به گزارش ایكنا از فارس، آیتالله علی شیخ موحد، مدیر حوزه علمیه خواهران استان فارس امروز، 30 تیرماه در نشست تفسیر موضوعی قرآن کریم در جمع کارکنان مدیریت این مراكز به تفسیر آیه 215 سوره بقره «یسْأَلُونَكَ مَاذَا ینْفِقُونَ قُلْ مَا أَنْفَقْتُمْ مِنْ خَیرٍ فَلِلْوَالِدَینِ وَالْأَقْرَبِینَ وَالْیتَامَى وَالْمَسَاكِینِ وَابْنِ السَّبِیلِ وَمَا تَفْعَلُوا مِنْ خَیرٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِیمٌ؛ از تو سؤال کنند که چه انفاق کنند؟ بگو: هر چه از مال خود انفاق کنید درباره پدر و مادر و خویشان و یتیمان و فقیران و در راه ماندگان رواست، و آنچه نیکویی کنید خداوند بر آن آگاه است».
وی با بیان اینكه سه مطلب مهم میتوان از این آیه استخراج كرد، افزود: در این آیه، جواب عین سئوال نیست. آنها سئوال کردند چه انفاق کنیم؟ خداوند تبارک و تعالی محلهای انفاق را بیان کرد. شاید به این علت بوده که آن یک امر بدیهی بوده و خداوند تصحیح سئوال کرده که این سئوال را بپرسید به چه کسی انفاق کنیم. چون این مهمتر بوده است.
اشاره به تربیت انفاق در قرآن
آیتالله شیخ موحد با تأكید بر اینكه ترتیبی که قرآن بیان کرده، ترتیب اصلی است، گفت: « پدر و مادر و خویشان و یتیمان و فقیران و در راه ماندگان» از نظر فقه شیعه، به پدر و مادر خمس نمیشود داد. بلکه هر نیازی داشته باشند، انسان باید از اصل مالش بدهد، نه خمس. یعنی اینقدر مخارج پدر و مادر را بدهید که خمس بر شما واجب نشود.
مخارج در اسلام یک ردهبندی دارد
مدیر حوزه علمیه خواهران فارس یادآور شد: مخارج در اسلام یک ردهبندی دارد که هر کسی خرجش با چه کسی است. مثلاً خرج زن با شوهرش است یا خرج فرزند با پدر. خرج پدر و مادر اولین خرجی است که انسان باید انجام دهد اینکه اولین مورد را پدر و مادر ذکر میکند و این ترتیب حقیقی است نشان میدهد که جز واجبات برای انسان است. یعنی واجب است انسان خرج پدر و مادرش را بدهد، نه اینکه مستحب است.
وی با اشاره به رتبهبندیها در ایثار به دیگران گفت: طبق این آیه از نظر ایثار، نیاز پدر و مادر مقدم بر نیاز انسان است اما از نظر فقهی اول نیاز خودش، بعد از آن اولین نفر پدر و مادر هستند. «أَقْرَبِینَ» نسبهای سببی و نسبی را میگویند یعنی یا داماد یا فرزند و فرزند زاده. این در مرحله دوم است و نباید به «یتاما» قبل از «اقربا» انفاق کند. این مسئله در اسلام خیلی مسئله مهمی است که انسان باید به اقربا انفاق کند ولو اهل ایمان نباشند. یعنی شرط انفاق به اقربا، ایمان نیست. رتبه بعد «یتاما» هستند که از نظر عقلی و اجتماعی یتاما مقدم بر مساکین هستند. یتاما کسانی هستند که یا پدر و مادر را از دست داده اند یا سرپرست ندارند و آخرین رتبه «ابن السبیل» است. این پنج رتبه بسیار دقیق است.
آیتالله شیخ موحد گفت: در عین حال که خداوند تبارک و تعالی سوال را عوض کرده ولی باز هم جواب آنها را داده است، با دو کلمه « مِنْ خَیرٍ» و «مَا تَفْعَلُوا مِنْ خَیرٍ». این دو عبارت پاسخ «یسْأَلُونَكَ مَاذَا ینْفِقُونَ» است. این پاسخ قرآن، اعجاز در کلمه است. قرآن اول بیان میکند، هر چه خیر است و خیر عقلی است. بعد میگوید «مَا تَفْعَلُوا مِنْ خَیرٍ».
خیرخواهی كه از روی هوا و هوس باشد، نتیجهای ندارد
مدیر حوزههای علمیه خواهران فارس ادامه داد: اگر در معانی بیان دقت کنید گفته شده که تکرار، ممل است و باعث ملالت میشود، مگر اینکه فلسفه داشته باشد. تکراری که فلسفه داشته باشد ممل نیست. چرا در این آیه « مِنْ خَیرٍ» دو بار تکرار شده است. این بدین معناست که اگر کارهای خیر شما روی هوا و هوس باشد، بهجایی نمیرسید، ولی اگر از روی هوا و هوس به اقربا انفاق کردید و به پدر و مادر انفاق نکردید، یا به یتاما انفاق کردید و به اقربا انفاق نکردید، خداوند به آن آگاه است. این ترتیب اگر کاری کردید خدا میداند. اینجا تقابل در باب «مَا تَفْعَلُوا مِنْ خَیرٍ» وجود دارد که اگر کار درستی کردید خدا میداند.
قرآن چگونه شراب و قمار را حرام اعلام كرد؟
وی در ادامه همچنین به آیه 219 سوره بقره اشاره كرد و گفت: خداوند در این آیه میفرماید « یسْأَلُونَكَ عَنِ الْخَمْرِ وَالْمَیسِرِ قُلْ فِیهِمَا إِثْمٌ كَبِیرٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَإِثْمُهُمَا أَكْبَرُ مِنْ نَفْعِهِمَا وَیسْأَلُونَكَ مَاذَا ینْفِقُونَ قُلِ الْعَفْوَ كَذَلِكَ یبَینُ اللَّهُ لَكُمُ الْآیاتِ لَعَلَّكُمْ تَتَفَكَّرُونَ؛ «(ای پیغمبر) از تو از حکم شراب و قمار میپرسند، بگو: در این دو کار گناه بزرگی است و سودهایی برای مردم، ولی زیان گناه آن دو بیش از منفعت آنهاست. و نیز سؤال کنند تو را که چه در راه خدا انفاق کنند؟ جواب ده: آنچه زائد (بر ضروری زندگانی) است. خداوند بدین روشنی آیات خود را برای شما بیان کند، باشد که تفکر نموده و عقل خود به کار بندید».
آیتالله شیخ موحد با بیان اینكه خمر و قمار در امت عرب و غیر عرب بسیار شایع بوده است، گفت: قرآن بهترتیب آن را نهی کرد. در اسلام خمر بهتدریج غلظت پیدا کرد. چون به حدی به آن الوده بودند که نمیشد یک مرتبه آن را حرام اعلام کنند، لذا شراب در جوامع مختلف رایج بوده و اسلام بهتدریج آن را حرام کرد.
وی یادآور شد: «مَیسِر» ترتیبش این بود که شتری را نحر میکردند و به 28 قسمت تقسیم میکردند. بعد 10 چوب تیر که هر یک نام مخصوصی داشت به اسم ده نفر میزدند هفت تای آنها که ( فذ، توام، رقیب، حلس، نافس، مسبل، معلمی) نام داشت دارای سهام بود و نام هرکس خارج میشد یک یا چند سهم از شتر به او داده میشد. و بقیه (هشت و نه و ده) هم پوچ بود. تا عدد ششم هر چوبی یک سهم خاص داشته اما معلمی همه شتر را بر میداشته است و این نحو از قمار، مابه ازا داشته است یعنی اگر چیزی بر میداشتند، یک چیزی هم عایدشان میشده است که اسلام این را حرام کرد.
آیتالله شیخ موحد اضافه كرد: نحوه حرمت: قرآن میگوید «بگو: در این دو کار گناه بزرگی است و سودهایی برای مردم» شراب هم کمی منفعت دارد و هم گناه بزرگ است. برخی میگویند این آیه دلالت بر حرمت ندارد. اما برای آنها چند جواب وجود دارد؛ نخست اینكه کلمه « إِثْمٌ كَبِیرٌ» را دقت میکنیم که چه جاهایی از قرآن بهکار رفته است.
وی گفت: در آیه 48 سوره نساء قرآن میفرماید «مَن یشْرِكْ بِاللّهِ فَقَدِ افْتَرَى إِثْمًا عَظِیمًا؛ هر که به خدا شرک آورد، دروغی ساخته و گناهی بزرگ مرتکب شده است» در مقابل شرک، اثم بیان کرده است و در آیه 283 سوره بقره میفرماید «وَإِنْ كُنْتُمْ عَلَىٰ سَفَرٍ وَلَمْ تَجِدُوا كَاتِبًا فَرِهَانٌ مَقْبُوضَةٌ ۖ فَإِنْ أَمِنَ بَعْضُكُمْ بَعْضًا فَلْیؤَدِّ الَّذِی اؤْتُمِنَ أَمَانَتَهُ وَلْیتَّقِ اللَّهَ رَبَّهُ ۗ وَلَا تَكْتُمُوا الشَّهَادَةَ ۚ وَمَنْ یكْتُمْهَا فَإِنَّهُ آثِمٌ قَلْبُهُ ۗ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ عَلِیمٌ؛ و اگر در سفر باشید و نویسندهای نیابید برای وثیقه دین گروی گرفته شود. و اگر برخی بعضی را امین داند (و به او امانت بسپارد) پس باید ادا کند آن امین آنچه را که به امانت گرفته است و از خدای خود بترسد (و به امانت خیانت نکند)، و کتمان شهادت ننمایید، که هر کس کتمان کند البته به دل گناهکار است و خدا از همه کار شما آگاه است» و بزرگترین گناه را گفته که قلب او گنهکار است.
آیتالله شیخ موحد بیان كرد: همچنین خداوند در آیه 90 سوره مائده میفرماید «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَیسِرُ وَالْأَنْصَابُ وَالْأَزْلَامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّیطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ؛ ای اهل ایمان، شراب و قمار و بتپرستی و تیرهای گروبندی همه اینها پلید و از عمل شیطان است، از آن البته دوری کنید تا رستگار شوید»؛ وقتی این آیات را در کنار هم بررسی کنیم میبینیم که این آیه حرمت را بیان میکند نه اینکه کراهت را بگوید. چه قمار و چه خمر.
بنای قرآن بر این است که بهزور چیزی را به کسی نفهماند
مدیر حوزه علمیه خواهران فارس با بیان اینكه برخی میگویند چرا شراب شبیه بحث كنیز و غلامه بهتدریج حرام شد، گفت: کلمهای که قرآن گفته این است که «وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَإِثْمُهُمَا أَكْبَرُ مِنْ نَفْعِهِمَا» بنای قرآن بر این است که بهزور چیزی را به کسی نفهماند بلکه با استدلال بفهماند. زوری نیست. برای اینکه شما اهل فکر شوید و با فکر قبول کنید. منفعت و اثم را کنار هم بگذارید و بعد بگویید ارزش کدامیک بیشتر است. برای اینکه بفهمند و بتوانند هضم کنند. نمیتوان بعضی احکام را یکجا گفت.
انتهای پيام