علیاکبر ضیایی، رایزن فرهنگی کشورمان در مالزی در مطلبی با عنوان «اسلام عادت و شریعت در فرهنگ دینی مردم جنوب شرق آسیا» که نسخهای از آن را در اختیار
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) قرار داد، نوشت: اسلام در جنوب شرق آسیا که از دو منبع هند از یک طرف و عربستان و یمن و حاشیه خلیج فارس و سپس مصر از طرف دیگر سرچشمه میگیرد دارای دو جریان کلی و دو جهانبینی متفاوت است، یعنی گروهی از مسلمانان خود را تابع قرآن و سنت و تعالیم شریعت و نه آداب و رسوم بومی میدانند و این گروه بیشتر از کشورهای عربی تأثیر پذیرفته و در سالهای اخیر تحت تأثیر سلفیها و افراطگرایان دینی عربستان بودهاند و گروهی نیز تابع آداب و رسوم و سنتهای قبیلهای و پیروی از بزرگان قومی و ملی یعنی امرا و حاکمان وقت خود هستند که عموما دارای اسلامی نرم و متعاطف و صلحجو میباشند و این نوع برداشت از اسلام که با تصوف نیز همراه بوده است با روحیه اقوام نخستین شبه جزیره ملایو تناسب بیشتری دارد.
در اصطلاح به این نوع برداشت دینی «اسلامِ عادت» گفته میشود. اسلامی که توسط مبلغان گجرات هند وارد این سرزمین شد تا قرنها روحیه مسالمتآمیز خود در ارتباط با اقوام بودایی و هندویی را حفظ کرد، اما پس از ورود مبلغان شبه جزیره عربستان و طلاب شرق آسیایی که از کشورهای عربی فارغ التحصیل شدهاند، اسلام مسالمتآمیز به صورت اسلام خشک و غیر قابل تطبیق با ساختارهای بومی مردم این سرزمین ظاهر گردید و برای این دگردیسی هزینههای بسیاری توسط کشورهای عربی در این منطقه و از جمله در دست گرفتن منابع اقتصادی با دادن وامهای سنگین صورت گرفته است. این نوع اسلام به نام «اسلامِ شریعت» شهرت یافته است.
در قرون پانزدهم و شانزدهم میلادی اسلام توسط 9 شخصیت مهم اندونزی در آن سرزمین گسترش زیادی یافت که این افراد به نام ولی سونگو (اولیای نه گانه) Walisongo در منطقه جاوای اندونزی شناخته میشوند. عرفایی چون حمزه فنصوری (د. 1590م)، شمسالدین پاسایی (د. 1630م)، رانیری (د. 1658م) از منطقه راندهر Randher گجرات هند نیز در ترویج تصوف میان مردم اندونزی نقش مهمی ایفا کردند. در دوره حضور پرتغالیها بیشتر مناطق ساحلی جنوب شرق آسیا تحت نفوذ اسلام قرار داشت. دایره نفوذ اسلام در قرن هفدهم میلادی با حضور بازرگانان و اندیشمندان مسلمان از خاورمیانه به ویژه اعراب یمن و سکونت آنان در مناطق ساحلی بیشتر شد. مردم آن منطقه برای اعراب احترام خاصی قائل بودند و آنان را یادگاری از پیامبر اسلام(ص) در سرزمین خود میپنداشتند و به همین علت این احترام تاکنون نیز در میان مسلمانان جنوب شرق آسیا دیده میشود.
با اختراع کشتی بخار رفت و آمد مسلمانان به سرزمین حجاز برای انجام مناسک حج بیشتر شد و چیزی نگذشت که تعدادی از آنان برای تحصیل علوم دینی به شبه جزیره عرب مهاجرت کردند و در هنگام مراجعت به سرزمین خود تعدادی کتب دینی به زبان عربی را نیز با خود برای هم کیشان خود به ارمغان آوردند و نهضت ترجمه متون عربی به زبان بومی آغاز شد و بدین ترتیب نخستین تأثیرپذیری مردم جنوب شرق آسیا از اعراب مسلمان و کیفیت زندگی و فرهنگ و آداب و رسوم آنان شکل گرفت.
در نتیجه چنین ارتباطاتی دو نوع برداشت مختلف از اسلام شکل گرفت؛ یکی تحت عنوان ابانگان abangan به زبان جاوی و کوام توا kaum tua به زبان مالایی و خانا کاو khana kau به زبان تایلندی است. در این نوع قرائت از اسلام عناصر بومی چون آداب و رسوم هندوئیسم، بودیسم و آنیمیسم (جانگرایی) نیز در دین اسلام ممزوج گردیده است و این نوع عادات یا اصطلاحا کجاون Kejawen و یا کباتینان به زبان جاوی Kebatinan با شریعت دینی بر اساس منابع اصیل دینی که با آن سانتری santri میگویند، اختلافاتی دارد. نوع دوم قرائت همان تعالیم اسلام بر اساس شریعت است که به آن سانتری santri در بهاسا اندونزی و یا کوان مودا kaum muda در زبان مالایی و خانا مای khana mai در تایلندی گفته میشود. این دو نوع برداشت و قرائت دینی هم زمان در منطقه جنوب شرق آسیا وجود دارند.
قرن هجدهم میلادی شاهد حضور دو نوع برداشت دیگر دینی از منطقه خاورمیانه در جنوب شرق آسیا بوده است که یکی مکتب عربستان و دیگری مکتب مصر و به عبارتی دیگر جریان افراطگرای وهابیت ارمغانی از عربستان سعودی و دیگری نوگرایی اسلامی توسط پیروان جمالالدین اسدآبادی و محمد عبده از مصر است. بنابراین ما عموما در این منطقه با دو گروه افراطگرای دینی و سکولار طالب مدرنیته مواجه هستیم.
افراطگرایان دینی بر خلاف تحلیل برخی از سیاستمداران آمریکایی چون پالمر اکثریت مسلمانان مالزی، اندونزی، برونئی و جنوب تایلند را تشکیل میدهند و اقلیت با نخبگان سکولار و ملیگرای متمایل به غرب است. این اکثریت افراطگرا به علت نوع سیاستهای مداخلهجویانه آمریکا و غرب در کشورهای اسلامی در سال 2003 که مارک پالمر(از نوآوران سیاست خارجی ایالات متحده) سخنرانی خود را در برنامه آفریقای دانشگاه ویلانووا ایراد کرده بود به صورت عکس بوده است، یعنی اقلیت ناراضی و خواستار ایجاد یک دولت کاملا اسلامی و اکثریت طرفدار حکومت مدرن متمایل به غرب.
تا کنون کشورهای مالزی، سنگاپور، فیلیپین و اندونزی در آسیای جنوب شرقی شاهد رشد افراطگرایی دینی بودهاند. تایلند نیز دارای اقلیت مسلمان ناراضی در استانهای جنوبی خود است و برخی افراطگرایان این کشور در سراسر مرزهای نفوذپذیر تایلند با مالزی حضور داشته و برای خود پناهگاهی یافتهاند.