طاهره سادات طباطبایی، استادیار دانشکده قرآنی تهران، در گفتوگو با ایکنا، به بیان نکاتی درباره تأثیر وضعیت معیشتی پژوهشگران بر پژوهشهای قرآنی پرداخت و گفت: واقعیت این است که بسیاری از هزینهها و بودجهها در کشور ما به جای آنکه به مسائل پژوهشی از جمله پژوهشهای قرآنی اختصاص داده شود، برای مسائل سیاسی سرمایهگذاری میشود؛ به گونهای که خود بنده وقتی وارد یک کلاس قرآنی میشوم، مشاهده میکنم که دانشجویان به طور کامل با مسائل سیاسی روز آشنایی دارند اما وقتی با این دانشجویان درباره مسائل تربیتی و خانوادگی صحبت میکنم اطلاع چندانی از این مسائل ندارند و متأسفانه در این زمینه هم سرمایهگذاری نمیشود.
وی ادامه داد: به نظر من جامعه قرآنی نیاز به اولویتبندی موضوعات پژوهشی دارد. موضوعات خانوادگی، طلاق و تربیت باید در رأس نیازهای پژوهش میدانی و كتابخانهای ما باشند. مسئله دیگر كه سزاوار است در اولویت موضوعات پژوهشی قرآن پژوهان قرار گیرد، استفاده كودک از اینترنت است كه حتماً باید بررسی و آسیبشناسی شود. برای پاسخگویی به مسائل اجتماعی میتوان پژوهشهای قرآنی به روز انجام داد و قطعاً این امر نیاز به بودجه دارد که متأسفانه در کشور ما توجه چندانی به آن نمیشود. بنده شگفت زده میشوم از اینکه همه کانالهای تلویزیونی ما مشغول مسائل سیاسی هستند و بودجهها به سمت سیاست سرازیر میشود.
طباطبایی بیان کرد: طبق برخی آمارها، در تهران، 90 درصد ازدواجها به طلاق ختم میشود و فقط 10 درصد متأهلها از زندگی خود رضایت دارند. از سوی دیگر افراد مجرد هم برای ازدواج با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم میکنند. قرآن و پژوهشهای قرآنی میتواند به ما در رفع این مسائل خانوادگی و تربیتی و اجتماعی کمک کند به شرطی که مسئولان، اولویتبندی کرده و بودجهها را براساس نیازسنجی واقعبینانه تخصیص دهند چون نیازمند کارهای تحقیقاتی و پژوهشی در این حوزه هستیم. همچنین میتوان درباره آسیبشناسی اپلیکیشنها و حضور کودکان در فضای مجازی به تحقیقات علمی و پژوهشی پرداخت.
وی ادامه داد: اگر پژوهشگر قرآنی وضعیت معیشتی مناسبی نداشته باشد و برای امرار معاش یا مثلاً مستأجر بودن، در فشار اقتصادی قرار گیرد، به احتمال زیاد در زمینه توسعه پژوهشهای قرآنیِ کیفی با مشکل مواجه خواهیم شد. با تورم موجود انگیزههای مطالعه و تمرکز در زمینه پژوهش قرآنی قطعاً كاهش مییابد.
وی درباره تبعات وضعیت بد معیشتی پژوهشگران قرآنی بیان کرد: در چنین شرایطی شاهد پژوهشهای سطحی، کپی کاری و بدون انگیزه و فاقد علاقه پژوهشگر هستیم. لذا مسلم است كه در عرصه پژوهشهای قرآنی به جایی نمیرسیم. مسئولان و مخصوصاً مسئولان دانشگاهی باید دست از اقداماتی كه براساس رابطه انجام میدهند بردارند و ضابطه را ترجیح دهند. نمرههایی که به پایاننامهها میدهند نیز گاهی عادلانه نیست. تصور کنید که داور میخواهد نمرهای به یک پایاننامه بدهد و بعضاً پیش آمده نمره یک پایاننامه که براساس نظرات مشهور هم نوشته شده را 16 داده است چراکه خودش نظر دیگری در آن زمینه داشته است. از سوی دیگر گاهی بدون دلیل علمی نمره خوب به دانشجویی داده میشود. در این شرایط باید گفت که ما در داوری ارزیابی و انجام یا نگارش پژوهشهای قرآنی باید خدا را در نظر بگیریم. به ویژه ما که رشته دانشگاهیمان قرآن و حدیث است باید به میزان زیادی خدا و قرآن را در انجام چنین پژوهشهایی در نظر بگیریم.
عضو هیئت علمی دانشکده قرآنی تهران درباره ارزیابی خود از آینده پژوهشهای حدیثی در کشور گفت: امیدوارم به خودمان بیاییم و مقداری خداپسندانهتر و واقعاً قرآنیتر و حدیثیتر کار کنیم. نکتهای که بنده را متحیر میکند و لازم است خطاب به جامعه حدیثی بیان کنم این است که بعضاً مجلات، مقالات پژوهشگران را به دلایل مختلف از جمله نداشتن نظریه جدید رد میکنند بنابراین پژوهشگران به این نتیجه میرسند که باید چیز جدیدی بنویسند و دیگر برایشان مهم نیست که آیا خداوند از این تحقیق راضی است یا خیر بلکه صرفاً هدفشان این است که مطلبی جدید در مقاله خود بیاورند که مجله آن را چاپ کند.
طباطبایی افزود: احادیث ائمه(ع) مانند جواهرات به دست ما رسیده و افرادی نظیر علامه مجلسیها، کلینیها و شیخ طوسیها، قرنها زحمت کشیدهاند تا این احادیث به دست ما رسیده است اما گاهی یک پژوهشگر فقط به هدف افزایش آمار مقالات چاپ شده خود، یک حدیث را انتخاب و با بررسی رجالی غیر اصولی، براحتی حدیث را رد میکند و اتفاقاً مقاله چاپ هم میشود. وقتی چنین مقالاتی را میخوانم شگفت زده میشوم چون نویسنده، هفت یا هشت راوی در سلسله حدیث را بررسی کرده و دیده همه راویان موثق هستند به جز یکی از آنها كه مهمل یا مجهول بوده، حدیث را رد کرده است اما قطعاً در پیش گرفتن چنین روشی درست نیست. درست است كه یکی از روشهای ارزیابیهای حدیثی در رشتههای قرآن و حدیث این است که تمامی راویانی که در سلسله سند وجود دارند را بررسی و در مورد آنها مطالعه میکنیم تا ببینیم آیا افرادی موثق و خوش حافظه بودهاند یا خیر تا ببینیم در نقل این حدیث از امام معصوم اشتباهی رخ نداده باشد اما مجهول و مهمل بلاتكلیف هستند. بدین معنا كه گاهی اسم یک راوی در کتب رجالی ذکر نشده یا اگر ذکر شده در مورد خوب بودن یا بد بودن و موثق یا ضعیف بودن وی بحثی به میان نیامده است. حال سؤال این است که آیا باید این حدیث را رد کنیم صرفاً به خاطر اینکه یکی از راویان آن مجهول است؟ جواب منفی است چراکه باید به محتوای سخن معصوم نگاه كنیم و تطابق آن را با کتاب، سنت، اجماع و عقل بسنجیم سپس تشخیص دهیم كه آیا آن را بپذیریم یا خیر؟
عضو هیئت علمی دانشکده علوم قرآنی تهران در پایان گفت: گاهی هدف یک پژوهشگر مبتدی این است که صرفاً مقالهاش چاپ شود و اصلاً هدفش این نیست که به حقیقت برسد بنابراین مینویسد این حدیث به درد نمیخورد، چون یکی از هفت راوی آن مجهول است. علامه جوادی آملی در این مورد فرمودهاند: دقت كنید این راوی مجهول است نه مجعول، یعنی حدیث جعلی نیست. بنابراین نباید حدیث را كنار بگذاریم. آیا صاحبان مجلاتی که چنین مقالاتی را چاپ میکنند در مقابل ائمه معصومین(ع) پاسخی دارند که چرا احادیث ائمه را به همین راحتی کنار گذاشتهاند؟
گفتوگو از اکبر ابراهیمی
انتهای پیام