به گزارش
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) از لرستان، اسلام برای زن، ارزش و احترام بسیاری قائل است و از نظر «هویت انسانی» هیچ تفاوتی با مرد ندارد.زن، مانند مرد، عضو کامل جامعه است و شخصیت حقوقی مستقل دارد.زن از نگرگاه اسلامی از استقلال فکری و اقتصادی برخوردار است و در زندگی خود، در تصمیمگیریها آزاد است و براساس موازین شرعی میتواند شوهر مورد علاقه خویش را انتخاب کند.
در نظر گرفتن این حقوق و ترسیم این شخصیت والا، در زمانهای صورت گرفت که زن، هیچ ارج و منزلتی نداشت، دختران زنده به گور میشدند و با آنان همچون بردگان، رفتار میکردند.
در مغرب زمین هم، حتی تا چند قرن قبل، یعنی در قرون وسطی، نه تنها زن، نقش اجتماعی نداشت، بلکه خوار و ذلیل و عامل فساد بود.زن در اندیشه آنان، گاهی وسیله شهوترانی، گاهی مانند چهارپایان در کارِ خوردن و آشامیدن و بارداری و زایمان بود.
ویلدورانت در کتاب تاریخ تمدن، شرح مفصلی از بیمقدار بودن شخصیت زن در مغرب زمین آورده است.
منزلت زن در دنیای کنونی غرب هم سرگذشت ناگواری دارد و به نام «فمنیسم» و برابری حقوق زن و مرد، ستمهای فراوانی به آنها میرود و به هیچرو، حقوق فطری او، که متناسب با ساختمان جسمی و روحی زن است، رعایت نمیشود.
اما اسلام با واقعنگری و احاطه بر عواطف و هیجانها و قدرت جسمی زنان، آنان را منزلتی نیکو بخشیده است.
در فراز چهل و سوم نامه امام علی(ع) به فرزندش امام حسنمجتبی(ع) با عنوان «حریم و شخصیت زن» میخوانیم: «از مشورت با زنان بپرهیز، زیرا رای آنان گرایش به سستی و تصمیم ایشان گرایش به پستی دارد، با پرده حجاب، دیدگانشان را از نامحرم بپوشان؛ زیرا سختگیری در پوشش و حجاب، در سلامت ایشان مؤثرتر است.بیرون رفتن ایشان بدتر از این نیست که افراد غیرقابل اعتماد را بر ایشان داخل کنی.اگر بتوانی بهگونهای زندگی کنی که جز تو را نشناسند، چنین کن.کاری که بیرون از توانایی زن است، به او وانگذار، چراکه زن، ریحانه است نه قهرمان.در گرامی داشتن زن زیادهروی نکن و او را در شفاعت برای دیگران به طمع نینداز، از غیرت نشان دادن بیجا بپرهیز؛ چراکه درستکار را به بیماردلی و پاکدامن را به بدگمانی میکشاند».
مشورت نکردن با زن، در پرده نگهداشتن آنان، افراد غیرصالح را به میانشان نیاوردن، کارِ فوق طاعت به دوش آنان نگذاشتن، در گرامیداشتشان زیادهروی نکردن و از غیرت بیجا در مورد آنان پرهیز کردن.
برخی بندهای این فراز در نگاه ظاهر بینان، فرو کاستن از شخصیت زن و به حاشیه بردن نقش اجتماعی اوست، از همینرو بحثهای حاشیهای و پُرجنجالی در این باره به راه انداختهاند.
مشورت با زناندر نگاه ظاهر به این فراز از نامه امام علی(ع) بهنظر میرسد که علی(ع) فرموده است: با هیچ زنی ـ حتی اگر صالح و شایسته باشد ـ مشورت نکنید.حال آنکه چنین نیست؛ یعنی منظور حضرت، همه زنان نیست بلکه آن دسته از زنانی است که در اثر تسلیم شدن به هیجانها و احساسات، به ضعف اندیشه دچار شده و شایسته مشورت نیستند، چون هدف از مشورت، رسیدن به بهترین راهها و گزینش برترین شیوههای اجرایی است.
آموزههای دینی، شرایط و شاخصهای دقیقی چون: ایمان، خردمندی، تخصص و دانایی، خیرخواهی، پختگی، دلسوزی و ... را برای انتخاب مشاور معرفی کرده است.اگر کسی چنین شرایطی نداشت ـ چه زن باشد چه مرد ـ شایسته مشورت نیست.
نکته دیگر آنکه: در فهم روایات، باید به روایات دیگری هم که در این زمینه وارد شده، توجه کرد و با بررسی آنها به نتیجه رسید.بهعنوان مثال سخن امام علی(ع) درباره دنیا که هم بدترین نکوهش را دارد و هم بهترین تعریف را از دنیا نموده است در مورد مشورت با زنان نیز، از علی(ع) احادیث دیگری وارد شده که توصیه به مشورت با زنان عاقل شده است، چنانکه فرمود: «از مشورت با زنان بپرهیز، مگر زنانی که رشد عقلی آنان را ازموده باشی».
با جمع کردن سخنان آن حضرت در مورد زنان، بهخوبی مقصود از این کلام حضرت روشن میگردد و هیچگونه ابهامی باقی نمیماند.از سوی دیگر، شیوه معصومان(ع) آن بود که با زنان صلاحیتدار، مشورت میکردند؛ این گزارش تاریخی، نمونهای از آن است.
در صلح حدیبیه، پس از امضای قرارداد، رسول گرامی اسلام(ص) به مسلمانان دستور داد که قربانی کنید و پس از آن، تقسیم نمایید.هیچکس به دستور ایشان عمل نکرد.پیامبر(ص) بر «امسلمه» وارد شد و جریان را بیان کرد.امسلمه گفت: شما خودتان قربانی کنید و موی خود را بتراشید و با کسی سخن مگویید.پیامبر(ص) بیرون آمد و آن عمل را انجام داد.مسلمانان نیز پیروی کردند.
در حماسه عاشورا نیز زنانی را میبینیم که فرزندان و همسران خود را تشویق به همراهی با امام حسین(ع) میکردند؛ مادر «وهب» یا همسر «زهیر» از این قبیلاند که در خصوص یاری امام حسین(ع) به فرزند و همسر خود، مشورت دادند و این رادمردان هم پذیرفتند.
مجموعه گفتار و کردار پیامبراکرم(ص) نشان میدهد که هر کس چنین آگاهی، تجربه و خیرخواهی داشته باشد، صلاحیت مشورت را دارد و جنسیت هیچ دخالتی در اینکار ندارد.
در قرآنکریم نیز مشورت با زنان صالح و عاقل، مورد تایید قرار گرفته است، چنانکه حضرت شعیب در مورد حضرت موسی(ع) با دختران خود، مشورت کرد و نظر آنان را پذیرفت.
حضرت علی(ع) در این توصیه علت مشورت نکردن با زنان را بیان کرده و آن، سستی تصمیم و ناپایداری رای آنان است.چون، علتِ حکم را بیان کرده، میتوان آنرا توسعه داد یا محدود کرد؛ یعنی شامل مردانِ سسترای هم میشود؛ مثل اینکه اگر بگویند: «انار نخورید، زیرا ترش است»، این علت، هم حکم را تعمیم میدهد، زیرا خوردنِ هر شیء ترشی باید اجتناب کرد و هم تضییق و محدود میکند، زیرا انار شیرین را میتوان خورد.
بنابراین، سخن علی(ع)، درباره مشورت نکردن با زنان به گروهی از زنان اختصاص یافته که رای و نظرشان سست و توأم با احساس است نه زنان عاقل و صلاحیتدار، پس زنان بهطور مطلق از دایره مشورت کردن خارج نشدند.