مولفه‌های برخورداری و محرومیت از رحمت الهی در قرآن کریم
کد خبر: 3334949
تاریخ انتشار : ۰۳ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۵:۱۷
ثمرات حیات قرآنی در عصر حاضر/ ۹

مولفه‌های برخورداری و محرومیت از رحمت الهی در قرآن کریم

گروه اندیشه: رحمت یکی از صفات پرتکرار خداوند در قرآن است، این صفت دامنه بسیار وسیعی دارد، اما شمول رحمت الهی کجاست و شامل چه کسانی نمی‌شود؟

آغاز مطالعه قرآن با ذکر و یاد‌آوری «رحمان» و «رحیم» بودن «الله» آغاز می‌شود. این یاد‌آوری اما نه تنها در مطالعه قرآن که در انجام هر کاری توسط مسلمانان در ابتدای هر کاری صورت می‌گیرد. در تعالیم اسلامی توصیه شده است تا در هنگام غذاخوردن برای هر لقمه‌ای یک بار «بسم الله الرحمن الرحیم» ذکر شود. صفت رحمت یکی از صفات خداوند است و بیش از 500 بار در قرآن تکرار شده است.
در تعریف رحمت آمده است که رحمت، نوعی رقت و حالت قلبی است که احسان و نیکی به شخص مورد دلسوزی را در پی داشته باشد. البته در تعبیرات قرآنی گاهی به دلسوزی بدون احسان رحمت گفته می‌شود؛ همانگونه که برخی اوقات احسان بدون حالت قلبی را نیز رحمت می‌نامند. به نظر می‌رسد این احساس در خصوص مومنان توصیه و در خصوص کفار رد شده است.

رحمت در قرآن
رحمت در قرآن معنای وسیعی دارد و بر اساس یک آیه برخی آن را غایت آفرینش دانسته‌اند. «إِلاَّ مَن رَّحِمَ رَبُّکَ وَلِذَلِکَ خَلَقَهُمْ وَتَمَّتْ کَلِمَةُ رَبِّکَ لأَمْلأنَّ جَهَنَّمَ مِنَ الْجِنَّةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِینَ: مگر کسانى که پروردگار تو به آنان رحم کرده و براى همین آنان را آفریده است و وعده پروردگارت [چنین] تحقق پذیرفته است [که] البته جهنم را از جن و انس یکسره پر خواهم کرد». (هود، 119) در تفسیر مجمع البیان و ذیل این آیه می‌خوانیم «به باور گروهى از جمله «قتاده»، «ابن عباس» و... منظور این است که خدا آنان را براى ارزانى داشتن رحمتش آفرید. به باور ما نیز این دیدگاه درست است».
خداوند رحمت را بر خود واجب کرده است، «کَتَبَ عَلَى نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ: رحمت را بر خویشتن واجب گردانیده». (انعام، 12) همه رفتار خداوند از در رحمت است و این رحمت شامل هر چیزی می‌شود و و البته رحمت خداوند به نیکوکاران نزدیک است «رَحْمَتِی وَسِعَتْ کُلَّ شَیْءٍ فَسَأَکْتُبُهَا لِلَّذِینَ یَتَّقُونَ وَیُؤْتُونَ الزَّکَاةَ وَالَّذِینَ هُم بِآیَاتِنَا یُؤْمِنُونَ: رحمتم همه چیز را فرا گرفته است و به زودى آن را براى کسانى که پرهیزگارى مى‏‌کنند و زکات مى‏‌دهند و آنان که به آیات ما ایمان مى‌‏آورند مقرر مى‏‌دارم». (اعراف، 156)
اختصاص رحمت الهی به نیکوکاران نباید باعث شود تا گناهکاران از رحمت الهی ناامید شوند و این رحمت می‌تواند به ایشان نیز اختصاص یابد. «قُلْ یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ: بگو اى بندگان من که بر خویشتن زیاده‏روى روا داشته‏‌اید از رحمت‏ خدا نومید مشوید در حقیقت‏ خدا همه گناهان را مى‌‏آمرزد که او خود آمرزنده مهربان است.» (زمر، 53) باری تنها گمراهان از مورد رحمت قرار گرفتن خداوند مایوس و ناامید می‌شوند، «قَالَ وَمَن یَقْنَطُ مِن رَّحْمَةِ رَبِّهِ إِلاَّ الضَّآلُّونَ: گفت چه کسى جز گمراهان از رحمت پروردگارش نومید مى‏‌شود». (حجر، 56)
رویش گیاهان و نیز رحمت میان همسران از مشخصات رحمت الهی برشمرده شده است، خداوند انسان را به رحمت در باره پدر و مادرش توصیه کرده است و عنوان شده است که اصحاب یمین نسبت به هم دارای رحمت‌اند. به نظر می‌رسد رحمت وجه غالبی در قرآن باشد، اما بی‌شک این نعمت الهی حدودی دارد که می‌توان آن‌ را در قرآن یافت.

حد قرآنی رحمت
رحمت قرآن بی‌حصر و حد است، اما انسان دارای حدود و مرز‌هایی است. ظالمان، مشرکان و کافران از رحمت الهی محروم می‌شوند.
قرآن کتاب رحمت خوانده شده است، اما همین کتاب رحمت، اثری معکوس بر ظالمان دارد. « وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاء وَرَحْمَةٌ لِّلْمُؤْمِنِینَ وَلاَ یَزِیدُ الظَّالِمِینَ إَلاَّ خَسَارًا: و ما آنچه را براى مؤمنان مایه درمان و رحمت است از قرآن نازل مى‏‌کنیم و[لى] ستمگران را جز زیان نمى‌‏افزاید». (اسراء، 82) به نظر می‌رسد حد رحمت در اینجا نه خداوند که شرایط مخاطبان آن است، ظالمان به واسطه اعمالی که انجام می‌دهند مورد رحمت الهی قرار نمی‌گیرند، مگر این‌که توبه کنند.
در آیه دیگری می‌خوانیم «مَن یُشْرِکْ بِاللّهِ فَقَدْ حَرَّمَ اللّهُ عَلَیهِ الْجَنَّةَ وَمَأْوَاهُ النَّارُ وَمَا لِلظَّالِمِینَ مِنْ أَنصَارٍ: هر کس به خدا شرک آورد قطعا خدا بهشت را بر او حرام ساخته و جایگاهش آتش است و براى ستمکاران یاورانى نیست». (مائده، 72)
کافران سومین دسته از محرومانی هستند که از رحمت خداوند بی‌نصیب می‌‍شوند، «اللّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُواْ یُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّوُرِ وَالَّذِینَ کَفَرُواْ أَوْلِیَآؤُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ أُوْلَئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ: خداوند سرور کسانى است که ایمان آورده‌‏اند آنان را از تاریکی‌ها به سوى روشنایى به در مى‏‌برد و[لى] کسانى که کفر ورزیده‏‌اند سرورانشان [همان عصیانگران=] طاغوتند که آنان را از روشنایى به سوى تاریکی‌ها به در مى‏‌برند آنان اهل آتشند که خود در آن جاودانند». (بقره، 257) کافران بهره‌ای از نور هدایت نخواهند یافت.
از سویی دیگر مومنان به رفتار سخت و محکم با کفار و رحمت در میان خود سفارش شده اند، «مُّحَمَّدٌ رَّسُولُ اللَّهِ وَالَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاء عَلَى الْکُفَّارِ رُحَمَاء بَیْنَهُمْ: مُّحَمَّدٌ رَّسُولُ اللَّهِ وَالَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاء عَلَى الْکُفَّارِ رُحَمَاء بَیْنَهُمْ: محمد [ص] پیامبر خداست و کسانى که با اویند بر کافران سختگیر [و] با همدیگر مهربانند.» (فتح، 29) فرهنگ‌نامه دهخدا معادل‌های شدت را چنین می‌آورد: محکمی، استواری ، استحکام، قوت ، حمله، نجدت، ثبات قلب و شجاعت.
مجمع البیان در تفسیر این آیه نوشته است «و کسانى که به همراه پیامبرند، در برابر تجاوز و زورمدارى کفرگرایان تجاوزکار سخت‏گیر و پرصلابت هستند، امّا در جامعه و با مردم خویش نرم‌خو و پرمهر و بسیار فروتن مى‌‏باشند».
علامه طباطبایی همچنین در ذیل این آیه می‌نویسد: (و الذیـن معه اشداء على الکفار رحماء بینهم) - این جمله نیز مرکب است از مبتدا و خبر. پـس کـلام در ایـن صـدد اسـت کـه مؤمنین به رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله وسلّم) را تـوصـیـف کـند، و (شدت) و (رحمت) که دو صفت متضاد است از صفات ایشان شمرده شده. و جمله (اشداء على الکفار) را مقید کرد به جمله (رحماء بینهم) تا توهمى که مـمـکـن بـود بشود دفع کرده باشد، و دیگر کسى نپندارد که شدت و بى‌رحمى نسبت به کـفـار، بـاعـث مـى‌شـود مـسـلمـانـان بـه طـور کـلى و حـتـى نـسـبـت بـه خـودشـان هـم سنگدل شوند، لذا دنبال (اشداء) فرمود (رحماء بینهم) یعنى در بین خود مهربان و رحیمند. و این دو جمله مجموعا افاده مى‌کند که سیره مؤمنین با کفار شدت و با مؤمنین رحمت است.

هدایت، ملاک برخورداری از رحمت
رحمت الهی لایزال است و بی دریغ بر مخلوقاتش تعلق می‌گیرد، حتی گناه‌کاران هم از رحمت الهی برخوردار می‌شوند به شرط آنکه ناامید نشوند و از خداوند طلب بخشش نمایند، از سوی دیگر جامعه مومنان نیز اصول خود را نباید مورد فراموشی قرار دهد و در صورت تعارض و تهاجم کافران باید بر آن پایداری کند.
هدایت هدف دین است. دین آمده است تا انسان تعالی یابد و با آموزه‌های دینی باعث شود انسان به رستگاری برسد از این رو هدایت ملاکی برای برخورداری و یا محرومیت از رحمت الهی خواهد بود. جامعه مومنین نیز باید بر مبنای هدایت، شدت عمل یا رحمت را در برخورد با دیگران انتخاب کنند.

مطالب مرتبط
captcha