به گزارش ایکنا، فیلم سینمایی سرهنگ ثریا اولین ساخته لیلی عاج است. وی پیشتر در تئاتر چند کار دفاع مقدسی را روی صحنه برده و جوایز متعددی را هم، کسب کرده است و حالا در اولین فیلم سینمایی خود موضوعی واقعی را دستمایه کار خود قرار داده است. این فیلم در چهلویکمین جشنواره فیلم فجر نامزد دریافت چند سیمرغ بود که در نهایت توانست سیمرغ بلورین گوهرشاد را از آن خود کند. در این یادداشت به صورت اجمالی به این فیلم سینمایی که این روزها روی پرده سینماها است، میپردازیم.
فیلم سرهنگ ثریا محصول سازمان هنری رسانهای اوج است که از زاویهای متفاوت به حضور سازمان مجاهدین خلق (منافقین) در پادگان اشرف میپردازد. داستان مادری که فرزندش توسط منافقین به پادگان اشرف رفته است و مادر تلاش خود را برای آزادی فرزندش از دست این گروه تروریستی انجام میدهد. این داستان بهخودیخود درام بسیار بالایی دارد چون همیشه جستجوی فرزند توسط مادر اتفاقی پرکشش محسوب میشود اما در داستان این فیلم نکتهای وجود دارد. با وجود اینکه در بخشهای مختلف فیلم لحظههای درام خوبی را میبینیم اما داستان برای مخاطب دهه هشتاد، اطلاعات قابل توجهی ندارد به ویژه در مورد گروهک منافقین اطلاعات چندانی را به تماشاگر نمیدهد.
درباره داستان فیلم یک نکته حائز توجه وجود دارد آن هم اینکه موضوعات بسیاری در سینمای دفاع مقدس وجود دارد که میتوان به آنها پرداخت. سرهنگ ثریا داستانی ناگفته دارد که برای تماشاگر امروز جدید است اما کارگردان به واسطه تجربه نخست خود در سینما، نتوانسته غنای داستان را آنگونه که باید در فیلم نشان دهد. شخصیتپردازی فیلم شکلی تیپگونه دارد. این مسئله را درباره نقشهای منفی به خوبی میبینیم. درباره کلیشه بودن شخصیت هم یک نکته را میتوان بیان کرد. در سرهنگ ثریا کارگردان صرفاً خواسته قصهای تعریف کند و چندان برایش این موضوع (شخصیت) اهمیت نداشته است! این مسئله درباره شخصیت سرهنگ ثریا که ژاله صامتی نقش آن را ایفا میکند، وجود دارد.
فیلم برگرفته از زندگی ثریا عبدالهی است. مادری که فرزندش سالها در پادگان اشرف؛ مقر منافقان حضور دارد. فیلم میخواهد در داستان ادای دینی به این مادر داشته باشد اما به دلیل همان عدم شخصیتپردازی که از آن سخن گفتیم نتوانسته در این امر محقق باشد. این مادر اهداف و آرمانهایش را تنها در کلام بیان میکند. ما در فیلم علت پیوستن فرزند را به گروهک مجاهدین خلق نمیدانیم! همین مسئله سبب نگاه تکبعدی شده است؛ اتفاقی که در این دست تولیدات آسیبی جدی محسوب میشود.
در مباحث فنی از دو منظر میتوان به کارگردانی سرهنگ ثریا پرداخت. در بحث دکوپاژ و میزانسن لیلی عاج نمره قبولی دریافت میکند البته این امتیاز مثبت نیز با توجه به بودجه و امکانات خوبی که به فیلم تعلق گرفته چندان دور از تصور نیست اما در امر بازیگردانی و روایت قصهای دلچسب این موفقیت به دست نیامده است. بازیگران فیلم هم نکتهای قابلذکر را عرضه نمیکند. ژاله صامتی تنها بازی بیرونی و اغراقشده دارد که در برخی از کارهای گذشتهاش، آن را دیدهایم. در این رابطه میخواهم مثالی از دو نمونه موفق در سینما بزنم. بازی که مریلا زارعی در شیار 143 یا فاطمه معتمدآریا در فیلم گیلانه از خود ارائه میدهند کاملاً واقعی و بدون اغراق است. این خصیصه حداقل از دیدگاه نگارنده در سرهنگ ثریا وجود نداشت.
مشکلی دیگر که در فیلم وجود دارد ظرفیت قصه برای تبدیلشدن به یک اثر بلند سینمایی است. در فیلمهایی که داستانی تکخطی دارند کارگردان تلاش میکند با ورود داستانهای متعدد، تماشاگر را خسته نکند اما در این کار، قصه توان یک اثر بلند سینمایی را دارا نیست. برای همین مخاطب از نیمهراه دیگر حوصله تماشای فیلم را ندارد. در ضمن پایانبندی که برای فیلم انتخابشده بسیار کلیشه بود و اصطلاحاً باعث فرار تماشاگر از کار میشود.
در بحث معنا باید گفت سرهنگ ثریا از آن دست فیلمهایی است که آنچنان در یادها باقی نخواهد ماند چون قصهای که تعریف میکند تنها در سطح مانده است. در ظاهر مفاهیم ارزشمندی چون ایثار و صبر مادری که سالهاست در انتظار فرزندش روزگار میگذراند در فیلم وجود دارد اما اینها صرفاً تصویر و کلام هستند. همچنین دیگر آموزههای ارزشمند نیز در فیلم وجود دارد که میشود از آنها لیستی تهیه کرد اما بیان این سخنان دلیلی برای محقق کردن این مفاهیم نیست.
معنا در یک اثر دفاع مقدسی باید با سلیقه و نگاه مخاطب زمان خود همخوان باشد. نگاهی به فیلمهای مطرح این ژانر بیندازید. از کرخه تا راین، بومی پیراهن یوسف، آژانس شیشهای، گیلانه، شیار 143 و... برای این در یادها باقی مادهاند که قصه خود را با دو بازوی ایمان و تکنیک روایت میکنند ولی در سرهنگ ثریا باور به موضوع نزد کارگردان وجود دارد زیرا سابقه فعالیت او در تئاتر چنین امری را نشان میدهد اما بیتجربگی سبب شده این خواسته در فیلم به شکل درستی مورد توجه قرار نگیرد.
سخن پایانی؛ فیلمی که میخواهد روایتگر موضوعی دفاع مقدسی باشد باید تنها هدفش در قصه روایت قصه باشد بدون اینکه بخواهد جایزه گرفتن در جشنواره را مدنظر قرار دهد زیرا اگر این اتفاق رخ دهد نه در فستیوال مورد نظر به خواست خود خواهد رسید نه در اکران عمومی مورد استقبال تماشاگر واقع خواهد شد.
داوود کنشلو
انتهای پیام