امروز سوم شعبان مصادف با سالروز میلاد امام حسین(ع) است. ایشان یکی از 12 امام ما شیعیان است اما چرا از میان تمام ائمه مراسم عزاداری که برای ایشان برگزار میکنیم با سایر ائمه تفاوت میکند؟ چرا ثواب زیارت و حتی نحوه زیارت امام حسین(ع) با سایر ائمه متفاوت است؟ در خصوص آداب زیارت پیامبر اکرم(ص) و سایر ائمه(ع) توصیه شده است حتماً عطر بزنیم و لباسهای پاکیزه بپوشیم و به زیارت برویم اما در خصوص زیارت امام حسین(ع) توصیه این است که با حزن و اندوه و مویهکنان به زیارت برویم. حتی با اینکه در اسلام خوردن خاک حرام است در خصوص تربت امام حسین(ع) این حرمت برداشته شده است.
حال که مراسم عزای امام حسین(ع) و زیارت ایشان با سایر ائمه متفاوت است آیا نباید مراسم میلاد آن حضرت نیز متفاوت باشد؟
سؤالهای مطرح شده در همین خصوص را با حجتالاسلام محسن ادیببهروز، عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران و استاد حوزه مطرح کردیم که مشروح سخنان وی را در ادامه با هم میخوانیم.
«در ابتدا مقدمهای مطرح میکنم. براساس مستنداتی که داریم از جمله متن زیارت جامعه کبیره، کتابالحجه اصول کافی و بصائرالدرجات مرحوم صفار که چکیدهای از برخی آیات قرآن است که پیرامون ائمه(ع) نازل شده، تمام امامان معصوم(ع) در یکسری خصوصیات، شایستگیها و توانمندیها کاملاً با هم مشترک هستند. البته اشتراک خصوصیات به این معنا نیست که اگر چنانچه امامی مراتب کمال بیشتری را طی کند، برخلاف قانون الهی است. خیر؛ اشتراک خصوصیات به عنوان یک ظرف و کف مطرح است و امامان معصوم به تناسب وظایفی که خداوند بر عهده آنها قرار میدهد به آن وظایف عمل میکنند اما برخی دیگر از وظایف را خداوند براساس درخواست و اعلام آمادگی خود امام بر عهده او میگذارد.
از این مقدمه کوتاه که بگذریم در بین امامان معصوم(ع) زندگی سه امام با خصوصیاتی همراه میشود که شاید به ذهن امثال من، در مورد سایر امامان نرسد. البته اینکه گفته میشود این خصوصیات را در سایر ائمه شاید نبینیم به معنای نقص سایر امامان نیست بلکه در کف وظیفهای که خدا بر عهده هر امامی گذاشته است، ائمه براساس ویژگیها، توانمندیها و ... تمام وظایف الهی که بر عهده دارند را به طور کامل انجام میدهند و هیچ کوتاهی در وظایف خود نمیکنند.
در نظام الهی، علم الهی خداوند متعال موجب میشود که با توجه به اراده و اختیار (چون خداوند قرار نیست اراده انسان را سلب کند) انسان مسیری را انتخاب کند که این مسیر با نتایج و آثار وضعی و پیامدهایی همراه میشود. انسان اختیار دارد و حتی در طبیعت تغییرات گستردهای را ایجاد میکند اما در کنار این اختیار، خداوند براساس قانونی که دارد، به صورت کلان مقدر کرده است که مسیر کمال بشری طی شود.
براساس مستنداتی که داریم، یکی از وظایف امامان معصوم در نظام الهی که بین همه ائمه مشترک است، این است که در اتفاقات و رویکردهایی که انسانها انجام میدهند تعادل برقرار کنند. جامعه بشری با اختیاراتی که دارد تغییرات فوقالعاده زیادی را ایجاد میکند؛ اگر این تغییرات ساماندهی نشوند و تعادل در آنها ایجاد نشود، به طور کلی کره زمین از هم میپاشد و سایر کرات را هم از بین میبرد و هدفی که ذات مقدس باریتعالی از خلق انسان داشته، یعنی به کمال رسیدن افراد شایسته که خواهان کمال هستند، طبیعتاً محقق نمیشود.
برای آنکه آن هدف محقق شود یکی از وظایف امام ایجاد تعادل است. پس باید گفت خداوند متعال براساس علم الهی که دارد توسط امامان حوادث جامعه که رخ میدهد را کنترل میکند.
امامان معصوم در انجام وظایف داوطلب میشوند یا به تعبیری اعلام آمادگی میکنند و در پیشگاه خداوند میخواهند(که این خواستن جزو وظایف و بایستههای امامت نیست) مراتب بالاتری را سیر کنند. اینکه امامی میخواهد مراتب بالاتری را سیر کند، نقص امامی که این را نخواسته نیست؛ خداوند متعال آن امامی که خواهان است را در بستر زمان خاص قرار میدهد. علم الهی میداند زمانی فرا میرسد که بعد از حضرت رسول(ص) و تغییرات بسیار اساسی و بنیادی که در دین توسط خلفای اول، دوم، سوم و معاویه ایجاد میشود، دگرگونی بنیادی در دین به وجود میآید؛ آن هم به نام دین. وقتی به نام دین یک دگرگونی درونی و صد درصدی رخ میدهد به این معناست که با جامعهای مواجه هستید که یقین دارد، دینی که دارد همان دینی است که خداوند عطا کرده است در حالی که این دین حداقل 80 درصد با دین حقیقی تفاوت دارد.
در این وضعیت یک دگرگونی به نام عاشورا لازم است که به جامعه تعادل بخشد و اگر این تعادل از سوی امام معصوم ایجاد نمیشد در آینده با جامعهای در سطح جهان مواجه میشدیم که دینی را به نام اسلام دارد که صفر تا 100 آن غیر از اسلام حقیقی است و با این دین دنیا را نابود میکرد. به این پازل نگاه کنید؛ ما قطعهای از این پازل را در عملکرد داعش میبینیم.
امام حسین(ع) بین امامان معصوم(ع) در این بستر قرار میگیرد تا این تعادل را به وجود بیاورد. ایجاد این تعادل با شهادت امام(ع) و تمام اطرافیان ایشان محقق میشود. هنور برای عاشورا با تمام خصوصیاتی که دارد از جمله اینکه در رأس آن یک امام ویژه قرار گرفته است، نظیری ندیدهام. این نظیر زمانی اتفاق میافتد که ما با جامعهای مواجه هستیم که از بُعد انحراف نیز نظیر ندارد. یعنی بعد از حضرت رسول(ص) با جامعهای مواجه میشویم که در آن فرد قسم میخورد مسلمان است و دینی که دارد صد درصد مورد تأیید ذات مقدس باری تعالی است، در حالی که اگر شاخصی نبود قطعاً کسی متوجه نمیشد که این یک دین صد درصد ساخته بشری است اما به نام خدا آن را مطرح میکند و حتی رسول ساختگی ایجاد کرده است؛ یعنی یک پیامبر، یک قرآن و دین ساختگی دارد.
حال این جامعه چطور میتواند متوجه ساختگی بودن دینش شود؟ جز با واقعه عاشورا این مسئله امکان ندارد. عاشورا میآید و این جامعه را به تعادل میرساند. حال که این اتفاق خاص یعنی عاشورا براساس درخواست امام حسین(ع) در زمان ایشان رخ داده و برای سایر ائمه رخ نداده است، توقع ما چیست؟ توقع ما این است که برخوردی که با تربت امام حسین(ع) میشود با تربت سایر امامان هم بشود؟ این خلاف نظام الهی است.
از سوی دیگر میتوان به این مسئله به نحو دیگری نیز نگاه کرد. ما قرار است که به صورت ویژه به حادثه و رویداد عاشورا نگاه کنیم تا در آینده از تحقق جامعهای که به انحراف کشیده شده، پیشگیری کنیم به همین دلیل برخورد ما با شهادت امام حسین(ع) با شهادت سایر ائمه(ع) متفاوت است و دهه محرم برگزار میکنیم و ... .
البته هشدار میدهم که باید مراقب باشیم و اجازه ندهیم در برنامههای محرم همان دین حاکم فرسوده خودساخته حضور داشته باشد و برای ما تعریف کند که عزاداری را چگونه انجام دهیم و چگونه با امام ارتباط برقرار کنیم؛ این موضوع بسیار خطرناک است. دشمن میداند اگر ما با محتوای اصلی عزاداری کنیم و در طول سال با مقوله عاشورا برخورد و کنش و واکنش داشته باشیم(نه فقط در ایام محرم)، چه اتفاقی رخ میدهد. دشمن میخواهد همچنان در آینده جامعهای داشته باشیم که به امام حسین(ع) علاقه دارد، محرم و صفر دارد و عزاداری میکند اما همان محرم و صفری که او (دشمن) ساخته است، نه محرم و صفری که اهل بیت ساختهاند. لذا محتوای نامناسب برای عزاداری ارائه میدهد و همین موجب شده ما بارها به مداح و روضه خوانمان تذکر بدهیم که محتوای عزاداری محرم را از مسلمانان و عالمان که خودشان محتوا ساختهاند نگیرید، بلکه بدون ذرهای تغییر، تحریف و تفسیر از اهل بیت(ع) و پیامبر(ص) دریافت کنید.
اگر این کار را بکنیم و مسیر این قیام و عزاداری را به شکل صحیح طی کنیم و محتوای آن را نیز درست طراحی کنیم در آینده شاهد تحقق جامعه زمان امام حسین(ع) نخواهیم بود. در زمان امام حسین(ع) مردم یزیدی را که به طور رسمی خودش اعلام میکند مسلمان نیست و مسیحی است را امیرالمؤمنین دانسته و اطاعت از وی را صد درصد واجب میدانند. اگر قرار است در آینده شاهد چنین جامعهای باشیم به این مفهوم است که موضوع ظهور حضرت حجت و ... منتفی میشود و از سوی دیگر به صورت کلان به این مفهوم است که اساساً هدف الهی از کمال کسانی که خواهان کمال هستند، محقق نشود. پس اگر به موضوع عاشورا و امام حسین(ع) به شکل ویژه میپردازیم به خاطر این است که از تحقق جامعه مشابه یا مانند زمان امام حسین(ع)، پیشگیری کنیم.
میلاد تمام پیامبران و امامان آثاری را در جامعه ایجاد میکند. اگر برخورد الهی و قرآنی با مقوله میلاد ائمه(ع) داشته باشیم به این معناست که در آن روز زندگی من براساس کارهایی که انجام میدهم، آثار متفاوتی در پی دارد.
البته اگر مستندات را بررسی کنیم درمییابیم که چگونگی ولادت امامان معصوم(به مقداری که من خبر دارم) متفاوت نیست. ویژگیهایی که در میلاد همه ائمه وجود دارد، این است که مادران آنها هیچگونه علائم بارداری نداشتند، لحظه ولادت ائمه هیچ انسان زمینی غیر از افراد معین، مشخص و محدود حق حضور نداشتند.
در این مسائل ذکر شده بین ائمه(ع) تفاوت وجود ندارد؛ وقتی تفاوتی نبود به طور طبیعی هم ممکن است توقع ما به جا نباشد که میلاد یکی از ائمه را با میلاد سایر ائمه متفاوت برگزار کنیم. اما اگر از بُعد دیگر به این مسئله نگاه کنیم میبینیم که ما با امامی مواجه هستیم که انتخابی متفاوت از سایر ائمه داشتهاند پس باید نگاه ما به میلاد ایشان نیز متفاوت شود.
ولادت مبارک رسولالله(ص) در بین تمام انبیاء و امامان معصوم، در نظام هستی تغییر و تحولاتی ایجاد کرد. این تغییر و تحول در میلاد سایر ائمه یا نبوده و یا اگر بوده در حد و اندازه تغییرات میلاد حضرت رسول(ص) نبوده است. پس با تولد حضرت رسول(ص) باید به صورت ویژه برخورد شود.
ولی باید به این مسئله نیز توجه کرد که شخصیت امام حسین(ع) وقتی بزرگ میشود و رسالت الهی خود را بعد از شهادت امام حسن(ع) آغاز میکند، این رسالت الهی با خصوصیاتی همراه میشود و پایان و فرجام آن رسالت به گونهای رقم میخورد که افراد را موظف میکند نسبت به ولادت ایشان نگاه متفاوتی داشته باشیم.
اگر از این زاویه به مسئله نگاه کنیم، باید عملکرد ما در زمان میلاد امام حسین(ع) متفاوت باشد. اما چرا جامعه واکنش متفاوت به میلاد امام حسین(ع) ندارد؟ چون جامعه از این موضوع باخبر نیست و نمیداند که با تولد شخصیتی مواجه هستیم که در عالم هستی تحول ویژهای ایجاد کرد. یادآوری میکنم میلاد رسول الله(ص) در کل هستی ویژه است، میلاد امام حسین(ع) در جایگاهی که دارند ویژه میشود.
اتفاقاً ما وقتی در مستندات میلاد امام حسین(ع) غواصی میکنیم(از واژه غواصی به عمد استفاده کردهام و منظورم تحقیق نیست بلکه عملکرد عمیقتری از تحقیق را مدنظر دارم) میبینیم اتفاقاً در زمان و مکان ولادت امام حسین(ع) اتفاقاتی رخ داده است که در میلاد امام حسن(ع) رخ نداده است و همین مسئله نیز ما را وادار میکند به اینکه در سالگرد ولادت امام حسین(ع) هر برنامهای میخواهیم داشته باشیم بدانیم خداوند متعال امروز برای ما حساب و کتاب دیگری باز کرده است.
مثلاً اگر در این روز صدقه میدهم، صدقه من آثار دیگری دارد. درست است که صدقه دادن در روز میلاد همه ائمه(ع) آثار فزاینده دارد، اما این آثار در روز میلاد امام حسین(ع) مقداری متفاوت میشود پس سرمایهگذاری خودم را بر روی اعمال صحیح و پرهیز از اعمال نادرست انجام میدهم تا به برکت وجود این امام به دستاورد ویژه برسم.
تولد وجود مبارک امام علی(ع) واقعاً ویژه و منحصر بهفرد است چراکه محل تولد ایشان براساس برنامه الهی است نه براساس تصادف و جناب فاطمه بنت اسد، جناب ابوطالب و پیامبر(ص) از این مسئله اطلاع دارند، این محل تولد متفاوت و البته معنادار است و برای ما پیام دارد که این انسان در طول عمرشان انسانی خواهد بود با ویژگیهای منحصر به فرد.
در روز میلاد امام حسین(ع) نیز اتفاق ویژهای داریم؛ یکی از حوادث این روز که ویژه است و در میلاد سایر ائمه ندیدهایم این است که این کودک وقتی به پیامبر(ص) داده میشود، حضرت ضمن خوشحالی، آثار غم و اندوه بر چهره ایشان ظاهر میشود و بین حضرت محمد(ص) و مادر و پدر امام حسین(ع) گفتوگویی صورت میگیرد و حضرت رسول در خصوص شهادت امام حسین(ع) اطلاعاتی میدهند. برخی این گفتوگو را به جامعه آن زمان منتقل کردند و اعضای جامعه آن زمان وقتی این مطلب را شنید با قاطعیت رد کردند و گفتند مگر میشود نوه پیامبر با چنین وضعیتی که گفته شده، کشته شود.
البته این اطلاعرسانیها پیام داشت و حضرت محمد(ص) با این اطلاعرسانی تلاش کرد جامعه آگاه شده خود را در ورطه هلاکت نیندازد. پس اینجاست که تولد امام حسین(ع) ویژه میشود و برداشت من این است که بعد از وجود مبارک حضرت علی(ع) بین امامان(نه در مقایسه با پیامبر(ص)) برای تولد امام حسین(ع) باید یک باب ویژه که کمتر از نیمه شعبان نیست، بگشاییم. البته نمیخواهم به رویکرد نیمه شعبان انتقاد کنم، آن رویکرد کاملاً بجا و صحیح و منطقی است. ما میگوییم با آن رویکرد باید به ولادت امام حسین(ع) بنگریم و در این روز مراسم برگزار کنیم.
میلاد امام حسین(ع) باید فرصتی باشد که سایر ابعاد شخصیتی و زندگی امام حسین(ع) را بیشتر مطرح کنیم. باید رویکردمان را تغییر دهیم؛ یعنی به جامعه بگوییم شما همانطور که بر روی نیمه شعبان در ابعاد مختلف سرمایهگذاری میکنید، بر روی سوم شعبان نیز سرمایهگذاری و شادمانی و شادی را جهت دهیم و مطرح کنیم که این روز میلاد چه فردی است.
باید در این روز بر روی رفتار حضرت چه در دوره کودکی و نوجوانی و به خصوص در زمان امامت امام حسن مجتبی(ع) نگاه کنیم. امام حسین(ع) بعد از شهادت امام حسن(ع) با مراجعه بخشی از شیعیان مواجه میشوند که توقع دارند که امام حسین(ع) نسبت به اقدامات امام حسن(ع) نقد کنند اما حضرت میفرمایند ایشان امام من حتی اکنون که به شهادت رسیدهاند، هستند.
اگر ما یکسری از چنین خصوصیاتی را در زندگی اهل بیت(ع) وجود دارد بزرگ کنیم، به دستاوردهایی میرسیم. یکی از این دستاوردها این است که در نظام الهی روابط مخلوق با خالق کاملاً متفاوت از آنچه که اکنون بین ما مسلمانان، شیعیان و حتی بین علمای ما حاکم است، باید تعریف شود. این روابط اگر بین خواص جامعه شیعه حاکم شود، نتایج خیلی زیادی خواهد داشت و شاهد دستاورد بینظیر خواهیم بود.»
انتهای پیام