به گزارش
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، جنایتهای هولناک ارتش میانمار علیه مسلمانان این کشور، بار دیگر شدت یافته است و در سایه سکوت مجامع مدعی حقوق بشر و موضع منفعلانه کشورهای اسلامی، هزاران نفر از مسلمانان بیگناه روهینگیایی در ایالت آراکان قتل عام شدهاند.
شدت جراحات در عکسهایی که گاه و بیگاه از این جنایات هولناک منتشر میشود، به حدی است که کمتر رسانهای جرأت میکند آن را منتشر کند.
در این نوشتار ضمن ارائه تاریخچهای از قدمت اسلام در منطقه آراکان به مناسبات سیاسی بوداییها و مسلمانان برمه در قرن اخیر خواهیم پرداخت.
چهار تا هفت میلیون مسلمان در میانمار زندگی میکنندکشور بودایی مذهب میانمار(برمه) در کل نزدیک به هشتاد میلیون نفر جمعیت دارد که طبق برآوردها بین چهار تا هفت میلیون نفر از آنان مسلمان هستند.
اکثریت مسلمانان این کشور در ایالت چهار میلیون آراکان نفری زندگی میکنند که به دلیل حفظ عقیده و هویت خود، تحت شدیدترین محدودیتها و آزارهای غیر انسانی از طرف دولت مرکزی میانمار قرار دارند.
آراکان منطقهای کوهستانی و نسبتا خوش آب و هوا در غربیترین بخش میانمار و در جوار خلیج بنگال واقع شده است که با رود «ناف» از کشور بنگلادش جدا میشود. وجود رشتهکوههای بلند آراکان، این محدوده را از مناطق مرکزی میانمار جدا میکند و شاید به همین علت بوده که آراکان برای سدههای طولانی، خودمختار اداره میشد.
در قرن چهارم پیش از میلاد اقوامی از مغولهای مهاجر و در سدههای نخستین اسلام، گروههایی از بازرگانان مسلمان در آراکان اقامت گزیدند.
سفر «محمد حنفیه» فرزند امام علی(ع) به آراکاننخستین روایت از حضور مسلمانان در برمه که مردم آن دیار بدان اعتقاد دارند، داستان سفر «محمد حنفیه» فرزند امام علی(ع) و همراهانش به آراکان است که هم اکنون زیارتگاهی منتسب به او در آراکان وجود دارد.
«مائونگ تان لویی» از مورخان برمهای معتقد است محمد حنفیه که پس از واقعه کربلا تصمیم به مهاجرت گرفته بود در سال 680 میلادی(69 ه ق) به قصد سفر به چین با همراهان و طرفداران خود به آسیای شرقی مهاجرت میکند و در منطقه آراکان میان آنان و سپاه ملکه کایاپوری، ملکه قبیله، جنگی درمیگیرد؛ محمد حنفیه در این جنگ پیروز میشود و ضمن ازدواج با ملکه به ترویج اسلام در آن دیار میپردازد.
در حال حاضر زیارتگاهی منتسب به حنفیه و کایاپوری در آن منطقه وجود دارد و منطقهای موسوم به «عرب شاه پارا» که اعتقاد دارند، مسلمانان در جنگ با کایاپوری پیروز شده، مورد احترام روهینگیاییها است.
حضور مسلمانان در میانمار از سدههای نخستین اسلامچه این داستان، واقعی باشد و چه اسطوره؛ موثقترین نشانه از حضور مسلمانان در میانمار به همان سدههای نخستین اسلام(اول تا چهارم ه ق) بازمیگردد که بازرگانان مسلمان(تجار عرب) از راه دریانوردی به شرق آسیا و نقاط غربی چین سفر میکردند و منطقه آراکان را که نسبتاً حاصلخیز و سرسبز بود، برای استراحت انتخاب میکردند. بعضی از این مسلمانان هم ضمن اقامت دائمی در این منطقه مسیحی و بودایینشین، ازدواج میکردند و زاد و ولد آنها باعث شد، رفته رفته واژگان عربی در زبان برمهای مردمان آن دیار وارد شد و ایالت راخین(که اسمی برمهای بود) به آراکان (که واژهای نشأت گرفته از لهجه عربی بود) تغییر یافت.
با گسترش اسلام در شبه جزیره هند(5 تا 9 ه ق) به ویژه پس از مسلمانشدن حاکمان بنگال(بنگلادش کنونی)، جایگاه اجتماعی مسلمانان در آراکان تقویت شد و رابطه حاکمان بودایی با حاکمان مسلمان بنگال به پیوندی سیاسی تبدیل شد به گونهای که حاکم بودایی، «نرمیکهلا»، پس از شکست خوردن از پادشاه میانمار(برمه) به دربار حاکم بنگال پناه برد و با کمک او به تاج و تخت بازگشت و خود را سلیمان شاه نامید. پس از آن ماجرا، حاکمان برای نشاندادن حسن نیت خود به مسلمانان آن دیار و نیز بنگال، یک نام اسلامی نیز در کنار نام بودایی خود اتخاذ میکردند و به هر دو نام، مورد خطاب واقع میشدند.
در سدههای میانی، شاعران و ادیبان بنگالی از جمله «علاول» شیفته فرهنگ و شعر ایرانی بودند از این روی واژگان و اصطلاحات فارسی بر ادبیات بنگالی سایه افکند و آراکان نیز که ارتباط فرهنگی نزدیکی با بنگال داشت، از این تأثیر مصون نماند. بدین ترتیب در ضرب سکه و بسیاری از آثار مربوط به آن دوران، ادبیات فارسی تجلی داشت.
در همین دوران شماری از عارفان و صوفیان ایرانی به شبه جزیره هندوستان مهاجرت کرده بودند و تعالیم صوفیانه آنان بر باورهای اسلامی مردم هند و بنگال و به تبع آن، مسلمانان، تأثیر گذاشت به همین دلیل ضمن وجود مساجد باشکوهی همچون «سندیهکان»، خانقاههایی نیز در آن دیار ساخته شد. گفته میشود یکی از مشهورترین عرفای مسلمان آن دوران، «بدرالدین اولیاء» بوده که خانقاههایی از او به جای مانده است.
در دورههایی همچون سده نهم هجری قمری، حکومت خودمختار آراکان، قدرت زیادی داشته است به گونهای که ضمن استقلال کامل از حکومت مرکزی میانمار، حتی یک بار ناصوابانه به کارگران بنگالی که سالیان طولانی در سواحل، برنجکاری میکردند، میشورد و یکی از شهرهای مرزی و مهم بنگال را فتح میکند و به کمک دزدان دریایی پرتغالی به خلیج بنگال مسلط میشود.
این استقلال اما در آغاز قرن سیزدهم هجری(1786 میلادی) فرو پاشید و حکومت مرکزی میانمار بر آراکان مسلط شد.
چرا حکومت میانمار با ساکنان آراکان میجنگدحکومت میانمار به دلیل تمامیتخواهی ارضی و شاید طمعی که به سواحل حاصلخیز و استراتژیک خلیج بنگال داشته است، از دیرباز در صدد از بین بردن حاکمان خودمختار آراکان بود و از طرفی دیگر با انحصارگرایی مذهبی به دنبال این بود تا با تسلط بر آراکان، ابتدا مهاجران مسلمان بنگالی را که در آراکان برنجکاری میکردند، بیرون کند و بعد مسلمانان آن منطقه را هم از بین ببرد.
سیاست پیچیدهای که دولت مرکزی اجرا کرد این بود که ابتدا برای بیرون راندن بنگالیها با مسلمانان دست دوستی داد و بخشی از روهینگیاییها با این استدلال که مهاجران بنگالی به اراضی کشاورزی ما مسلط شدهاند، در اخراج آنان با حکومت میانمار همکاری کردند. این دومین باری بود که در طول تاریخ، بنگالیها از آراکان بیرون رانده میشدند و شاید این هم از دلایلی باشد که امروز دولت بنگلادش، برای راه دادن روهینگیاییهای بیخانمان به کشور خود سرسختی نشان میدهد.
از این دوران به بعد بود که دیگر، مسلمانان آراکان، روزگار تلخی را سپری میکنند در حالی که کمتر از نیم قرن بعد، در حد فاصل سالهای 1824 تا 1826 میلادی، آراکان و تمام میانمار به اشغال انگلستان درمیآید و این بار آتش نفرتانگیز استعمار به جان مردم آراکان میافتد.
نکته مهم تاریخی این است که پیش از اشغال آراکان توسط انگلستان، بوداییهای محلی آراکان با نهایت همدلی در کنار مسلمانان زندگی میکنند؛ اما با اعمال سیاستهای تفرقهافکنانه انگلستان، آن بوداییان نیز رفته رفته با بوداییان دولت مرکزی، علیه مسلمانان، همپیمان میشوند.
به همین جهت وقتی در سال 1948 میلادی، میانمار در تدارک شادی به جهت استقلال از انگلستان است، مسلمانان روهینگیایی با نگرانی فراوان به دنبال این هستند تا با استعانت از نقش سیاسی «محمدعلی جناح»(بنیانگذار پاکستان) در منطقه، به حکومت تازه تاسیس پاکستان ملحق شوند که به سرانجام نمیرسد و ایالت آراکان به عنوان یکی از ایالتهای «جمهوری سوسیالیستی اتحاد برمه» تثبیت میشود.
در این دوران یک گروه چریکی آزادیبخش توسط شخصی به نام «قاسم راجه» ایجاد میشود که به علت عدم پشتیبانی از طرف همه مسلمانان آن منطقه و همچنین عدم در اختیار داشتن سلاح و تجهیزات، راه به جایی نمیبرد.
اعمال محدودیت برای مسلمانان با تبعیت از راهبان افراطگرای بوداییبه مرور زمان، ارتش میانمار با تبعیت از تعلیمات راهبان افراطگرای بودایی محدودیتها را برای مسلمانان روهینگیایی بیشتر کرد و یکی از هولناکترین جنایات را در سالهای 1979 و 1980 میلادی با قتل عام مسلمانان مرتکب شد.
در سالهای دهه هشتاد میلادی سازمانهای بینالمللی همچون کمیسیون پناهندگان سازمان ملل و بعضی کشورهای اسلامی تلاش زیادی برای ایجاد مراکز اسکان و امداد در مرز بنگلادش و آراکان انجام میدهند و شخصی به نام «احمد شبیر» موفق میشود با برقراری ارتباطات بینالمللی تعداد زیادی از خانوادههای روهینگیایی را از آراکان به عربستان سعودی مهاجرت دهد.
از دهه 90 میلادی تا همین چند سال اخیر اوضاع آرامتر شد و با وجود اینکه کماکان سفر حج(جز تعداد بسیار محدود)، قرائت قرآن و انجام علنی فرایض اسلامی برای مسلمانان میانمار همچنان ممنوع بود، دولت میانمار اجازه داد تعدادی از مسلمانان مهاجرت کرده به بنگلادش بار دیگر به آراکان بازگردند؛ غافل از اینکه یک نسلکشی و جنایت بیسابقه در راه است.
آن سانگ سوچی، رئیس کنونی دولت میانمار
از سال 2012 میلادی به بعد بار دیگر ارتش میانمار با دستور راهبان بودایی افراطی و پشتیبانی دولت مرکزی میانمار به رهبری «آن سان سوچی»، هزاران نفر از مسلمانان روهینگیایی را سربریده است و هزاران مسلمان دیگر را به کرانه رودخانه «ناف» رانده و خانههای آنان را آتش زده است.
غارت داراییها، تجاوز به زنان، سلاخی کودکان و ... گوشهای از جنایات هولناکی است که حکومت سفاک و خونریز میانمار در قبال مسلمانان بیگناه مرتکب شده است/.
منابع و مآخذ: دانشنامه جهان اسلام، آراکان، مجدالدین کیوانی
دانشنامه حوزه، اسلام در میانمار