به گزارش ایکنا از استان مرکزی، رهبر انقلاب در دیدار اخیرشان با جمعی از استادان، نخبگان و پژوهشگران دانشگاهها از جمله تاکیداتی که در رابطه با قشر جوان داشتند هویتبخشی به آنان بود. «جوان را باهویت بار بیاورید. اگر جامعهای احساس هویت نکرد، صداهای بلند تحکمآمیز، راحت او را مغلوب خواهد کرد.»(97/3/20)
ما در برههای از زمان به سر میبریم که دنياى قشنگ نو، تمام احساسات، عواطف، عقل و ذهن بشر را درنورديده، و بر همه امكانات انسان سيطره يافته و از انسان در حقيقت به عنوان يک ابزار استفاده مىكند. در اين ميان فناوری، كه نقش اوّل را بازى مىكند، تمام حقیقت انسان را با رشد و توسعه فزایندهای که در عصر مدرن داشته زير سلطه خود درآورده است. تا آنجا كه فكر و انديشه بشر را جهت مىدهد و فرهنگ اجتماعیاش را دگرگون مىسازد و بر نوع اجتماعى شدن و جامعه پذيریاش، تصميم گيرى مىكند و انسان را به یک موجود كژانديش و هنجاركش مبدّل ساخته است.
در اين زمینه، اوّلين برنامه براى نوجوانان و جوانان برنامهریزی شده است، چرا كه آنان آماده جامعهپذيرى و ايفاى نقشهاى مهم اجتماعى هستند و طرّاحان به اين وسيله كشورها را زير سلطه خود در مىآورند و يا از موجوديّت و هويّت اصلى خودشان ساقط مىسازند و هویت دینی و انسانی نسل جوان را میگیرند و بدینترتیب راههای بازگشت نیز به روی آنها بسته میشود و از اوج آسمان سعادت به حضيض بدبختى و نكبت سقوط مىكنند و تمام درهاى معارف به روى آنان بسته مىشود.
حال باید برای برونرفت از این چالش چارهاندیشی کرد که از جمله مهمترین راهکارهای آن بهرهگیری از راههاى صحيح و استدلالى، برای ترویج کارکردهای معرفتی دین در جامعۀ اسلامی است لیکن در وهلۀ نخست بايد افكار و رفتار خود را بر اساس موازين و قوانين آن دين قرار داد؛ لذا روششناسی برداشت از مسائل دينى و ارتقای هویت دینی در جامعه اسلامی بطور كلّى، بدون بهرهگیری از آموزههای امامان معصوم(علیهم السلام)میسر نیست؛ بلکه دريافت و روش گسترش هویت دینی در میان جامعه به ویژه نسل جوان باید از طریق بازنمایی هویت دینی در مکتب اهلبیت(علیهم السلام) ممکن خواهد بود.
بحث از هویتی دینی؛ بحث در اصل دين و فرآوردههاى دينى است يعنى باید در چیستی نتايج و آثارى كه دين و مذهب در زندگانى انسان ايجاد مىكند و ارمغانهايى كه مذهب و دين براى بشر آورده است تأمل کرد؛ زيرا مذهب و دين در تمام شئون زندگانى انسان اثر مىگذارد و در تمام طول تاريخ با زندگى انسانها آميخته بوده است. مولفههایی از قبیل نقش دین از نظر جنبههاى روانى؛ عدالت اجتماعى و تأمين عدالت اجتماعى؛ مبارزه با فساد؛ تأثير دین در جنبههاى سياسى و اقتصادى؛ آثار بیبدیل دین در احياى نيروى تفكّر و انديشه همهوهمه بیانگر حقیقت هویت دینی است.
اینگونه است که هویت دینی منبعث از دین به خوبی شکل میگیرد و پشتوانهاى براى اصول اخلاق انسانى همچون عدالت، امانت، درستكارى، برادرى، مساوات، حقشناسى، گذشت، فداكارى، كمک به نيازمندان، و ديگر صفات عالى انسان خواهد بود؛ همان اصولى كه بدون آنها نه تنها زندگى ما نظم و آرامش خود را از دست مىدهد بلكه به يک ميدان جنگ تبديل مىگردد، البتّه ممكن است اين اصول اخلاقى و اجتماعى را بدون دین هم پيدا كرد ولى مسلّما بدون«يک اعتقاد راسخ دينى » اين مفاهيم نه تنها اصالت خود را از دست مىدهند، بلكه بصورت يک سلسله«تذكرات غير لازمالاجرا» در مىآيند، چه اين كه اصول اخلاقى منهاى مذهب مانند نصايح يک دوست صميمى خواهد بود كه در عمل به آن و عدم عمل به آن كاملا مختاريم.
در واقع هويت به منزله يک بحث فلسفی ذيل عنوان قاعده«الشي ء ما لم يتشخص لم يوجد» در حوزه فلسفه اسلامی مطرح شده است .در گوهر هویت، گونهای شناخت پنهان است. آن شناختی که فرد از خود دارد و نیز آن شناختی که دیگران از او دارند. آنچه که من نسبت به خودم فکر میکنم که هستم و آنچه که دیگران نسبت بدان فکر میکنند که من هستم. اگر بین این دو نوع از شناخت، یکگونه پیوند و همپوشی وجود داشته باشد، هویت شکل خواهد گرفت.
آموزههای قرآنی و اسلامی نیز بر هر هویت شخصی و اجتماعی تاکید دارد. خداوند در آیاتی به این نکته توجه میدهد که شخصیت انسان تابع افکار و اعمال اوست و اینکه افکار و اعمال تاثیر متقابلی در یکدیگر و تحقق شخصیت هر فردی دارد. از نظر قرآن هر چند اموری چون وارثت در تحقق شخصیت انسان تاثیر دارد، ولی این تاثیر آن چنان نیست که افکار و اعمال انسانی در ایجاد شخصیت و تمایز آن از دیگران نقش دارد. از این روست که در تعریف پیامبران هرگز به والدین به عنوان یک صفت تمییزدهنده و مفارق اشاره نمیکند و اگر درباره حضرت عیسی(ع) به مادرش اشاره شده به سبب نسبت باطلی است که درباره ایشان داده شده است.
از نظر آموزههای قرآنی رفتارهای هر انسانی تابع شخصیت اوست که با افکار و اعمال موافق با آن شکل میگیرد. خداوند در آیه ۸۴ سوره اسراء میفرماید: قُلْ کُلٌّ یَعْمَلُ عَلَى شَاکِلَتِهِ ؛ بگو هر کسی بر اساس شخصیت و شاکله وجودیاش عمل میکند. پس نقشهای اجتماعی هر کسی تابع شخصیت اوست. اگر کسی شاکلهاش به درستی شکل نگرفته باشد نمیتواند نقشهای خود را به عهده گیرد و مسئولیتش را به درستی ایفا نماید.
از آیات قرآن این معنا به دست میآید که هویتهای اصیل اجتماعی را میبایست در حوزه اعتقاد جستوجو کرد. به این معنا که هویتهای ملی و قومی هر چند که امری طبیعی است، زیرا هدف از این هویتها بازشناسی افراد انسانی از یکدیگر و استقلال هویتی است، از این رو در آیه ۱۳ سوره حجرات میفرماید: یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاکُم مِّن ذَکَرٍ وَأُنثَى وَجَعَلْنَاکُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ؛ اى مردم، ما شما را از مرد و زنى آفریدیم، و شما را ملّت ملّت و قبیله قبیله گردانیدیم تا با یکدیگر شناسایى متقابل حاصل کنید. در حقیقت ارجمندترین شما نزد خدا پرهیزگارترین شماست. بىتردید، خداوند داناى آگاه است.
اما چنانکه در آخر همین آیه به صراحت بیان شده، آنچه هویت واقعی هر فرد یا جامعهای را شکل میبخشد، حوزه اعتقادی و ایمانی اوست که در قالب تقوای دینی بروز و ظهور میکند. به سخن دیگر، مهمترین هویت هر فرد و یا جامعه انسانی را غیر از حوزه هویت شخصی، نه در هویت ملی و قومی و مانند آن بلکه باید در هویت فرهنگی به ویژه اعتقادی او در قالب فضایل اخلاقی و انسانی و الهی جست.
یادداشت از علی عقیلی
انتهای پیام