محمدعلی پردل، جانباز 35 درصد و سرهنگ بازنشسته سپاه در گفتوگو با ایکنا از خراسانجنوبی با گرامیداشت سالروز ولادت حضرت ابوالفضلالعباس(ع) گفت: متولد سال ۱۳۲۷ در روستای اردکول از توابع شهرستان زیرکوه و ساکن شهر حاجیآباد هستم. رفتن به جبهه تکلیف شرعی بود و من نیز چون تکلیف مضاعفی داشتم و پاسدار رسمی نیز بودم به جبهه رفتم. در آن دوران متأهل بودم و بهدلیل مشغله کاری در سپاه دیرتر به جبهه اعزام شدم، چند نوبت همسرم به من تذکر دادند که جنگ تمام میشود و برای رفتن به جبهه آرزو به دل نمانی، زودتر اقدام کنی بهتر است.
در خصوص شروع جنگ از طریق رادیو مطلع شدم؛ در سال ۶۱ بهمدت چهار ماه و در سال ۶۲ به مدت ۹ ماه که منتهی شد به اسارت و مدت اسارت ۷۸ ماه بود که در تاریخ 28 مرداد 69 آزاد شدم و جالب اینجاست که آزادی بنده از زندان رژیم شاه نیز در همین تاریخ البته سال ۵۷ پس از ۹ ماه زندان به جرم سیاسی اتفاق افتاد. مرخصی جزو برنامه جبهه بود و برای سرکشی از خانوادهها میآمدم. حال و هوای مرخصی مثل سه ماه تعطیلی مدارس بود که خیلی از دانشآموزان برای باز شدن مدارس روزشماری میکنند رزمندگان نیز برای برگشتن به جبههها روزشماری میکردند.
جبهه اول و آخرش معنویت بود و خبری از پست و مقام نبود. در عملیات والفجر ۳ مسلم بن عقیل و خیبر شرکت داشتم که مهمترین آن خیبر بود که منجر به اسارت شد. درسی که از جنگ باید گرفته میشد این بود که «إِنْ يَنصُرْكُمُ اللَّهُ فَلَا غَالِبَ لَكُمْ» اگر به قدرت خدا و نیروی مردم تکیه کردیم اگر تمام قدرتهای شیطانی جهان علیه ما شوند نمیتوانند ما را شکست دهند و در همه جبههها پیروزی از آن ماست.
همچنان که همه قدرتهای جهان پشت سر صدام بودند و ما جز خدا و مردان مقاوم هیچ نداشتیم، اما در نهایت پیروز میدان بودیم و شکست از آن دشمن بود. از مسئولان انتظار دارم از خدا بترسند و نگذارند آرمانهای انقلاب که خون ۳۰۰ هزار شهید به پای آن ریخته شده به فراموشی سپرده شود. انتظار ما از مسؤلان این است که تا دیر نشده به فرمایشات و نصایح و انذارهای مقام معظم رهبری بیشتر توجه کنند.
نسل امروز با این فضا آشنایی کافی ندارد و در این زمینه کمکاریهایی صورت گرفته است. صحنهها، امدادهای غیبی، ایثارگریها و رشادتهای که همراه با معنویت را آنطور که باید و شاید به نسل جوان منتقل نکردهایم؛ نسل جوان امروز برای دفاع از ارزشها و آرمانهای انقلاب از نظر کمی و کیفی مستعدتر و آمادهتر است و لذا مسئولیت ما جهاد تبیین است برای ماندن در صحنه و رسیدن به اهداف انقلاب که همان تمدن اسلامی و جهان اسلامی است.
حاجی محمد عزیزی بهلولی، جانباز ۷۰ درصد نیز به خبرنگار ایکنا گفت: متولد ۱۳۴۵ هستم و در 18 مرداد ۱۳۶۵ برای خدمت مقدس سربازی به جبهه اعزام شدم؛ خانواده از اینکه پسرشان میخواهد به خدمت سربازی برود خوشحال بودند و میگفتند در موقعیتی که جنگ است ادای دین بوده و از طرفی نیز به ندای رهبری امام خمینی(ره) لبیک گفتهایم.
اگر ۱۵ روزه به مرخصی میآمدم هنوز دو سه روز مانده به تمام شدن آن بنا به احساس مسئولیتی که در جبهه داشتم، زودتر از زمان پایان مرخصی به جبهه باز میگشتم. آن روزها به دلیل حضور افراد یکرنگ، همدل و عاشق سالار کربلا، جبهه معنویت خاصی داشت. در کلیه عملیاتهای نصر که در منطقه میمک انجام شد به مدت ۹ ماه شرکت کردم، صداقت، شجاعت و گذشتن از جان در راه عشق به حسین(ع) درسی بود که از جبهه گرفتم.
جانباز ۷۰ درصد هستم و پاهایم نیز قطع شده است؛ بعد از عملیات هلی بوردی که توسط دشمن در تاریخ هفتم مرداد و به اسارت بردن یک گروهانمان که در باز پسگیری طی عملیاتی به نام نصر ۵ و ۶ در تاریخ ۱۰ مرداد با درگیریهای شدید در حد تن به تنی طی مدت زمان ۲۴ ساعت و در نهایت در ساعت 10 تا 11 شب یازدهم مرداد ۱۳۶۶ بود که در حین جابجای نیرو درفاصله ۱۰۰۰ تا ۱۵۰۰ متری خط درگیری بر اثر راکدهای(بمبهای)دوزمانه و دوحالته (پوسته وهسته) توسط هواپیماهای جنگی دشمن از ناحیه دوپا وانگشتان دست مجروح شدم.
صداقت و خدمت به ملت و یکرنگی در گفتار و رفتار انتظاراتی است که از مسئولان دارم.
انتهای پیام