مسائل اجتماعی در دل آثار نمایشی همواره نقش مهمی در انعکاس دغدغههای جامعه ایفا کردهاند و پرداخت به موضوعاتی که تا پیش از این کمتر به آنها توجه شده، زمینهساز بازشدن فضای گفتوگو و آگاهیبخشی عمومی شده است. سریال «آلا» یکی از این آثار است که با نگاهی کارشناسی و روایتی داستانی، به مسئلهای بسیار مهم و حساس در خانوادههای ایرانی، یعنی ناباروری، پرداخته است. این موضوع که سالها پشت پرده باقی مانده بود، حالا به مدد زبان تصویر و روایت سینمایی وارد خانههای مخاطبان شده است.
در همین راستا، ایکنا، پیرامون این موضوع مهم، گفتوگویی با کاوه خداشناس، بازیگر نقش دکتر کاشانی در سریال «آلا»، انجام داده است. این گفتوگو از ابعاد مختلف به تحلیل پیامهای اجتماعی، فرهنگی و معنوی این سریال پرداخته و تلاش کرده است تا از زبان یکی از بازیگران اصلی، دریچهای نو به این اثر نمایشی گشوده شود. خداشناس در این مصاحبه به نقش علم، باور، مفهوم مادری و جایگاه خانواده در این سریال اشاره کرده و از چالشها و زیباییهای ایفای چنین نقشی سخن گفته است.
یکی از نکات برجسته این گفتوگو، پرداختن به تقابل علم و باورهای سنتی و خرافهپرستی در دل داستان و تأثیر آن بر زندگی شخصیتهاست. همچنین، تحلیل عمیق شخصیت دکتر کاشانی به عنوان یک پزشک علمی و منطقی که در دل مشکلات خانوادگی و اجتماعی خود درگیر تردیدها و گاه دوگانگیهای درونی است، مخاطب را به تأملی جدی وادار میکند. از سوی دیگر، نگاه نوآورانه سریال به مفهوم مادری و فرزندآوری، در کنار پیامهای اجتماعی درباره اهمیت حفظ و گرامی داشتن نعمت فرزندآوری، بخش مهمی از تحلیل این بازیگر را شکل داده است.
در ادامه، با هم این گفتوگوی مفصل را از زبان کاوه خداشناس میخوانیم که چگونه یک اثر نمایشی میتواند بازتابی از دغدغههای واقعی جامعه باشد و چه تأثیراتی بر نگاه مخاطب به موضوعات حساس اجتماعی و معنوی بگذارد.
ایکنا - چه ویژگی یا ویژگیهایی در نقش پیشنهادی شما در سریال «آلا» باعث شد که تصمیم بگیرید در این پروژه تلویزیونی حضور پیدا کنید و ایفای نقش را بپذیرید؟ آیا این تصمیم صرفاً بر پایه علاقه شخصی به نقش بود یا عوامل دیگری چون رویکرد سریال و فضای کلی آن نیز برای شما اهمیت داشت؟
در وهله نخست باید بگویم که آنچه مرا برای حضور در سریال «آلا» مجاب کرد، نه صرفاً شخصیت پیشنهادی برای ایفای نقش، بلکه بیش از هر چیز کلیت طرح و نگاه حرفهای و علمی بود که پشت این پروژه قرار داشت. سریال «آلا» از آن دسته کارهایی است که یک موضوع اجتماعی مهم، عمیق و گاه مغفولمانده را در قالبی داستانمحور و با تکیه بر مشاورههای علمی و تخصصی روایت میکند. این یکی از وجوه تمایز سریال بود. واقعیت این است که مسئله ناباروری، که در بطن این سریال مطرح میشود، یکی از موضوعاتی است که تا امروز، یا کمتر بدان پرداخته شده یا اساساً با نوعی محافظهکاری و ابهام روایت شده است.
سریال «آلا» به نحوی جسورانه، تا حدی بیپرده و ساختارشکنانه سراغ این مسئله رفته است؛ آن هم نه با شعار و تعصب، بلکه با تکیه بر روایت انسانی، عاطفی و حتی گاهی تراژیک زندگی آدمهایی که با این چالش درگیرند. این برای من جذاب بود. اینکه سریالی با نگاهی نو، از منظری تازه و در قالبی دراماتیک بخواهد به یکی از مهمترین معضلات زندگی امروز بپردازد، نشان از بلوغ تولید و دغدغهمندی پشت کار دارد. به همین خاطر بود که با علاقه و اعتماد به تیم سازنده، پیشنهاد ایفای نقش را پذیرفتم. شاید کمی هم دیر باشد که چنین آثاری ساخته میشوند، اما به هر حال همین که گامی برداشته شده، قابل تحسین است.
ایکنا - یکی از نکاتی که در تحلیل بازی شما به چشم میآید، پیچیدگی و چندلایگی شخصیت دکتر کاشانی است. از این منظر، به نظر میرسد که او شخصیتی است که به سادگی قابل شناسایی نیست و برای درک لایههای درونیاش نیاز به تحلیلهای روانشناختی دارد. برای رسیدن به عمق این نقش، چه مسیری را طی کردید و از چه راههایی برای رسیدن به لحن و رفتار درونی شخصیت بهره گرفتید؟
شخصیت دکتر کاشانی که در این سریال ایفای آن را بر عهده دارم، شخصیتی است که هم در ساحت درونی خود با کشمکشهایی جدی مواجه است و هم در بیرون، با چالشهایی متنوع و چندوجهی روبهرو است. او صرفاً یک پزشک نیست؛ یک مرد است با گذشتهای عاطفی، با روابط خانوادگی خاص، با همسری که خودش پزشک است و درگیر مسائلی چون ناباروری هستند، با خواهری که خانوادهاش در بحران استو در نهایت با بیمارانی که هر کدام پروندهای عاطفی و پیچیده دارند.
از این رو برای من بازی در این نقش نیازمند طراحی یک الگوی درونی بود که فراتر از دیالوگ و حرکت، به درک موقعیتهای روحی و روانی دکتر کاشانی منتهی شود. در واقع کوشیدم دکتر کاشانی را بهعنوان انسانی تصویر کنم که درونگراییاش نه از سر بیاحساسی، بلکه از سر فشارهای مضاعف روانی است. وی آدمی است که بیش از آنکه در کلام با دیگران ارتباط بگیرد، در سکوت خود زندگی میکند. این ویژگی از او چهرهای نسبتاً عبوس، اما عمیق ساخته است.
از سوی دیگر، با توجه به تجربیات میدانی و گفتوگوهایی که با برخی پزشکان داشتم، دریافتم که این قشر از جامعه تحت فشارهای فراوانی هستند. از صبح زود تا پایان شب، مدام با انسانهایی مواجهند که هر کدامشان داستانی خاص دارند؛ انسانی رنجکشیده، درمانده، نگران، عصبانی یا غمگین. این حجم از بار عاطفی، ناگزیر بر شخصیت پزشک نیز تأثیر میگذارد. قصد داشتم این تأثیر را در بازی خود منعکس کنم. به همین دلیل، ترجیح دادم لحن گفتار دکتر کاشانی، واکنشهای رفتاریاش و حتی نوع سکوتهایش را از این منظر طراحی کنم که گویی با مردی مواجهیم که زیر فشار عواطف متراکم، ترجیح داده خودش را در یک لایه محافظتی پنهان کند.
همه اینها در کنار فیلمنامهای خوب و کارگردانی هوشمندانه باعث شد این نقش برای من تجربهای متفاوت و البته پرچالش باشد. امیدوارم که در نگاه مخاطبان نیز، این شخصیت توانسته باشد اثرگذار باشد و در لایههای مختلف، با مخاطب ارتباط برقرار کند.
ایکنا - شما همواره در آثار جدی و اجتماعی ایفای نقش کردهاید و مخاطبان شما را با چنین شمایلی به خاطر میسپارند. با این پیشزمینه، مایلیم تحلیل شما را نسبت به سریال «آلا» و بهویژه پیام اجتماعی آن بدانیم. این سریال از یک سو به مسئله ناباروری میپردازد، اما آیا شما لایههای عمیقتر و پیامهای پنهانی را نیز در اثر مشاهده کردید؟
اگر بخواهم بیپرده بگویم، سریال «آلا» برای من فقط یک اثر نمایشی نبود؛ بلکه آن را نوعی بازتاب فرهنگی و اجتماعیِ شرایط زیستی امروز جامعه ایرانی میدانم. در ظاهر ما با داستانهایی درباره ناباروری، درمانهای پزشکی و چالشهای زوجین مواجهیم؛ اما در باطن، این سریال یک پیام مهم و حتی هشدارآمیز در دل خود دارد. پیامی که گاه مستقیم بیان نمیشود، اما در ناخودآگاه اثر جاری است و تماشاگر حساس و دقیق بهراحتی آن را دریافت میکند.
امروز در جامعهای زندگی میکنیم که مسئله فرزندآوری، به دلایل متعدد اقتصادی، فرهنگی، روانشناختی و حتی گاه هویتی، با بحران روبهرو شده است. بسیاری از زوجهای جوان، چه بهخاطر ناامنیهای اقتصادی و چه بهخاطر سردرگمیهای ذهنی و اجتماعی، بهطور کلی از فرزندآوری فاصله گرفتهاند. اما نکته اینجاست که این فاصلهگرفتن نهفقط یک تصمیم فردی، بلکه یک روند اجتماعی است که در بلندمدت پیامدهای فرهنگی، جمعیتی و حتی روانی گستردهای دارد.
سریالی مانند «آلا» که با تکیه بر روایتهایی انسانی و عاطفی، تلاش میکند این موضوع را به بحث عمومی بگذارد، بدون آنکه شعار دهد یا مستقیم مخاطب را به چیزی وادار کند، بسیار ارزشمند است
در چنین شرایطی، سریالی مانند «آلا» که با تکیه بر روایتهایی انسانی و عاطفی، تلاش میکند این موضوع را به بحث عمومی بگذارد، بدون آنکه شعار دهد یا مستقیم مخاطب را به چیزی وادار کند، بهنظر من بسیار ارزشمند است. این سریال به مخاطب یادآوری میکند که فرزندآوری، پیش از آنکه یک مسئولیت سنگین یا بار اقتصادی تلقی شود، یک موهبت است؛ موهبتی که میتواند معنا، شوق و حتی نوعی رهایی در زندگی انسانی بهوجود آورد.
شاید این سریال تنها بتواند در دل چند نفر، فقط چند نفر، این چراغ را روشن کند که جای یک فرزند در زندگیشان خالی است؛ اما همین هم غنیمت است. کار هنر دقیقاً همین است؛ نه لزوماً تغییر دادن، بلکه تلنگر زدن، بیدار کردن و قرار دادن مخاطب در معرض پرسشهایی تازه و «آلا» از این منظر موفق عمل کرده است.
ایکنا - تجربه همکاری شما با تیم جوان و در عین حال حرفهای تولید این سریال چگونه بود؟ بهویژه با توجه به اینکه از کارگردانی جوان تا بازیگرانی از نسلهای مختلف در این پروژه حضور داشتند.
تجربه بسیار خوب و قابل تأملی بود. ساخت یک پروژه موفق صرفاً به فیلمنامه خوب یا انتخاب بازیگران حرفهای محدود نمیشود. بلکه ترکیب نیروهای انسانی، شناخت متقابل، هماهنگی تیمی و از همه مهمتر سرمایههای انسانیای که در طول سالها شکل گرفتهاند، میتوانند ضامن کیفیت یک اثر شوند. این موضوع در مورد «آلا» به وضوح قابل مشاهده بود.
پیش از این تجربه همکاری با کارگردان و تهیهکننده سریال را داشتهام؛ هم با آقای علویفرد و هم با شکیل مظفری. شکیل عزیز، بهواسطه سالها فعالیت مستمر در موقعیتهای مختلف تولید و دستیاری، شناخت عمیقی از فضای حرفهای و بازیگری دارد. همین شناخت باعث شد که در «آلا» بتواند از ارتباطات، دوستیها و سرمایههای انسانی که طی سالها اندوخته بود بهره گیرد. بسیاری از بازیگران این پروژه، صرفنظر از وجهه حرفهایشان، با انگیزهای دلی و بر مبنای اعتماد متقابل به گروه تولید، پا به پروژه گذاشتند.
من هم با این نگاه وارد شدم. ارتباط دوستانه و حرفهای که طی این سالها میان من و این گروه شکل گرفته بود، باعث شد با رغبت و تعلق بیشتری در پروژه مشارکت کنم. از سوی دیگر، آقای علویفرد که پیشتر با وی در پروژهای مهم همچون «صبح آخرین روز» که درباره زندگی شهید شهریاری بود، همکاری داشتم.
مهمتر از همه اینکه فضای تولید «آلا» گرم، همدلانه و در عین حال حرفهای بود. این مسئله بهخصوص در پروژههایی که بار روانی بالایی دارند، بسیار اهمیت دارد. چون وقتی موضوع سریال، مسئلهای به این اندازه حساس و جدی است، کوچکترین بینظمی یا فاصله میان عوامل، میتواند به کیفیت نهایی آسیب بزند. خوشبختانه در این پروژه، یک انسجام حرفهای و یک همدلی انسانی توأمان وجود داشت که خروجی آن هم، کاری منسجم و تأثیرگذار شد.
ایکنا - شما از جمله بازیگرانی هستید که در کارنامه حرفهای خود حضوری فعال در آثار دینی و معناگرا نیز داشتهاید. با توجه به این پیشینه، مایلم تحلیل شما را درباره مفاهیم معنوی و هستیشناسانه در سریال «آلا» بدانم. بهویژه مفاهیمی چون قضا و قدر، توبه، بخشش، یا حتی آزمون الهی که همواره در بطن قصههای انسانی و بهویژه درامهایی از این دست وجود دارند.
واقعیت این است که مفاهیمی چون قضا و قدر، توبه، بخشش، شهامت، عدالت و سایر مفاهیم مشابه که در منظومه ارزشی دینی ما جایگاه والایی دارند، بهگونهای ذاتی در دل هر روایت انسانی حضور دارند. بهویژه زمانی که موضوع داستان به مسائل بنیادین زندگی، مانند ناباروری، بحرانهای خانوادگییا مواجهه با رنج و ناکامی گره میخورد، این مفاهیم خودبهخود بروز پیدا میکنند.
در سریال «آلا» با جهانی روبهرو هستیم که در آن، علم و ایمان، تجربه زیسته و باورهای کهن، در یک بستر نمایشی به گفتوگو با یکدیگر مینشینند. یکی از زیباییهای کار دقیقاً در همین ظرافت هنری است که اجازه نمیدهد این مفاهیم تبدیل به شعار یا آموزهای مستقیم شوند. بلکه در جریان طبیعی روایت، ما با لحظاتی مواجه میشویم که در آن، مخاطب به درک یا تأملی درونی میرسد؛ بدون آنکه از سوی اثر به چنین تأملی وادار شده باشد.
از سوی دیگر، نکته بسیار مهمی که در این اثر برجسته شده، مواجهه میان عقلانیت علمی و باورهای سنتی است. در سریال میبینیم که از یک سو گروهی از متخصصان پزشکی با اتکا به دانش روز، در تلاش هستند گرهای از زندگی انسانها باز کنند و از سوی دیگر، افرادی هستند که هنوز با نگاههایی گاه خرافی، گاه سادهانگارانه و گاه تسلیمگرایانه به موضوع ناباروری نگاه میکنند. این تقابل سطحی نیست؛ بلکه به ریشههای معرفتی و فرهنگی ما بازمیگردد. به همین خاطر است که اثر توانسته فضایی بسازد که در آن نه علم مطلقگرایانه و بیروح تصویر میشود و نه ایمان و سنت به شکل کلیشهای و عقبمانده.
شخصیتهایی در این داستان حضور دارند که گاه ناخواسته درگیر این مفاهیم هستند؛ مردانی که احساس ناکارآمدی میکنند، زنانی که شرم و خجالت را تجربه میکنند، خانوادههایی که درگیر قضاوتهای ناعادلانه میشوند. در این بستر، ما مواجههای انسانی با مفهوم آزمون الهی میبینیم؛ جایی که شخصیتها به چالش کشیده میشوند، تصمیم میگیرند، اشتباه میکنند، بازمیگردند، یا حتی دچار تردید میشوند. همه اینها مجموعهای از لحظات معناگرایانه است که در ساختار درام تنیده شدهاند.
از این منظر، «آلا» توانسته است در عین وفاداری به یک بستر علمی، نگاهی ظریف و سنجیده به مفاهیم الهی و معنوی داشته باشد. اینکه مخاطب بتواند در پایان اثر نه فقط به یک درک علمی، بلکه به تأملی انسانی برسد، بهنظر من بزرگترین موفقیت چنین سریالی است.
ایکنا - شخصیت دکتر کاشانی که شما در سریال «آلا» ایفا کردید، از منظر درونی چه نسبتی با ایمان، باورهای دینی یا بهعبارتی بازگشت به خود حقیقی دارد؟
در وهله اول باید بگویم که دکتر کاشانی شخصیتی کاملاً علمی و منطقی است؛ اما در این شخصیت با فردی روبهرو هستیم که به شدت به منطق و استدلال علمی پایبند است و به نوعی با دیدگاههای شهودی یا باورهای غیردقیق یا اصطلاحاً قضا و قدری، فاصله دارد. این مدل شخصیتها در جامعه ما بسیار دیده میشوند؛ افرادی که در مواجهه با موضوعات مختلف، به جای تکیه بر احساسات یا باورهای نامشخص، همه چیز را با معیار دو دو تا چهار تا، با دیدی حسابشده میسنجند.
در مورد مسئله فرزندآوری، دکتر کاشانی پیش از انجام هر اقدامی، با یک نگاه کاملاً علمی و دقیق موضوع را بررسی میکند. به ویژه که با شرایط خانوادگی خود نیز آشناست؛ همسری که خودش پزشک است و خواهرش دچار سندرومی است که موضوع بارداری را پیچیدهتر کرده است. این باعث شده که او در برخورد با مسئله فرزندآوری، تردیدی نداشته باشد و به جای متوسل شدن به امیدهای نامعلوم یا باورهای غیرعلمی، دنبال راهکارهای مطمئن و علمی برود.
البته این نگاه صرفاً یک وجه از شخصیت او است. در یک سکانس مهم سریال، همسرش به او یادآوری میکند که او مادر است و از منظر عاطفی و احساسی به قضیه نگاه میکند؛ در حالی که دکتر کاشانی هنوز در چارچوب منطقی خود گیر کرده است. این تقابل میان نگاه علمی و نگاه عاطفی، یکی از نقاط درخشان در پرداخت شخصیت اوست و نشان میدهد که چگونه انسانها میتوانند درگیر دوگانگیهای درونی باشند.
این نکته را هم باید تاکید کنم که چنین شخصیتهایی در جامعه ما بسیار هستند و این کاملاً طبیعی و سالم است که هر فرد، بخشی از دنیای خود را براساس منطق و تحلیل بنا کند. این هیچگاه بد یا خوب به معنای مطلق نیست، بلکه بخشی از تنوع انسانها و تعادل در زندگی اجتماعی ماست. البته بهتر است که همه این ابعاد در یک تناسب و تعادل باشند تا شخصیتها و جامعه به سمت تعادل و پویایی حرکت کنند.
ایکنا - در سریال «آلا» به نظر میرسد که نگاه به مادر بودن، خارج از کلیشههای رایج و سنتی است. شما چگونه این مفهوم را در اثر میبینید و این نگاه چه تأثیری بر مخاطب میتواند داشته باشد؟
این موضوع یکی از بحثهای بسیار مهم و البته نوآورانه سریال است. در «آلا» مادر بودن صرفاً در چارچوب کلیشههای قدیمی و معمول مطرح نمیشود. بلکه با زنی مواجه هستیم که برای رسیدن به جایگاه مادری، مسیر دشوار و متفاوتی را باید طی کند؛ مسیری که هیچ شباهتی به فرآیند طبیعی و رایج بارداری ندارد. این زنان، با همه دشواریها، هزینهها و فشارهای روانی و اجتماعی، تلاش میکنند که جایگاه مادری را کسب کنند.
سریال در این زمینه پیام مهمی دارد؛ به گونهای که یادآوری میکند کسانی که امکان فرزندآوری طبیعی دارند، باید قدر این موهبت را بدانند. تلاشها و فداکاریهایی که افراد درگیر ناباروری برای داشتن فرزند انجام میدهند، مثالزدنی است؛ افرادی که باغ خود را میفروشند، کارگاهشان را تعطیل میکنند، حتی زندگی شخصیشان دچار بحران میشود، اما از پا نمینشینند. این تلاش و پایداری، نشاندهنده ارزش والای فرزندآوری است که به تعبیر سعدی، «قدر آب زلال» را باید دانست.
سریال «آلا» درصدد است که این نگاه را به مخاطب منتقل کند؛ نگاهی که فرزندآوری را نه صرفاً یک مسئله فردی یا اقتصادی، بلکه یک نعمت، برکت و منبع شادی و روزی ببیند. در نهایت، این اثر تلاش کرده است تا به یک معنا، مزه شیرین و زیبای مادر بودن و پدر بودن را در جامعه زنده کند و به بحث بگذارد.
ایکنا – در پایان اگر نکتهای باقی مانده که میخواهید با مخاطبان ایکنا و دوستداران هنرهای نمایشی در میان بگذارید، بفرمایید.
چنین آثاری نتیجه تلاش یک گروه جوان، پرانرژی و امیدوار است. بسیار امیدوارم که سازمانهای مربوطه با نگاهی باز و حمایتی، زمینه بیشتری برای فعالیت این گروههای جوان فراهم کنند و به قصههایی با رویکردی نو و جوانانه پر و بال دهند. در تلویزیون و سینمای باید آثاری ساخته شوند که مردم بتوانند خودشان را در آنها جدیتر و واقعیتر بیابند؛ آثاری که با دغدغههای روز جامعه هماهنگ باشند و از سوی دیگر، به تولید محتوای فاخر و تأثیرگذار بینجامد.
گفتوگو از داوود کنشلو
انتهای پیام