جامعه ایمانی در برابر منافقان «ید واحد» باشند
کد خبر: 4178929
تاریخ انتشار : ۱۰ آبان ۱۴۰۲ - ۰۸:۳۶
رفتار با منافقان از منظر دین/2

جامعه ایمانی در برابر منافقان «ید واحد» باشند

جامعه ایمانی باید در سایه وحدت و همدلی و با رفتار محبت‌آمیز از احوال همدیگر و مسائل سرنوشت جامعه با خبر باشند و به‌عنوان «ید واحد» در مقابل منافقان بایستند.

حجت‌الاسلام والمسلمین حسن شیرزاد کمانگر، پژوهشگر پژوهشکده فرهنگ و معارف قرآنحجتالاسلام والمسلمین حسن شیرزاد کمانگر، پژوهشگر پژوهشکده فرهنگ و معارف قرآن در یادداشتی که در اختیار ایکنای قم قرار داده، نوشته است: در مفهوم‌شناسی رفتار آمده که رفتار به معنای سلوک، روش، واکنش‌های انسان‌ها و نشان دادن حالت روانی و خلقی خاص در برخورد با دیگران است.

منافق از نفق است(فضل بن حسن، طبرسی، مجمع البيان في تفسير القرآن، ج‏10، ص439) در لغت به‌ معنای ايجاد سوراخى در زمين است كه راه رهايى داشته باشد(اسماعیل بن حماد، جوهری، الصحاح، ج 3، ص 1560) و نفاق یعنی ظاهر و باطن متفاوت داشتن و دورويى است.(حسن انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ج 8، ص 7882) واژه «نَفَق» به‌ معنای لغوی آن در قرآن آمده است: «انْ تَبْتَغِىَ نَفَقاً فِى الْارْضِ  أَوْ سُلَّمًا فِي السَّمَاءِ فَتَأْتِيَهُمْ؛ اگر مى‏‌توانى نقبى در زمين يا نردبانى در آسمان بجويى» (انعام/ 35)؛ گفته شد موش كور صحرايی را «نَافِقَاءالیربوع» گویند چون در زير زمين سوراخ‌هايی كنده كه تنها يكی از آنها آشكار است و هنگام احساس خطر با سر خود يكی از سوراخ‌ها را باز كرده و فرار می‌کند.


بیشتر بخوانید:


مفهوم‌شناسی «نفاق»

نفاق در اصطلاح، عبارت است از داخل شدن در دين از راهى و خروج از آن از راه ديگر، اظهار اسلام با اهل آن و مخفى كردن غير اسلام در درون و اقرار ایمان به زبان و خلاف اعتقاد به آن در قلب است که در ايمان، در طاعات و در معاشرت با مردم چه به قصد جاه‌طلبی یا مال باشد یا نباشد، به‌کار رفته‌ است و در قرآن به‌صورت نفاق، نافقو و منافقون و منافقات آمده است.

مقام معظم رهبری، نفاق را به زبان ایمان آوردن و در باطن ایمان نداشتن، لازم داشتن عناوین دین و نپذیرفتن حقيقت آن، به‌ حسب ظاهر ادعای اسلام و در باطن بدون گرایش به آن «اَظْهَرَ الایمان و اَبْطَنَ الکفر» (سوره برائت/ 68 و 69) یا ابراز خلاف به مؤمنان را، نفاق قرآنی دانسته‌اند، اما نفاق لغوی و عملی را دوگانگی ظاهر و باطن، دوگانگی حقیقت و  ادعای چیزی کردن و خلاف آن در رفتار دانستند و این منافق است.

برخی‌ها گفته‌اند که نفاق، نامی اسلامی است و عرب‌شناختی از معنای مخصوص آنکه اظهار اسلام و کتمان کفر نداشته و تا زمان نزول وحی در معنای خاصی، كاربرد نيافته بود، اما آنان با صحرا و جانوران صحرايی كاملاً آشنا بودند كه موش صحرايی چه جانوری است و چگونه برای نجات خود از خطر، اقدام می‌كند.

عرب مسلمان به‌خوبی می‌فهمد كه «دورويان»، چگونه افرادی هستند. تشبيه معقول به محسوس، يكی از فنون رسا شدن متن است. چنين تشبيهی در مورد گروه دورويان به‌دليل شدت رسايی آن خيلی زود به اصطلاح قرآنی تبديل شد، به همين دليل است كه ابن اثير، چنين استعمالی ‌را اصطلاح اسلام خوانده است.

مقام معظم رهبری با توجه به مجموعه‏ آيات اول سوره‏ بقره، نفاق را فراتر از معنای لغوی و اصطلاحی، آن را یک جريان دانسته که در درون نظام اسلامى يک مجموعه‌‏اى به قصد ضربه‏ زدن و مخالفت‏ ‏كردن، زير پوشش حق به ‏جانب به‏‌وجود آیند. حتی مقام معظم رهبری، آمریکا را کافر، دشمن خدا و منافق دانستند چون داعش را تولید کرده است، اما پرچم حقوق بشر را به دست گرفته و خلاف آن را درباره‌ مسائل گوناگون انسانی، عمل می‌کند؛ یعنی منافق کامل و منافق، کافر است و کافر دشمن خدا و عدوالله است. مراد از نگارش این مقاله، معنای اصطلاحی نفاق مطرح است.

نشانه‌های رفتاری منافقان

با نگاهی به آیات قرآن استفاده می‌شود منافقان دارای نشانه‌هایی هستند که در رفتارشان آشکار می‌شود و بیان آنها می‌تواند زمینه‌های آگاهی و رفتار مناسب با آنان را فراهم کرده و جلوی توطئه‌ها و آسیب‌رسانی‌های آنان نسبت به جامعه ایمانی را بگیرد و از فریب خوردن افرادی که آگاهی چندانی نسبت به آنان ندارند را پیشگیری کنند و براساس فرمایش امیرمؤمنان علی(ع)، اگر مردم منافق را بشناسند که او فردی بسیار دروغگو است از او نمی‌پذیرند و او را تصدیق نمی‌کنند، از این‌رو به بخش‌های مهمی از آنها اشاره می‌شود.

اختلاف‌افکنی

جامعه ایمانی در سایه وحدت و همدلی می‌تواند در کنار هم با رفتار محبت‌آمیز از احوال همدیگر و مسائل سرنوشت جامعه باخبر بوده و در گره‌گشایی از مشکلات یکدیگر اقدامات مناسبی را بردارند و به‌عنوان «ید واحد» و یکپارچگی از الطاف و نصرت الهی برخوردار باشند چون «ید الله مع الجماعه» با اینکه اختلاف‌افکنی کاری حرام است، اما از نشانه‌های رفتاری منافقان شمرده شد و آنان همیشه به‌دنبال فرصتی هستند تا بتوانند با اقداماتی زمینه‌های اختلاف‌افکنی در جامعه ایمانی را فراهم کنند.

همان‌گونه که خداوند در قرآن کریم فرمود: «وَ لا تَكُونُوا كَالَّذِينَ تَفَرَّقُوا؛ و چون كسانى مباشيد كه پس از آنكه دلايل آشكار برايشان آمد» (آل‌‏عمران/ 105) و مورد تهدید خداوند قرار گرفته است. همچنین خداوند فرمود: «إِنَّ الَّذِينَ فَرَّقُوا دِينَهُمْ وَ كانُوا شِيَعاً لَسْتَ مِنْهُمْ فِي شَيْ‏ء إِنَّما أَمْرُهُمْ إِلَى اللَّهِ ثُمَّ يُنَبِّئُهُمْ بِما كانُوا يَفْعَلُون‏؛ كسانى كه دين خود را پراكنده ساختند و فرقه فرقه شدند تو هيچ‌گونه مسئول ايشان نيستى كارشان فقط با خداست آنگاه به آنچه انجام مى‏‌دادند آگاهشان خواهد كرد.» (انعام/ 159)

گفته شد منظور از«إِنَّ الَّذِينَ فَرَّقُوا دِينَهُمْ» نصاری، یهود، گمراهان و بدعت‌گذاران از امت اسلامی هستند و مراد از «يُنَبِّئُهُمْ» يعنی خداوند آنان را به عملکردشان آگاه ساخته و در قیامت مجازاتشان می‌کند (محمد بن حسن طوسی، التبيان فی‌تفسير القرآن، ج‏ 4، ص329 و 330) اختلاف‌افکنی منافقان، شکل‌های گوناگونی دارد به نمونه‌هایی از آنها اشاره می‌شود:

1-زمان جهاد

آیاتی از قرآن درباره اختلاف‌افکنی منافقان در فضای جامعه ایمانی، هنگام جهاد و مبارزه با دشمنان سخن گفته است. آنان با تبلیغات خود جهت حضور نیافتن افراد در جبهه‌ها و به شهادت نرسیدن آنان درصورت گوش کردن حرف آنان، تلاش می‌کردند.

در آیات 167 و 168 سوره آل عمران و آیه 18 سوره احزاب، لفظ «الْمُعَوِّقِينَ» به‌ معنای بازدارندگان جنگ و «والْقائِلِينَ» به‌ معنای منافقان به‌کار رفته است. (ابو جعفر محمد بن جرير طبرى، جامع البيان فی تفسير القرآن، ج‏21، ص 89)

همان‌طوری که مقام معظم رهبری آیه 47 سوره توبه را به‌عنوان شاهد آوردند که می‌فرماید: «لَوْ خَرَجُواْ فِيكُم مّا زَادُوكُمْ إِلَاّ خَبَالًا ولأَوْضَعُواْ خِلَالَكُمْ؛ اگر هم با شما بیرون می‌آمدند، جز شر و فساد به شما نمی‌افزودند و مسلماً خود را برای سخن چینی در میان شما قرار می‌دادند تا فتنه‌جویی کنند و در میان شما جاسوسانی برای آنان هستند که به نفع‌شان خبرچینی می‌کنند و خدا به ستمکاران داناست.»

اگر منافقان‏ در كنار شما بمانند و به جهاد با دشمن بيايند، جز بر سستى و ناتوانى شما نخواهند افزود و در ميان صفوف شما تفرقه و تشتت خواهند افكند. معظم‌له با توجه به آیات، نفوذ منافقان را در درون نظام اسلامى و نيروهاى مجاهد فى سبيل الله از سوی دشمنان را برای سست و متزلزل كردن پايه جهاد برشمردند.

2- ساخت پایگاه

قرآن ادعای احسان و خیرخواهانه منافقان را در ساخت مسجد، دروغ خواند و هدف آنان را اختلاف‌افکنی بین مؤمنان و پایگاهی برای ضرر رسانی، کفر مردم و مبارزه با خداوند و پیامبر اسلام(ص) معرفی کرده است. (سوره توبه/ آیه 107)؛ همان‌گونه که مقام معظم رهبری فرمودند: «منافقان‏، حتى به‌صورت مسجدسازى (مسجد ضرار)، قصد اختلاف‌افکنی و ضربه به حكومت اسلامى را داشتند، آن‏ها منتظر بودند كه دشمن خارجى بيايد و به آنان كمک برسانند و حكومت پيامبر(ص) را از بين ببرند.

نشانه‌های رفتاری منافقان چیست؟

از صفات مؤمنان تلاش برای اصلاحات فردی و اجتماعی است و رفتار آنان با یکدیگر براساس آرامش و خیرخواهی است اما منافقان یکی از نشانه‌های رفتاری آنان فسادگری است که دارای مصادیقی است همانگونه که مقام معظم رهبری با توجه به آیه «وَ إِذا قِيلَ لَهُمْ لا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ قالُوا إِنَّما نَحْنُ مُصْلِحُونَ؛ و هنگامی كه به آنها گفته شود، در زمين فساد نكنيد می‏‌گويند ما فقط اصلاح‌كننده‏‌ايم.» (سوره بقره/ آیه11)؛ همچنین خداوند در سوره بقره آیه 12 فرمود: «أَلا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَ لكِنْ لا يَشْعُرُونَ؛ آگاه باشيد كه آنان همانند مفسدانند وليكن نمى‏‌فهمند.»

اين تعبير «وَ إِذا قِيلَ لَهُمْ لا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ»، حاكى از اين است كه قرآن آنها را مفسد مى‏‌داند، چون اگر آنها را مفسد نمى‌‏دانست نمى‏‌گفت وقتى به او بگویيد چرا فساد مى‏‌كند؟ معلوم مى‌‏شود فساد مى‏‌كنند و قرآن آنها را مفسد مى‌‏داند پس قبل از آنكه عبارت «أَلا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ» گفته شود، خود جمله‏ اول يعنى «ِذا قِيلَ لَهُم» نشان‌دهنده‏ اين است كه آنها در زمين فساد مى‏‌كنند و بينش قرآن اين است كه اين‌ها فساد است.

معظم‌له با توجه به اطلاق آیه قلمروها و مصادیق فراوانی را برای فساد بیان کردند که نمونه‌هایی از آنها عبارت هستند: اقدام كردن عليه مسلمانان، خرابكارى‌‏هاى كوچک و شايعه‌پراكنى «وَ إِذا جاءَهُمْ أَمْرٌ مِنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذاعُوا بِهِ» (سوره نساء/آیه 83)، تحقير مؤمنان به قصد تضعيف روحيه آنها، ايجاد ترديد در عقايد مؤمنان با پرسش‌ها و بيان‌هاى نادرست، ايجاد ارتباط با جبهه‏ دشمن و كفر، به آنها خبر دادن و راهنمايى دادن، از آنها پول گرفتن، دستور، الهام و كمک گرفتن، قصد جان پيغمبر كردن و تصميم به ترور پيغمبر و ترور شخصيت‌هاى برجسته، نفوذ در نيروهاى جنگى براى شكستن مقاومت آنها، نفوذ در نيروهاى مجاهد فى سبيل الله و سست و متزلزل كردن پايه جهاد مثال‌هايى براى فساد و افساد منافقان در قرآن است.

مقام معظم رهبری با توجه به همین آیات درباره منافقان فرمودند: «منافق، هميشه ادعا مى‏‌كند كه من دشمن نيستم و درصدد اصلاح‏ هستم، اما آنچه كه عوض مى‏‌شود و قادر بر كنترل او نيست حركات خود اوست و حرف‌ها و اظهاراتى است كه مى‏‌كند.»

آن منافق‏ كه با يهوديان و با كفار مكه يا با كشور امپراطورى روم آن روز ارتباط داشت، اين فساد را به بار مى‌‏آورد و كارش يک كار فسادانگيزى بود. قرآن به‌طور قاطع می‌گويد: «اينها مفسدند اما خودشان نمى‌‏فهمند و ملتفت نیستند.»

انتهای پیام
captcha