شکایت مردم کوفه به امام حسین(ع) از وضعیت اقتصادی
کد خبر: 4141047
تاریخ انتشار : ۲۵ ارديبهشت ۱۴۰۲ - ۱۲:۱۴
حجت‌الاسلام یوسفی بیان کرد:

شکایت مردم کوفه به امام حسین(ع) از وضعیت اقتصادی

استاد دانشگاه مفید ضمن اشاره به خطبه 158 نهج البلاغه تصریح کرد: دومین مسئله‌ای که مردم کوفه بعد از ظلم بنی امیه، مطرح می‌کنند وضع اقتصادی‌شان است یعنی حکومت بنی امیه گرفتار فساد است و مردم را به حال خود رها کرده است.

به گزارش ایکنا، جلسه بازخوانی خطبه ۱۵۸ نهج‌البلاغه با سخنرانی حجت‌الاسلام والمسلمین محمدرضا یوسفی، استاد دانشکده اقتصاد دانشگاه مفید، امروز 25 اردیبهشت‌ماه به صورت مجازی برگزار شد که گزیده آن را در ادامه می‌خوانید؛

جلسه سوم است که درباره خطبه 158 نکاتی عرض می‌کنیم. در قسمت اول راجع به قرآن و چرایی رسالت پیامبر(ص) صحبت شد. هفته گذشته هم در مورد ضرورت استنطاق قرآن صحبت کردیم و گفتیم انسان باید با سوال با قرآن مواجه شود تا بتواند از قرآن بیشتر و بهتر استفاده کند و این قرآن خواندن‌های ما کارایی لازم را ندارد و نمی‌تواند دین را به‌روز کند.

بحث امروز ما پیش‌بینی شرایطی است که امیرالمومنین(ع) نسبت به آینده بیان می‌فرمایند. ایشان می‌فرماید: «فَعِنْدَ ذَلِكَ لَا يَبْقَى بَيْتُ مَدَرٍ وَ لَا وَبَرٍ إِلَّا وَ أَدْخَلَهُ الظَّلَمَةُ تَرْحَةً وَ أَوْلَجُوا فِيهِ نِقْمَةً، فَيَوْمَئِذٍ لَا يَبْقَى لَهُمْ فِي السَّمَاءِ عَاذِرٌ وَ لَا فِي الْأَرْضِ نَاصِرٌ، أَصْفَيْتُمْ بِالْأَمْرِ غَيْرَ أَهْلِهِ وَ أَوْرَدْتُمُوهُ غَيْرَ مَوْرِدِهِ، وَ سَيَنْتَقِمُ اللَّهُ مِمَّنْ ظَلَمَ مَأْكَلًا بِمَأْكَلٍ وَ مَشْرَباً بِمَشْرَبٍ مِنْ مَطَاعِمِ الْعَلْقَمِ وَ مَشَارِبِ الصَّبِرِ وَ الْمَقِرِ وَ لِبَاسِ شِعَارِ الْخَوْفِ وَ دِثَارِ السَّيْفِ، وَ إِنَّمَا هُمْ مَطَايَا الْخَطِيئَاتِ وَ زَوَامِلُ الْآثَامِ. فَأُقْسِمُ ثُمَّ أُقْسِمُ لَتَنْخَمَنَّهَا أُمَيَّةُ مِنْ بَعْدِي كَمَا تُلْفَظُ النُّخَامَةُ، ثُمَّ لَا تَذُوقُهَا وَ لَا تَطْعَمُ بِطَعْمِهَا أَبَداً مَا كَرَّ الْجَدِيدَانِ».

حضرت می‌فرمایند بعد از حکومت من یک حکومتی سر کار می‌آید که در آن خانه‌ای در شهر و روستا نیست الا اینکه حاکمان ظالم، غم و غصه را وارد آنها می‌کنند، یعنی کاری می‌کنند که همه مردم غصه‌دار شوند و داخل تمام خانه‌ها نقمت وارد می‌شود، یعنی کاری با مردم می‌کنند که هیچ‌کس لبخند بر لبش ننشیند، همه ناراحت هستند. خب چرا مردم ناراحت هستند؟ طبیعتا مهمترین مسئله برای مردم اقتصاد و امنیت است. چیزی که معمولا ناراحت‌کننده این دو مورد است یکی معیشت و یکی امنیت. اینها بدترین چیزهایی است که مردم را افسرده و ناراحت می‌کند.

شکایت مردم کوفه به امام حسین(ع) از وضعیت اقتصادی

حضرت در اینجا راجع به بنی امیه صحبت می‌کند. وقتی معاویه از دنیا رفت مردم کوفه نامه‌های مختلفی نوشتند. کوفیان در نامه‌هایشان چند مطلب را به امام حسین(ع) بیان می‌کنند و در آن توضیح می‌دهند که چرا از معاویه ناراضی هستیم؛ اول اینکه بنی امیه به زور حکومت می‌کنند، امنیت ما را گرفتند و ما را به بردگی گرفتند یعنی همه را تابع خودشان کردند. دومین مسئله‌ای که مطرح می‌کنند وضع اقتصادی‌شان است یعنی حکومت بنی امیه گرفتار فساد است و مردم را به حال خود رها کردند. اینجا است که انسان می‌فهمد وقتی امیرالمومنین می‌فرماید «وَ أَدْخَلَهُ الظَّلَمَةُ تَرْحَةً وَ أَوْلَجُوا فِيهِ نِقْمَةً» به همین معنا اشاره دارد.

حضرت در ادامه می‌فرمایند وقتی این اتفاق می‌افتد و توسط حاکمان بدبختی به مردم تحمیل می‌شود، در آسمان عذری ندارند و در روی زمین هم یار و یاوری ندارند. خب بنی امیه از اول اعتقادی به چیزی نداشت و فقط دنبال قدرت بود و با پول برای خودش یار و یاور درست می‌کرد لذا به نظر می‌رسد این تعبیر صحیح نیست. به همین دلیل آیت‌الله منتظری می‌گفت ضمیر «لهم» اشتباه است و باید «لکم» باشد یعنی وقتی معاویه سوار بر کار شد و ظلم و ستم کرد شما مردم پیش خدا عذر ندارید و شما یار و یاور ندارید. در واقع معنای این سخن، این است که شما دارید کارهایی می‌کنید که معاویه بر شما سوار شود چنانکه قرآن درباره فرعون می‌فرماید: «فَاسْتَخَفَّ قَوْمَهُ فَأَطَاعُوهُ إِنَّهُمْ كَانُوا قَوْمًا فَاسِقِينَ» یعنی مردم از فرعون اطاعت کردند و بستر قدرت یافتن او را فراهم کردند.

حضرت مدام دارد می‌فرماید معاویه ظلم و ستم می‌کند، بیایید مقابلش بایستیم ولی مردم همراهی نکردند. بنابراین کسانی که کوتاهی کردند و به خاطر پول جاسوسی کردند در قدرت گرفتن بنی امیه نقش داشتند. به همین جهت است که این افراد در آسمان عذری ندارد و در زمین هم یاوری ندارند.

حضرت در دنباله می‌فرماید چرا شما مردم مقصر هستید، به خاطر اینکه حکومت را به نااهل دادید. پس ما نباید یکطرفه همه چیز را قضاوت کنیم. این مردم هستند که بستر را فراهم می‌کنند که یک نفر سلطه پیدا کند. شما باید دنبال این باشید کسی که شایسته حکومت است بر این مسئولیت بگمارید. وقتی سیستمی راه به صلاح می‌برد که شایسته‌سالاری در آن حاکم باشد. اگر شایسته‌سالاری حاکم بود روال کار درست می‌شود ولی اگر نااهلی را سر کار گذاشتید فساد می‌کند.

انتقام خداوند از حکومت‌های ظالم چگونه است؟

وقتی حکومت، ستم را به یک جایی می‌رساند خدا از ظالم‌ها انتقام می‌گیرد. انتقام خدا چگونه است؟ آیا منظور این است که در روز قیامت به حساب اعمال انها می‌رسد؟ حضرت می‌فرمایند انتقام خدا اینگونه نیست و وقتی ظلم از یک حدی گذشت مردم توان تحمل این همه ظلم را ندارند و ناآرامی‌ها و انقلاب و شورش ایجاد می‌شود و حکومت به راحتی سقوط می‌کند، یعنی تداوم ظلم موجب می‌شود فاصله مردم و حکومت بیشتر و بیشتر شود و حکومت از مردم خبردار نباشد و نهایتا سقوط می‌کند.

حضرت در پایان می‌فرمایند وضعیت زندگی‌ مردم در این حکومت طوری است که هیچ غذای درستی نمی‌خورند و غذاهای تلخ و سمی می‌خورند یعنی زندگی اقتصادی سخت و تلخی دارند، و چنان فشار و ناامنی وجود دارد که مردم حتی در خانه و خلوت خودشان هم احساس امنیت ندارند. یعنی اینها زندگی برای مردم رقم می‌زنند که اقتصادشان تلخ و ناگوار است، در خانه و بیرون خانه هم امنیت ندارند.

امام صادق(ع) روایتی دارند که همه مردم جهان به سه چیز احتیاج دارند، یکی رفاه یعنی هر جامعه‌ای نیازمند رفاه است، دوم امنیت به معنای وسیع آن یعنی هم امنیت داخلی و هم امنیت خارجی، سوم عدالت. این روایت را امیرالمومنین(ع) هم می‌فرمایند. هر حکومتی سر کار می‌آید باید این سه را تامین کند. حکومتی موفق است که برای مردم رفاه و امنیت و عدالت ایجاد کند.

حضرت به دنبالش می‌فرماید بنی امیه انبوهی از گناهان را با خودشان حمل می‌کنند. اینکه انسان طوری حکومت کند که مردمش گرسنه باشند مردمش امنیت نداشته باشند بار گناهانش به حکومت برمی‌گردد و بار عظیمی از گناهان را حمل می‌کند. این کاری که حکومت می‌کند با بقیه گناهان قابل قیاس نیست چون شما دارید جامعه‌ای را تباه می‌کنید. بعد حضرت دو مرتبه قسم می‌خورد حکومتی که اینطور باشد باقی نمی‌ماند و این حکومت که برای مردمش فقر و ناامنی بیاورد مثل خلط سینه به بیرون پرتاب می‌شود.

 

انتهای پیام
captcha