متن کامل این نامه در ادامه آمده است؛
بسمه تعالی
«وَأُمِرْتُ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْمُسْلِمِينَ وَأَنْ أَتْلُوَ الْقُرْآنَ»
نامهای سرگشاده جمعی از نخبگان قرآنی خطاب به مسئولان قرآنی کشور
با سلام و درود به روان پاک احیاگر حقیقی قرآن کریم در عصر حاضر حضرت امام خمینی(ره) و آرزوی عافیت و طول عمر برای خلف صالح ایشان حضرت آیتالله خامنهای(دام ظله العالی)
اما بعد، ساز و کار نوین مسابقات سراسری قرآن در کرمانشاه بهانهای شد تا باردیگر دغدغههای همیشگی و تکراری قاریان و حافظان نخبه کشور را در قالب این وجیزه مطرح نماییم. در ابتدا بر خود لازم میدانیم از مساعی کمنظیر و نیات قابل تقدیر تمامی تصمیمگیران کلان امور قرآنی به خصوص روحانی جلیلالقدر حجتالاسلام والمسلمین سیدمصطفی حسینی بهعنوان رئیس مرکز قرآنی سازمان اوقاف کشور در جهت تعالی ساز و کارهای انتخاب نخبگان قرآنی کشور که تا حدی در مسابقات سراسری امسال نمود یافته بود تشکر کنیم.
با این وجود معالأسف با پایش منصفانه بازخوردهای اجرای طرح جدید، نمیتوان از تحقق نسبی اهداف غایی آن سخن گفت. آنچه در عمل شاهد آن هستیم این است که سطحبندی متسابقان هر چند در دورنمای خود امری در جهت کاهش تنشهای روحی متسابقان و شایستهسالاری محسوب میشود لکن در نهایت متسابقان را به پروسهای استرسزاتر و فرسایشیتر یعنی اردوی انتخابی وارد میکند که لااقل در نگاه غالب متسابقان از هم اکنون سایه سلیقهمحوری و انتخابهای حرف و حدیثدار نیز بر آن افکنده شده است در حالی که آسیب اجرای یک مسابقه متمرکز از این جهات کمتر است.
نکته مهم دیگر اینکه عناوینی چون قاری یا حافظ ممتاز یا درجه یک، چه در بین خواص جامعه قرآنی و چه در میان عموم مردم محلی از اعراب نداشته و حتی تسهیلاتی معتنابه را در مقایسه با عنوان بینالمللی برای یک نخبه قرآنی دربر ندارد؛ هم چنان که میبینیم طرحهای از این قبیل که توسط شورای عالی قرآن و سازمان دارالقرآنالکریم با حسن اجرا و شایستگی تمام صورت پذیرفته در سایه سنگین تلاشهای قرآنیان برای کسب عنوان بینالمللی کامیابی قابل توجهی نداشته و شور و اشتیاق کم قاریان و حافظان در استقبال از این طرحهای البته قابل تقدیر گواه بر این امر است به عبارتی آنچه یک قاری و یا حافظ نخبه را اقناع میکند یافتن مخاطبینی پرشمار برای استماع بوده که هم اکنون تنها با به یدک کشیدن عنوان بینالمللی و در نتیجه کسب جواز تلاوت در محافل رسانهای و پرمخاطب قابل تحقق است.
لذا محصول اصلی طرح جدید مسابقات در نگاه قریب به اتفاق متسابقان صرفاً اطاله فرآیند انتخاب و به تبع آن افزایش دوره تنشهای روحی حاکم بر انتخاب نمایندگان بینالمللی است در حالی که مشغلههای زندگی قاریان و حافظان که همین چند روز مسابقات را نیز با مشقت فراوان موفق به حضور میشوند طلب میکرد از اجرای چنین طرحی اجتناب شده و همه چیز در همان مسابقات به نحوی بهتر فیصله یابد که در ادامه به این راهکار پیشنهادی نیز اشاره میشود.
به علاوه از میان حدود 10 نفر قاری یا حافظ حاضر در اردوی انتخابی شاید حداکثر نصف آنها بتوانند در صحنهای بینالمللی با دورنمایی نه چندان موفقآمیز حضور یافته و الباقی نیز باید احتمالاً به یک سرخوردگی و ناکامی دیگر در مسیر کسب عنوان بینالمللی تن دهند. لذا از مجریان و داوران مسابقات انتظار میرود به جز حضور مستمر و البته پرثمر خود در فرآیند فرسایشی مسابقات(که خواهناخواه مزایای مادی و معنوی خاص را برای داوران زحمتکش در پی دارد) تخریب روحی و روانی نخبگان قرآنی و اتلاف اوقات گرانبهای ایشان را که در سایه رقابتهای بسیار نزدیک(و البته موفقیت آمیز تنها برای چند فرد محدود) رخ داده، در تدوین و اجرای طرحهای خود لحاظ نمایند.
در همین جا باید بگوییم متأسفانه تدوین فرآیندهای انتخابی مسابقات بدون حضور و نظر خواهی از متسابقین نخبه و تأمین حداقلی خواستههای ایشان صورت میگیرد و این شائبه انشاءالله نادرست را که تصمیمگیرندگان ناخودآگاه بر اثر عدم بهرهگیری از شور و خرد جمعی با نفرات اصلی درگیر در مسابقات یعنی متسابقین برخی مصالح و منافع شخصی یا سازمانی را نیز در تصمیمسازیها لحاظ میکنند تقویت میکند.
در نهایت بهعنوان نتیجه سطور مرقوم پیشنهادی که بعضاً توسط برخی نخبگان قرآنی در جهت رفع آسیبهای مذکور مطرح و به دلایلی نامعلوم نادیده گرفته شده را تکرار مینماییم باشد که مجریان امر با در نظر گرفتن مصالح غالب جامعه قرآنی و نه قلیلی از آنها این طرح را اجرایی نمایند، چرا که تاکنون هیچ راهکار کارآمد و کارگشای دیگری برای گریز از نخبهکشی مسابقاتی به جز طرح حاضر ارائه نشده است.
بهعنوان مقدمه باید گفت از آنجا که اولاً با تعداد بسیار معدود مسابقات بینالمللی در قیاس با سیل نخبگان قرآنی اعم از قاری و حافظ مواجهیم و ثانیاً سیاسی کاریهای موجود در مسابقات بینالمللی به خصوص در دول عربی و عدم توفیق غالب متسابقین کشورمان به امری واضح و عادی تبدیل شده است. پیشنهاد میشود با در نظر گرفتن روش صحیح سطحبندی به تعدادی(مثلاً سه تا پنج نفر) از برگزیدگان هر سال مسابقات سراسری عنوان بینالمللی(و نه ممتاز یا درجه یک که اقبالی به آنها نیست) اعطا شده، فرد از حضور در مسابقات آتی منع شده و در نتیجه با کسب عنوانی قابل اعتنا وارد فرآیند ثمر بخش ترویج قرآن کریم شود. همچنین اعزام به مسابقات نیز صرفاً بهعنوان جایزه نفرات برگزیده مانند دیگر اعزامهای تبلیغی مطرح باشد.
به نظر میرسد پیشنهاد مذکور بهترین شیوه برای حل مشکلات دامنهدار مسابقات باشد که در پس خود آرامش روحی و بعضاً سلامت جسمی نخبگان قرآنی را ربوده و بعضاً به رقابتهای ناسالم و تضییع اوقات گرانبهای قرآنیان انجامیده است در حالیکه میشد از ظرفیتهای ارزشمند این متسابقین نخبه در جهت ترویج فرهنگ قرآنی در داخل و خارج از کشور بهرهبرداری نمود.
در پایان امید میرود در سایه اعتقاد راسخ به نیات پاک و دلسوزانه مسئولین و مجریان امور قرآنی کشور و اقبال قریب به اتفاق جامعه قرآنی به اجرای این شیوه، طرح مورد اشاره با تعدیلات مورد نظر مسئولین امر برای سال آتی به اجراء در آید تا هر چه سریعتر غالب جامعه قرآنی کشور از مهلکه کم حاصل مسابقات قرآنی نجات یافته و موج ترویج معارف قرآنی را با سیراب نمودن جامعه اسلامی مان از استماع نواهای آسمانی نخبگان قرآنی شاهد باشیم.
وَالسَّلَامُ عَلَى مَنِ اتَّبَعَ الْهُدَى
جمعی از نخبگان قرآنی کشور
متن نامه ، از نظر ادبی ، اشكالاتي دارد.
ياحق
مسئولین گویا برای اولین بار مسابقه برگزار میکردند
اصلا از تجربیات سالهای گذشته استفاده نشده
ایکاش حداقل از یک متسابق برای تصمیماتتان مشورت میگرفتید...
روش قدیم بهتر بود
مسابقات امسال ناشیانه برگزار شد...