پیشنهادهایی به سومین رئیس شورای توسعه فرهنگ قرآنی
کد خبر: 4116600
تاریخ انتشار : ۰۸ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۱:۵۶
یادداشت

پیشنهادهایی به سومین رئیس شورای توسعه فرهنگ قرآنی

دبیر جدید شورای عالی انقلاب فرهنگی، که در جایگاه ریاست شورای توسعه فرهنگ قرآنی قرار دارد، برای رساندن امور قرآنی به ساحل آرامش و فتح این حوزه مسیری طولانی‌ در پیش دارد، مسیری که به نظر می‌رسد توجه به تابلوهای معرفی‌شده در این نوشتار بتواند سرعت حرکت شورا را برای رسیدن به این ساحل بیشتر کند.

1+ 5 پیشنهاد به سومین رئیس شورای توسعه فرهنگ قرآنی

طی هفته‌های گذشته رئیس‌جمهور دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی را معرفی کرد تا حجت‌الاسلام والمسلمین سیدسعیدرضا عاملی پس از چهار سال فعالیت در این شورا، جای خود را به یک روحانی دیگر بدهد.

این تغییر و جابه‌جایی بهانه‌ای برای نوشتن این نوشتار شد. در این نوشته به دنبال بررسی عملکرد دبیر پیشین شورای عالی انقلاب فرهنگی در حوزه فعالیت‌های قرآنی نیستم، بلکه هدف بیان پیشنهادهایی به دبیر جدید شورای عالی انقلاب فرهنگی در حوزه فعالیت‌های قرآنی است، پیشنهادهایی که شاید بتواند حوزه‌ای را که در سال‌های اخیر حاشیه کمی نداشته است، آن را اندکی به ساحل آرامش نزدیک کند.

سندی که برخلافِ باورِ منتقدان نیاز به بازبینی ندارد

بسیاری از فعالان قرآنی کشورمان و آنها که دستی بر آتش نقد فعالیت‌های قرآنی به خصوص در حوزه تصمیم‌سازی و سیاستگذاری دارند، سال‌هاست بر طبل خنثی بودن منشور و عدم کارایی آن می‌کوبند. این افراد که تعدادشان کم نیست و می‌توان سراغ آنها را حتی در بین مدیران دستگاه‌های دولتیِ عضو شورای توسعه گرفت، بر این باورند که منشور توسعه فرهنگ قرآنی باید بسیار پیش‌تر اصلاح‌ می‌شد. نظری که در جلسات متعدد شورای توسعه، مجمع مشورتی شورای توسعه فرهنگ قرآنی، کمیسیون‌های چندگانه و گفت‌وگوهای رسانه‌ای گفته شده و تاکنون وقعی، که منتهی به تغییری در منشور شود، به آن نهاده نشده است. البته نگارنده اعتقادی برخلافِ باور این دست از منتقدان دارد. آنچه باعث شده تا از عدم تغییر منشور دفاع کنم این است که سند منشورِ مورد اشاره دارای متنی مترقی در حوزه امور قرآنی است که تاکنون نگارش یافته، چراکه این متن تمام مسیرهای توسعه فرهنگ قرآنی در کشور را در دل خود جا داده و آنچه نیاز به بازآفرینی دارد، نه متن منشور، که اهتمام در چینش مجریان منشور است.

آنچه سبب شده است که منشور توسعه فرهنگ قرآنی در حد کلماتِ مقتدر اما بی‌جان بر روی کاغذ باقی بماند، ناکارآمدی در اجرا بوده که توان اجرای اهداف مترقی منشور را نداشته‌ است. منشور برای بخشیدن رنگِ زندگی به حوزه فعالیت‌های قرآنی نیاز به مردانِ میدان دارد، مردانی که هم‌‌اندازه و هم‌بنیه آن متن و همه‌فن حریف باشند. منشور توسعه فرهنگ قرآنی از مدیران فعلی بسیار جلوتر است و به همین دلیل برخی به جای اینکه اندازه خود را به درازنای منشور برسانند، به دنبال هم‌اندازه کردن آن بر اساس اندازه خود هستند. لذا با احترام تمام به منتقدان این عرصه، باید اولین توصیه به رئیس جدید شورای توسعه فرهنگ قرآنی را دست نزدن به متن منشور توسعه فرهنگ قرآنی بدانم.

رایزنی برای حضور وزرا در جلسات

برخی از منتقدان شورای توسعه فرهنگ قرآنی بر ضعیف بودن این شورا تأکید کرده و مصداق عینی آن را جدی نگرفتن این ساختار از سوی اعضا می‌‌دانند. اگر فرض بر صحیح بودن این نظر منتقدان باشد، شاید مهم‌ترین نمود عینی شکل‌گیری آن حضور نداشتن مدیران ارشد دستگاه‌های عضو شورای توسعه فرهنگ قرآنی در جلسات باشد.

در شورای توسعه فرهنگ قرآنی پنج وزیر شامل وزرای آموزش و پرورش، فرهنگ و ارشاد اسلامی، علوم، تحقیقات و فناوری، بهداشت،‌ درمان و آموزش پزشکی و ورزش و جوانان عضویت دارند که بر اساس متن منشور باید در جلسات شورا حضور یابند. همچنین از دیگر اعضای این شورا باید به عضویت معاون علمی رئیس جمهور، رؤسای سازمان‌های اوقاف و امور خیریه، تبلیغات اسلامی، فرهنگ و ارتباطات اسلامی و... اشاره کرد که هر کدام در زمره اعضای تأثیرگذاری هستند که بسیاری از آنها کمترین حضور را در جلسات شورا داشته‌اند.

بر اساس گزارشی که اخیراً از سوی دبیرخانه شورای توسعه فرهنگ قرآنی منتشر شده است، وزرای فرهنگ و ارشاد اسلامی، علوم و وزیر آموزش و پرورش، که بار اصلی توسعه فرهنگ قرآنی در سه حوزه تبلیغ و ترویج، آموزش عمومی و آموزش عالی را بر دوش می‌کشند، هر کدام در چهار سال اخیر در مجموع چهار بار در جلسات حاضر شده‌اند(وزیر ارشاد دو جلسه و وزرای علوم و آموزش و پرورش هر کدام در چهار سال اخیر در یک جلسه حضور داشته‌اند)؛ رایزنی با مدیران ارشاد دستگاه‌های تأثیرگذار در توسعه فرهنگ قرآنی که بار اصلی توسعه در این حوزه بر دوش دستگاه‌های متبوعشان است و ترغیب آنها برای حضور در جلسات می‌تواند شورای توسعه فرهنگ قرآنی را در موضع قوی‌تری در برابر منتقدان قرار دهد.

بازویی که می‌تواند سازنده شورایی مقتدر باشد

به نظر می‌رسد روند تضعیف این شورا به خصوص بعد از آنکه بازوی نظارتی آن حذف شد، سرعت بیشتری گرفت. نظارت دبیرخانه شورای توسعه فرهنگ قرآنی در زمان حیات معاونت نظارت، بیشتر درگیر فضای تعارف‌گونه و راضی نگه داشتن همه بود و در پایش‌ها همه دستگاه‌ها را در یک بخش شایسته تقدیر معرفی می‌کرد، اما همان سیستم نیم‌بند نظارت نیز موتور محرکی برای دستگاه‌ها برای اجرای برنامه‌های قرآنی و گزارش‌دهی به دبیرخانه شورا بود.

به همین سبب در ماه‌های اخیر تلاش‌هایی برای احیای معاونت نظارت یا هیئت نظارت در دبیرخانه شورای توسعه فرهنگ قرآنی شکل گرفته است، موضوعی‌ که مخالفانی جدی در حد معاون قرآن و عترت وزیر ارشاد و قائم مقام وزیر علوم در امور علوم انسانی دارد، اما بلاشک راه‌اندازی یک سیستم نظارتی قوی، که در مواقع لزوم بازدارنده و در مواقع دیگر محرک باشد، علاوه بر انگیزه‌بخش بودن اجرای برنامه‌های قرآنی و ارائه گزارش‌ دقیق از سوی دستگاه‌ها می‌تواند منجر به اقتدار شورای توسعه فرهنگ قرآنی نیز شود.

فارغ از درستی یا نادرستی این موضوع، بسیاری از فعالان قرآنی بر این باورند که حذف بازوی نظارتی شورای توسعه فرهنگ قرآنی در سال‌های گذشته باعث شد تا این شورا تنها به یک دستگاه خودپرداز و توزیع پول در حوزه قرآن تقلیل یابد. هرچند این وظیفه در این اواخر به خوبی اجرا نشده است.

اجرای اسناد راهبردی

در حوزه فعالیت‌های قرآنی کشور اسناد متعددی نوشته شده که محوریت تمام آنها سند منشور توسعه فرهنگ قرآنی است. در کنار سند منشور، برای هر کدام از کمیسیون‌های چندگانه اسناد راهبردی نوشته و نیز با محوریت موضوعات مختلف، اسنادی از سوی کمیسیون‌ها تدوین شده است. سند طرح ملی حفظ قرآن کریم و سند قرآن و فضای مجازی را باید در زمره اسناد موضوعی دانست.

اجرای هرچه سریع‌تر این اسناد، که حاصل ساعت‌ها کار کارشناسی نخبگان حوزه قرآن بوده و برنامه‌ریزی برای تحقق اهدافی که در آنها در نظر گرفته شده است، می‌تواند موتور فعالیت‌های قرآنی کشور را به تحرک بیشتر وادارد. بنابراین تلاش برای اجرای اسناد راهبردی از دیگر اولویت‌هایی است که می‌تواند در دایره توجه سکاندار تازه شورای توسعه فرهنگ قرآنی قرار گیرد.

مشخص کردن نسبت خود با بیانیه تحول

بیش از یک سال از طرح مسئله‌ای به نام تحول در امور قرآنی از سوی دبیرخانه شورای توسعه فرهنگ قرآنی سپری شده است، طرحی که پس از بررسی در یکی از جلسات شورای توسعه، یک کمیته را مأمور تهیه پیش‌نویسی برای این کار کرد. در نهایت و پس از برگزاری جلسات متعدد اواخر سال گذشته این پیش‌نویس با عنوان «بیانیه طرح تحول در امور قرآنی» منتشر شد.

با انتشار این بیانیه انتظار می‌رفت که حرکت به سمت تحول، که بسیاری تعبیرِ تحول در ساختارها را از آن توقع داشتند، آغاز شود، اما این بیانیه پس از تصویب هیچ راهی را به سمت ابلاغ و اجرا پیدا نکرد و به بایگانی سپرده شد. در عمل نیز هیچ اقدامی برای اجرای آن از سوی مدیران شورای توسعه فرهنگ قرآنی مشاهده نشد تا این طرح که پیش‌بینی می‌شد منجر به تحول بزرگی در عرصه فعالیت‌های قرآنی شود به دست فراموشی سپرده شود.

واقعیت این است که بسیاری از مصوبات شورای توسعه فرهنگ قرآنی چنین سرنوشتی را پیدا کرده‌‌اند؛ به این معنا که پس از طرح در صحن شورا و تصویب به بایگانی سپرده شده‌اند. به نظر می‌رسد یکی از اولویت‌هایی که رئیس جدید شورای توسعه فرهنگ قرآنی می‌تواند آن را در دستور کار خود قرار داد، بیرون کشیدن طرح تحول از انبار غنی مصوبات بایگانی شده شورای توسعه فرهنگ قرآنی و تعیین نسبت خود با این بیانیه باشد، بیانیه‌ای که به اعتقاد بسیاری به‌روزرسانی‌شده منشور توسعه فرهنگ قرآنی است و این امر باعث شده که اجرای آن اولی‌تر از هر توصیه دیگری باشد.

در کنار تمام این موارد می‌توان موضوعات بسیار دیگری را هم فهرست کرد که می‌تواند در بین اولویت‌های رئیس جدید شورای توسعه فرهنگ قرآنی جایی داشته باشد، موضوعاتی همچون «کاهش فاصله زمانی بین ‌تصویب تا ابلاغ و‌ اجرای یک طرح»، «برگزاری منظم جلسات شورای توسعه»، «جذب حمایت مدیران ارشد دولتی به سمت فعالیت‌های قرآنی»، «تقویت دبیرخانه»، «شفاف‌سازی در حوزه‌های مختلف به خصوص در حوزه بودجه» و...

تیمور کاکایی 

انتهای پیام
captcha