به گزارش ایکنا از قزوین، همه دانشجوها دوربینهای موبایلشان را روشن کردند؛ لحظهای بود که باید شکار میشد، استادمان که لبخند زد همگی شوکه شدیم! استاد زمینشناسیمان بود، هیچوقت نمیخندید، همیشه جدی و خشک برخورد میکرد، نمی دانم شاید دلیلش ارتباط تنگانگ دانشجویان و فعالان رشته زمین شناسی با انواع و اقسام سنگ ها بود! از سه واحد زمینشناسی در دانشگاه تنها پدیده «دیاژنز» در ذهنمان مانده بود پدیدهای که منجر به ایجاد سنگ میشود؛ پدیده سنگ شدن و استاد زمینشناسیمان که گاه به شوخی میگفتیم در روح و جانش دیاژنز رخ داده است!
وقتی ميهمان ایکنا وارد دفتر خبرگزاری شد تصور میکردم الهیات خوانده و یا با کمی اغماض ادبیات، آرام و مطمئن و متبسم سخن میگفت؛ وقتی گفت کارشناسی ارشد زمینشناسی خوانده و با معدل بالا از پایاننامهاش دفاع کرده است تنها چیزی که در ذهنم تعارض ایجاد کرد پدیده دیاژنز و یک حافظ قرآن زمینشناس بود و آنجا بود كه فهمیدم در زمینشناسان پديده دیاژنز رخ نمیدهد!
«لیلا معروفی، حافظ کل قرآن، متولد 67، شاغل در مرکز دارالترجمه و فارغالتحصیل مقطع کارشناسی ارشد رشته زمینشناسی از دانشگاه تربیت مدرس تهران»، مهمان 29 ساله حافظ کل قرآن با حضور در خبرگزاری ایکنا در قزوین از روند حفظ کل قرآن خود و انس با کلامالله مجید پرده برداشت و سخنان خود را از تلاشش برای قبولی در کنکور ارشد آغاز و با چگونگی نزدیکی و لزوم عامل بودن به قرآن پایان داد.
حفظ کتاب درسی 380 صفحهای!
لیلا معروفی که میتوان وی را از افراد موفق در عرصههای مختلف زندگی خود برشمرد، میگوید: از دوران کارشناسی به ترجمه متون مختلف از فارسی به انگلیسی علاقه و در این راستا فعالیت داشتم و امروز هم بعد از اتمام تحصیلات در مقطع ارشد در مرکز دارالترجمه مشغول به فعالیت هستم.
برای قبولی در کنکور مقطع ارشد تلاش بسیاری کردم بهگونهای که کتاب درسی 380 صفحهای را چنان با دقت خوانده و برای آنوقت گذاشته بودم که صفحات آن را از حفظ در ذهن مرور میکردم!
الحمدالله بهواسطه تلاشهایم موفق به قبولی در رشته زمینشناسی مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه تربیت مدرس تهران شوم. در طول دوران تحصیل نیز مشغول ترجمه کتابی تحت عنوان «ژمستون» به معنای سنگهای قیمتی که مرتبط با رشته زمینشناسی بود شدم که در حال حاضر در فرایند چاپ قرار دارد.
پایاننامه ارشد را نیز با نمره عالی 19:60 دفاع کردم نمرهای که تا آن زمان کسی موفق به دریافت آن نشده بود و من تمام این موفقیتها را از زاویه انس با قرآن و برکات آن میبینم.
برنامه حاجآقای قرائتی متحول کننده زندگیام شد!
شاید برایتان جالب باشد که بدانید این بانوی موفق چگونه وارد وادی حفظ قرآن شد؛ وقتی این سؤال را از لیلای 29 ساله پرسیدم جواب جالبی برای آن داشت: حفظ قرآن را در دورههای مختلف تحصیل از جمله دوره راهنمایی و دوره دانشجویی در مقطع کارشناسی شروع کردم اما انگیزه و همت لازم را برای ادامه آن نداشتم و شروع نکرده کنار میگذاشتم.
بعد از یک سال از شروع تحصیلات مقطع کارشناسی ارشد بهصورت اتفاقی سخنانی را شنیدم که میتوان گفت زندگی من را متحول کرد و مسیر آن را به سمتوسوی بهتری قرار داد.
حجتالاسلام محسن قرائتی در برنامهای تلویزیونی چنین گفتند «شما کتابهای غیردرسی مانند رُمان و امثال آن را مطالعه میکنید ولی به قرآن اهمیت لازم را نمیدهید، آن دنیا خداوند از بندگانش خواهد پرسید شما زمان برای کتابهای مختلف دیگران گذاشتی و به آن اهمیت دادی اما برای کتاب خداوند و آفریدگار خود وقت نگذاشته و اهمیت ندادی؟» این جمله و سخن آقای قرائتی یک نقطه عطف و تلنگر عجیب اما تأثیرگذار برای زندگی من شد بهگونهای که با خود گفتم من برای قبولی در کنکور یک کتاب 380 صفحهای را چنان خواندم که خط به خط آن را حفظ شدم پس چرا از این ذهن فعال برای یادگیری قرآن استفاده نکنم؟
با خود گفتم برای منی که تا قبل از شنیدن این سخنان انس چندانی با قرآن نداشتم، وقت خوبی است که از این پس زمانی را هم برای کتاب خداوند بگذارم برای همین تصمیم گرفتم یکبار دیگر در مسیر حفظ قرآن قرار گرفته و دیگر آن را رها نکنم که الحمدالله این تصمیم با همت و عزم جدی که داشتم محقق شد.
روش حفظ من هم اینگونه بود که اول یکبار صفحهای را که میخواستم حفظ کنم را میخواندم و بعد با استماع صوت استاد پرهیزگار آن صفحه را حفظ میکردم و در کنار حفظ و با استماع قرآن موارد تجویدی و صوت و لحن را هم بهمرور در طی این فرایند فرا میگرفتم.
جالب است بدانید خانواده من تا 10 جزء اول در جریان حفظ قرآن من نبودند چرا که در خوابگاه و مسیر رفتوآمد به این کار مبادرت میورزیدم و از وقتهای خود استفاده میکردم هر چند بعد از اینکه در جریان این تصمیم من و عملیاتی شدن بخشی از آن قرار گرفتند بسیار خوشحال شدند.
بهمن 91 همزمان با دوره تحصیلات خود فعالیت حفظ قرآن را نیز آغاز و هر روز یک صفحه از قرآن را بهتنهایی حفظ و دوره کردم این مسیر ادامه داشت تا اینکه بهواسطه قرار گرفتن در دوران دفاع از پایاننامه فعالیت حفظ من به حداقل رسید بهگونهای که در طول یکترم توانستم در کنار مرور محفوظات قبل، تنها جزء 9 را حفظ کنم.
مؤسسات حفظ مجازی، راهکاری برای وقت نداشتهها!
این حافظ کل قرآن در خصوص روند حفظ خود چنین ادامه میدهد: بارها به دنبال مؤسسهای برای شرکت در کلاسهای حفظ بودم که اولاً نزدیک دانشگاه باشد از سوی دیگر زمانی هم برای کلاسهای چند روزه نداشتم تا اینکه یک روز در وبلاگی آدرس سایت مجازی حفظ قرآن را یافته و بعد از تماس قرار شد هفتهای یکبار تماس گرفته و با پرسش محفوظات، برنامهای را برای جلسه آینده قرار دهند.
این برنامهریزی توسط این مؤسسه حفظ مجازی با توجه به وقت اندک من و تلاقی دروس دانشگاهی با حفظ قرآن بسیار مناسب بود چرا که میدانستنم در هفته حداقل یکبار محفوظاتم مورد پرسش قرار میگیرد.
کل حفظ قرآن من در حدود 3 سال به طول کشید چرا که در این میان موضوع پایاننامه از سویی و ترجمه کتاب خودم هم زمان زیادی را از من گرفت و همین امر موجب شد تا در نهایت در بازده زمانی 3 ساله و در سال 94 حفظ قرآن من به پایان برسد.
البته 26 جزء را خودم بهتنهایی حفظ کردم ولی 4 جزء آخر را با توجه به فراغتهای زمانی که بعد از تحصیل به دست آوردم در کلاسی در مؤسسه بقیهالله(عج) قزوین حفظ کردم.
همیشه بعد از نماز صبح بیدار هستم و از این ساعات برای تلاوت و مرور قرآن کریم استفاده میکنم چرا که این زمان بهترین زمان برای انجام فعالیتهای ذهنی است ازاینرو در حال حاضر هم بعد از اتمام حفظ قرآن، بهصورت روزانه بهمرور محفوظات و اجزای قرآن میپردازم، هر چند برنامه منظمی برای حفظ و مرور ندارم اما به فراخور زمان در طی روز برای این امر وقت اختصاص میدهم و اگر روزی نتوانم برای مرور وقت بگذارم بدون شک برای جبران آن در روزهای آینده تلاش میکنم.
برنامه بعد از حفظ کل: حرکت در مسیر تدبر در قرآن
این بانوی قزوینی که چند سالی است حفظ کل قران خود را به اتمام رسانده از برنامههای خود برای ارتقاء فعالیتهای قرآنی در عرصههای جدید چنین میگوید: در حال حاضر در کلاسهای دوره قرآن کریم خانم «افشار ایرانی» از حافظان برجسته کشور در مهد قرآن قزوین شرکت میکنم تا آیات را بهصورت کامل تثبیت کنم.
خوشبختانه در حال حاضر این موضوع محقق شده است و در آزمونهای مختلف از نظر حسن حفظ معمولاً نمره بالای 90 را دریافت میکنم.
از سوی دیگر تلاش میکنم حال که حفظ قرآن را به اتمام رساندهام در برنامهریزیهای خود به سمت ترجمه و تفسیر رفته تا عمق آیات قرآن را درک کنم هر چند بعد از حفظ شروع به فراگیری ترجمه و تفسیر نور کردم. به نظرم یکی از بهترین شیوهها در این مسیر تدبر در آیات قرآن است چرا که کلاسهای تدبر در قرآن بسیار در این مسیر مفید است و میتوان آن را عمقیتر از تفسیر برشمرد چرا که ارتباط بین آیات را بیان میکند.
دوست دارم مرا عامل قرآن بدانند تا اینکه صرفاً حافظ قرآن باشم
معروفی از داشتن انگیزه برای شروع و ادامه حفظ قرآن و اهمیت آن پرده بر میدارد و اضافه میکند: قرآن مسیر زندگی را به انسانها نشان میدهد ازاینرو عمل به قرآن بسیار مهمتر از حفظ آن است چرا که یک حافظ باید روی خود کار کند و بداند هدفش از حفظ قرآن چست و برای چه در این مسیر قرار میگیرد؟
این سؤالی بود که ابتدای شروع به حفظ از خودم پرسیدم و نتیجه آن این بود که بهمنظور مأنوس بودن بیشتر با آیات قرآن به این سمت گرایش پیدا کردهام.
دوست دارم در مناطق دورافتاده به آموزشهای قرآنی بپردازم تا زکات حفظ خود را بپردازم، شما هم دعا کنید عامل به قرآن باشم و به این عنوان معرفی شوم.
عذاب وجدان وقت تلف کردن!
و در نهایت این حافظ کل قزوینی جملهای را گفت که باید آن را با آبطلا نوشت: عذاب وجدان وقت تلف کردن!
آنجا که معروفی بیان میکند: خوشبختانه خود را درگیر تلگرام و امثال آن نکردم چرا که احساس میکنم این فضا وقت و انرژی بسیاری را از افراد میگیرد که در نهایت موجب اتلاف وقت مفید آنها میشود لذا عذاب وجدان وقت تلف کردن همیشه با من است و در همین راستا تلاش میکنم اوقات زندگیام را برنامهریزی کرده تا بیهوده تلف نشود.
بهراستی اگر یکایک ما نسبت به اوقات 24 ساعته شبانهروز یعنی 1440 دقیقه يا 86 هزار و 400 ثانیه حساس بوده و این فرموده مولی متقیان(ع) را سرلوحه زندگی قرار دهیم که فرمودند «فرصتها چون ابرها میگذرند، پس فرصتهای خوب را غنیمت شمارید» و تلاش کنیم لحظهبهلحظه آنرا قدر بدانیم و از اتلاف این لحظات که از آن به طلا یاد میشود، به دور باشیم دنیا چه زیباتر خواهد شد.
گفتوگو از رقیه ملاحسنی
انتهای پيام
پیشنهاد: فایل pdf متن جهت سهولت استفاده مجدد