به گزارش
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) از لرستان، ما فضا را اینطور میبینیم در بالای سرمان آسمان آبی را مشاهده میکنیم که خورشید و ماه را بالای سر خودمان مینگریم ما که نمیدانیم فضا چه هست و چهطور است! این دانشمندانند که میگویند فضا بیانتهاست و بالا و پایین ندارد، شرق و غرب ندارد، چنانچه این روشنگریها از سوی پژوهشگران و کیهانشناسان به ما انسانها، انتقال نمییافت، چه بسیار پرسشها، امروزه ما را احاطه میکرد.
در فضای لایتناهی که هیچ خس و خاشاکی وجود نداشته این کره زمین با این عظمت چهطور ساخته شده و چهطور به وجود آمده است اصلاً خاک چیست؟ این همه خاک که این عالم طبیعت را تشکیل داده چگونه جمع شده، چه کسی آنرا جمع کرده است این ظرف به نام زمین چگونه این آب را تحمل کرده است چرا این آب گسترده به نام اقیانوسها از این کره خاکی جدا نمیشوند؟ این همه گیاه و نبات، این همه بذر نهال از کجا آمده است؟ به چه صورت، در پهنه گیتی گسترانیده شدهاند.
و از همه مهمتر این عناصر به نام آب و خاک، هوا و نور یا گرما که در عین حال هر کدام بهلحاظ شکل ساختمان و وزن که با هم اصلاً شباهت ندارند، اما با این همه تفاوتها بهلحاظ نوع و جرم فیزیکی چنان با هم وحدت و انسجام دارند که بدون هیچیک از آنها موجودی اعماز گیاه، بذر نبات و همچنین موجودات زنده دیگر مانند پستانداران، خزندگان و آبزیان نه به وجود میآیند و نه زنده خواهند ماند.این وحدت و انسجام را چه قدرتی به وجود آورده یا اصلاً این عناصر از کجا آمدهاند و چگونه خلق شدهاند و خالق آنها کیست؟ این همه بذر نهال نباتات و گیاهان برای چه هدفی و برای چه مصرف کنندگانی خلق شدهاند.
این است خالق مدبر مقتدر، هر موجودی را با هیئتی خاص آفریده، جوندگانی که دهان دارند، موجودات دیگری که دندان و شکم دارند، همه نیازمند به آفریدههای پروردگار عالمند که در راس آنها، انسان است و چه زیبا در آیه 70 سوره اسرا با این مضمون «إِنْ أَحْسَنتُمْ أَحْسَنتُمْ لِأَنفُسِكُمْ وَإِنْ أَسَأْتُمْ فَلَهَا فَإِذَا جَاء وَعْدُ الآخِرَةِ لِيَسُوؤُواْ وُجُوهَكُمْ وَلِيَدْخُلُواْ الْمَسْجِدَ كَمَا دَخَلُوهُ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَلِيُتَبِّرُواْ مَا عَلَوْاْ تَتْبِيرًا » قرآن کلام خداوند عزیز و عظیم میفرمایند: «ما بر بنیآدم منت نهادیم او را بر بسیاری از موجودات برتری بخشیدیم و هم روزی او را از نعمتهای پاک و مطهر عنایت کردیم».
و باز این پرسش پیچیدهای است این همه موجودات زنده که هر کدام گروه خاص خود را دارند و نوع خاصی دارند، چهطور و چگونه از نیستی هست شدهاند و برای هر کدام جفتی بهوجود آمده تا تولید مثل انجام پذیرد و هر کدام در روی زمین تکثیر یابند و در میان این موجودات، از میان پستانداران گروهی نشخوار کنندگانند، گروهی از پرندگان دو معدهایاند، گروهی از آبزیان پولکدارانند، که این نشانه حلالیت آنهاست که گوشت، شیر و پشمشان حلال شد و در میان پرندگان تخم و گوشت و در آبزیان گوشت و پوستشان حلال است.
این همه، برای موجودی به نام انسان خلق شده و در اختیار او قرار گرفته و این متکبر مغرور در راس امور قرار گرفته و این است که خدای متعال در آیات یک تا 6 سوره مبارکه تین میفرماید: «قسم به درخت زیتون و انجیر و به شهر امن و امان که من انسان را به بهترین شکل، خلق کردم و همین انسان راه جهنم برگشتناپذیر را میپیماید جز اندک انسانهایی که ایمان آوردهاند».
خداوند متعال همچنین در آیه 115 مؤمنون میفرماید: «آیا پنداشتهاید که شما را بیهوده و عبث آفریدهایم و اینکه بهسوی ما بازگردانده نمیشود».
آری اگر در آفرینش موجودات، هدفی نبود شاید این همه نعمتها با این حساب و کتاب منظم و مرتب صورت نمیگرفت.این است که باید به این فضای لایتناهی بیندیشیم.این کره خاکی با این شکل هندسی، با این همه نعمت، با این عظمت، بهعنوان سیارهای خلق میشود و به قول فیزیکدانان، در همین فضای بیانتها پدیدهای به نام خورشید خلق میشود، بدون اینکه به هیچ ستونی، تکیه زده باشد، به قول ما انسانها، گویی به آن میخکوب شود و نه دیواری موجود است که به آن تکیه داده شود با این همه بزرگی و با این همه نور و درخشندگی، محکم و استوار میدرخشد و با چه حرارتی و هیبتی، آنوقت زمین پروانهوار بر اساس زمان تعیین شده به دور این قرص خورشیدی میچرخد.
چرا از خود نمیپرسیم این خلقت زمین و آسمان و خورشید و ستارگان با این عظمت و با این کرامت و با این همه نعمت از جانب کدامین قدرت بیانتها خلق شدهاند؟ این چه حکمتی است که در مرکز منظومه شمسی باید خورشیدی باشد تا به نور بیکرانش موجب ادامه حیات موجودات شود.
این چه نیرویی است که زمین با این همه بزرگی با حرکت منظم به دور خورشید میچرخد و نور خود را از آن میگیرد.در گردش زمین به دور خورشید در 24 ساعت، شب و روز حاصل میشود آنوقت خیلی از ما انسانها مغرور و بیتفکر میگوییم شب شد و روز آمد، دیگر توجه به این قدرت توانا، دانا، عالم، مدیر و مدبر نداریم و توجه به این آیات نداریم که چندین بار میفرماید: «خلق السماوات و الارض» و آنچه در آن خلق شد و شما انسانها از آن استفاده میکنید.
جایگاه عدل الهی در خلقت موجوداتیکیاز اعتقادات ما شیعیان عدل خداوند است یعنی خدا عادل است و پروردگار مهربان در عین بینیازی و قدرت کاملش نسبت به مخلوقاتش بخشنده، مهربان و ارحمالراحمین است.
تمام موجودات عالم را چنان آفریده که هیچ موجودی را توان و قدرت کامل نداده که به تنهایی به تکتازی خود، بدون ترس ادامه حیات دهد.چنان عدالت در خلق موجودات آفریده که به هر موجودی تاحدی توان و قدرت داده به سلسله مراتب هر موجود بالادستی را قرار داده و مخلوقات اینرا احساس میکنند و هیچ ستمی را برهیچ موجودی روا نداشته.نه به مار بیدست و پا ظلم شده که بهعلت نداشتن دست و پا طعمه دیگر موجودات شود و نه به لاکپشت ستم شد چون کندترین موجود است، حیاتش در خطر قرار گیرد و نه به عقاب آنقدر توان داد که همه موجودات با جثههای کوچک، نوعی توان بخشیده که میتواند زندگی را با یک آگاهی تکوینی ادامه دهد و تا حدی خود را از خطر دیگر موجودات که میداند دشمن او هستند، حفظ نماید، به همین نسبت جای خود را در طبیعت به دست آورند و غذای خویش را بشناسد و هر موجودی را بر اساس خلقتش برای اموری لازم، خلق نموده و این است که خداوند منشاء عدل و عدالت است.
پس بر ماست که بهعنوان اینکه خداوند «رحمان» و «رحیم» بر ما انسانها منت نهاده و به فرموده خودش ما را جانشین خود در زمین قرار داده خوب بیندیشیم و در رابطه با عدل، عدالت، انصاف، قسط، برابری و برادری بیندیشیم که بارها و بارها در قرآن متذکر شده ولی باز با کمال تاسف این امر را نادیده گرفته و از نفس سرکش که بر ما حاکمیت دارد پیروی میکنیم. آیا نباید خوب فکر کنیم و از خدا بخواهیم ما را یاری دهد و از نفسمان پیروی نکنیم.
چرا تکبر؟پروردگار مهربان ذرهای در خلقتش نقصی وجود ندارد که ما منکران باز، خود را
به ناباوری بزنیم و استفادههای نابرابر کنیم.درباره آب که به قول
زمینشناسان دو سوم کره زمین آب اقیانوسهاست، سخن بسیار است.اولاً آب
چیست؟ این مجموع آب اقیانوسها کجا بوده و چگونه در کره زمین قرار گرفته و
هدف از آفرینش آن چه بود که اینگونه در کره زمین و در موقع مقرر از این
اقیانوسها چیزی به نام بخار بهوجود میآید سپس بهصورت ابر شکل میگیرد و
ابرها از طریق باد که در حقیقت مامور است در مسیرهای چرخش تعیین شده در
کوتاهترین مدت در فضای مناسبی از هوا حرکت خود را ادامه میدهند در واقع
ابر بارانزا، خود دریایی عظیم است که بهصورت قطرات برف و باران زمین را
آبیاری میکند.
قرآن کریم میفرماید: ابرها با کمک بادها جابهجا شده و
بر زمین جاری میشود و زمین مانند خمیری نرم آب را در خود جای میدهد و از
این بارش که رحمت خداوندی است چشمهها، رودها و دریاها جاری میشود و حیات
همه موجودات را تامین مینماید و این مدیریت و نظم و انضباط، به فرمان
چه کسی اجرا میشود که کوچکترین نقصی در آن مشاهده نمیشود آیا ما
انسانها بهخصوص آن اساتید بزرگ نمیبایست این آیات را بهعنوان دلیل بر
حضور ذات مقدس الهی بدانند و مردم و جامعه را هدایت نمایند تا برخی از
انسانهای بیباور و بیخبر دچار بیهودگی نشوند.آنانیکه این پدیدهها را
از آن طبیعت میدانند، بیشتر در اسرار آفرینش بیندیشند و بپذیرند این حرکت و
این نظم در طبیعت جز اراده خللناپذیر چیز دیگری نیست؛ زیرا طبیعت روح و
اراده ندارد که بخواهد حرکتی انجام دهد یا بداند که چه میکند در کارش،
مانند جسم خودمان، با اینکه ما دارای روح وارادهایم که آن هم از طرف
خداوند به ما هدیه شده است و بقیه اجزای بدنمان که مجموعه جسم ما را تشکیل
میدهد از کار قلب، کبد، ریه، معده، رودهها، کلیهها و جریان خون و سایر
غدد داخلی، خارجی هیچکدام از چگونگی کار آنها اطلاعی نداریم.
همه این
پدیدهها برمیگردد به خدا و اراده خداوندی که هر امری کند همان میشود که
او میخواهد، در کره زمین و در درون آن نعمتهایی وجود داشته، دارد و یا
خواهد داشت، بیشک این همه نعمتها یک روز و یکجا بهوجود نیامدهاند و
این اراده خداوند است و آنها را ذرهذره زنده نموده و به گردش درآورده است.
این
لطف خداوند دانا و تواناست که در زمین این نعمتها را بهوجود آورده و
میآورد که بیشتر این نعمتها را برای انسان خلق کرده است.اراده خداوند است
که این انسان را اینطور با این هیبت و رخسار و اندام میآفریند.
خداوند
میفرماید: «ما انسان را به بهترین وجهی خلق کردیم و از روح خود بر آن
دمیدیم و اندکی علم به او بخشیدیم» و این است که انسان از سنگ و آهن چه
ابزار ارزشمندی آفریده و از سنگ مس چه زیبندههایی و از سایر نعمتهای در
زمین در گستره طبیعت چه پدیدههای شگفتانگیزی خلق کرده و چرا انسان در
به دست آوردن این نعمتها که در نهاد طبیعت موجود است از خود علتها را
نمیپرسد؟
بشر برهنه به دنیا آمده و در دگرگونی نظام طبیعت هیچ نقشی
ندارد و نیز از نعمتهای خدادادی هیچ دستی ندارد پس چه شده که ما انسانها
خودشناسیمان را در نظر نمیگیریم، که بودهایم و چگونه خلق شدهایم و چه
میشویم.
خدای متعال در آیه 5 سوره مبارکه انفطار با این مضمون «عَلِمَتْ نَفْسٌ مَّا قَدَّمَتْ وَأَخَّرَتْ» خطاب به انسان
میفرماید: «ای انسان چه باعث شده که به خدای بزرگوار و کریم مغرور گشتی»،
کدام قدرت را داریم که به آن مغرور شویم مگر نه این است اگر لقمهای در
گلوی ما گیر کند مرگمان حتمی است یا اگر آب و نان نباشد و اگر یک عضو کار
نکند و اگر هر یک از امعا و احشاء کار نکند مرگمان حتمی است پس تکبر چرا؟
خوب است ما با یقین و با دید کامل در خیلی از امور دقت کنیم و خلقتهای
خداوند را با دقت زیر نظر داشته باشیم.
خلقت یک ماده گاو را در نظر
بگیریم، ازجمله شکل و اندام و غذایش، دندانهایش، گوشت و شیرش را.اگر آن یک
گاو گرسنه باشد و بخواهیم به آن غذا بدهیم مثلاً یک بسته یونجه به طول 90
سانتیمتر ارتفاع و 50 سانتیمتر عرض، گاو گرسنه چنان آن را میخورد که
چیزی از آن باقی نمیماند آنگاه 15 الی 20 لیتر آب را میخورد چند ساعت
بعد شاید حدود 20 لیتر شیر میدهد درصورتیکه اگر یک برگ از یونجه در گلوی
ما فرود رود باید جهت معالجه به پزشک رجوع کنیم.
آیا این سؤال برانگیز
نیست و نباید یقین داشت این اراده خداوند است که آفریدههای حقتعالی، با
هم متفاوتند؟ و همه مخلوقات متفاوت نعمتهای خداوند هستند همانگونه که
قرآن سی و یک مرتبه در سوره الرحمن میفرماید: «فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ؛ پس کدامین یک از نعمتهای
پروردگارتان را تکذیب میکنید؟».