به گزارش خبرنگار ایکنا؛ نشست تخصصی «فضای مجازی و تاریخ؛ فرصتها و تهدیدها» با همکاری انجمن ایرانی تاریخ، صبح سهشنبه ۱۶ آبان با حضور سعید میرمحمدصادق، پژوهشگر تاریخ، حسین حسنی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات و ویدا همراز، عضو هیئتعلمی دانشگاه صدا و سیما برگزار شد.
ویدا همراز، عضو هیئتعلمی دانشگاه صدا و سیما در این نشست با بیان اینکه هیچ گریزی از ارتباط در فضای مجازی نداریم، گفت: فضای مجازی بر زندگی فری و اجتماعی و عملکرد علمی ما اثر گذاشته است، بنابراین لازم است رصد دائمی بر حوزه علمی داشته باشیم. در حوزه علوم انسانی، بیش از همه بر تاریخ، دانش و سواد تاریخی که بر هویت ملی و تاریخی ما اثر دارد، کمتر توجه شده و فضای مجازی عرصهای برای انتشار مطالب بیپایه وبیاساس تاریخی شده است.
وی افزود: یکی از نزدیکترین نمونهها در غزه را در رابطه با جعل محتوا و مستندات تاریخی درباره اشغالگران قدس دیدیم. به ویژه اینکه در حوزه فارسیزبانها، کاربران بدون توجه به مطالب و محتوا دست به انتشار آن زدند؛ بنابراین فضای مجازی که یکی از حوزههای مهم برای علاقهمندان به تاریخ است، باید مورد تحلیل و پژوهش قرار گیرد.
همراز در ادامه به پژوهشی که در این حوزه در بستر شبکههای اجتماعی اینستاگرام و توئیتر انجام داده است، اشاره کرد و گفت: فضای مجازی دستاورد انقلاب دیجیتال یا انقلاب سوم صنعتی، تعاریف و مفاهیم تازهای را پدید آورد. رسانههای دیجیتال که بر مبنای رمزهای دیجیتال کار میکنند، بر پایه اینترنت گسترش جهانی یافتند و در مدت کوتاهی پس از معرفی اینترنت، اطلاعات فراوان به دادههای دیجیتال تبدیل شد و شبکه جهانی اینترنت امکان انتقال متن، صوت و تصویر را فراهم کرد.
وی با بیان اینکه یکی از دستاوردهای این دوره، جهانی شدن اطلاعات است، ادامه داد: حضور افراد در انواع شبکههای اجتماعی یکی از ویژگیهای خاص ارتباطی عصر حاضر است، به گونهای که به نظر میرسد فرستنده و گیرنده تغییر کرده و در مدل جدید ارتباطی افراد هم فرستنده و هم گیرنده هستند. افراد توانستند در این شبکهها روابط اجتماعی خود را تکثیر و عدهای علاوه بر هویت واقعی، هویت مجازی اختیار کنند.
همراز در ادامه گفت: رفتار و استفاده از فضای مجازی در چهار عامل بافت فرهنگی اجتماعی، دسترسی به شبکه، نگرش به محیطهای مجازی و نحوه نگرش به اوقات فراغت در هر جامعه ریشه دارد. از آنجا که انسان امروز گریزی از فناوریهای جدید رسانهای ندارد، کشف رابطه میان فناوریها و ابعاد مختلف زندگی بشر، به دغدغه محققان تبدیل شده است. شبکههای اجتماعی با تمرکززدایی و مرززدایی، ابعاد جدید ارتباطی را معرفی کردهاند. هویت مجازی اگرچه تعریف خاص دارد، اما نباید فراموش کرد که رفتار کاربران، گاه نشان از رفتار و هویت واقعی آنها دارد، بنابراین میتوان علایق کاربران را مورد مطالعه قرار داد.
وی تصریح کرد: آزادی در استفاده از هویت مجازی یا واقعی، انتخابی و متنوع بودن شکل فعالیت، تعدد در افراد و گروهها برای ارتباط، تعامل چندگانه و متغیر، سرعت در روابط، نگرش و علایق تقریباً یکسان با افراد مرتبط و زبانها و فرهنگهای متفاوت از ویژگیهای روابط انسانی در عصر شبکه غیرحضوری و از راه دور به شمار میرود.
این عضو هیئت علمی با بیان اینکه تمرکز این پژوهش بر دو شبکه اجتماعی اینستاگرام و توئیتر (ایکس) و یک حوزه محتوایی انتخابی کاربران یعنی تاریخ است، بیان کرد: این دو، کاربران زیاد و امکانات اشتراکگذاری مشابهی دارند، در برخی کشورها نیز برخلاف ایران برای تبادل علمی و اشتراکگذاری دادههای پژوهشی مورد توجه قرار گرفتهاند. اکثر پژوهشهای انجام شده به نقش سیاسی شبکههای اجتماعی در کنشگری سیاسی و اهمیت حضور آنها در توسعه حوزه عمومی معطوف بوده و کمتر به موضوعاتی، چون تاریخ توجه شده است.
دشواری اعتبارسنجی محتوای تاریخی
وی در ادامه به قابلیتهای اجرایی و عوامل محبوبیت اینستاگرام و توئیتر اشاره کرد و گفت: محیط ساده و کاربردی برای اشتراکگذاری مکرر عکس، متن محدود و ویدئو کوتاه، قابلیت برقراری تماس تصویری و گفتوگوی همزمان چند نفر، قابلیت آرشیو کردن مطالب دلخواه، اظهارنظر و تأیید مطالب مورد علاقه با کامنت و لایک و به کارگیری در حوزه معرفی محصول و اشتغال از محبوبیتهای شبکه اجتماعی اینستاگرام بوده و سادگی ارتباط برای کاربران با دیگران در شبکههای اجتماعی، سرعت انتقال اطلاعات، خواندن و نوشتن پیام و تنوع در استفاده دیگر از امکانات شخصی یا حرفهای برای تعامل با دیگران از محبوبیتهای توئیتر است. همچنین آمارهای غیررسمی نشان میدهد در سال ۱۴۰۱ حدود سه و نیم میلیون ایرانی در توئیتر حضور داشتند و ایرانیها در هر ثانیه حدوداً ۲۳۳ توئیت منتشر کردهاند و ۹۵ درصد از مجموع توئیتها، ریتوئیت و فقط پنج درصدشان توئیت دست اول بوده است.
همراز با اشاره به پراکندگی موضوعی در اینستاگرام بیان کرد: با حضور و دقت در اینستاگرام میتوان دریافت که انتشار انواع تصاویر و مطالب تاریخی به شیوههای مختلف رواج دارد که میتوان آنها را در دو بخش آموزش و فرهنگ قرار داد. با توجه به تنوع سطح دانش و پایگاه اجتماعی پدیدآورندگان و دنبالکنندگان این صفحات، دشوار بودن اعتبارسنجی و انتشار وسیع و سریع اینگونه مطالب، صحت، نقش مفید یا مخرب آنها در سواد تاریخی و هویتبخشی تاریخی در جامعه اهمیت مییابد.
وی در پاسخ به اینکه آیا اصولاً شبکههای اجتماعی محل مناسبی برای فعالیتهای علمی هستند، گفت: به طور مشروط بله، چراکه به علت حجم بالای دادهها با روشهای سنتی نمیتوان به ذخیره و صحتسنجی آنها اقدام کرد. در شبکههای اجتماعی با کلاندادهها روبرو هستیم و باید ۵ ویژگی حجم، سرعت، تنوع، تغییرپذیری و میزان صحت مورد توجه قرار گیرد. اما در کشورهایی که از شبکههای اجتماعی برای انتشار مقالات علمی و دستاوردهای پژوهشی استفاده میشود، ارتباط معناداری میان تعداد دفعات توئیت شدن و یا لایک شدن با استنادهای دریافتی آن وجود داشته و همچنین بین رشتههای تخصصی و استفاده از شبکههای اجتماعی برای انعکاس پژوهشها تفاوت وجود دارد و پژوهشگران رشتههای علوم اجتماعی و انسانی کمتر از دیگر رشتهها از این ظرفیتها استفاده میکنند.
این عضو هیئت علمی دانشگاه صدا و سیما در ادامه با اشاره به تولیدکنندگان محتوای تاریخی در اینستاگرام تصریح کرد: مراکز تحقیقاتی و پژوهشی دولتی، خصوصی و رسمی، پژوهشگران و محققانی که نتایج تحقیقات تاریخی خود و دیدگاههای علمی را به اشتراک میگذارند، آرشیوها و پایگاههای اسنادی تاریخی، ناشران مجلات و کتابهای تاریخی و اشخاص حقیقی که به انتشار مطالب تاریخی اقدام میکنند، از تولیدکنندگان محتوای تاریخی در اینستاگرام محسوب میشوند و بررسیهای اولیه در پیگیری و مشاهده هدفمند بیش از ۲۰ صفحه تاریخی از انواع ذکر شده، نشان داده است که سه دسته اول معمولاً تعداد دنبالکنندگان زیادی ندارند و با توجه به ماهیت اینستاگرام چنین صفحاتی کمتر مورد توجه قرار میگیرند. دسته چهارم نیز با توجه به شهرت مؤسسه انتشاراتی میتوانند دنبالکنندگان بیشتر یا کمتر داشته باشند و پرمخاطبترین صفحات تاریخی از نوع آخر یعنی اشخاص حقیقی هستند.
همراز ادامه داد: براساس پرسشهای مهمی چون؛ آیا این دو شبکه اجتماعی در آگاهی تاریخی اثر مثبت دارند، آیا کارکرد تقویمی آنها میتواند جایگزین دیگر منابع مانند کتابها شود، آیا در بازنمایی گذشته مورد اعتماد هستند، آیا میتوانند به همگرایی و تقویت مبانی هویتساز کمک کنند و آیا مطالب تاریخی منتشر شده میتوانند به منبع پژوهشی برای تاریخ نگاری تبدیل شوند؟ تأثیرات مورد انتظار از انتشار مطالب تاریخی را میتوان به آگاهی بخشی تاریخی، یادآوری وقایع مهم، بازنمایی گذشته، تقویت حافظه فردی و جمعی، انتقال تاریخ و تقویت همگرایی ملی مربوط دانست.
وی در ادامه با بیان اینکه عدم ذکر منبع برای مطالب و تصاویر این صفحات ضعف بزرگی از طرف مصاحبهشوندگان ذکر شده است، گفت: گاه بریده جراید قدیمی به عنوان منبع استفاده شده و گاه فقط نام یک نویسنده و یک کتاب بدون ارجاع دقیق ذکر شده است که اعتماد خواننده را جلب نمیکند. همچنین سوگیری اکثر این صفحات آشکار و به چند طریق مشخص از جمله توزیع نامتعادل و حجم نامتوازن مطالب بوده است، به طوری که عمده مطالب مربوط به تاریخ قبل از اسلام و دوره پهلوی و سپس دوره قاجاریه است و از نظر محتوایی هم سعی در مقایسه این دورهها با دوران بعد از انقلاب اسلامی دارد و لحن و کلمات استفاده شده و حتی تصاویر سوگیری دارد و در مواردی تحریف و بیان ناقص رویدادها موجب تلقین نظر نویسنده به خواننده میشود.
وی افزود: برای جلب توجه کاربران در فضای مجازی استفاده از عکسهای مستند تاریخی و یا تصاویر گرافیکی تخیلی بسیار رایج است. کاربران در اینگونه تصاویر از تکنیکهای تصویرسازی ماهرانه و هنرمندانه بهره نبردهاند. به نظر میرسد فقط انگیزه استفاده از اینگونه تصاویر گرافیکی جلب توجه آنی و لحظهای مخاطب است. حتی گاه تصاویر استفاده شده هیچ ارتباطی با متن ندارد که نشانه عدم تخصص و شناخت و یا بیتوجهی کاربران است. همچنین هویت مجازی و محدودیتهایی که گاه برای ابراز هویت واقعی متخصصان در این گونه شبکههای اجتماعی میشود، فرصت گسترش اطلاعات نادرست به جای اطلاعات صحیح را فراهم کرده است.
افزایش صفحات تاریخی در اینستاگرام
همراز گفت: بررسی انجام شده نشان میدهد، با وجود افزایش صفحات با محتوای تاریخی در اینستاگرام و توئیت و ریتوئیت اینگونه مطالب در توئیتر، سبک و شیوه خاص برای تولید محتوای تخصصی و پراهمیتی، چون تاریخ وجود ندارد. محتوای تاریخی از نظر نویسندگان این پستها همچون هر محتوای دیگری فقط برای افزایش دنبالکنندگان، خوداظهاری و تفنن و احتمالاً درآمدزایی از تبلیغات ارائه میشود. اگرچه ظرفیت ارسال متن و تصویر محدود است، اما انتخاب موضوع و تصویر و سبک نگارش متن بیشتر رده اطلاعات تاریخی و فاقد منبع و اعتبار علمی است. نوع محتوا و شیوه ارائه آن هیچ کمکی به گسترش دانش و سواد تاریخی جامعه نمیکند و در واقع فرصت ارتباطی مهمی در حوزه افزایش دانش و سواد تاریخی در جامعه از دست میرود. نکته مهم دسترسی تعداد زیادی از کاربران به اینگونه مطالب است که بدون توجه به صحت این مطالب مجدداً آنها را انتشار میدهند و این چرخه ادامه مییابد.
وی با بیان اینکه حضور در فضای مجازی اصول و مهارت خاص خود را دارد، ادامه داد: تولید محتوا و انتشار اطلاعات و نیز استفاده از اطلاعات موجود نیازمند آموزش است که به طور جدی کمبود آن در ایران احساس میشود. هیچگونه آموزش رسمی و جدی درباره امکانات و آسیبهای فضای مجازی و راههای جلوگیری این آسیبها برای علاقهمندان تاریخ به طور منظم و رسمی وجود ندارد. هر آنچه در فضای مجازی تولید و انتشار مییابد، علمی و صحیح و قابل اعتماد نیست، تکثر منابع تولیدکننده اطلاعات و نامشخص بودن هویت آنها، علمی بودن آن را زیرسؤال میبرد. به علت حجم انبوه اطلاعات تاریخی ارائه شده در فضای مجازی هنوز روشهای راستیآزمایی و اطمینان از صحت این اطلاعات و نیز تأیید صحت هویت صاحب اثر و انتشاردهنده مشخص نیست و درباره بسیاری از اسناد و تصاویر حقوق مالکیت معنوی رعایت نمیشود. خطر انتخاب و انتشار گزینشی اسناد تاریخی به کمک نرمافزارهای خاص و هوش مصنوعی و حتی جعل در مطالب منتشر شده وجود دارد، بنابراین در آینده نزدیک پژوهشهای تاریخی نیازمند مهارتهای جدید است.
این عضو هیئت علمی افزود: حجم انبوه اطلاعات منتشر شده در شبکههای اجتماعی هم اکنون و نیز در آینده میتوانند برای برخی پژوهشها در حوزه تاریخ اجتماعی، فرهنگی و ... مورد مراجعه قرار گیرند و شیوههای تحلیل اینگونه اطلاعات با منابع تاریخی که تاکنون مورد استفاده مورخان قرار میگرفت، متفاوت است. بسیاری از مراکز آرشیوی معتبر نیز هنوز به کندی به انتشار اطلاعات در فضای مجازی اقدام میکنند و محدودیت دسترسی در مقایسه با مراجعه حضوری برای محققان وجود دارد و همچنین حجم اسناد ارائه شده در مقایسه با سایر کشورها بسیار اندک است.
وی تأکید کرد: اعتبار و کیفیت منابعی که در فضای مجازی انتشار مییابند، بسیار متفاوت است و به نظر میرسد سطح و نوع آسیبهای موجود در پلتفرمهای مختلف تفاوت دارد، زیرا از نظر کارکرد، قدرت انتشار، میزان تأثیر و ... شبکههای اجتماعی مانند اینستاگرام، توئیتر و ... در حوزه نشر اطلاعات تاریخی متفاوت هستند. شناخت ظرفیتهای شبکههای مجازی در ایجاد ارتباط علمی و تولید محتوا همزمان با آموزش سواد مجازی باید جدی گرفته شود و نسل جوان محققان تاریخ باید به سواد مجازی تاریخی توجه کنند. همچنین ظرفیت همرسانی شبکههای اجتماعی قدرت افزوده برای تأثیر بر مخاطب را فراهم میکند و به طور همزمان میتوان محتوای مورد نظر را در قالب متن، صوت و تصویر انتشار داد که برای فهم مطالب تاریخی اهمیت دارد.
انتهای پیام