خضوع آیت‌الله ری‌شهری در پذیرش حق درس‌آموز است
کد خبر: 4123198
تاریخ انتشار : ۰۱ اسفند ۱۴۰۱ - ۱۲:۱۶
محمدکاظم رحمان‌ستایش:

خضوع آیت‌الله ری‌شهری در پذیرش حق درس‌آموز است

استاد حوزه و دانشگاه گفت: وقتی برای آیت‌الله ری‌شهری استدلال و اقناع رخ می‌داد، در برابر آرای دیگران خضوع و خشوع داشتند و می‌پذیرفتند که این موضوع حقیقتاً برای بنده درس‌آموز و حکمت‌آموز بود.

محمدکاظم رحمان ستایشبه گزارش ایکنا، حجت‌الاسلام والمسلمین محمدکاظم رحمان ستایش، استاد دانشگاه قم و پژوهشگر حدیث، دوشنبه اول اسفند در نشست علمی «تبیین حدیث؛ زمینه‌ها و رویکردها» از سلسله‌نشست‌های پیش‌همایش احیاگر حدیث، که از سوی پژوهشگاه قرآن و حدیث برگزار شد، گفت: آیت‌الله ری‌شهری به نظرات کارشناسی اهمیت می‌داد و وقتی استدلال و اقناع برای ایشان رخ می‌داد نسبت به آرای دیگران خضوع و خشوع داشتند و می‌پذیرفتند، این امر برای بنده درس‌آموز و حکمت‌آموز بود. از اینگونه اساتید غیر از مباحث علمی، مباحث اخلاقی را هم فراگرفتم. استاد بزرگی در حوزه فقه داشتم که مرجعیت داشت، ولی برخی مباحثی را که بلد نبود به راحتی می‌گفت؛ «نمی‌دانم».

استاد دانشگاه قم افزود: مرحوم آیت‌الله ری‌شهری از نظرات دیگران نهایت استفاده را می‌برد، ولی در نهایت مقلد و تابع نبود و نظر نهایی با خود ایشان بود یعنی اگر نظر کارشناسی را دقیق‌تر از نظر خود می‌دید می‌پذیرفت و اگر نه طبق نظر خودشان عمل می‌کرد. آیت‌الله ری‌شهری قبل از اینکه دارالحدیث راه‌اندازی شود میزان الحکمه را تألیف کردند. البته میزان الحکمه نوعی نظام‌ دادن به احادیث بود، ولی قصد نداشت که توضیحی برای روایات داده شود. ایشان اکثراً از مباحث علامه طباطبایی از بخش‌های المیزان یا نظرات مرحوم مجلسی استفاده کردند که یکسری مطالب کلی در مورد موضوعات بود و مسائل جزئی را پوشش نمی‌داد، ولی با توجه به ایجاد دارالحدیث، میزان الحکمه توسعه یافت و ریزموضوعات هم اضافه شد.

رحمان ستایش با اشاره به تبیینات حدیثی ذیل روایات میزان الحکمه، گفت: سیر تدوین جوامع حدیثی این‌طور بود که براساس نظر مشهور، اصول حدیثی تدوین شد و اصل نوشته‌ای بود که راویان و در درجه اول راوی اول آن را مکتوب می‌کردند و این نوشته‌ها غالباً موضوع‌بندی و نظام موضوعی نداشت، بلکه یادداشت‌هایی از پرسش و پاسخ‌های مجالس اهل بیت(ع) بود.

دروس امام صادق(ع) چگونه بود

وی گفت: اینکه امروزه گفته می‌شود، دروس یا مدرسه امام صادق(ع) و امام باقر(ع)، قطعاً مراد دروس امروزی نبوده است، بلکه منظور حضور علمی اهل بیت(ع) در مکان‌های مختلف و به خصوص وقتی در مدینه و در مسجدالنبی است که عمدتاً به صورت پاسخ و پرسش و یادداشت‌برداری بوده است. فردی از فقه و دیگری از اخلاق و سومی هم از تفسیر پرسش داشته است. طبیعتا یادداشت‌برداری‌های راویان و نگارش آن در قالب اصول هم ترتیب‌بندی موضوعی نداشته و از آن تعبیر به اصل شده است و در امتداد آن نگارش دیگری رخ داد و آن کتاب‌نویسی بود. البته مراد از کتاب منظور کتب امروزی نبود، بلکه یک اسلوب در تنظیم موضوعی روایات بود. لذا عناوین این کتب موضوعی بود، مانند کتاب التفسیر، التوحید، العلم و الطهاره و پس از کنار هم قرار دادن این کتب، جوامع حدیثی درست شد.

رحمان ستایش اظهار کرد: جوامع حدیثی وقتی به وجود آمدند شاید ابتدا قرار بود فقط احادیث را جمع کنند و ماموریت دیگری نداشتند، ولی این جوامع در ابتدا چند دسته شدند؛ برخی به تعبیر شیخ صدوق، کارشان جمع‌آوری احادیث بود و بدون در نظر گرفتن تبیین و سنجش اعتبار یا عدم اعتبار و... فقط آن را گردآوری می‌کردند و برخی به ضرورت شرایطی که ایجاد شد فقط احادیث را گردآوری نمی‌کردند، بلکه اهدافی را پیگیری می‌کردند که گاهی اعتقادی، گاه تفسیری و اخلاقی و... بودند. لذا باید احادیث را نظام شکلی و نظام معرفتی می‌دادند.

وی ادامه داد: مثلاًً مرحوم کلینی بنا دارد آنچه را به عنوان آموزه‌های تشیع است به شکل هدفمند و نظام‌مند ارائه دهد. طبیعتا در این نگاه باید تمامی احادیثی که در این کتاب می‌آید واجد نظم و یکدست و همسان باشد. اگر در برخی ابواب حدیثی غیرمتناسب با احادیث این باب باشد، باید حدیث تبیین شود. در چنین نگاهی، مؤلف باید به میدان بیاید و وظیفه مؤلف صرفاً نقل نیست. مرحوم کلینی در مقدمه یک بیان کلی دارد و آن این است که همه احادیثی که در بدو امر ناقص هستند یک قاعده دارند و باید در مقام تسلیم و رضا با این احادیث مواجه شوید.

رویکرد توضیح المسائلی شیخ صدوق به روایات

رحمان ستایش بیان کرد: در کتاب من لایحضر، چون قرار است منبع عمل دیگران شود و به تعبیر خود کتاب، خودآموز فقه و توضیح المسائل مطالب است، شیخ صدوق گاهی اوقات از آوردن احادیث کوتاهی می‌کند. چنانچه در بحث حج، سبک و سیاق حدیثی نمی‌بینیم، بلکه صرفاً بیان مناسک است و قال الباقر و قال الصادق در آن کم و بیش شبیه رساله‌های عملیه است. شیخ صدوق مجبور بود که در گزینش احادیث، ضوابط محکمی داشته باشد و توضیحاتی هم ارائه کرده است. 

رحمان ستایش تصریح کرد: مرحوم شیخ حر در حوزه روایات فقهی و مرحوم مجلسی هم در تبیین‌ها، درجه اول است؛ او برای تألیف بحارالانوار ابتدا از ده کتاب حدیثی نمایه‌زنی کرد و تا چندین جلد اهتمام جدی به تبیین احادیث داشت. افندی به وی نامه می‌نویسد که تبیین‌ها خیلی زمان می‌برد، بنابراین بهتر است که بدون تبیین احادیث را ذکر کنیم که مجلسی هم پذیرفت. لذا برخی از احادیث بحار، تبیین دارد و برخی بدون تبیین است.

بیان‌نویسی مجلسی در بحارالانوار

وی افزود: کاری که مرحوم مجلسی در بحار کرده نمونه بسیار جالب از بیان‌نویسی است؛ ایشان چند نکته را رعایت کرده است که از برخی شروح حدیثی آن را متمایز می‌کند؛ اولاً به احادیث همان باب تقید جدی دارد. ثانیاً اصطلاحات را دقیق تبیین کرده است. مرحوم آیت‌الله ری‌شهری از متخصصان در موضوعات مختلف همکاری می‌گرفتند؛ مثلاً از نکات جالب در موسوعه امام مهدی(عج) این بود که ما 12 مهدی داریم. لذا به آقای جعفریان پیشنهاد شد تا درباره مدعیان مهدویت کتابی تألیف کند. 

رحمان ستایش با بیان اینکه آیت‌الله ری‌شهری یکسری ضوابط برای این کار تعریف کردند، افزود: اولین اقدام معرفی اجمالی و کلی عنوان مدخل و بعد مباحث لغوی بود. البته ایشان تأکید کرد تا مباحث لغوی، روح معنا باشد نه اینکه صرفا به معنای ظاهری نوشته شده در کتب لغت توجه شود. این دو موضوع ورودی بحث بود و بعد مدخل مربوطه را در قرآن و حدیث، عنوان می‌زدند؛ مثلاً احتکار در قرآن و حدیث. در مورد وجود آن کلمه در قرآن هم مشی اینطور بود که آیا آن واژه در قرآن وجود دارد و اگر هست چندبار و به چه معانی آمده است. آقای ری‌شهری خیلی روی این مسئله حساس بودند، زیرا حافظ قرآن بودند و کار حدیثی انجام می‌دادند و تأکید می‌کردند که قرآن و سنت از همدیگر جدا نشود.

وی بیان کرد: موضوع دیگر، گونه‌بندی و شناسایی گونه‌های یک موضوع و عنوان بود؛ مثلاًً اگر ظلم مورد بحث است ظلم به خدا، ظلم به دیگران و ظلم به طبیعت و... تبیین شود؛ محور دیگر خاستگاه مفاهیم بود و اینکه ریشه آن از کجاست؟ آیا ریشه قبل از اسلام و درون اسلام دارد یا نگاه اسلام به آن چیست؟ مسئله دیگر اهتمام ایشان بود تا جنبه کاربردی‌ شدن احادیث در مرحله تطبیق رخ دهد و بر این موضوع تأکید جدی داشتند.

رحمان ستایش در پایان گفت: مثلاًً روایت داریم اگر درخواست و حاجتی دارید درخواست خود را از انسان‌های حسن‌الوجه بخواهید؛ در ظاهر یعنی حاجت خود را از انسان زیبارو بخواهید، در حالی که جای این پرسش وجود دارد که چه رابطه‌ای میان انسان حسن‌الوجه و درخواست کردن وجود دارد؟ ما 12 تا 13 وجه و رویکرد برای تبیین این روایت نوشتیم و همه این 12 وجه می‌تواند درست باشد، ولی آنچه معنای اصلی‌تر است یکی بیشتر نیست و ما در تبیینات به دنبال این رویکرد بودیم. همچنین نقد برخی رویکردها مورد توجه بود. همچنین نوگرایی در دستور کار بود. البته نو بودن گاهی به معنای اختراع مطلبی است که تاکنون نبوده، ولی معنای وسیع‌تری دارد و آن ارائه جدید و تبیین نو متناسب با زمان و مخاطب است و این مورد توجه آیت‌الله ری‌شهری و ما قرار دارد. همچنین ساماندهی احادیث صورت گرفت، یعنی اگر در موضوعی صد حدیث وجود داشت، دو رکن اصلی دارد و مابقی تطبیق و نمونه و... است. 

انتهای پیام
captcha