ اِطْعامَ الطَّعامِ وَاِفْشاءَ السَّلامِ، خداوند متعال، غذا دادن به ديگران و افشای سلام را دوست دارد.» (بحارالانوار، جلد ۷۶، صفحه ۱۰)

«اَلْمُسْرِفُونَ هُمُ الَّذينَ يَسْتَحِلُّونَ الْمَحارِمَ وَيسْفِكُونَ الدِّماءَ، اسراف كنندگان كسانى هستند كه محرمات «گناهان» را جايز مى‌شمارند و دست به خونريزى مى‌زنند.»(میزان‌الحکمه، جلد ۴، حدیث ۸۴۹۱)

«صِلِةُ الأرْحامِ تُزَكِّى الأعْمالَ و تُحَبِّبُ فِى أهلِ بَيْتِهِ، صله رحم، اعمال انسان را پاكيزه مى‌كند و او را در ميان خاندانش محبوب مى‌سازد.»(اصول کافی، جلد ۲، صفحه ۱۵۲)

«وَاَوَّلُ اَهْلِ الْجَنَّةِ دُخُولاً اِلَى الْجَنَّةِ اَهْلُ الْمَعْرُوفِ، وَ اِنَّ اَوَّلَ اَهْلِ النّارِ دُخُولاً اِلَى النّارِ اَهْلُ الْمُنْكَرِ، اولین كسانى كه به بهشت وارد مى‌شوند اهل معروفند و اولین كسانى كه به دوزخ مى‌روند اهل منكرند.»(وسائل الشیعه، جلد۱۱، صفحه ۵۲۳)

«فَإنَّما كانَ شيعَةُ عَلىٍّ عليه السلاميُعْرَفُونَ بِالْوَرَعِ وَالاِْجْتِهادِ وَ الْمُحافِظَةِ، وَ مُجانِبَةِ الضَغايِنِ، وَالْمَحَبَّةِ لِأوْلِياءِالله، به يقين، شيعه على، به ورع و سخت كوشى و سِر نگهدارى و دور بودن از كينه‌ها و محبت به دوستان خدا، شناخته مى‌شود.»(بحارالانوار، جلد ۶۶، صفحه ۴۹۳)

«مَنْ أصابَ مالاً مِنْ غَلُولٍ أوَ رِباً أَو خِيانَةٍ اوَ سِرقَةٍ لَمْ يُقبَلْ مِنهُ فى زَكوةٍ وَ لا فى صَدَقَهٍ وَ لا فى حَجٍّ وَ لا عُمرَةٍ، هر كس مالى از راه اختلاس يا ربا يا خيانت و يا دزدى به چنگ آورد، مصرف آن در راه زكات واجب و صدقه و حج و عمره از وى پذيرفته نمى‌شود.»(الامالی، شیخ صدوق، صفحه ۴۲۲)

«لا نِعمَةَ كالعافِيَةِ و لا عافِيَةِ كَمُساعَدَةِ التَّوفيقِ، نعمتى چون عافيت نيست و عافيتى چون يارىِ توفيق» (تحف العقول، صفحه ۲۸۶).

«السابِقُ بالخَيراتِ: الإمامُ، و المُقتَصِدُ: العارِفُ للإمامِ، و الظالِمُ لنفسِهِ: الذي لا يَعرِفُ الإمامَ، پيشتاز به خيرات و خوبي‌ها، امام است و ميانه‌رو كسى است كه امام را مى‌شناسد و ستمگر به خويش كسى است كه امام را نمى‌شناسد.»( اصول کلفی، جلد ۱، صفحه ۲۱۴)

«ثَلاثٌ لا يَزيدُ اللّه ُ بِهِنَّ المَرءَ المُسلِمَ إلاّ عِزّا: الصَّفحُ عَمَّن ظَلَمَهُ و إعطاءُ مَن حَرَمَهُ و الصِّلَةُ لِمَن قَطَعَهُ، سه چيز است كه خداوند به واسطه آنها جز بر عزت انسان مسلمان نمى‌افزايد: گذشت كردن از كسى كه به او ستم كرده است، بخشيدن به كسى كه از [دادن چيزى به] او دريغ كرده است و پيوستن به كسى كه از او بريده است.»(اصول کافی، جلد ۱۰، صفحه ۱۰۹)

«مَن صَبَرَ عَلى مُصيبَةٍ زادَهُ اللّه ُ عَزَّوجلَّ عِزّا عَلى عِزِّه و أدخَلَهُ جَنَّتَهُ مَعَ مُحَمَّدٍ و أهلِ بَيتِهِ صلى‌الله‌عليه‌وآله، هر كه در برابر مصيبتى شكيبايى ورزد، خداوند عزوجل بر عزتش بيفزايد و او را در بهشت خود، با محمد(ص) و خاندان او درآورد»(بحارالانوار، جلد ۳، صفحه ۱۲۸)

«و العِزُّ يَجولانِ في قَلبِ المُؤمِنِ، فإذا وَصَلا إلى مَكانٍ فيهِ التَّوَكُّلُ أوطَناهُ، توانگرى و عزت در دل مؤمن مى‌چرخند و چون به نقطه‌اى كه در آن توكل است رسيدند، در همان جا مستقر مى‌شوند.» (كشف الغمّة، جلد۲، صفحه ۳۵۹)

«إنَّ أئمَّةَ الجَورِ و أتْباعَهُمْ لَمَعْزولونَ عَن دِينِ اللّه ِ و الحَقِّ، قَد ضَلُّوا بأعمالِهِمُ الّتي يَعْمَلونَها ، كَرَمادٍ اشْتَدَّتْ بهِ الرِّيحُ في يومٍ عاصِف،ٍ همانا پيشوايان ستم و پيروان آنها از دين خدا و از حق به دورند. كارهايى كه مى‌كنند بر باد رفته است، همچون خاكسترى كه باد آن را در يک روز طوفانى از هم مى‌پراكند.» (بحارالانوار، جلد ۲۵، صفحه ۱۱۰)

«الكَسَلُ يُضِرُّ بالدِّينِ و الدُّنيا، تنبلى به دين و دنيا زيان می‌زند.» (بحارالانوار، جلد ۶۴، صفحه ۱۸۰)

«إنّي لاَُبغِضُ الرجُلَ أو اُبغِضُ للرَّجُلِ أن يَكونَ كَسلانَ عن أمرِ دُنياهُ و مَن كَسِلَ عَن أمرِ دُنياهُ فهُو عن أمرِ آخرتِهِ أكسَلُ، من نفرت دارم از مرد يا براى مردی كه در كار دنيايش تنبل باشد. هر كه در كار دنيايش تنبل باشد، در كار آخرتش تنبل‌تر است.» (اصول کافی، جلد ۴، صفحه ۸۵)

«إنَّ لِلّهِ عزوجل جَنَّةً لا يَدخُلُها إلاّ ثَلاثَةٌ: رَجُلٌ حَكَمَ عَلى نَفسِهِ بِالحَقِّ و رَجُلٌ زارَ أخاهُ المُؤمِنَ فِي الله، و رَجُلٌ آثَرَ أخاهُ المُؤمِنَ فِي الله، خداوند را بهشتى است كه جز سه كس، وارد آن نمى‌شود، مردى كه عليه خود به حق داورى كند؛ مردى كه براى خدا به ديدن برادرش برود و مردى كه به خاطر خدا برادر مؤمنش را بر خويشتن ، مقدم بدارد.» ( کتاب اصول کافی، جلد ۲، صفحه ۱۷۸)

«أرْبَعٌ مَن كُنَّ فيهِ بَنى الله لَهُ بَيتا في الجَنّةِ، مَن آوى اليتيمَ و رَحِمَ الضَّعيفَ و أشْفَقَ على والِدَيْهِ و رَفَقَ بمَمْلوكِهِ، چهار چيز است كه هر كس داشته باشد، خداوند در بهشت براى او خانه‌اى مى‌سازد: هر كس يتيم را پناه دهد، به ناتوان رحم كند، با پدر و مادرش مهربان باشد و با خدمتكارش نرمى كند.» (ثواب الأعمال، جلد۱)

«عَشْرٌ مَن لَقِيَ الله عزّوجل بهِنَّ دَخلَ الجَنّةَ: شهادةُ أنْ لا إلهَ إلاّ الله و أنَّ محمّدا رسولُ اللّه ِ صلى‌الله‌عليه‌وآله و الإقْرارُ بِما جاءَ مِن عِندِ الله عزّوجل و إقامُ الصَّلاةِ و إيتاءُ الزَّكاةِ و صَومُ شَهرِ رَمَضانَ و حِجُّ البَيتِ و الوَلايَةُ لأوْلياءِ الله و البَراءَةُ مِن أعْداءِ الله و اجْتِنابُ كُلِّ مُسْكِرٍ، ده چيز است كه هر كس با آنها خداوند عزوجل را ديدار كند به بهشت در مى‌آيد: گواهى دادن به اينكه خدايى جز الله نيست، گواهى دادن به اينكه محمد(ص) فرستاده خداست، اقرار به آنچه از طرف خداوند عزوجل آمده است، برپا داشتن نماز، پرداختن زكات، روزه ماه رمضان، رفتن به حج، دوستى با دوستان خدا و بيزارى از دشمنان خدا و دورى كردن از هر چيز مستى آور.» (الخصال، صفحه ۴۳۲ و ۴۳۳)

انتهای پیام
captcha