به گزارش ایکنا، شب گذشته دونالد ترامپ در نشست خبری با نخستوزیر ایتالیا در پاسخ به سؤالی پیرامون مذاکره با ایران، خبر از تمایل خود به گفتوگو با ایران بدون هیچ گونه پیششرطی خبر داد و گفت: من به ملاقات کردن اعتقاد دارم. اگر آنها بخواهند، من قطعاً با مقامات ایران ملاقات خواهم کرد. نمیدانم که آیا آنها آماده این کار هستند. آنها اکنون در حال پشت سر گذاشتن دوره سختی هستند.
اما ساعاتی پس از این اظهارنظر مایک پمپئو، وزیر امور خارجه آمریکا، در گفتوگو با شبکه تلویزیونی سی ان بی سی، ضمن اعلام حمایت خوئ تر درخواست ترامپ برای گفتوگو با مقامات ایران به تشریح شرایط چنین مذاکرهای پرداخت و گفت: در صورتی رئیسجمهور با ایرانیها پای میز مذاکره خواهد نشست که ایرانیها تعهد به اعمال تغییرات در نحوه رفتار با مردم این کشور را نشان دهند، از رفتار بد خود بکاهند و بتوانند بپذیرند که وارد توافقی هستهای شوند که در عمل مانع اشاعه تسلیحاتی شود.
نگاهی به این دو اظهارنظر خود به خوبی گواه آن است که تا چه اندازه میتوان گفتوگو و مذاکره با آمریکا را امکانپذیر دانست.
در واقع وقتی در نگاه مقامات آمریکایی بین دو واژه «مذاکره بدون پیش شرط» و «مذاکره به شرط تغییر رفتار» تفاوت خاصی وجود ندارد و آنها خود را تعیینکننده شروط این بازی میدانند در نتیجه اساسا بستری برای گفتوگو فراهم نیست و همه این موارد با فرض این است که آمریکا را قابل اعتماد تصور کرد که همین دو اظهار نظر به نوعی خط بطلانی بر این فرضیه است. به ویژه اینکه دیرزمانی نیست که از تهدیدات علنی ترامپ ععلیه ایران میگذرد.
حال وقتی هنوز ابعاد این مسئله برای خود مقامات آمریکایی به خوبی روشن نیست و هماهنگی لازم بین آنها وجود ندارد چگونه از یک سو تمایل خود را بر گفتوگو با ایران اعلام میکنند و از طرفی از آمادگی یا عدم آمادگی طرف مقابل برای مذاکره سخن میگویند.
به نظر میرسد بخشی از این رفتار به ظاهر متشتت مقامات آمریکایی در عرصه بینالمللی برای بهرهبرداریهای تبلیغاتی در داخل و واریز امتیازات این رفتارهای پرسروصدا در سبد رقابتهای انتخاباتی برای پیروزی در انتخابات کنگره در ماههای پیش رو است. پرشماری این گونه رفتارها در طی ماههای اخیر نه فقط در خصوص ایران بلکه درباره سایر کشورها و توافقات بینالمللی، خود نشان میدهد مقامات آمریکایی شاید اساسا چندان به دنبال به نتیجه رسیدن آنچه بیان میکنند نباشند.
در کنار این هدف تبلیغاتی، از سوی دیگر فضای نامطلوب اقتصادی در ایران، نابسامانی وضعیت ارز، سکه و طلا و برخی سوء مدیریتها باعث شده که آمریکاییها از آن به مثابه یک فرصت برای کشاندن ایران به میز مذاکره استفاده کنند. آنها با تکرار فراوان تمایل به مذاکره پس از هر تهدید لفظی و رسانهای، در حقیقت سعی دارند بر دستگاه محاسباتی مسئولان تأثیر گذاشته و با چشم امید بستن بر افزایش اختلافات سیاسی در داخل، مذاکره با آمریکا را از طریق عملیات روانی و رسانهای، در میان افکار عمومی و ذهن برخی مسئولان به عنوان تنها راه حل مشکلات اقتصادی و عبور از تحریمها جا انداخته تا با فراهم کردن مذاکره در چنین شرایطی، بیشترین امتیاز ممکن از ایران را که شامل مسائل منطقهای و توان موشکی است، کسب کنند.
لذا با قبول این مسئله که عدم مذاکره و گفتوگو با آمریکا تا الی الابد ناممکن است، اما در شرایط فعلی و با وجود شخصی مانند ترامپ که به هیچ وجه به اصول و شرایط یک مذاکره واقعی پایبند نیست، گفتوگو با آمریکا نه میسر است و نه به صلاح.
انتهای پیام