به گزارش
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) از خراسان رضوی، زمان، این عنصر ارزشمند که اغلب افراد جامعه از آن به درستی استفاده نمیکنند و برای ثانیههای آن ارزشی قائل نیستند، سرآغاز بحث و ماجرای گزارش ما با دکتر رحیم دولتی بود کسی که در یکی از کوچه پس کوچههای مشهد الرضا(ع)، که به میدان 10 دی و مرکز انقلابی معروف است، زندگی میکند و به ترجمه قرآن کریم به زبانهای بینالمللی مشغول است.
تاخیر ما باعث شد تا دولتی دلگیر باشد، کافی بود کمی دیرتر میرسیدیم آن وقت از همنشینی با این بزرگوار، بیبهره میماندیم؛ تا رسیدن به واحد اقامتش در آسانسور از وقتشناسیهایش گفت و اینکه هیچگاه سر هیچ قراری دیر نکرده و به ما هم سفارش میکرد که اینگونه باشیم.
وارد منزلش که میشوی در راهروی کوچکی قرار میگیری که روبرویش یک قرآن بزرگ در درون ویترین شیشهای قرار دارد و طرف دیگر کتابخانهای با کتابهای متنوع به زبانهای مختلف به چشم میخورد؛ درست به موازات این کتابخانه دفتر کارش قرار دارد در اطراف خانه هم آنچه که در قالب هنر چشمنوازی میکند، همه ذکر و یاد خداست که در قالب آیات قرآن تجلی یافته است.
بعد از دقایقی کوتاه که به گپو گفتهای معمولی میان هر خبرنگار و مصاحبه شوندهای میگذرد، هر دو پشت میز نشستیم و دکتر رحیم دولتی شرح مسیری را که طی کرده بود، برایمان بازگو کرد.
وی طی 40 سال، 148 کشور دنیا را گشته است و انگیزهاش در آغاز راه فقط آموختن زبان بود و همین فراگیری زبانهای بینالمللی بعدها باعث میشود تا او پیشه جهانگردی را هم در کارنامه کاریاش ثبت کند، چراکه معتقد است سیر در زمین و عبرت گرفتن از گذشتگان بر اساس آموزههای قرآنی شکل میگیرد.
نقطه آغازین فعالیتهای او کشور هند بود که خود در این باره میگوید: در هند پیشرفت خوبی داشتم، در آنجا استادی داشتم که نامش پروفسور «جیناح» بود، او فقط هفت زبان از جمله فارسی را تدریس میکرد و به قدری تسلطش به زبان فارسی بالا بود که حتی از من هم اشکال میگرفت. علاوه بر اینها، پروفسور «جیناح» حافظ کلامالله مجید هم بود، او نسبت به من خیلی محبت داشت و در روز آخر به من گفت تو نخستین فردی هستی که میبینم از استعداد بالایی برخوردار هستی.
این مترجم قرآن کریم حدود 43 سال قبل، بعد از هندوستان تصمیم میگیرد تا برای فراگیری زبان انگلیسی راهی کشور انگلستان شود. منتهی قبل از آن دورههایی را در کلاسهای بزرگسالان دانشگاه تهران و دانشگاه شهید بهشتی «ملی سابق» گذراند و بعد راهی کشور انگلستان شد.
انگیزهام به دست آوردن رتبه اول زبان در دنیا بود
وی در ادامه چنین تعریف میکند: مدت اقامتم در این کشور حدود 17 سال طول کشید که از آنجا به کشورهای مختلفی چون «شوروی سابق»، «چین»، «دانمارک»، «هلند» و... سفر کردم، وقتی به انگلستان رفتم ابتدا در دانشکدههای کوچک فرعی کار کردم و انگیزهام این بود که بتوانم در زبان انگلیسی رتبه اول در دنیا را کسب کنم به همین جهت در یک دوره کلاس انشاءنویسی و تربیت معلم در کالج لندن شرکت کردم که از 30 کشور جهان در آن حضور داشتند.
این مترجم قرآن کریم در ادامه به نقل از یکی از استادان مطرح و معروف کالج به نام «پروفسور میلر» گفت: «این دانشگاه در جهان رتبه نخست را دارد و کسی که از 100 نمره، 80 را بگیرد، نفر اول جهان است و میتواند مدرس این دانشگاه باشد».
دولتی که کنجکاو شده بود تا بداند چرا کسی نمره کامل را از این دانشگاه نمیگیرد؟ و به همین جهت تصمیم گرفت تا برای اخذ نمره کامل دست به کار شود، در این خصوص اظهار کرد: من برای اخذ نمره کامل یک دفتر 200 برگ تهیه کرده و در هر صفحه آن نوشتم، «تو باید برای امام حسین(ع)، وطن و همسرت نمره 100 را به دست آوری» این کارم بدان جهت بود که بعداً برای خودم عذری نتراشم.
وی ادامه داد: هنگامی که از «پروفسور میلر» زمان فشرده این دورهها را تقاضا کردم وی متعجب شد و امتناع کرد اما من بر خواسته خود پافشاری کردم تا اینکه گفت: «تو بایستی تعهد بدهی که در طول این دورهها نه مریض میشوی و نه فوت میکنی چرا که روزی 18 ساعت باید درس بخوانی؛ من هم پذیرفتم و تعهد دادم».
پروفسور میلر از چوب انسان ساخت
این مترجم قرآن در ادامه با بیان اینکه در این دورهها شرکت کردم و شعارهایی هم که نوشته بودم در مقابلم بود، ادامه داد: ظهرها هنگامی که همه برای ناهار میرفتند من به جهت صرفهجویی در زمانم بلال خام میخوردم، پس از شش ماه که این دورهها به پایان رسید در روز اختتامیه «پروفسور میلر» خطاب به حضار پرسید: «حدس بزنید که چه کسی شاگرد اول شده است؟». او با اشاره به من گفت، این ایرانی؛ چراکه من توانسته بودم به نمره 100 دست پیدا کنم و میلر در ادامه اضافه کرد که اگر 20 نفر مثل این مرد را داشتیم، دنیا را فتح میکردیم؛ بعدها روزنامهها درباره میلر نوشتند که این مرد از چوب انسان ساخته است.
وی با بیان اینکه قبولی این دوره کالج باعث رونق کاریاش شده بود و بر اساس آن میتوانست در 51 کشور جهان تدریس زبان داشته باشد، اظهار کرد: بر همین اساس شروع به داستاننویسی کرده و آنها را به رادیو «بی.بی.سی» میدادم؛ روزی یکی از نویسندگان آنجا به من گفته بود که تو اگر در اینجا باشی ما به تو یک منزل درجه یک داده و از روی نوشتههایت فیلم خواهیم ساخت.
توجه سازمان سیا به مترجم قرآن کریم
آوازه کار دولتی به همین جا ختم نشد، بلکه توجه سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا «سیا» را هم به خود جلب کرد. وی درباره این موضوع گفت: روزی در یکی از پارکهای شهر لندن نشسته بودم که یک فرد سیک هندی آمد و در آنجا با من هم کلام شد. پرسید اهل کجا هستی و من هم شرح حالم را برایش توضیح دادم.
دولتی تصریح کرد: آن مرد، مجددا با من در روز یکشنبه که روز تعطیلی آنها است، قرار گذاشت و من هم سر ساعت حاضر شدم، این فرد هندی از خوش قولیام خوشش آمد و پس از صحبتها و وعدههای فراوان طی درخواستی گفت: «لباس مبدل کارگران را بپوش و از ایران برای ما گزارش بیاور».
وی در ادامه صحبتهایش افزود: بعد از مکالماتمان فهمیدم که او وابسته به سازمان «سیا» است و در پاسخ به وی گفتم: «من کشور ایران را دوست دارم و حاضر به چنین کاری نیستم؛ این داستان تا به حال موضوعی مخفی نبوده و منابع اطلاعاتی ایران از آن مطلع هستند».
دولتی همچنین درباره تقابلش با ادیانی چون مسیحیت در انگلستان، گفت: روزی در انگلستان به کلیسایی رفتم و کشیشی آنجا مرا دید و گفت ما در اینجا مراسمی برای حضرت عیسی مسیح (ع) داریم و از شما دعوت میکنیم که در این مراسم شرکت کنید. مراسم آنها شبیه هیئتهای مذهبی ما بود، آنها از من پرسیدند که آیا مسیح(ع) را میشناسی؟ در پاسخشان گفتم: «من فقط یک حضرت عیسی(ع) را میشناسم که آن هم در قرآن کریم ذکر شده است و ما هر وقت میخواهیم بدان مراجعه کنیم باید قبلش وضو بگیریم، این جمله من آنان را منقلب کرد و باعث شد میان من و آنها مراودهای رفاقتگونه برقرار شود.
وی با بیان اینکه من همواره سعی کردهام که عامل به حرفهایی که میزنم باشم، گفت: رفتار من با این هیئت مسیحی به گونهای بود که آنها به من گفتند ما زمانی که با تو هستیم نه گوشت خوک میخوریم و نه شراب مینوشیم.
این مترجم قرآن کریم در ادامه گفتوگویش به ماجرای آغاز ترجمه این کتاب الهی به زبان انگلیسی رسید و با یادآوری ماجرایی به تشریح آن پرداخت و افزود: همواره پیش خود در این فکر بودم که بایستی در زمره نویسندگان نامی کشور آمریکا باشم به همین جهت به آمریکا سفر کردم، روزی در یکی از مزرعههای این کشور مشغول نوشتن کتابی تحت عنوان «سوپرمن در تهران» بودم که ناگهان در ذهنم جمله معروف «تو همانی هستی که میاندیشی» گذشت؛ با خود گفتم که چرا من باید برای کشور آمریکا مطلب بنویسم در حالیکه مردم کشور خودم انقلاب کرده و به جبههها رفتهاند و به نوعی در تقابل با این کشورند؟.
دولتی ادامه داد: با خود گفتم چرا کلامالله مجید را ترجمه نکنم در حالیکه بر اساس تجربیاتم دیدهام که ساکنان کشورهای غیرمسلمان با خواندن یک آیه از قرآن دیدگانشان اشکآلود میشود؟ همان روز از پسرم جواد، یک قرآن با ترجمه انگلیسی خواستم تا با آثار مترجمان آنجا آشنا شوم.
وی عنوان کرد: پسرم نشانی یکی از کتابفروشیهای آنجا را به من داد و من برای تهیه قرآن به آنجا رفتم، هنگامی که به فروشگاه رسیدم دست بر قضا در قسمت جلویی فروشگاه بر روی یک میز، قرآن بزرگی باز بود. این اتفاق برایم حکم معجزه را داشت، آن قرآن را خریداری کرده و از همان روز شروع به ترجمه قرآن کریم کردم، هنگامه مطالعه این ترجمه، دغلکاری زیادی در قرآن دیدم که البته تنها به این قرآن ختم نمیشد.
دغلکاری در ترجمه قرآن در برخی ترجمههای غربی
دولتی در ادامه صحبتهایش به چند نمونه از دغلکاریهایی که در ترجمههای دیگر قرآن که با آنها سروکار داشت، اشاره کرد و افزود: یک قرآن چاپ کانادا در ترجمهاش مدعی شده بود که ایرانیها برای خدا شریک قائلند که این گفته جگرم را کباب کرد و یا در قرآن ترجمه شده چاپ ابوظبی کشور امارات متحده عربی نیز ادعای شرمآوری شده بود.
این مترجم قرآن در خصوص ترجمه قرآن فردی یهودی به نام داوودخان، گفت: این فرد قبلاً ساکن عراق بوده و هم اکنون نیز در رژیم صهیونیستی یا همان اسرائیل ساکن است منتهی در مقایسه با سایر افراد که در پی گزند به ایرانیها بودند، نبوده و با صداقت کامل قرآن کریم را ترجمه کرده است منتهی این نکته را نباید فراموش کرد که سیاستهای جهان عجیب است و آنها در پی آن هستند تا به دنیا القاء کنند که ایرانیها، توانایی ترجمه کردن قرآن کریم را نداشته و این فقط ما هستیم که میتوانیم از پس چنین کاری بر بیاییم.
ترجمه قرآن در واشنگتن 20 روز طول کشید
دولتی با بیان اینکه ترجمه قرآن کریم حدود 10 الی 20 روز در واشنگتن به طول انجامید، گفت: بعد از خرید قرآن و ترجمه آن در آمریکا به ایران بازگشته و به شهر مشهد آمدم و در اینجا به حضرت علی ابن موسی الرضا(ع) متوسل شده و خطاب به ساحت ایشان و با زبانی ساده عرض کردم، «در کار ترجمه، صاحب اصلی کار خداوند است و من هم کارگر آن به شمار میروم، مرا در این عرصه یاری کنید». بعد از توسلم به امام رضا(ع) در ایران ماندم و بعد از آن در هر سفر خارجیای که داشتم این قرآن به همراه یک لپ تاپ همراهم بود تا کار ترجمه را ادامه دهم، حدود 19 مرتبه این اثر ویراستاری شده است و همه آنانی که مطالعه کردهاند از این ترجمه خوششان آمده است.
وی ادامه داد: 14 ماه جلدسازی این قرآن طول کشید و 16 میلیون تومان هم هزینهاش شد، من هیچگاه بدون وضو پای این کار ننشستهام و همیشه این مسئله برایم مهم بوده است.
این مترجم قرآن کریم با اشاره به اینکه چهار سال در کشور ترکیه ساکن بوده است، اظهار کرد: یک روز هنگامی که روزه بودم موقع غروب آفتاب به مسجدی در شهر استانبول رفتم تا در آنجا هم نمازم را بخوانم و هم افطار کنم، در آنجا گروهی توریستی از کشورهای «بلژیک»، «هلند» و برخی کشورهای دیگر به همراه یک جوان ترکزبان وارد مسجد شدند و آن جوان که مترجم و راهنمای گروه بود، برای آنان شروع به صحبت کرد.
وی ادامه داد: در قسمت بالایی مسجد آیه 78 سوره نبأ به صورت کتیبهای نوشته شده بود که راهنمای گروه، آن را به درستی برای آنها ترجمه نکرد. من جلو رفتم و به او گفتم که ترجمه این کتیبه آنچه که تو گفتی نیست و ترجمه صحیح را برای آنها خواندم. پس از قرائت ترجمه انگلیسی مشاهده کردم که دیدگان آنها اشکآلود است و همین خود عاملی شد تا آنها با من ارتباط برقرار کنند و تقاضا میکردند تا از قرآن بیشتر برایشان بگویم و یک جلد از این کتاب را به صورت عربی و انگلیسی در اختیارشان بگذارم.
مسلمان شدن گروهی توریستها با خواندن قرآن
دولتی عنوان کرد: من هم یک قرآن با ترجمه برایشان خریدم و حدود یک هفته با آنها بودم، پس از دو الی سه ماه، نامهای از یکی از اعضای بلژیکی گروه به دستم رسید که در آن نوشته شده بود که آن گروه مسلمان شده است.
وی با اشاره به دوران زعامت و رهبری امام خمینی(ره) و رهبر معظم انقلاب با محوریت ولایت فقیه در عصر کنونی، گفت: در آینده و پس از 100 سال خواهند گفت که کشور ایران در این دوره بارور شده و این از نعمات خداوند است.
این مترجم قرآن کریم، یکی از لذتها و افتخارات خود را محقق شدن کار ترجمه در جمهوری اسلامی دانست و بیان کرد: قبل از دوران انقلاب اسلامی ایران، هنگامی که به کشوری مثل مراکش سفر کرده بودم به هرکس که میگفتم ایرانیام در آنجا کسی اصلاً از مکان و جغرافیای این کشور مطلع نبود و اگر کسی هم اطلاعاتی داشت آن اطلاعات به واسطه خوانندگان زن آن دوره کشور بود به طوری که حتی در سفارت ایران هم به جای تصویر شاه، تصویر آن زن نصب شده بود اما پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سفری که به یکی از کشورهای آفریقایی داشتم در آنجا به خانه پیرزن فقیری رفتم و دیدم که تصویری از امام خمینی(ره) را بر روی دیوار خانهاش نصب کرده است.
دولتی ادامه داد: آن پیرزن میگفت آن تصویر را از لابه لای روزنامهها در خرابههای آفریقا پیدا کرده و به جهت تکریم شخصیت امام راحل(ره) آن را برداشته و در خانهاش نصب کرده است.
این مترجم قرآن کریم در ادامه صحبتهایش با بیان اینکه روزانه 18 ساعت کار میکند، افزود: وقت از آن ما نیست بلکه از آن خداوند بوده و حکم طلا را دارد بنابراین نباید آن را یک ثانیه هم از دست بدهیم، در مواقع وقت اضافه هم باید صلوات فرستاد و از آن لذت برد، آن وقت خواهید دید که خداوند عوض و پاداشش را میدهد به طوری که سینهای باز و فراغتی پیدا خواهید کرد تا غم مسئلهای را نخورید.
وی عنوان کرد: پشت پرده عالم حقایقی است که با الفبای ظاهری خوانده نمیشود بلکه یک الفبای درونی میخواهد تا انسان هم شخصیتی مانند حضرت رضا(ع) و هم خداوند را ببیند و طوری میشود که شما در جایگاهی قرار میگیرید که اصلاً تصورش را نمیکنید لذا میتوان گفت اگر عقیدهتان خدایی باشد، کارهایتان درست خواهد شد.
این مترجم قرآن کریم درباره دلداگی خود با امام هشتم(ع)، گفت: امیدوارم آنچه که میگویم کسی حمل بر خودستایی نکند من در روزهای جمعه ابتدا به حرم مطهر رضوی رفته در فاصله پنج الی شش متری ضریح مطهر ایشان میایستم، سلامی به حضرت عرضه میدارم و بعد به سرکارم میروم.
وی در ادامه تأکید کرد: من ترجمهام را 19 بار ویراستاری کردم و یکی در میان آنها را به آستان قدس رضوی و دانشگاه تهران اهدا کردم، إنشاءالله با لطف خداوند و همچنین با عنایت امام زمان(عج) قصد دارم این قرآن را در دانشگاههای آمریکا و انگلستان ارائه کنم چراکه وقتی این اثر بهدست انگلیسیزبانان رسیده بود، اظهار میکردند که بهوسیله آن خداوند را بهتر میفهمند.
وی همچنین درباره اهدای این قرآن میان مردم کشورهای انگلیسیزبان از طریق مجاری بینالمللی و بعضاً شخصی، گفت: این قرآن باید به دست اهلش برسد چرا که در کشورهای مختلف، قرآنها طوری ترجمه شدهاند که یا شیعی هستند و یا سنی این در حالی است که مخاطب مسیحی تمایل دارد تا ترجمه قرآنکریم مانند رمان، ساده باشد در ایران هم افرادی چون «بهاءالدین خرمشاهی»، «محمدمهدی فولادوند» و «علیقلی قرائی» هریک از اینها ترجمههایی را ارائه کردهاند که بسیار محترم هستند اما چون از نوشتههای دیگران کمک گرفتند آن سادگی لازم را ندارد.
این مترجم قرآن کریم افزود: مرحوم طاهره صفارزاده، شاعره معاصر نیز به من پیشنهاد ترجمه قرآن کریم را داد و برای این کار بسیار زحمت کشیده بود و ترجمهای را هم ارائه کرد اما طعم و ذائقه آن به ادبیات فارسی نزدیکتر بود.
نفوذ به وزارت فرهنگ و اطلاعات عربستان سعودی
دولتی در ادامه صحبتهایش با اشاره به ماجرایی از نحوه نفوذش به امنیتیترین قسمت وزارت اطلاعات و فرهنگ عربستان سعودی، گفت: من طی ماجرایی وارد عربستان سعودی شده و به دولت آنجا خودم را یک تبعه سنی اهل شهر سیواس ترکیه معرفی کردم که دست بر قضا یکی از اهالی آن شهر آنجا بود و همین باعث صمیمیت من و او شد، رفته، رفته من با جمع مرتبط با این فرد ترکتبار رفاقت پیدا کردم و همین خود عاملی شد تا آنها مرا به وزارت اطلاعات و فرهنگ عربستان سعودی ببرند.
وی تصریح کرد: در آنجا 360 کتاب از کتب ضاله خودشان را به من اهدا کردند که همه آنها دو کارتن شد؛ من همه این کتابها را به دستاندرکاران بعثه رهبرمعظم انقلاب دادم که وقتی یکی از این کتابها در مکه به دست آیتالله محمد امامی کاشانی، عضو مجلس خبرگان رهبری رسید، ایشان گفت: هریک از این صفحات برای جمهوری اسلامی ایران یک میلیون تومان هزینه داشت.
وی در پایان گفتوگویش به نخستین افرادی که قرآن را به زبان انگلیسی ترجمه کردند هم اشاره کرد و افزود: «سِلِی» نخستین فردی بود که کلامالله مجید را به انگلیسی برگرداند و همین ترجمه او برای افرادی چون «مارمادوک» و «آربری» خمیرمایهای بود که آن دو بعدها از آن استفاده کردند، این سه نفر در ابتدا مسلمان نبوده و بعدها مسلمان و سنی مذهب شدند.
پس از پایان گفتوگو میان ما و دکتر دولتی، او قسمتهای مختلف دفترش مثل میزکار، کتابهای کتابخانه و همچنین آثاری از مطبوعات داخلی و خارجی که او و کارش را معرفی کرده بودند را نشانمان داد. هنگام خداحافظی با این مترجم برجسته قرآن کریم به رسم یادبود جزء 30 قرآن را که ترجمه کرده بود به ما اهدا کرد و مجدد تأکید کرد که به اوقات زندگیمان توجه کنیم و از کنار آن به آسانی عبور نکنیم.
سید شهاب ابراهیمی
انسانی فرهیخته و بسیار والا مقام. و در عین حال خاکی
خدا کند دوباره و از نزدیک ایشون رو ببینم