«حقالناس» مهمترین و پربسامدترین موضوع در دین اسلام است تا جایی که طولانیترین آیه قرآن(سوره بقره آیه ۲۸۲) نیز به همین موضوع اختصاص دارد و امیرالمؤمنین امام علی(ع) نیز میفرمایند «خدای متعال رعایت حقوق بندگانش را مقدمهای بر رعایت حقوق خودش قرار داده است.»
اوج تجلیگاه توجه به حقالناس در مکتب اسلام و اهلبیت(ع) را میتوان در شب عاشورا مشاهده کرد؛ هنگامی که امام حسین(ع) شرط پیکار با ظلم و همراهی با خود را بدهکار نبودن گذاشت و بیعت خود را از افرادی که حقی بر گردن دارند برداشت چراکه پرداخت حق مردم را مقدم بر حضور در جهاد با طاغوت میدانستند.
همین رویداد مهم و درسآموز از واقعه کربلا سبب شد تا ایکنا در ماه محرم و صفر امسال به موضوع مهم «حقالناس» بپردازد و بخشهایی از کتاب «حقالناس، ارتباط متقابل حقوق مردم و اخلاق اسلامی»، نوشته آیتاللهالعظمی مظاهری را به نظر مخاطبان خود برساند که در ادامه مشروح بخش سی و سوم با عنوان «مذمت سوءنیت در استفاده از حق» را میخوانید.
در این میان گاهی استفاده از حق، با «سوءنیت» و با هدف زیان رساندن به دیگران است. چنان که برخی افراد در وقت مشخصی برای اضرار به دیگران، به اعمال حق خود اصرار میورزند، گرچه خودشان نیز نفعی نبرند. این افراد، در واقع، از حق خویش سوء استفاده میکنند و کار آنها خلاف شرع، خلاف عرف، خلاف مروّت و خلاف اخلاق است و حتماً باید ترک شود.
در روایتی میخوانیم: دو نفر همسایه بودند، یکی از آنها قصد داشت بدون جهت دیوار خانه خودش را خراب کند. از روایت چنین برداشت میشود که اگرچه دیوار مال او و در ملک خودش بوده، ولی پوشش خانه همسایه نیز وابسته به آن دیوار بوده است. حکم این مسئله را از امام صادق(ع) سؤال کردند. ایشان فرمودند: تخریب دیوار، به همسایه زیان میرساند و قصد او اضرار همسایه است، پس حق برداشتن دیوار را ندارد و اگر برداشت، باید دوباره آن را بسازد.
نمونه سوء استفاده از حق، چنانکه بحث آن گذشت، مردی است که برای اضرار به همسرش چند مرتبه او را طلاق میدهد و به وی رجوع مینماید. مثال دیگر در این زمینه کسی است که برای اذیت فرزندان خویش قبل از مرگ همه مالش را وقف میکند یا به دیگران میبخشد و با این کار، وارثان شرعی را از ارث محروم میسازد.
از دیدگاه فقه و قانون، او مالک اموال و مسلط بردارایی خود است و حق دارد به هر که دلش میخواهد، ببخشد. همچنین وقف اموال یا صرف آن در کارهای خیر، یک سنت حسنه و پسندیده است؛ اما باید توجه گردد که ضرر زدن به فرزندان و محروم ساختن آنها از ارث، در واقع سوء استفاده از حق است، مشروع نیست و گناه است؟ هر چند آن فرزندان یا ورثه در حق او ظلم کرده باشند، او باید از سوء استفاده از حق خویش خودداری کند.
حرمت اضرار دیگران، حتی بدون سوء نیت
گاهی صاحب حق، سوءنیت ندارد، قصد او نیز از گرفتن حق اذیت دیگران نیست، اما خود بهخود، اِعمال حق توسط او، منجر به زیان سایر افراد میشود. در این صورت نیز، همان طور که قبلاً بیان شد برای استفاده از حقی که منجر به سلب حق دیگران میشود، مجاز نیست. مثلاً کسی که در بین خانههای مسکونی یک مغازه دارد، نمیتواند در آن مغازه که ملک خودش است، مشاغلی راهاندازی کند که سبب افت قیمت آن خانهها یا آسیب رساندن به ساکنان آن محله میشود؛ هر چند کسب او از نظر شرعی، بدون اشکال و کار او طبق قانون، مجاز باشد.
در زمان امام صادق(ع)، یک نفر شتر بیماری را که در معرض فروش بود، به ده درهم خریداری کرد. سپس با شخص دیگری در آن شریک شد و دو درهم یعنی یک پنجم پول آن را از او گرفت. آن شتر به دلیل مرضی که داشت، مناسب قربانی بود و به همین جهت قیمت چندانی نداشت. آن دو شریک قرار گذاشتند که سر و پوست شتر به شریکی برسد که سهم او یک پنجم است و مابقی را شریک دیگر بردارد.
اتفاقاً آن شتر خوب شد و بهای آن به چندین دینار طلا رسید. خریدار شتر، که صاحب چهار پنجم آن بود، سوء نیتی در تقسیم پول آن نداشت و حاضر شد یک پنجم پول فروش آن را به شریکش بدهد، اما شریک او گفت: ما قرار گذاشتیم که تنها سر و پوست شتر به من برسد و من به همان رضایت دارم.
از امام صادق در خصوص نحوه تقسیم پول آن شتر سؤال کردند؛ ایشان فرمودند: حق شریک در صورتی ادا میشود که یک پنجم ارزش فعلی شتر، به او پرداخت گردد و اگر تنها سر و پوست شتر به وی داده شود، زبان میبیند.
انتهای پیام